ديالوگ‌های ماندگار

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع alemzadeh
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
خوب گوشاتَه وا کن ببین چه وَگویم ژاندارم پنج هزاری
من نمیدانم تو از کدام دهات آمدی
ولی اینجارَه بهش وَگویند برَرَه
اگر بخوای اینجا جفتک شلتاق وَندازی
جفت گوشاتَه وَبُرم وَزارم کف دستت

شب های برره
 
ایران برگر از فیلم های طنزی بود که دوست داشتم. فیلمنامه خوش داستانی داشت.
یه شخصیتی بود که پیر ده بود، سردار عبدالکریم زاهد، که ديالوگ هاش فوق العاده بودن مخصوصا با اون لحجه جذابشون...

"شیطان از در تملق وارد می‌شه...تملق نکنین... از چاپلوسی خوشم نمیاد"

"بین مردن جنگ و دعوت نشه، هر کی شاه بشه، بشه... اما اگه نه...بین مردم جنگ و دعوا بشه... هیشکی شاه نشه"



سوا از ایشون؛ یه دیالوگی بود از اون گروه مستند ساز... موقعیت دقیق یادم نیست اما چنین بود:
"ما رو بگیرین! ما دزد نیستیم... ما احمقیم!"
 
Back
بالا