ديالوگ‌های ماندگار

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع alemzadeh
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
پاسخ : ديالوگ های ماندگار

سندی: من عاشق کاراتم.
آقای خرچنگ: منم عاشق پولم.
اختاپوس: منم از همتون متنفرم.
باب اسفنجی
 
پاسخ : ديالوگ های ماندگار

مسئله اینجاست...
زندگی مثل یه سریال نامحدود، پر از حوادث مزخرفه
که بین هر قسمت پیام بازرگانی های کوتاهی از اتفاقات خوب نشون میده
این آخرین پیام بازرگانی بود، وقت برگشت به جدول برنامه ریزی همیشگیه!

Deadpool - 2016
 
پاسخ : ديالوگ های ماندگار

بتمن سر جوکر رو به میز می کوبه
جوکر:اوخخخخ هیچوقت از سر شروع نکن...حریف به کل گیج می شه نمی تونه احساس...
بتمن با مشت روی دست جوکر می کوبه
جوکر با بی تفاوتی :می بینی!!!
..…...…………
جوکر در بیمارستان خطاب به هاروی دنت «میدونی .. میدونی چیو فهمیدم؟ وقتی کارها طبق نقشه پیش بره، هیچ‌کس وحشت زده نمیشه، حتی اگه اون نقشه، وحشتناک باشه... اگه فردا به مطبوعات بگم که مثلاً... به عضو یه گروه خیابونی شلیک میشه، یا یه کامیون سرباز منفجر میشه... هیچ‌کس وحشت نمیکنه، چون همه ش جزو نقشه ست... اما وقتی بگم که یه شهردار کوچولوی پیر خواهد مُرد! خب همه عقل شون رو از دست میدن»
……………
چچن به جوکر :خوب نقشت چیه؟
جوکر :سادس ،ما بتمن رو میکشیم
مارونی :اگه اینقدر سادس چرا خودت تاحال انجامش ندادی
جوکر:اگه تو کاری خوبی مفت انجامش نده.

Batman the dark knight
 
پاسخ : ديالوگ های ماندگار

چند سالته؟
- وقتی سروحالم 16 سال،وقتی خسته ام 25 سال
- الآن چند سالته؟
- هزارسال....
Coco Before Chanel
 
پاسخ : ديالوگ های ماندگار

رابرت: «اوه... واو... آلینای خواننده...»
آلینا: «تو و من می‌دونیم که من واقعاً کی هستم...»
رابرت: «من فکر می‌کنم که تو هرچیزی که بخوای می‌تونی باشی.»
آلینا: «شاید توی دنیای تو، رابرت. توی دنیای من واقعاً همچین چیزی اتفاق نمی‌افته.»
رابرت: «دنیاتو عوض کن.»
Equalizer
 
پاسخ : ديالوگ های ماندگار

رضا عطاران:شغلت چیه؟تو چه کاری هستی؟
ویشکا آسایش:پوست
رضاعطاران:گوسفند؟!
ویشکا آسایش:زیبایی
رضاعطاران:زیبایی گوسفند؟!

نهنگ عنبر-سامان مقدم
 
پاسخ : ديالوگ های ماندگار

این توانایی های ما نیست که حقیقت باطنی مارو نشون میده ؛
این انتخاب های ماست هری پاتر .
×هری پاتر
 
پاسخ : ديالوگ های ماندگار


Mr_Nobody.png

[ltr]

Nemo: We cannot go back. That's why it's hard to choose. You have to make the right choice. As long as you don't choose, everything remains possible.

Mr.Nobody | Jaco Van Dormael | 2009
 
پاسخ : ديالوگ های ماندگار

house_of_cards_tv_show_kevin_spacey_as_francis_underwood_t2.jpg


[ltr]Francis G Undrewood: I’ve always loathed the necessary of sleep. Like death, it puts even the most powerful men on their backs. [ltr]

[ltr] House of Cards [ltr]
 
پاسخ : ديالوگ های ماندگار

[ltr]
You know those days when you get the mean reds?
The mean reds? You mean like the blue?
No. The blues are when you are fat or it`s raining. You are just sad, That`s all. The mean reds are horrible. Suddenly, You are afraid and don`t know what you afraid of.

Audry Hepburn / breakfast at tiffany's
 
پاسخ : ديالوگ های ماندگار

.sometimes we do the wrong things for the right reasons#

Kung fu panda 3

latest

 
پاسخ : ديالوگ های ماندگار

گوش کن به من
هیچوقت ؛ هیچوقت
به هیچ چیز و هیچکس تو زندگیت
تکیه نکن جز خودت خب؟

شهرزاد

Funny-Romance-Pic-Series-35-1.jpg
 
پاسخ : ديالوگ های ماندگار

کاش میشد فهمید کی واقعا دوست داره... کاش از دل واحساسات ادما خبر داشتیم......شاید اینجوری خیلی اتفاقا نمی افتاد.....شاید خیلی چیزا جور دیگه ای پیش میرفت
پل چوبی
 
پاسخ : ديالوگ های ماندگار

پیرمرد: «دلت گرفته، آره؟ دل همه می‏گیره، دل داشته باشی می‏گیره دیگه... یا رفیق من لارفیق له... ای رفیق کسی که...»
سرباز: «رفیقی نداره...»
پیرمرد: «توئم قشنگیا... از خودی... خب حالا می‏خوای یه راهی بهت یاد بدم دلت وا بشه؟ توئم چشماتو ببند... دِ ببند دیگه... خب، چی می‏بینی؟»
سرباز: «هیچکس.»
پیرمرد: «هیچکس... خب هیچکس قشنگه دیگه... هیچکس همه کسه، همه کس هیچکسه. حالت خوب شد؟»

یک تکه نان/کمال تبریزی
 
پاسخ : ديالوگ های ماندگار

26346.jpg

بروسلی: غوووووووووووووووووووووودا ! :))

1973 Enter the Dragon

اصن مسیر زندگیمو عوض کرد این دیالوگ! :))
 
پاسخ : ديالوگ های ماندگار

بهروز وثوقی
خدایا! د آخه نوکرتم! مگه من هم قدتم که با من بازی می کنی؟
 
پاسخ : ديالوگ های ماندگار

داریوش ارجمند:باباتو میشناسم،
تا دیروز تو آفتابه شراب میخورد
امروز مدّ والضالین ـشو قد اتوبان تهران_قم میکشه!!
 
پاسخ : ديالوگ های ماندگار

- من که خودم نخواستم اینجوری باشم. خدا خواست. برن خدا رو‌ اذیت کنن. برن خدا رو مسخره کنن.

کیوان. آسپرین. قسمت ۹
 
پاسخ : ديالوگ های ماندگار

M: Find out whether Carver sent that ship off-course and why. Use your relationship with Mrs Carver.
Bond: I doubt if she'll remember me.
M: Remind her! Then pump her for information.
Moneypenny: You just have to decide how much pumping is needed, James.​
 
پاسخ : ديالوگ های ماندگار

وقتی کسی هنوز تو ذهنت تموم نشده به زور نمی شه تمومش کرد

پل چوبی
 
Back
بالا