پاسخ : جنس روح انسان
تا منظور از جنس، چی باشه؟! و اینکه آیا الزامی هست که حتما هر چیزی ، جنسی داشته باشه؟!
_ _
چون بحثای فیزیکو انرژی هم شد! => جنسِ گرانش چیه؟! خودِ «نیرو» چیه؟! میدانِ مغناطیسی و الکتریکی؟! و ... ! علم و دانش بشری مثل فیزیک و شیمی و زیست و ..، برای این سوالات چه پاسخی داره؟!
این علمی که امروز لااقل به عقیده خیلیا، قوی ترین ابزارِ بشری هست برای شناخت و معرفتِ به چیزهای گوناگون! و معیارِ درستی و حقیقت پذیری خیلی چیزها.
_ _
اول باید روی وجود روح بحث کرد ؛ بعد تعریفی نسبی و البته قابلِ قبول ازش ارائه داد.
بعد باید دید به همون بحثه متافیزیک، عالمی غیر از دنیای مادی و شایدهم مرتبط با اون و .. اعتقادی داریم؟!
حالا دید روح، مادی هست یا چیزی دگ؟! و اساسا جنس، در عالم ماده تعریف میشه یا غیرِ اون هم تعریف میشه؟!
_ _
یک میز چیه؟!
مثلا « وسیله ای که از فلان چیز ساخته میشه برای مقصود خاصی و .. »!
آیا اینها که میگیم، اصلِ «میز» هست؟! یا ویژگی های یک میز و .. اش؟! _ تعریفی فارغ از ویژگی های یک شیء رو که مادی هم هست حتا، چطوری میشه ارائه داد؟!
پ.ن: اول باید روی چیستیِ روح بحث کرد و اون سوالای اول و ..، بعد تازه شاید رسید به جنسِ روح و الخ.
_ _
بحثارو ساده میگیریم! بقول بنده خدایی « بحث های عمیقِ فلسفی رو کشوندن در کوچه و بازار!! »
اینا اسپم نـیست!
صرفا بخاطرِ دیدن برخی حرفا و بحث در تاپیک های مشابه مثل همینجا، یا «دلیل برای وجود خدا» و .. عرض کردم اینارو سربسته البت.
پ.ن 2 : خوبه اول عقاید و حرفامونو شخصی روش فکر کنیم، تحلیل و ..، با خودمون کنار بیایم، تا بعضی بحثای الکی پیش نیاد!
پ.ن 3 : از دلایلی ک کمتر تو تاپیکای اعتقادی - فلسفی دیگه پست میدم، همیناست! :)
.
خلاصه عرض کنم یادم رفت اینو آخه!
چیزی بنام ساینس، صرفا ابزاری کاربردی هست؛ نه ماهیتا" ؛ بلکه دوستانی!! در اونورِ دنیا نشستن در قرنهای 16 و 17 بخصوص،
گفتن اصلا ما کاری با ابتدا و انتهای دنیا نـداریم و روشم بحثی نـمیکنیم! میایم با آزمایش و تجربه و .. متوجه میشیم قوانینی حاکمه، مثلا هرچیزی رو ول کنی روزی زمین میفته = گرانش!
خب دگ کار نداریم گرانش چیه، جنس داره یا نه، از کجا میاد و ..! ما با روابطش کار داریم و استفاده ازین قوانین برای تسلط بر طبیعت و دنیای اطرافمون => هابز در انگلستان.
فضیلت و معیار برتری انسانی هم همیناست. خواه روزی اسمش قدرت باشه یا چیزِ دگ در فلسفهِ مدرن! گاهی حتا کمک به ناتوانی، ضعف و پستی نام گرفت در اندیشه های نیچه؟!
و تیر خلاص رو هم امثال کانت زدن با این عقیده که علم و درک بشری، راه به متافیزیک در صورت وجودش + فهمِ اینجور چیزا نداره => نمیشه حکمی قطعی از اونور و این ماجراها داد (دوستانِ شک گرای مدرن و .. ) => کاری هم نداریم باهش. نه میشه اثبات کرد و نه نقض.
_ _
پس صرفا از بازوی ساینس استفاده نکنیم ، منطقی تره.
_ _
« و علاوه بر علمِ حصولی اعم از تجربی و .. ؛ چیزی شاید وجود داشته باشد بنام علمِ حضوری؟؟!! »
:)
.
راستی یک سوالِ دیگری هم هست که بنظرم مهمتر از بحثای دلیلِ وجود خدا، روحِ انسان و .. ست!
«وجود» یعنی چی؟! چه وقت و چه گونه میگیم «خدا وجود داره» ؟! وجود داشتن ؛ یعنی چی؟! معیار بودن یا نبودنِ چیزی، چیه؟! و الخ.
.
×پست متوالی. ویرایش شد .
متوالی نبود آخه!! دوستمون پستش رو پاک کرده خب وگرن حواسم بود خودم متوالی نباشه!
.