ديالوگ‌های ماندگار

[علیـــــــــــــــ]

جیک(ســــــم ورتینگتن): مـــردم ناوی میگن هـــر کس دو بار به دنیا میــــاد.دفعه دوم وقتیه کــــه جایگاهت رو میـــــان مردمت پیدا میکنی.

آواتار

جعبه متن مخفی: نظرِ علی

و حالا فکر کن دفعه دوم وقتی باشه که جایگاه واقعی خودت رو پیش خودت (و خدای خودت)و تو خلوت خودت پیدا کنی نه میان مردمت...و این میشه تولد دوباره ات...اون موقع میتونی بگی به خودت " تازه متولد شده" و پسوند nb رو اضافه کنی به ته اسمت... میتونی تو دفتر خاطراتت اون تاریخ رو درج کنی و پیش خودت برای خودت ماهگرد و سالگردشو بگیری و ...

 

[Reyhuneeeh]

ترس چیزیه ک حسش میکنی ولی شجاعت چیزیه ک انجامش میدی:)
_اتاق

 

[mitokondry]

دلت برا مرده ها نسوزه هری
برا زنده ها بسوزه.
و از همه بدتر، برا اونایی ک بدون عشق زنده ان!!
دامبلدور_هری پاتر


خشم غیر قابل مهار،اندوه رو خفه میکنه تا اینکه خاطره ی اونی ک خیلی دوسش داری تبدیل ب ی سم تو رگهات میشه و یک روز، به جایی می رسی ک ارزو میکنی کاش کسی ک دوسشس داشتی هرگر وجود نداشت تا بتونی از درد رها بشی
batman begains

 

[Zetsubou Shinji]

کائورو: تو از مردم متنفری؟
شینجی: نه زیاد، اهمیتی نمیدم، اما از پدرم متنفرم
کائورو: فکر کنم برای دیدن تو به دنیا اومدم، شینجی ایکاری!

انیمه نئون جنسیس اونگلیون، قسمت 24

 

[علیـــــــــــــــ]

دکتر استرنج : شما مردی به نام پانگبورن که فلج بود رو درمان کردید؟
استاد : من درمانش نکردم بلکه متقاعدش کردم که میتونه راه بره.

جعبه متن مخفی: چشم ها را باید شست

خیلی وقتا به این فکر کردم و میکنم که حرفایی که میخوان آدم رو دلگرم کنند و یه امید واهی بدهند چقدر مسخرس چقدر اذیت کنندست که آدم با حقیقت تلخ رو با دروغی هر چند شیرین و زیبا عوض کنه. و بدم میاد و میومد از دلداری دادن و دلداری شنیدن بی مورد... ولی به قول استاد شاید حقیقت اون چیزی نیست که ما در ظاهر میبینیم و باید درست تر به قضایا نگاه کنیم. این میشه اون راه حل درست و خارج از اون دلداری مسخره.چشم ها را باید شست ُ زیر باران باید رفت *ــــــــــ*

 

[mim.mim.ghaf]

خانوم دارابی: ببین بچه جون، عشق فقط دو جوره، عشق مادر به فرزند و عشق بنده به خدا. بقیه انواع عشق مجازی ان که در اثر اختلالات هورمونی به وجود میان. این عشق بین زن و مرد که الان صحبتش هست یه مسئلهٔ کاملاً فیزیولوژیکه؛ که الکی رومانتیکش کردن.

ورود آقایان ممنوع

 

[ali97sky]

,When everything is over
,When the worst has happened
:There's still one thing left in Pandora's box
Hope

Root - Person of interest​

 

[Mahsa Bkrn]

هیچوقت از ازدواجت پشیمون شدی؟
نه، نه، من عاشق فرانسیس هستم. الان بیشتر از قبل
من پشیمون شدم، قبل از اینکه بدونم خودم کی هستم یه یک نفر متعهد شدم!

"House of Cards"

 

[reyhaneh24]

معاویه: قوی تر از ذوالفقار علی سراغ داری؟
عمروعاص : آری ! جهل مردم...

《سریال امام علی》

 

[پرنیان.ک]

-تو چند سالته؟
+26 سال
-میدونی صاحب این برج چند سالشه؟23 سال؛تو چیت از اون کمتره؟
+یه کم دزدی، یه کم رابطه

عصبانی نیستم|رضا دُرمیشیان

.....


یه زمانی که قد شما بودم یه روزی معلمه اومد تو کلاس گفت آقا میخوایم یه تیاتر راه بندازیم، کی میخواد نقش گوسفندو بازی بکنه؟… آقا به حرضت عباس ، به حرضت عباس کل کلاس ایجوری دستاشونو گرفتن، همه جز حاجیت…
بعد گفت کی میخواد نقش گرگو بازی بکنه؟ ما گفتیم آقا ببخشید نقش جک و جونور دیگه ای، قَلاغی، فیلی،شیری، پلنگی، چیزی نداری بدی به ما؟ گفت نه، یا بایست گوسفند باشی یا گرگ؛بعد از اون بود که ما تو زندگیمون فهمیدیم آقا یا بایست گرگ باشی یا گوسفند، یا بایست بزنی یا می زننت، یا بایست بخوری یا می خورنت، یا بایست بمالی یا می مالنت.
حالا ما اشتباه کردیم ولی از یه گرگ بارون دیده به شما نصیحت، یعنی گرگم شدین جهنم، بشین ولی این تن بمیره، جون هر چی مرده گوسفند نباشید تو زندگیتون.

گشت |سعید سهیلی

 

[علیـــــــــــــــ]

Bunty
The chances of us getting out of here are a million to one
Ginger
Then there's still a chance​

Chicken Run-2000

جعبه متن مخفی: :)

بگفت آسوده شو که این کار خامست
بگفت آسودگی بر من حرام است

 

[علیـــــــــــــــ]

Doctor Strange - 2016​

 

[reyhaneh24]

به من نگو اونا پشت سر من چی گفتن
بگو چرا پیش تو انقدر راحت بودن
که درباره من حرف بزنن!

«پدرخوانده »

 

[امیرحسین]

Sometimes that thing you're searching for your whole life, it's right there by your side all along. You don't even know it.
Peter Quill
Guardian of galaxy vol 2​

 

[نسیـم]

پول این جنسا گوه میزنه به زندگیمون
-میدونم کیه که یکم گوه قاطی زندگیش نباشه ؟

 

[Mhr-Sana]

_بمیرم برات
+بمون برام

 

[mahdiar__m]

پسر عاشق: فردا ازدواج میکنی با اون؟
دختر:آره چطور مگه؟
پسر عاشق:آخه من نمیام میخواستم هدیتو برات بفرستم.
دختر:حالا هدیت چی هست؟
پسر عاشق:یه کتاب
دختر:کتاب؟چه کتابی؟
پسر عاشق:همون کتابی که دستتو گذاشتی روش گفتی هیچوقت ولم نمیکنیو تا ابد با منی.
:T17:T17:T17:T17:T17:T17:T17:T17:T17:T17:T17:T17:T17

 

[SHERLOCKMATS]

تنها راه خوابیدن،
اینه که سعی کنی بیدار بمونی!
(نجات سرباز رایان)

 

[mahdiar__m]

خانم هادسون:ازدواج تغییری تو زندگی ایجاد میکنه که نمیتونی باورش کنی
شرلوک:تزریق سم هم دقیقا همین کارو میکنه

 

[SHERLOCKMATS]

+ ‏فکر میکنی این داستان پایان خوش داره؟
- پایان خوش ها،
داستانهایی هستند که هنوز تموم نشدن.
(Mr and Mrs Smith)