در داستان کوتاه فوق العاده "ایساک بابل" با عنوان " گی دی موپاسان"، راوی درباره داستان نویسی چنین می گوید: " هیچ آهنی نمی تواند با نیرو و قدرت جمله ا ی که در سر جای درست خودش قرار گرفته، در قلب نفوذ و اثر کند." به نظرم باید این نکته را بر روی کارتی بزرگ نوشت.
ریموند کارور
نوشتن یک داستان شاهکار ، آرزوی خیلی از ماست .خیلی از بازديدكنندگان سايت كه بهشكل حرفهاى با ادبيات در ارتباط نيستند- اما به آن علاقه دارند - تمايل دارند كه با خواندن مقاله يا مقالههايى ساده، مفاهيم و ترمينولوژى ادبيات داستانى را بشناسند . اینجا از دوستانی که سررشته ای در داستان نویسی دارند میخوایم تجربیات خودشونو بذارن . و همچنین از لینک ( فقط و فقط لینک ) مقالات مرجع استفاده میکنیم !
خوب با توجه به این ، همه میگن خلاقیت تو درون همه هست و پرورشش مهمه . من چن تا سوال دارم :
1- چگونگی پرورش خلاقیت
2- انتخاب سوژه
3- پرورش سوژه
4- شخصیت پردازی
5- انتخاب زمان و مکان
اینها رو لطفا توضیح بدین و البته مسائل جانبی زیر :
1- زمان مناسب برای داستان نویسی
2- نوشتن داستان ، تو دفتر یا تو کامپیوتر
3- الهام ا زواقعیت ها یا فقط تخیل ؟!
المپیاد ادبیات...دیدم همه دارن یه چیزی می رن ما هم برین ادبیات! شانس زد و مرحله اول قبول شدیم...مرحله دوم به اسم المپیاد خوندن تو نمازخونه می خوابیدم!...که خب مسلما قبول نشدم دیگه!
__________________________________
خوب با توجه به این ، همه میگن خلاقیت تو درون همه هست و پرورشش مهمه . من چن تا سوال دارم :
1- چگونگی پرورش خلاقیت
2- انتخاب سوژه
3- پرورش سوژه
4- شخصیت پردازی
5- انتخاب زمان و مکان
اینها رو لطفا توضیح بدین و البته مسائل جانبی زیر :
1- زمان مناسب برای داستان نویسی
2- نوشتن داستان ، تو دفتر یا تو کامپیوتر
3- الهام ا زواقعیت ها یا فقط تخیل ؟!
در مورد اون 5 تای ِ اول که چیزی نمی گم چون کلا چیزی حالیم نمی شه اما در مورد سه تای دوم ، با توجه به اون چیزایی که یه جاهایی خوندم چند تا حرف بزنم:
داستان نویسی زمان ِ روشنی نداره ، یه امریه کاملا شخصی ، که مربوط به خود آدمه ، فکر کنم جرج برنارد شاو بوده که شب ها بیدار می مونده و هی قهوه می خورده و می نوشته . یا مثلا همین رضا امیرخانی تو فاصله صبح تا ناهار خوب می نویسه ، به قول خودش بعضی وقتا برای ِ ادامه نوشتنم ناهار رو تا 6 عصر عقب می اندازم ، یا مثلا یکی از نویسنده های معروف ِ زن ِ آمریکایی( که اسمش رو یادم رفته) صبح ها بلند می شه می دوه ، بعد شروع می کنه به نوشتن و ...
در مورد دفتر یا کامپیوتر هم دقیقا همین جوره ، رضا امیرخانی می گه به هزار و یک دلیل باید با کامپیوتر نوشت ، گوستاو فلوبر هم مادام بواری رو با ماشین تایپ نوشت ، اما به عقیده خیلی دیگه از نویسنده ها هیچ نیازی نیست که با کامپیوتر بنویسیم، با قلم نوشتمون روحج دار تره می شه و آزادی عمل ِ بیشتری هم داریم . هر چند نوشتن با کامپیوتر سرعت ِ نوشتن رو به شدت بالا می بره ...
در مورد الهام از واقعیت هم مثل دو مورد قبلی تفاوت دیدگاه وجود داره ، یک سری آدم مثل جلال آل احمد کاملا نویسنده هایی واقع گراند که می شه گفت اغلب داستان هاش ریشه های محکمی در واقعیت دارند. اما یه سری هم نه ، کاملا شرایط و زمان و مکان رو تو ذهنشون خلق می کنند. آدم های ِ واقع گرا موفق ترند، چون چیزی رو توصیف می کنند که لمس کردند و ملموسه و خواننده باهاش راحت تر همذات پنداری می کنه ، اما اگه نویسنده ای باهوش و تخیلی باشه به شدت موفق خواهد بود ، نویسنده ای که بتونه فضا ها رو خلق کنه و البته خواننده رو هم با خودش همراه کنه ...
اما در کل این ها ترکیبیه ، نه نویسنده ای تخیل گرای محضه و نه واقع گرای ِ محضه . این درصداست که جا به جا می شه ...
خوب با توجه به این ، همه میگن خلاقیت تو درون همه هست و پرورشش مهمه . من چن تا سوال دارم :
1- چگونگی پرورش خلاقیت
2- انتخاب سوژه
3- پرورش سوژه
4- شخصیت پردازی
5- انتخاب زمان و مکان
زمان و مکان پردازش داستان ( یعنی جا و وقتی که سیر روایی داستان توش میگذره )
فقط جناب مرلیک ، مشکل اصلی من اینه که مقصد سوژه رو نمیتونم پیدا کنم . یا خیلی ایده های زیادی منو از داستان می زنه ، یا مشکل نبودن ایده !
سیگمای عزیز ممنون ! واقعا استفاده کردم ( والبته مارلیک عزیز ! )
پ.ن : تو جست و جوهام تو اینترنت ، به لینک های جالبی برخوردم :
http://mrabbaszadeh2.blogfa.com : همه چیز در باره قصه و داستان . وبلاگ محمد رضا عباس زاده داستان نویس .
و مقاله ای درآفتاب تحت عنوان موضوع و درون مایه در داستان نویسی : http://www.aftab.ir/articles/art_culture/literature_verse/c5c1240291805_dramaturgy_p1.php
و لینکی که توصیه میکنیم همه ببینین : http://darrenshanfans.ir/modules/newbb/viewtopic.php?topic_id=574&forum=24 از فروم سابق خودم ، که عده ی زیادی هم سن و سال خودمون که سمپادیم توشون زیاد هست ، تجربیاتشونو از داستان نویسی میگن !