کافه پیانو

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع Sampadik
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
پاسخ : کافه پیانو

من که خوشم نیومد راستش . خیلی خیلی شعاری بود . خــ ــیــ ــلی !

نسبت به کتابای ِ غیرعامه پسند ایرانی بدک نبود ، اما همچینم عالی ُ اینا نبود اینجوری که نرگس ُ ساینا میگن !
 
  • لایک
امتیازات: dorna
پاسخ : کافه پیانو

سبک و سیاقش که شبیه سلینجره(ناتوردشت)
کپی برابر اصل ٍ کتاب هانریش بله(عقاید یک دلقک)
خب یه بارگی جناب جعفری....
 
پاسخ : کافه پیانو

به نقل از سنگین دل :
سبک و سیاقش که شبیه سلینجره(ناتوردشت)
کپی برابر اصل ٍ کتاب هانریش بله(عقاید یک دلقک)
خب یه بارگی جناب جعفری....
صفحه های ِ قبلی ُ بخون عیزم . ملت سه صفحه داد ِ سخن داده‌ن درباره ِ شباهت ِ این با اونا !
 
پاسخ : کافه پیانو

جزء تنها کتابایی بود که 2 بار خوندمش. از سبکش خوشم اومد، خیلی دنبال یه کتابم که به همین سبک باشه (اگه میشناسید معرفی کنید البته غیر از ناتوردشت)
نویشنده خیلی خوب جزئیاتو بیان کرده، از طرز تفکر شخصیت اول خیلی خوشم اومد.
(ببخشید من 32 صفحه قبلو نخوندم نمیدونم الان دقیقا کجای بحثین ;D)
 
پاسخ : کافه پیانو

البته من نگفتم خيلي عاليه و اينا ; گفتم بنظرم با اين وضع رمان فارسي ، نبايد انقد کافه پيانو رو کوبوند و به نسبت خوبه .
ببخشيد ، سبک و سياق دقيقا کجاش کپ ناتوردشته ؟ :-?
و مفهوم دقيقا کجا کپي هاينريش بل؟!!
 
پاسخ : کافه پیانو

سبكش خيلى باحاله!! به نظرم هدف خاصيو دنبال نمى كنه ولى قشنگه!!
 
پاسخ : کافه پیانو

به نقل از نرگس² :
البته من نگفتم خيلي عاليه و اينا ; گفتم بنظرم با اين وضع رمان فارسي ، نبايد انقد کافه پيانو رو کوبوند و به نسبت خوبه .
ببخشيد ، سبک و سياق دقيقا کجاش کپ ناتوردشته ؟ :-?
و مفهوم دقيقا کجا کپي هاينريش بل؟!!
من هم نگفتم کتاب به درد نخوریه...اتفاقا توصیه میشه این کافه پیانوی تقلیدی رو حتما بخونید که به ارزش سلینجر عزیز پی ببرید..
شما اگر اون دوتا کتاب دیگه رو خونده باشید، قطعا درک میکنید که جناب جعفری هم عینهو سلینجر اومده تمامی حرف دلشو(مثلا) رک و روراست زده و از تکنیک های تقلیدی استفاده کرده و حالا چون به گفته ی خودشون این کتاب به چاپ nام هم رسیده، دلیلی بر نو بودن سبک یا محشر بودن ماجرا نمیشه.
 
پاسخ : کافه پیانو

به نقل از سنگین دل :
من هم نگفتم کتاب به درد نخوریه...اتفاقا توصیه میشه این کافه پیانوی تقلیدی رو حتما بخونید که به ارزش سلینجر عزیز پی ببرید..
شما اگر اون دوتا کتاب دیگه رو خونده باشید، قطعا درک میکنید که جناب جعفری هم عینهو سلینجر اومده تمامی حرف دلشو(مثلا) رک و روراست زده و از تکنیک های تقلیدی استفاده کرده و حالا چون به گفته ی خودشون این کتاب به چاپ nام هم رسیده، دلیلی بر نو بودن سبک یا محشر بودن ماجرا نمیشه.
من اون دو تا رو خوندم ، ناتور دشتُ بالای 4،5 بار !
یعنی هر شخصیتی که حرفاشُ رک و راست بزنه ، هولدنه ؟!
 
پاسخ : کافه پیانو

به نقل از ارغوان اس. :
صفحه های ِ قبلی ُ بخون عیزم . ملت سه صفحه داد ِ سخن داده‌ن درباره ِ شباهت ِ این با اونا !
پوزش میخوام، ولی من همین الان صفحه های پیشین رو خوندم.
به نقل از نرگس² :
من اون دو تا رو خوندم ، ناتور دشتُ بالای 4،5 بار !
یعنی هر شخصیتی که حرفاشُ رک و راست بزنه ، هولدنه ؟!
خوبه، اما نمیدونم چطور متوجه این تقلید مسخره ی جعفری نشدید.
وقتی سبک روایی و سوژه های اصلی یه کتاب از روی کتاب دیگه ای تقلید شده باشه، به این حرکت میگن تکنیک تقلیدی نویسنده. که اگه تصادفا از روی یه کتاب خوب تقلید کرده باشه، بعد از فروشش همه براش کف و سوت میزنن و کاندیدش میکنن. که این همون دلیل بر محشر بودن نوشته های سلینجر میشه!

× ترکیب پستای متوالی ×
 
  • لایک
امتیازات: dorna
پاسخ : کافه پیانو

من چند وقته میخوام بخونمش وقت نمیکنم
اما میگن جالبه منم فکر میکنم حالب باشه و ارزش خوندن داشته باشه
 
پاسخ : کافه پیانو

به نقل از lovely_mahsa :
من چند وقته میخوام بخونمش وقت نمیکنم
اما میگن جالبه منم فکر میکنم حالب باشه و ارزش خوندن داشته باشه
من فکر میکنم که کتابهای جالبتر و واجبتری هستش....نیازی به نگرانی نیست!
 
پاسخ : کافه پیانو


وقتی سبک روایی و سوژه های اصلی یه کتاب از روی کتاب دیگه ای تقلید شده باشه، به این حرکت میگن تکنیک تقلیدی نویسنده. که اگه تصادفا از روی یه کتاب خوب تقلید کرده باشه، بعد از فروشش همه براش کف و سوت میزنن و کاندیدش میکنن. که این همون دلیل بر محشر بودن نوشته های سلینجر میشه!
معتقدم که حتی اگــر کافه پیانو تقلید از عقاید یک دلقک باشه ( سلینجر که عمرا ؛ اون یک سبک نویسندگیه ؛ مثل این که بگی مثلا سهراب از نیما تقلید کرده ؛ تقلید نکرده ؛ داره تو همون سبک می نویسه ) در مقایسه یبا ادبیات امروز ایران عالیه.
 
  • لایک
امتیازات: N.M
پاسخ : کافه پیانو

سبک تقلیدی بحثش جداست!
اما برای این که یک کتاب رو بشه اسمشو کتاب گذاشت نه صرفن یه تقلید نامه و چرک نویس باید یه مفهوم تازه یه حرف تازه ای واسه گفتن داشته باشه!
کافه پیانو جز حرفایی از عقاید دلقک و حالا سلینجر و اینا کش رفته بود چه حرف جدیدی برای گفتن داشت!؟طرفداراش!چه حرف جدیدی از این کتاب دستگیرتون شد!؟
 
پاسخ : کافه پیانو

ظاهراً یه تفاوت هایی در ادبیات ما وجود داره ! :))
چون مثلا رمان های مودب پور هم اسمشون کتابه ؛ اما حرفی واسه گفتن ندارن .

+ به شخصه عقاید یک دلقک به اندازه ی کافه پیانو جذبم نکرد.
ضمنا کسانی که دستی در نوشتن دارن و این چیز ها رو می فهمن توجه کنن که ... ناخودآگاه سبک آدم متمایل میشه به چیزی که بهش علاقه داره.
من اونقدر از این کتاب خوشم نیومده که بخوام وایسم دفاع کنم ؛ ترجیح میدم از شاهکار های بزرگ تر دفاع کنم و اسمم رو بذارم طرفدارش.
از کتاب خوشم اومد ؛ حتی اگر نمونه ایرانی عقاید یک دلقک بود ؛ چیز جدیدش این بود که اون همون اتفاق ها داشت در محیطی شبیه تر و نزدیک تر به ما اتفاق میفتاد. سردرگمی های انسان معاصر ( حتی اگر مضمونی تکراری بود ) توی کافه پیانو برای ماها ملموس تر بود.
و این ملموس تر شدن چیز جدیدیه درنا. و ارزشمند. و اسم این چرک نویس میشه کتاب.
 
  • لایک
امتیازات: N.M
پاسخ : کافه پیانو

به نقل از ' Shek8fe ' :
ظاهراً یه تفاوت هایی در ادبیات ما وجود داره ! :))
چون مثلا رمان های مودب پور هم اسمشون کتابه ؛ اما حرفی واسه گفتن ندارن .

+ به شخصه عقاید یک دلقک به اندازه ی کافه پیانو جذبم نکرد.
ضمنا کسانی که دستی در نوشتن دارن و این چیز ها رو می فهمن توجه کنن که ... ناخودآگاه سبک آدم متمایل میشه به چیزی که بهش علاقه داره.
من اونقدر از این کتاب خوشم نیومده که بخوام وایسم دفاع کنم ؛ ترجیح میدم از شاهکار های بزرگ تر دفاع کنم و اسمم رو بذارم طرفدارش.
از کتاب خوشم اومد ؛ حتی اگر نمونه ایرانی عقاید یک دلقک بود ؛ چیز جدیدش این بود که اون همون اتفاق ها داشت در محیطی شبیه تر و نزدیک تر به ما اتفاق میفتاد. سردرگمی های انسان معاصر ( حتی اگر مضمونی تکراری بود ) توی کافه پیانو برای ماها ملموس تر بود.
و این ملموس تر شدن چیز جدیدیه درنا. و ارزشمند. و اسم این چرک نویس میشه کتاب.
شما که اهل قلمی یه نمونه از تاثیر پذیری میگی ؟ شعر نه ، کتاب
به نظر من کتاب اصلآ محتوایی نداشت و نتونسته بود اون سردرگمی عقاید یک دلقکو بیان کنه
از طرفی نثرش " به تخمم ! " و به نوعی عامه نوسیش حالا به هر دلیل دل منو زد
دومن شما فرض کن عقاید یک دلقک شنیر یه میومد از خوبیای هیتلر میگفت یا مثلآ حال زار زدن ماری رو نداشت
واسه همین به نظر من حتی درست نیست بگیم کپی ایرانی اون بود .
ولی ویژگی که اون کتابو جذاب میکرد به نسظر من اتفاقآ همون نثر عامه پسند بود .
من نمیدونم چرا ولی ایرانی جماعت کلآ از " به تخمم " خوششون میاد یا اینکه بره از سوتین صفورا (؟) کلید بر داره .
ولی مثلآ یه تیکه خواست خلاقیت کوچیک بزنه اون قسمت خودکشیش در حقیقت ابدا یه نوعه جدید خود کشیش ، به نظر من افتضاح از آب دراومد :دی
شاید برای همین با وجود فروشش هیچ جایزه ادبی کتابش نبرد.
 
پاسخ : کافه پیانو

شما که اهل قلمی یه نمونه از تاثیر پذیری میگی ؟ شعر نه ، کتاب
به نظر من کتاب اصلآ محتوایی نداشت و نتونسته بود اون سردرگمی عقاید یک دلقکو بیان کنه
از طرفی نثرش " به تخمم ! " و به نوعی عامه نوسیش حالا به هر دلیل دل منو زد
دومن شما فرض کن عقاید یک دلقک شنیر یه میومد از خوبیای هیتلر میگفت یا مثلآ حال زار زدن ماری رو نداشت
واسه همین به نظر من حتی درست نیست بگیم کپی ایرانی اون بود .
ولی ویژگی که اون کتابو جذاب میکرد به نسظر من اتفاقآ همون نثر عامه پسند بود .
من نمیدونم چرا ولی ایرانی جماعت کلآ از " به تخمم " خوششون میاد یا اینکه بره از سوتین صفورا (؟) کلید بر داره .
ولی مثلآ یه تیکه خواست خلاقیت کوچیک بزنه اون قسمت خودکشیش در حقیقت ابدا یه نوعه جدید خود کشیش ، به نظر من افتضاح از آب دراومد :دی

فک کنم بیان کرده باشم که چرا از کتاب خوشم اومده ؟! نه ؟! " اینکه فضا برای من ملموس تر بود "
برای شما نبود ؟ نظرتون محترمه.
متاسفانه اهل قلم نیستم ؛ مثال وجود داره ؛ اجازه بدید تحقیق کنم بیشتر و مطمئن بشم ؛ بتون میگم.
و گفتم ؛ واقعا کتاب در حدّ انقدر بحث نیست ؛ من اونقدرا هم خوشم نیومده ؛ به نظرم یه جورایی فقط میخواست مخاطب هایی رو ارضا کنه که از روشن فکری فقط کافه و قهوه ترک و پرفورمانس دوست دارن.

مثالی په ذهنم نمیرسه که مستقیم باشه ؛ اما غیرمستقیم ... فکر کنم مثلا در انتظار گودوی بکت بشه گفت از هملت تاثیر گرفته ... یا چه بسا مرغ دریایی چخوف حتی ! نه ؟! :-" نمی دونم :-"
 
  • لایک
امتیازات: N.M
پاسخ : کافه پیانو

به نقل از وحـیـــــــــــــــــــد :
شما که اهل قلمی یه نمونه از تاثیر پذیری میگی ؟ شعر نه ، کتاب
به نظر من کتاب اصلآ محتوایی نداشت و نتونسته بود اون سردرگمی عقاید یک دلقکو بیان کنه
از طرفی نثرش " به تخمم ! " و به نوعی عامه نوسیش حالا به هر دلیل دل منو زد
دومن شما فرض کن عقاید یک دلقک شنیر یه میومد از خوبیای هیتلر میگفت یا مثلآ حال زار زدن ماری رو نداشت
واسه همین به نظر من حتی درست نیست بگیم کپی ایرانی اون بود .
ولی ویژگی که اون کتابو جذاب میکرد به نسظر من اتفاقآ همون نثر عامه پسند بود .
من نمیدونم چرا ولی ایرانی جماعت کلآ از " به تخمم " خوششون میاد یا اینکه بره از سوتین صفورا (؟) کلید بر داره .
ولی مثلآ یه تیکه خواست خلاقیت کوچیک بزنه اون قسمت خودکشیش در حقیقت ابدا یه نوعه جدید خود کشیش ، به نظر من افتضاح از آب دراومد :دی
شاید برای همین با وجود فروشش هیچ جایزه ادبی کتابش نبرد.
این ربطی به ایرانیِ جماعت نداره . همینطور که نمیشه گفت چون گاری کوپر ، یا ناطوردشت فحش زیاد دارن پس خارجی جماعت خوشش میاد فلان و بهمان . :|
با شکوفه موافقم که تو یه سبک نوشتن ، مساویِ تقلید نیست . گفتم قبلنم ، ناخودآگاه بعضی نثرا رویِ آدم تاثیر میذارن و نثر آدم تاثیر گرفته از اونا میشه ، نه تقلید .
به نقل از Dorna :
کافه پیانو جز حرفایی از عقاید دلقک و حالا سلینجر و اینا کش رفته بود چه حرف جدیدی برای گفتن داشت!؟طرفداراش!چه حرف جدیدی از این کتاب دستگیرتون شد!؟
1. میشه واضح تر بگی چه حرفیُ کش رفته بود ؟ جز سبکِ روایی .
2. تو چه حرفی از ناطوردشت دستگیرت شد ؟!!
 
پاسخ : کافه پیانو

به نقل از ' Shek8fe ' :
معتقدم که حتی اگــر کافه پیانو تقلید از عقاید یک دلقک باشه ( سلینجر که عمرا ؛ اون یک سبک نویسندگیه ؛ مثل این که بگی مثلا سهراب از نیما تقلید کرده ؛ تقلید نکرده ؛ داره تو همون سبک می نویسه ) در مقایسه یبا ادبیات امروز ایران عالیه.
بله، عالیه. چون کار، کار سلینجره!
البته امروز ایران، نه معاصر.
 
پاسخ : کافه پیانو

به نقل از نرگس² :
1. میشه واضح تر بگی چه حرفیُ کش رفته بود ؟ جز سبکِ روایی .
2. تو چه حرفی از ناطوردشت دستگیرت شد ؟!!
من ناطور دشت رو نخوندم واسه همین گفتم حالا سلینجر و اینا.چون بچه ها قبل گفتن...حرفم رو عقاید دلقک بود!
اولین چیزی که کش رفته شده بود سناریو و روند داستان بود!داستان از زبان شخصیت اول داستان که یک مرد دچار سردر گمی و یک سری عقاید خاص نسبت به بشر و زندگی بود.قسمت هایی که از زنش میگفت کاملن گرته برداری از روی حرفای شنیر از ماری بود!
یک جای کتاب بود که از دست های زنش حرف میزد و این حرفا!فقط کم مونده بود بیاد بگه آره من مالیخولیا دارم ;D چون اون حرف ها کاملن تقلید ناشیانه ای از حالت های مالیخولیایی دلقک بود!
دومین چیزی که کش رفته بود(!) نثر و سبک بود که باز برچسب تقلید روش بود!
علاوه بر همه ی اینا به نظرم از نظر مفهوم هم نویسنده میخواست سردر گمی شنیر تو عقاید دلقک رو بازسازی کنه ولی بازم چندان موفق نبوده...
 
پاسخ : کافه پیانو

بنده داشتم گل لقد میکردم وقتی که اون همه دلیل آوردم برای اینکه کافه پیانو از تاثیر فراتره و یهن تقلیده؟
لایک سنگین به سنگین دل بابت نکته سنجیش درباره ی "ادبیات امروز" و نه "ادبیات معاصر"...البته به نظرم تو ادبیات امروز هم کلی کتاب بهتر از کافه پیانو یافت میشه!
 
  • لایک
امتیازات: dorna
Back
بالا