خاطرات و تجارب

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع fzgm
  • تاریخ شروع تاریخ شروع

fzgm

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
782
امتیاز
82
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1 تهران
شهر
تهران
مدال المپیاد
ریاضی،کامپیوتر(کوتاه)،ادبیات،شیمی(تنوع؟!)
دانشگاه
دانشگاه تهران
رشته دانشگاه
علوم مهندسی
از اونجائی که مطمئنا خیلی از اهالی این سایت در مسابقه های سمپادی شرکت کردند این تاپیک رو ایجاد کردم که خاطرات و تجارب خودتون رو به استراک بزارید!
(مطئنا مسابقه ای که عده سمپادیاییش بالا بوده باشه علاوه بر اینکه خودش جالب بوده حواشی و خاطرات جالی هم داره! ;) ;D )
 
پاسخ : خاطرات و تجارب

واقعا من از همكاري كاربرا لذت مي برم
وااقعا من از اين همه تجربه تعجب مي كنم
 
پاسخ : خاطرات و تجارب

به نقل از امير :
واقعا من از همكاري كاربرا لذت مي برم
وااقعا من از اين همه تجربه تعجب مي كنم

چرا خودت شروع نمی کنی؟
 
پاسخ : خاطرات و تجارب

خوب اول من میگم!!
سال سوم راهنمایی من و دوستم تو مسابقات نرم افزاری سمپاد شرکت کردیم همه 2 ، 3 تا کار داده بودن ما نزدیک 15 تا!!! داورا می گفتن که همش فوشمون می دادن!! یه روزم از صبح تا عصر موندیم تو مدرسه و کلی با هامون بازی کردند و واسمون کلاس برنامه نویس وب و انیمیشن سازی گذارشتن!واسه داوری هم اومدن مدرسمون و تا ساعت 7 شب ما تو مدرسه بودیم!! هر اشکالی که از ما می گرفتن دوستم یه چرت و پرتی جواب میداد به طوریکه داورایی که خیلی هم جدی بودن خندشون می گرفت!! بگذریم! از این همه کار 2 تا از پروژه هامون سوم شدند!! ولی در کل خیلی خوش گذشت !! اینم از تجربه ی من!!
 
پاسخ : خاطرات و تجارب

من مسابقه قران سمپاد رفتم ...بار اول دوم راهنمایی....و بار دوم پارسال که سوم راهنمایی بودم...

پارسال تا مرحله کوری رفتم و کشوری هم سوم یا چهارم شدم...منطقه ای رفتیم بوشهرو کشوری اصفهان....خیلی خوش گذشت...

نمیدونم اقای گلشن رو میشناسین یا نه....ولی ۲ بار خودم سرکارش گذاشتم....

اقای اعتمادی رو که از نزدیک ندیده بودمش..اومد تو صف ما من فکر کردم یکی الکی اومده واستا از صف بیرونش کردم......

از اقای گلشن عکس گرفتم دادم یکی از بچه ها رو دماغش زوم کرد سرشامش رفتم باهاش کلکل کنم....یهو عکسشو گذاشتم جلو روش....وای که چقدر خودش و دکی اعتمادی خندید...من که....

نصف شب در اتاقشو زدیم و فرار...تا اومد بیرون شروع کردم صلوات فرستادن...
 
پاسخ : خاطرات و تجارب

قبل از عید نمایشگاه جلوه های سمپاد تو مدرسه ما برگزار شد.بعضی از بچه ها به دخترا شماره داده بودن دخترا م بی جنبه بازی در آوردن رفتن شماره ها رو دادن مدیر زنگ زدن همه کسایی که شماره داده بودنو گرفتن!
 
پاسخ : خاطرات و تجارب

در این مورد خیلی خاطره دارم
و تجربه هم!!!!
مهم ترین تجربه ام:1- توی هیچ مسابقه ای از دانشگاه امیر کبیرشرکت نکنم
2- توی کار گروهی خودم رو خسته نکنم!!

خاطره هم که خیییییییییییلی زیاد.... حسش نیست تایپ کنم.
 
پاسخ : خاطرات و تجارب

همیشه کیفیت مهمه نه کمیت
من یه سالی هر همایشی بود مقاله دادم
هیچکدومش هم قبول نشدم(به جز یکی که مقاله خواهرم رو دزدیده بودم)
ولی از این به بعد ادمیزادی مقاله میدم نه کیلویی
 
پاسخ : خاطرات و تجارب

از خاطرات که از سال قبل هرچی مقاله دادیم به همایشا قبول شده!!!!!(حالا ارائه یا دعوت یا پوستر) بالاخره رفتیم گشتیم!!! ایرانگردی میکنیم دیگه!
ولی بیشترین حالش و خوش گذشتنش مربوطه به سال اول دبیرستان!!! (همایش نبودا) دوره المپیاد بود تو تبریز ! چون اونجا جمعمون جمع بود واقعا خیلیییییییییییی خوش گذشت!!! ایشالا امسالم داریم که میریم تکرار کنیم خاطراتو!!!

از تجارب اینکه همایشا من فقط یکیشو تنها دادم که خستم کرد! ولی بقیه گروهی بود که زیادی خستم نکرد!
به قول دبیرا و مشاورا هم میگم که میگن هر همایشی شد برین! حتی اگه چیزی هم نگفتین و فقط گوش دادین باز خیلی سود کردین!
 
پاسخ : خاطرات و تجارب

وقتي دوم راهنمايي بودم براي همايش زيست رفته بوديم نيشابور.اونجا دبيرستاني ها هم بودن و مطمئنا تجربه شون از ما زياد.از راهنمايي فقط سه گروه بوديم.هديه بچه ها پول نقد بود.به گروه هاي اول تا سوم تو پايه دبيرستان تو پاكت هاي مخملي زيبا پولشونو گذاشتن ودادن.بعد يادشون افتاد كه از راهنمايي هاهم يه گروه برتر انتخاب كردن كه ما بوديم. مسئول اونجا هم كه ديد دار 3 ميشه سريع 20تومن از جيبش در آورد گذاشت تو يه پاكت داغون و داد به ما. :-?
 
پاسخ : خاطرات و تجارب

یه بار مدرسه مون برامون همایش مذهبی گذاشته بود رفتیم سالن آمفی تئاتر اون جا یه شیخه اومده بود که مثلا برامون از جنگ نرم حرف بزنه بحثش به موسیقی آمریکایی کشید فکرشو کنین برامون موزیک ویدئو Eminem و Jay Z و Akon گذاشت و همینطور رپ های گروه های ایرانی ...
سالن از خنده منفجر شد ...
موزیک های مهدی مقدم و سیاوش قمیشی و محسن یگانه و ... به عنوان نمونه برای آهنگ های بی سرو ته معرفی کرد ! :-L
 
پاسخ : خاطرات و تجارب

به نقل از Neg@reh ♫ ♪ ▓ :
یه بار مدرسه مون برامون همایش مذهبی گذاشته بود رفتیم سالن آمفی تئاتر اون جا یه شیخه اومده بود که مثلا برامون از جنگ نرم حرف بزنه بحثش به موسیقی آمریکایی کشید فکرشو کنین برامون موزیک ویدئو Eminem و Jay Z و Akon گذاشت و همینطور رپ های گروه های ایرانی ...
سالن از خنده منفجر شد ...
موزیک های مهدی مقدم و سیاوش قمیشی و محسن یگانه و ... به عنوان نمونه برای آهنگ های بی سرو ته معرفی کرد ! :-L

ه عالی کاش مدرسه ی ما هم از این حاج اقا ها بیارن
 
  • لایک
امتیازات: Neg@r
پاسخ : خاطرات و تجارب

منو دوستم پارسال تو همایش 3گانه ی ریاضیات و پل ماکارونی و نجوم فرزانگان کرمان شرکت کردیم به عنوان اهنگ بیکلام همایششون اهنگ شروع اخبار رو گذاشته بودن واقعا جالب بود همه کف کرده بودن!!! 8-}
 
پاسخ : خاطرات و تجارب

منم خاطره ای از یادواره رضا صادقی تو همین سال دارم:
ما واسه ارئه درباره اصل لانه کبوتری رفته بودیم حدود یک چهارم سالن از مدرسه مابود
بعد شروع کردیم به شعار و خوشی و چیزای دیگه حدود چهار ساعت بود که اونجا بودیم ولی مثل نیم ساعت گذشت <:-P
 
پاسخ : خاطرات و تجارب

چندتا از تجربه من : (همایش علوم پایه سمپاد)

اگه فقط می خواید شرکت کنید و براتون مهم نیست چه رشته ای (که البته بهتره مهم باشه :) ) رشته هایی مثل فیزیک و اخترفیزیک و کامپیوتر رو انتخاب کنید . + تسلط بر موضوع یادتون نره ....

ترجیحا ً گروهی کار کنید (گروه 2 نفره بهتره ؛ هم تقسیم کار میشه و همه بار مسئولیت رو دوش یکی نیست و هم مصرف بهینه رو رعایت کردید {معذرت میخوام} :-[ اما بهتره در این موارد گله نباشید ;D در این حالت هماهنگی تون کم میشه و ...) و ترجیحاً اون فرد 2 کسی باشه که مثل شما برای این کار انگیزه داره و البته رابطه ی خوبی هم با هم داشته بوده باشید < چه فعلی 8-} > (من که تکی رفتم و له شدم با اون همه زحمت... :( )

و دیگه اینکه همراه داشته باشید ، از مسئولای مدرسه (از اونایی که خیلی گیر نیستن و واقع بینن) و تعداد دانش آموزایی که به عنوان مهمان همراهتون میان ترجیحاً بیشتر از 10 نفر نباشن ..... ;))

مهم تر از همه : به هیچ کس قول ندید که رتبه میارین جز خودتون .به بقیه بگین تمام تلاشم رو میکنم .(همون کاری که من کردم ;) )

خب فعلاً همینا دیگه چیزی به ذهنم نمیاد . :)
 
پاسخ : خاطرات و تجارب

س.یادش بخیر رفته بودیم مشهد برای همایش رضا صادقی یه آقایی فکرکنم اسمش پژمانی چیزی بود یادشون رفت هدیه ی ما رو به عنوان مقاله ی برگزیده روی سن بدن .بعدا توی سلف سرویس ازخجالتمون در اومدن.
 
پاسخ : خاطرات و تجارب

ای بابا!!
یادش بخیر! یه بار دبیر گروه فیزیک دبیرستان بودم تو سمینار 26!
بعد کلی کار کردیم و زحمت و اینا!
مدیر وقت سازمان اومد مدرسه روز اول واسه بازدید! وقتی رسید گروه فیزیک من به عنوان مسئول رفتم یه چند تا پروژه خفن و توضیح دادم! اونجا یه دونه تخته میخ دار بود از اینا که مرتاض ها روش می خوابن! من کلی واسه این بنده خدا حرف زدم از بار علمی پروژه ها بعد دیدم این همش به اون تخته هه نگاه می کنه آخرش گفتم اینم یه تخته است که فشار روش پخش می شه و اینا! این بنده خدا اینقدر ذوق کرد که نگو! گفت می شه لطفا روش بخوابی!!!
اونجا بود که فهمیدم چرا سازمان روز به روز ضعیفتر می شه!
 
پاسخ : خاطرات و تجارب

یادش بخیر سمینار امسال خواهرم2تا مقاله داشت قبل رفتنش هی میگف باید بگم به نام خدا بد اسممو بگم دیگه؟بد که نوبتش شد رفت بچه هل شد سریع شروع کرد به توضیح دادن!خودش معرفی نکرد
 
پاسخ : خاطرات و تجارب

یه سوال از اونایی که تجربه ی برگزاری همایش رو دارن
بودجه ی همایش تون رو چطوری تامین میکنید؟ :-/
 
پاسخ : خاطرات و تجارب

خب یه نفر مسئول امور مالیه بررسی میکنه چقد پول نیازه بعد مدرسه پولشو میده
 
Back
بالا