خاطرات و تجارب

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع fzgm
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
پاسخ : خاطرات و تجارب

به نقل از دختر حوَا :
یه سوال از اونایی که تجربه ی برگزاری همایش رو دارن
بودجه ی همایش تون رو چطوری تامین میکنید؟ :-/
خب معمولا برای تعیین بودجه همایش 2 راه وجود داره:
1- لیست مخارج سال قبل رو می گیریم و با توجه به تغییرات که تو قیمت ها به وجود امده مثلا 15 تا 30 در صد به بودجه سال قبل اضافه میکنن.
2- باید هیئت برگزاری دوره هم جمع بشن و لیستی از مخارجی که باید بکنن تهیه کنن.
البته این تعیین بودجه ها تقریبیه و معمولا تو بودجه ( با توجه به نوع همایشش) مثلا حداقلش 1 تا 2 میلیون هزینه های پیش بینی نشده در نظر میگیرن.
راستی اگه آموزش و پرورش پشتیبان کار باشه نیاز به تعیین بودجه نیست!!!! ;D
چون در هر صورت میگن ما پول نداریم!!! ولی با همه این وجود شما کارتونو شروع کنین... به امید خدا... :))
قصد توهین به مدیران محترم رو خدای نکرده نداشتما!!!! :-"
 
پاسخ : خاطرات و تجارب

توی نمایشگاه پارسالمون مدیرمون خیلی گیرداشت براحجابو نذاشتن اهنگ وخلاصه به هرچیزی گیرمیداد.ماهم بانهایت بیخیالی بااینکه کنارحراست بودیم چه اهنگایی که نمیذاشتیم.
 
پاسخ : خاطرات و تجارب

پارسال منو دوستام موقعی که سخنران داشت سخنرانی میکرد رفته بودیم تو یه اتاق مجهز به دیتا و کامپیوتر و اینا
بعد چون حوصله امون سررفته بود،،من کامپیوتر رو روشن کردم و فلشمو وصل کردم و فیلم گذاشتم.
وسطای فیلم بود که یکی از مسولا در رو باز کرد ما هم زدیم زیر خنده در عین خجالتمون.
;D
 
پاسخ : پاسخ : خاطرات و تجارب

به نقل از Nahid :
در این مورد خیلی خاطره دارم
و تجربه هم!!!!
مهم ترین تجربه ام:1- توی هیچ مسابقه ای از دانشگاه امیر کبیرشرکت نکنم
2- توی کار گروهی خودم رو خسته نکنم!!

خاطره هم که خیییییییییییلی زیاد.... حسش نیست تایپ کنم.

میدونم ک سالها از تاریخ گذاشتن این نظر میگذره ها،ولی چرا ب این نتیجه ر30دی ک امیرکبیر شرکت نکنی؟! ;D
 
پاسخ : خاطرات و تجارب

امسال تو همایش موقعی ک سخنرانی بود منو مهدی رفته بودیم اون پشت تو اتاق فرمان و کار رو انجام نیدادیم لعد سخنرانی طولانی شد و جفتمون خوابیدیم بعد چن دقه ناظممون اومد داخل پاش خورد ب پام منم چشامو باز کردم دیدم ناظمه از حام پریدم و ب من و من افتادم و زبونم بند اونده بود بعد ب مهدی ک گفتم اون از من بدتر خلاصه ناظممون خندید و ما دوتام خجالت و ابنا :-" بعد ک رف آهنگ بندری گذاشتیم گوشی بچه ها رو هک کردیم فوتبال و والیبال جعل کارت و .... خلاصه اصن ی وعضی بودا :))
 
Back
بالا