آنتوان دوسنت اگزوپری

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع Fallen
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
پاسخ : آنتوان دوسنت اگزوپری

من ازش فقط شازده کوچولو رو خوندم و خیلی دوست دارم با آثار دیگه اش آشنا شمو بخونم
 
پاسخ : آنتوان دوسنت اگزوپری

منم شازده کوچولو رو خوندم و با بقیه ی آثارش آشنایی ندارم ولی شنیدم که کلا از آثارش استقبال خوبی میشه.
 
پاسخ : آنتوان دوسنت اگزوپری

به نقل از شـب بو :
من ازش فقط شازده کوچولو رو خوندم و خیلی دوست دارم با آثار دیگه اش آشنا شمو بخونم

به نقل از آیدا;) :
منم شازده کوچولو رو خوندم و با بقیه ی آثارش آشنایی ندارم ولی شنیدم که کلا از آثارش استقبال خوبی میشه.

کتاب پرواز شبانشم قشنگه.
 
پاسخ : آنتوان دوسنت اگزوپری

منم شازده کوچولو رو چند سال پیش خوندم
و ب نظر میاد باید هر ۳-۴ سال یه بار آدم بخونتش تا یه درک بهتر و عمیقتری از کتاب داشته باشه. :)
 
آخرین ویرایش:
  • لایک
امتیازات: Frost
پاسخ : آنتوان دوسنت اگزوپری

من این کتاب رو با ترجمه اصغر رستگار خوندم ... خیلی عالی بود... :)
به نظرم این ترجمه از ترجمه احمد شاملوا بهتر بود.
 
پاسخ : آنتوان دوسنت اگزوپری

هواپیماهای انگلیسی به سمت هدفهای آلمانی حمله کردند.

ضدهوایی ها آسمان را به آتش کشیدند.

در کشاکش درگیری گلوله های پدافند، یکی از هواپیماها را هدف گرفت.

هواپیما در حال سقوط بود درحالی که نشانه ای از خروج خلبان دیده نمیشد.
هواپیما به میان دریا سقوط کرد و در ژرفای آبها غرق شد.

ساعتی بعد :
اینجا رادیو ارتش آلمان، من گزارش امروز جنگ را به سمعِ ملتِ آلمان می رسانم.
ساعاتی پیش هواپیماهای ارتش انگلستان مواضع ما را مورد حمله قرار دادند. در این عملیات خساراتی به مواضع ما رسید و چند فروند از هواپیماهای انگلیسی توسط پدافند خودی منهدم شدند.
لازم به ذکر است که خلبان یکی از این هواپیماها...

افسر جوانی که گزارشگر این اخبار بود ناگهان سکوت کرد. مردمی که صدای رادیو را می شنیدند با سکوت گزارشگر کنجکاو شدند لحظاتی بعد صدای هق هقِ گریهٔ گزارشگر شنیده میشد.
همه می پرسیدند چه اتفاقی افتاده
ناگهان همه گوش به زنگ رادیو شدند تا علت سکوت وگریه گزارشگر را بفهمند.

لحظاتی بعد گزارشگر ادامه داد:
خلبان یکی از این هواپیماها، آنتوان دو سنت اگزوپری نویسنده شهیر فرانسوی و خالق داستان "شازده کوچولو" بود.

ناگهان آلمان ساکت شد.
کسی چیزی نمی گفت.
بُهت در چهره ها مشهود بود. بعضی آرام آرام اشک میریختند.

اگزوپری خلبان دشمن بود ولی از هر هموطنی نزدیکتر بود. چیزی فراتر از یک دوست بود. با شازده کوچولو در قلب همه جاگرفته بود. آن روز هیچکس در آلمان خوشحال نبود.

حتی آدولف هیتلر از مرگ اگزوپری متاثر شد.

پایانی غیرمعمول برای یک داستان نویس جهانی

این خاصهٔ ادبیات است که دوست و دشمن را بر مزار ادیبی جهان وطن جمع میکند تا به یاد او اندکی تعمق کنند.

کسی نمیدانست چه اتفاقی در آخرین لحظات برای او افتاد.
چرا از هواپیما خارج نشد؟ زخمی بود؟ مرده بود؟

داستانهای اگزوپری به ویژه "شازده کوچولو" آنقدر قوی بود که او را در طی حیاتش به نویسنده ای جهانی تبدیل کند.
اما شاید مرگ قهرمانانهٔ او اعتبارش را میان اروپاییان بیشتر کرد.

کمتر کسی در تاریخ جنگهای بشری در جایگاهی قرار گرفت که اگزوپری پیدا کرد.
او برای مردمش و ارتش متفقین یک قهرمان و برای مردم آلمان یک دلاور شد.
او در داستانهایش از انسان سخن میگفت.

ماجرای تاثیر اعلام مرگ او بر روی مردم شنیدنی است اما عجیبترین قسمت این ماجرا، گزارشگر رادیو آلمان بود.
افسر جوانی که با گریه و هق هق، مرگِ اگزوپری را اعلام کرد، مترجم شازده کوچولو به زبان آلمانی بود.



به مناسبت ماه مارس و هفتاد و سومین سالگرد انتشار شازده کوچولو
 
Back
بالا