- شروع کننده موضوع
- #1
- ارسالها
- 434
- امتیاز
- 2,317
- نام مرکز سمپاد
- شهید هاشمی نژاد ۱
- شهر
- مشهد
- سال فارغ التحصیلی
- 94
- دانشگاه
- تهران
- رشته دانشگاه
- مهندسی عمران/جامعهشناسی
« صد سال تنهایی » نام اثر بزرگ « گابریل گارسیامارکز » است که توسط دو مترجم ( کیومرث پارسای و بهمن فرزانه )، به فارسی برگردانده شده .
این اثر که در سال 1982 جایزه ی نوبل را ازآن خود کرده، بدون مقدمه و با خاطرات یک سرهنگ آغاز می شود !
داستان از زبان سوم شخص حکایت میشود. سبک این رمان رئالیسم جادویی است. مارکز با نوشتن از کولیها از همان ابتدای رمان به شرح کارهای جادویی آنها میپردازد و شگفتی های مربوط به حضور آنها در دهکده را در خلال داستان کش و قوس میدهد تا حوادثی که به واقعیت زندگی در کلمبیا شباهت دارند با جادوهایی که در این داستان رخ میدهند ادغام شده و سبک رئالیسم جادویی به وجود آید.
در این رمان به شرح زندگی شش نسل خانواده بوئندیا پرداخته شده است که نسل اول آنها در دهکدهای به نام ماکوندو ساکن میشود. ناپدید شدن و مرگ بعضی از شخصیت های داستان به جادویی شدن روایت ها می افزاید. صعود رمدیوس به آسمان درست مقابل چشم دیگران کشته شدن همه پسران سرهنگ آئورلیانو بوئندیا که از زنان در جبهه جنگ به وجود آمده اند توسط افراد ناشناس از طربق هدف گلوله قرار دادن پیشانی آنها که علامت صلیب داشته و طعمه مورچهها شدن آئورلیانو نوزاد تازه به دنیا آمده آمارانتا اورسولا از این موارد است.
پیشنهاد می شود این کتاب را در کم تر از 3 روز به اتمام برسانید !!! چون بزرگ ترین نقص در کتاب وجود داستان های بسیار زیاد برای اشخاص و شباهت های نام ها و نسبت هاست و در عرض یک روز همه از یاد می روند !!!
برای مثال، من که در امتحانات شروع به خواندن کتاب کردم، و حدوداً هفته ای 4_5 ساعت بیشتر وقت براش نداشتم، نتونستم تا فصل 14 بیشتر پیش برم !!!!!
و در حوالی فصل 7_8 لجم از کل کتاب در اومد و هی به نویسندش به خاطر انتخاب این نام ها فحش می دادم !!! واقعاً شما هم باشید قاطی می کنید !!!
و در آخر، من نفهمیدم آخرش چی شد !!!!!
جون هر کی دوست دارید بگید !!!!!
نظر هم یادتون نره ...
این اثر که در سال 1982 جایزه ی نوبل را ازآن خود کرده، بدون مقدمه و با خاطرات یک سرهنگ آغاز می شود !
داستان از زبان سوم شخص حکایت میشود. سبک این رمان رئالیسم جادویی است. مارکز با نوشتن از کولیها از همان ابتدای رمان به شرح کارهای جادویی آنها میپردازد و شگفتی های مربوط به حضور آنها در دهکده را در خلال داستان کش و قوس میدهد تا حوادثی که به واقعیت زندگی در کلمبیا شباهت دارند با جادوهایی که در این داستان رخ میدهند ادغام شده و سبک رئالیسم جادویی به وجود آید.
در این رمان به شرح زندگی شش نسل خانواده بوئندیا پرداخته شده است که نسل اول آنها در دهکدهای به نام ماکوندو ساکن میشود. ناپدید شدن و مرگ بعضی از شخصیت های داستان به جادویی شدن روایت ها می افزاید. صعود رمدیوس به آسمان درست مقابل چشم دیگران کشته شدن همه پسران سرهنگ آئورلیانو بوئندیا که از زنان در جبهه جنگ به وجود آمده اند توسط افراد ناشناس از طربق هدف گلوله قرار دادن پیشانی آنها که علامت صلیب داشته و طعمه مورچهها شدن آئورلیانو نوزاد تازه به دنیا آمده آمارانتا اورسولا از این موارد است.
پیشنهاد می شود این کتاب را در کم تر از 3 روز به اتمام برسانید !!! چون بزرگ ترین نقص در کتاب وجود داستان های بسیار زیاد برای اشخاص و شباهت های نام ها و نسبت هاست و در عرض یک روز همه از یاد می روند !!!
برای مثال، من که در امتحانات شروع به خواندن کتاب کردم، و حدوداً هفته ای 4_5 ساعت بیشتر وقت براش نداشتم، نتونستم تا فصل 14 بیشتر پیش برم !!!!!
و در حوالی فصل 7_8 لجم از کل کتاب در اومد و هی به نویسندش به خاطر انتخاب این نام ها فحش می دادم !!! واقعاً شما هم باشید قاطی می کنید !!!
و در آخر، من نفهمیدم آخرش چی شد !!!!!
جون هر کی دوست دارید بگید !!!!!
نظر هم یادتون نره ...