تقلب

تا حالا تقلب كرديد؟

  • بله

    رای‌ها: 1,450 94.3%
  • خير

    رای‌ها: 87 5.7%

  • رای‌دهندگان
    1,537

This is me

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,189
امتیاز
2,120
نام مرکز سمپاد
دبيرستان فرزانگان٢ :x
شهر
تهرانْ
مدال المپیاد
برنز زیست
پاسخ : تقلب

اقا يه بار يه امتحان فيزيك ازمون گرفتن بعد يه سوال امتيازى داشت،معلممون گف هركس اينو حل كنه بچه سمپاديه واقعيه..!

بعد من وبقل دستيم داشتيم مشورتى حل ميكرديم،بعد يه جاهايى اون وسط١٦تقسيم بر٢رو نوشته بوديم ٤!!!بعد راه حلمون درست بود ج غلط...

بعد امتحان بهش ميگم:احمق خب وقتى داشتى مينوشتى يه ثانيه فكر نكرطى ميشه ٨نه٤؟؟؟

اونم درحالت :-[

البته ايده اولش رو اون زدا..!

حالا داشتيم ميمرديم ،برگه هامونم باهم داديم،در نتيجه پشت سر هم بودن واين خيلى مشكوك بود كه دو نفر كه كنار هم ميشينن يه اشتباه به اين مسخره اى بكنن!

ديگه آخرش نفهميديم نفهميد يا خودشو زد به نفهمى

فقط نيم نمره از سواله كم كرد و زيرش نوشت :

كتاب رياضى سوم دبستان مطالعه شود :)
 

anahita_ashg

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
260
امتیاز
1,240
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
همدان-رشت
پاسخ : تقلب

یه بار داشتم امتحان فیزیک میدادم یه دفعه یه استیکر زرد بزرگ دادن دستم که روش نوشته بود من هیچی بلد نیستم همه رو بده. منم دلم سوخت با بدبختی تمام هم خودم نوشتم هم به جلوییم دادم. (البته آخرش برگه هام از انتهای ردیف سر در آورد :D)
در حین انجام عملیات خیلی عذاب وجدان گرفتم. سرم رو بلد کردم که دیدم ورق A4 های متفاوت داره جابجا میشه. معلم گاگولمونم هیچ کدوم رو نفهمید. یعنی خرشانسی از این بیش تر.
 

ahvaziam

کاربر نیمه‌فعال
ارسال‌ها
5
امتیاز
32
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
اهواز
دانشگاه
احتمالا جندی شاپور اهواز
رشته دانشگاه
انشاالله پزشکی
پاسخ : تقلب

اول از همه بگم اون 26 نفر ک گفتن خیر تو حلقمن! :| :-\
خاطرات من از تقلب!
دوم دبیرستان یه دبیر ادبیات داشتیم که می گفتن تقلب سر کلاسش غیر ممکنه => من: >:p برو بابـــــــــــــــــــــــــــــــــــا!
نتیجه: نیمکت سوم، سر نیمکت، روبه روی میز دبیر، کتاب من باز، بغل دستیم نفهمید! چه برسه به دبیر! B-)
اول دبیرستان دبیر عربی داشتیم اوشگول پیشش علامه دهر بود! مشـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــنگ! حرف زدنش اسلوموشن بود. امتحان که می گرفت بکس 3 ردیف هماهنگ می کردن یه گروه سرفه می کردن (یعنی میخایم تقل کنیم!) از ردیفای دیگه دبیرو صدا میزدن که سوالات گنگه ابهام داره و ... تو این فاصله بنده خم می شدم رو برگه پشت سریام تبادل اطلاعات می کردیم بحث و گفتگوی سازنده...
بقیه ش یادم اومد میام !
 

pershia

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
416
امتیاز
2,073
نام مرکز سمپاد
فرزانگان6
شهر
تهران
مدال المپیاد
نجوم
دانشگاه
UT\AUT
رشته دانشگاه
علوم کامپیوتر
پاسخ : تقلب

یه بار سر امتحان زبان کتاب زبانم زیر میز بود ...
بعد ما خیلی خجسته داشیم امتحان میدادیم که یکدفعه مراقب اومد بالا سرم ...
در حالی که من داشتم تقلب نمیکردم
خواستار کتاب شد و منم خیلی ریلکس کتابو بهش دادم ......
دوستام که در حال جویدن ناخن هاشون بودن بعد از امتحان ابراز داشنتد که داشتن سکته میکردن که نکنه مراقب برگمو بگیره :D

اینبار داشتم تقلب میکردم
تو راهنمایی از دینی و معلمش شدیدا متنفر بودیم (همگی) :D
این معلمه هم میخواست امتحان بگیره که امتحانش رو انداخته بود سر زنگ زبان ما هم لج کرده بودیم هیچکس نخونده بود .
خلاصه زیر میز همه حداقل یه کتاب بود ...
من اومدم تقلب کنم که کتابه تلپی افتاد زمین ........ B-) :))
بغل دستیم از خنده مرده بود منم که میخواستم کتابمو بردارم هی معلمه میومد سمت میزای ما شانس اوردم که معلمه کلا بی حواس بود....
البته آخرش هم نفهمید و ما هم به عمل خود ادامه دادیم... :D (;

+محدثه:پست متوالی ترکیب شد
 

Intelligenz

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
466
امتیاز
3,147
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فرزانگان3
شهر
مشهد
پاسخ : تقلب

امسال سر کلاس جغرافی بغل دستیم کتاب باز کردی بود دوتایی بهره میبردیم
بعد نمیدونم یک دفعه چی شد این کتاب جغرافیه افتاد صدا هم کرد
یعنی در این حد که همه کلاس خندیدن تو این حالت بودن ;)) این دبیره ما نفهمید :))
 

Milad96

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
158
امتیاز
6,684
نام مرکز سمپاد
دبیرستان علامه حلی 3
شهر
تهران
دانشگاه
صنعتي شریف
رشته دانشگاه
مهندسی کامپیوتر-نرم افزار
پاسخ : تقلب

سر عربی به طرف داشتم میرسوندم، بعد گرفتنم،بالا برگه ضربدر گذاشتن، گفت نامردم ازت 5 نمره کم نکنم!

آخرشم تو پایه 4 5 نفر 20 شده بودند اون امتحان، یکیش من بودم! :D
 

lgh95

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
285
امتیاز
1,660
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
کرج
سال فارغ التحصیلی
93
مدال المپیاد
برنز نجوم 92
دانشگاه
شریف
رشته دانشگاه
فیزیک
پاسخ : تقلب

یادش به خیر آخرین امتحان ادبیات بود...2ردیفی(حدودا 10 نفر) شبکه تقلب راه انداخته بودیم :-" انقد خوش گذشت... :D
 

sheitoon

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
217
امتیاز
862
نام مرکز سمپاد
farzanegan
شهر
rafsanjan
دانشگاه
ایران
رشته دانشگاه
ارتوپدی فنی
پاسخ : تقلب

سال اول بودیم...شیمی هیچ نخواندم رفتم سر جلسه...داشتم از جلویی تقلب می گرفتم با معلم فیس تو فیس شدیم...از خجالت اب شدم...جلوییمو بلند کرد برد یه جای دیگه...
من موندم تو برگه چی بنویسم....اینو که بلد نبودم شدم 18امتحان بعدی که ترکوندم بس که خوندم شدم11از اونجا بود فهمیدم شیمی به خونم نمیسازه
.
.
.
امتحان دینی داشتیم 4مورد رو هر چی میخوندم حفظ نمیشدم.نوشتم رو دسته صندلی...حالا تو اون درس یه 4موردی دیگه هم بود....سوالش اومد منم خوشحال خوشحال سوالو درست نخوندم از رو دسته صندلی نوشتم اشتب شد کل 2 نمره ازم کم کرد :D
 

par.b

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
90
امتیاز
116
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
رفسنجان
پاسخ : تقلب

یادم نیست سال اول یا دوم بودم امتحان شیمی داشتیم معلممون هم گفته بود جدول تناوبی استفاده نکنیم ولی ما رفتیم از سال بالایی ها یه جدول تناوبی بزرگ گرفتیمو چسبوندیم به تخته سر امتحان همه داشتند جلوشونو نگاه می کردند یعنی از روی جدول بخونند معلممون هم تعجب کرده بود که چرا همه جلوشونو نگاه می کنند بعد سرشو چرخوند و جدول رو دید و معلممون :O :O :O :O و ما همه :D :D :D :D :D :D
یه بار هم امتحان دفاعی داشتیم من رفتم آخر کلاس نشستم وکتابو باز کردم و همشو تقریبا از روی کتاب نوشتم :D :D :D :D :D
یه بار هم تو راهنمایی داشتم زیستو رو از کناریم می پرسیدم (آخه من از زیست متنفر بودم و هیچ وقت درست نمی خوندم) که یکدفعه دیدم معلمم داره به من نگاه می کنه من هم اینجوری شدم :-s :-s :-s سرمو انداختم پایین و بقیه امتحانمو دادم
 

farnoosh hashemi

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
256
امتیاز
3,418
نام مرکز سمپاد
فرزانـگان یـک
شهر
تــهــران
مدال المپیاد
مرحله دوم 24 امین المپیاد کامپیوتر -ناکامی در مرحله۳
دانشگاه
صنعتی شریف
پاسخ : تقلب

کلا تقلب که تا دلتون بخواد هــــــس!!
کلا امسال زیست ِ من این جوری بود که با روان نویس کل مبحث ُ مینوشتم!عـــــــــــــالی اصن!
زیست پارسال هم دقیقا این جوری بود که بغلیم به امید من اومده بود امتاحان ،جلویی و پشتی هم از من به عنوان ِ مرجع پاسخ استفاده میکردن ،نیمکت بغلی هم 2 نفر ازم 3 تا سوال پرسیدن!!!
ولی باحال ترینش ف وقتی بود که سر یه آزمون ِ ریاضی،برگه 2تا از بچه هار ُ نوشتم کامل!عــــــالی!!!خاطره زیاد اســــت...!
 

Only God Knows

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
252
امتیاز
407
نام مرکز سمپاد
دبیرستان علامه حلی 1
شهر
تهران
مدال المپیاد
دارم می خونم برا المپیاد (شیمی )
پاسخ : تقلب

موقع امتحان نهایی سال سوم برا حرفه و فن فقط یه روز وقت بود معلممونم آقای ترابخانی ( حلی 1 ها فک کنم بشناسنش ) گفت کل کتاب رو بخون منم تا صیح خوندم و فقط 2 ساعت خوابیده بودم تازه 30 صفحه مونده بود منم با کلی استرس رفتم سر امتحان که خوشبختانه با بچها یه شبکه ی متوازی الاضلاع تشکیل دادیم و من نزدیک 2 نمره از 8 نمره رو تقلب کردم 6 نمره هم یا هم چک کردیم ! آخرشم 20 شدم آی چه حالی داد !
:)) B-)
 

aminbomb

کاربر نیمه‌فعال
ارسال‌ها
11
امتیاز
27
نام مرکز سمپاد
دبیرستان علامه حلی کرمان
شهر
کرمان
دانشگاه
دانشگاه علوم پزشکی و خدمات
رشته دانشگاه
داروسازی
پاسخ : تقلب

من وقتی اول راهنمایی بودم یه روز معلم اومد امتحان تاریخ بگیره من بغل دیوار بودم کتابو باز کردم خودم مینوشتم در ضمن به 3 نفر دیگه هم میرسوندم اونا هیچ چیز بلد نبودن همه چیزو از رو دست من نوشتن آخرشم نمیدونم چی شد معلم فهمید ولی به روم نیاورد ولی تو نمره ها تاثیر داد و جالب اینکه چهار نمره متفاوت کسب کردیم که البته من کمترین نمره رو گرفتم.....16....18....18....20
 

3aket

کاربر فعال
ارسال‌ها
20
امتیاز
17
نام مرکز سمپاد
شهید هاشمی نژاد
شهر
مشهد
پاسخ : تقلب

سال سوم بودیم ... ! :))
آخر سال بود .. ! :D
بنده خدا معلم دینی گفت یه امتحان میگیرم واسه مستمر ... !!
منم سر کلاس این بنده خدا خیییلی به ندرت میرفتم کلا .. !
یه کاغذ دفتر کندم روش یه سری چیزا نوشتم گذاشتم تو جیبم ... !!
رفتیم سالن امتحان ... سوالو خوندم .. => ایول تو کاغذ جوابش هست ... !
کاغذو از جیبم درآوردم ... دیدم ضایست کاغذ به اون بزرگی ... !
خواستم خیر سرم حواس معلمو پرت کنم ... بش گفتم : آقا اینجا جا واسه نوشتن نیست ، یه برگه آ4 نمیدین .. ؟!
گفت خودت پاشو برو بیار ... :O !!
منم کاغذو گذاشته بود زیر پام ... !!
گفتم : نه خوبه مینویسیم دیگه .. !
گفت : نه پاشو برو بیار ،، اون برگه رو هم بده من ... !! X_X X_X

اصلا به ما تقلب نیومده ... !!
همون نمره 13 14 بسمونه ... !! :D
 

.::MoJi::.

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
651
امتیاز
5,029
نام مرکز سمپاد
ً
شهر
ً
سال فارغ التحصیلی
0
پاسخ : تقلب

امتحان دینی بود سوالا هم با اون کلاس یکی بود تازه تستی هم بود 50 تایی بود حدودا .
من و بقلیم هم جوابارو ک داشتیم 5 دقیقه نشد که پاشدیم دادیم !
حال داد حسابی ! :D
 

ali1376

کاربر فعال
ارسال‌ها
27
امتیاز
35
نام مرکز سمپاد
علامه حلی- همدان-منطقه2
شهر
همدان(سال اول دبیرستان)- اصفهان اژه ای2
پاسخ : تقلب

نیم سال اول همین امسال منبیشتر از 2 نمره رو معدلم تقلب نکرده باشم کمتر نکردم....

تو امتحانای نهایی ولی نشد درست تقلب کنیم چند تا تقلب ضایع و تابلو زدم مراقبو اومد

کنارم گفت: اینو از من داشته باش هرچیزی خوبش خوبه تقلوبم خوبشه که به درد می خوره و می چسبه

یا حرفه ای تقلب کن یا غلط کردی تقلب میکنی!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! :O :O :O :)) :)) :)) :)) ~X( ~X( ~X(
 

nasrin.z

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
428
امتیاز
1,446
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
قوچان
دانشگاه
دانشگاه تهران
رشته دانشگاه
مهندسی شیمی( گرایش جداسازی)
پاسخ : تقلب

اومدم سر جلسه امتحان به دوستم برسونم سوال تستی بود همون لحظه دبیرم دید (داشتم با اشاره دست بهش می گفتم) و گف اون چیه منم با پررویی کامل گفتم جواب سوال :-"
اصن این دبیرمون چسبید به زمین :))
 

he3am

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
115
امتیاز
280
نام مرکز سمپاد
هاشمی نژاد 2
شهر
مشهد
پاسخ : تقلب

سر امتحان جغرافی سال دوم راهنمایی ترم دوم داشتم جوابارو از بغل دستیم ک یسال بالاتر بود میپرسیدم و خلاصه باهاش چک میکردم :-ss، یدفه دبیر فیزیکمون(استاد شجاعی)زد رو شونم گفت:حسام جان یکم یواشتر لطفا...... :)
منم کاملا طبیعی...:چشم استاد آخراشه.... B-)


امتحانی نبود ک با بغل دستیم(مجید خودمون)تقلب نکنیم براهمینم هیچوقت با آمادگی کامل نمیرفتم سر کلاس و امیدم به مجید بود (<....
یبار امتحان دینی داشتیم که یادم نی کی بود ولی نصف بچه ها نبودن از قضا مجیدم نیومده بود منم که لای کتابو وش نکرده بودم :((،چکار کنم چکار نکنم :-ssرفتم یکی از خر خونارو ورداشتم آوردم کنار خودم و با خیال راحت نشستم B-)،ازونجایی که تو ردیف ما فقط منو پشت سریم غیبت نکرده بودیم همه اومدن توردیف ما چون بهترین محله واسه تقلب :D.... دبیر محترمم ک دید اوضا اینجوریه همه رو بلند کرد و چون نصف بچه ها نبودن هر نفرو گذاش تو یه نیمکت من بد بختم تنها :-s...
داستانش طولانیه ولی آخر با فنای حرفه ای که مختص خودمه و کتابی ک لاش باز نشده بود شدم 19 :-w.

+محدثه:پست متوالی ترکیب شد
 

tinatntn

کاربر فعال
ارسال‌ها
24
امتیاز
59
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فرزانگان اراک
شهر
اراک
مدال المپیاد
دارم وا3 فیزیک میخونم.
پاسخ : تقلب

بلی.
توی جوراب،خودکار،روی دست،روی میز،با کش میبندیم به دست ول میکنی میره تا بازو،برگه هم ک متداوله،زیر دسبندم مینویسیم...
دیگه تا حالا نگرفتنمون والا.ولی یه بار (تو ابتدایی) برگمو دادم اون ردیف معلم اومد بالا سرم دید برگه ندارم.برگمو از اونور گرفت داد بهم.کلی نوشتم اخرش بهم صفر داد.
 

arghavan.af

کاربر فعال
ارسال‌ها
64
امتیاز
560
نام مرکز سمپاد
farzanegan
شهر
كرمان
پاسخ : تقلب

من یه عالمه ایده تقلب دارم ک تا حالا هم فقط 2 بار معلما فهمیدن
یه بارشو سر امتحان پیشرفت تحصیلی داشتم با کناریام مشورت میکردم
بعد هیچکسم نبود اون دور و اطراف ولی خب یکی از معلمامون از ته سالن فهمید ک معلم خوبی بود فقط اومد تذکر داد
یه بار دیگه هم سر امتحان ریاضی :-" :-" :-"
داشتم سوالامو با برگه ای ک معلممون جوابا رو روش نوشته چک میکردم(حالا هیچی هم از روش ننوشتما فقط جوابا رو چک کردم ک همشم خودش درست بود)بعد معلم اومد برگمو برداشت با خودش برد گذاشت رو برگه های دیگه به منم گفت برم بیرون
وقتی هم نمره ها رو میدادن من غایب بودم داده بودن به دوستم اون بنده خدا هم به من گفت بهت صفر داده منم تا فردا صبح بعدش فکر میکردم چجوری به اعضای خانواده بگم"ریاضی صفر شدم" :-/
صبح ک رفتم مدرسه دیدم 20 شدم :D
 

This is me

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,189
امتیاز
2,120
نام مرکز سمپاد
دبيرستان فرزانگان٢ :x
شهر
تهرانْ
مدال المپیاد
برنز زیست
پاسخ : تقلب

ديروز امتحان فيلتر داشتيم برا المپ..

چِشِتون رزو بد نبينه...٥٠تا تست انگليسى..و ٥تا تشريحى {-8

اين كلمه هام تخصصى و اينا(البته گفته بود پدرتون رو در. ميارم*)بعد من خيلى شيك گوشيمون رو در آورديم و به نت وصل شديم و يه ديكشنرى تخصصى زيست و ...بعله مشكل اول حل شد :D

پس از ترجمه ى سوالات به عمق فاجعه پى بردم :Oقشنگ تمام تلاشش رو كرده بود كه پدرمون رو دربياره X-(

دست به دامن بچه هاشديم!بعد يكى درميون سوم و دوم بوديم از دومِ جلوييم و پشتيم پرسيدم،اين شكلى شدن
-:Oايناچيه؟؟؟؟

بعد اس به هم كلاسياى عزيز و تو كلاساى ديگه كه اس ها بر ميومد اونا هم اين ( :O)شدن!

قدم بعدى معلم هاى المپ گذشته بود :-"
از اونا هم جوابى بهتر از :ببخشيد سر كلاسم بدست نياوردم :(

خدا بهزداد برسه.. :|



*يه هفته قبل امتحان گوشيش زنگ زد سر كلاس ،بهش گفتن يه امتحان سخت داره ظاهراً،بعد نزديك بود گريه اش بگيره!!مام خو بهش خنديدم :-"
اونم گفت به من ميخندين L-:حالتون رو ميگيرم X-(
 
بالا