- شروع کننده موضوع
- #1
neda.m
کاربر خاکانجمنخورده
- ارسالها
- 1,720
- امتیاز
- 2,682
- نام مرکز سمپاد
- فرزانگان 1
- شهر
- تهران
- دانشگاه
- شهید رجائی تهران
- رشته دانشگاه
- مهندسی عمران - ژئوتکنیک
پخش مكرر تیزرهای تلویزیونی فیلم «ده رقمی» شاید مهمترین عاملی است كه سبب میشود علاقهمندان فیلمهای سینمایی در این تابستان گرم به یكی از سینماهای نمایشدهنده این فیلم مراجعه كنند. ده رقمی چند نكته كنجكاویبرانگیز هم دارد.
حضور جواد رضویان، بهنوش بختیاری، بهاره رهنما، احمد پورمخبر و... نیز شاید عامل دیگری باشد كه بتواند این فیلم را در فهرست لاقهمندیهای مخاطب عادی قرار دهد.
تماشاگرانی كه سینمای ایران را جدیتر و حرفهایتر دنبال میكنند، حتما میدانند كه همایون اسعدیان بعد از شكست تجاری فیلم «آخر بازی» از سینما فاصله گرفت و به سراغ تلویزیون آمد.
حالا ۸ سال از آخرین حضور این كارگردان در سینما میگذرد و این روزها ساخته جدید او با نام ده رقمی و با حال و هوایی طنز قرار است تكراركننده موفقیتی باشد كه این كارگردان پیش از این با فیلمهای مرد آفتابی و تاحدودی فیلم شوخی تجربه كرد.
ده رقمی یك فیلم بازیگر محور است كه تلاش دارد با قراردادن این بازیگران در موقعیتهای طنزآمیز، جذابیتی برای مخاطب خود به وجود بیاورد. داستان از دزدیده شدن یك فرش ارزشمند آغاز میشود.
این فرش به طور اتفاقی به دست دزد خردهپایی به نام فیروز ۱۳ میافتد و او كه برای صد هزار تومان این فرش را فروخته بود، به طور اتفاقی متوجه میشود ارزش فرش ۱۰ میلیارد تومان است. در همان حال كه فیروز قصد فروش این فرش را دارد، افرادی كه فرش را دزدیدهاند وارد ماجرا میشوند و این مساله ادامه رویدادهای فیلم را رقم میزند.
فیلمنامه ده رقمی تاكید فراوانی بر موقعیتهای طنزآمیزی دارد كه مخاطب تلویزیون مشابه آنها را بارها در سریالهای تلویزیونی دیده است. این كه مردی سنتی با دستگاه۳ mp به آهنگی كوچه بازاری گوش دهد، این كه مردی آنقدر بدشانس باشد كه هنگام به دنیا آمدن او هزار و یك اتفاق عجیب و غریب رخ داده باشد، این كه زنی پشتسر هم بچه به دنیا بیاورد و...، همه و همه از موقعیتهایی است كه مخاطبان تلویزیون مشابه آن را بارها در سریالهای تلویزیونی دیدهاند.
از سوی دیگر این شوخیها گاه به سمت فضایی طنزآمیز پیش میرود و گاهی حال و هوایی فانتزی به داستان میدهد. مثلا در صحنه ورود فیروز به قهوهخانه، ناگهان همه خلافكارها از ترس برملا شدن نقشهشان نزد فیروز، شروع به مطالعه میكنند.
در میان آنها فردی كتاب تاریخ هنر را برعكس گرفته و میخواند و دیگری كتاب هنر آشپزی در دست دارد. به مرور شكل شوخیها نیز به سمت فانتزی گرایش بیشتری پیدا میكند كه اوج آن در شخصیت آدمهای مافیایی فیلم دیده میشود.
از فیلم اینگونه به نظر میرسد كه اسعدیان در مقام كارگردان امید فراوانی به موفقیت فیلم به دلیل حضور بازیگران تلویزیونی داشته است، كافی است نگاهی به سریالهای طنز موفق تلویزیون داشته باشیم تا بدانیم در چند سال اخیر بسیاری از آثار طنز موفق با حضور بازیگری به نام جواد رضویان شكل گرفته است.
بهنوش بختیاری نیز در چند اثر نمایشی حضور موفقی داشته است اما آیا همه اینها برای موفقیت یك فیلم سینمایی كفایت میكند؟ در سینما كارگردانها همواره بر حضور بازیگران حرفهای تاكید دارند. علت این مساله هم این است كه معمولا بازیگر حرفهای رنگ و بویی را به فیلم میدهد كه نمیتوان چیز دیگری را جایگزین آن كرد. كافی است چند فیلم موفق و برجسته تاریخ سینما را بدون بازیگران آن در نظر بگیرید تا عمق ماجرا را دریابید.
بازیگرانی مانند رضویان و بختیاری اغلب به عنوان بازیگران نقشهای مكمل در سریالهای تلویزیونی حضور مییابند و شاید همین ویژگی سبب شده كه مخاطب تلویزیون از آنها چهرهای به یاد ماندنی داشته باشد. جواد رضویان در سریالهای پاورچین، چارخونه، جایزه بزرگ و... به دلیل كوتاهی نقشهایش بسیار قابل قبول تر از حضور طولانی مدت در سریالی مانند قرارگاه مسكونی است حتی حضور بهنوش بختیاری در سریال شبهای برره و چارخونه به این سبب تازگی و جذابیت دارد كه او ایفاگر تیپی كوتاه اما جذاب است.
به عبارتی بازیگران اینچنینی بیشتر نمك كار هستند و طبیعی است اگر قرار باشد نمك كار از حد و اندازه مشخصی فراتر برود، غذا مزه دیگری پیدا میكند! اما جای تعجب است كه چرا در این فیلم از حضور احمد پورمخبر بخوبی استفاده نشده است؟ همه حضور این بازیگر به نشستن در مقابل تلویزیون و تماشای فیلم و نیز یك صحنه زد و خورد با آدم بدهای داستان خلاصه میشود و از توانایی و ظرفیتهای این بازیگر بسیار كم استفاده شده است.
شاید بتوان تنها انتخاب متفاوت فیلم از نظر بازیگری را حضور اصغر نقیزاده در نقش همسر فیروزه دانست كه با توجه به بازیهای قبلی این بازیگر از تازگی خاصی برخوردار است كه البته در فیلمی مانند ده رقمی كاركرد چندانی ندارد. داستان فیلم در یك فضای یك خطی روایت میشود.
فرش دزدیده شده بین دو آدم در رفت و آمد است و با پایانی قابل حدس داستان خاتمه مییابد. در عنوانبندی پایانی فیلم از شركت سهامی فرش ایران به عنوان یكی از سرمایهگذاران فیلم نیز تشكر شده است.
قرار گرفتن نام منوچهر محمدی در كنار این اسم، یادآور پروژهای است كه این كارگردان سال گذشته با حضور ۱۵ كارگردان سینما درباره فرش ساخت و نتیجهاش كارهای ۱۵ دقیقهای قابل قبولی بود، اما آیا ده رقمی نیز چنین قابلیتی را داشته كه به اثر قابل قبول و هنرمندانهای تبدیل شود؟
جایی درباره این فیلم نوشته شده بود كه فیلم قرار بود برای شبكه ۳ سیما ساخته شود، اما دستاندركاران فیلم در میانه كار متوجه شدند این اثر قابلیتی بیش از قاب تلویزیون دارد و بیشتر مناسب نمایش در سینماست.
به همین دلیل قرار شد این فیلم برای سینما ساخته شود و دستاندركاران، فیلم دیگری برای تلویزیون بسازند
بنابراین معلوم نیست چه نكتهای در این فیلم وجود داشته كه سبب شده است سازندگان آن فكر كنند فیلم مناسب سینماست و با فیلمهای ۹۰ دقیقهای دیگر تفاوت فراوان دارد؛ اما آیا حضور كارگردان این فیلم در مسند ریاست شورای صنفی نمایش نمیتواند دلیل قانعكنندهای برای حضور یك فیلم تلویزیونی بر پرده سینماها باشد.
نقد : روزنامه جامجم
این هم منبع، یادم رفته بود بذارم:
http://www.aftab.ir/news/2008/aug/15/c5c1218785777_art_culture_cinema_film.php
* دو پست شما یکی شد.
حضور جواد رضویان، بهنوش بختیاری، بهاره رهنما، احمد پورمخبر و... نیز شاید عامل دیگری باشد كه بتواند این فیلم را در فهرست لاقهمندیهای مخاطب عادی قرار دهد.
تماشاگرانی كه سینمای ایران را جدیتر و حرفهایتر دنبال میكنند، حتما میدانند كه همایون اسعدیان بعد از شكست تجاری فیلم «آخر بازی» از سینما فاصله گرفت و به سراغ تلویزیون آمد.
حالا ۸ سال از آخرین حضور این كارگردان در سینما میگذرد و این روزها ساخته جدید او با نام ده رقمی و با حال و هوایی طنز قرار است تكراركننده موفقیتی باشد كه این كارگردان پیش از این با فیلمهای مرد آفتابی و تاحدودی فیلم شوخی تجربه كرد.
ده رقمی یك فیلم بازیگر محور است كه تلاش دارد با قراردادن این بازیگران در موقعیتهای طنزآمیز، جذابیتی برای مخاطب خود به وجود بیاورد. داستان از دزدیده شدن یك فرش ارزشمند آغاز میشود.
این فرش به طور اتفاقی به دست دزد خردهپایی به نام فیروز ۱۳ میافتد و او كه برای صد هزار تومان این فرش را فروخته بود، به طور اتفاقی متوجه میشود ارزش فرش ۱۰ میلیارد تومان است. در همان حال كه فیروز قصد فروش این فرش را دارد، افرادی كه فرش را دزدیدهاند وارد ماجرا میشوند و این مساله ادامه رویدادهای فیلم را رقم میزند.
فیلمنامه ده رقمی تاكید فراوانی بر موقعیتهای طنزآمیزی دارد كه مخاطب تلویزیون مشابه آنها را بارها در سریالهای تلویزیونی دیده است. این كه مردی سنتی با دستگاه۳ mp به آهنگی كوچه بازاری گوش دهد، این كه مردی آنقدر بدشانس باشد كه هنگام به دنیا آمدن او هزار و یك اتفاق عجیب و غریب رخ داده باشد، این كه زنی پشتسر هم بچه به دنیا بیاورد و...، همه و همه از موقعیتهایی است كه مخاطبان تلویزیون مشابه آن را بارها در سریالهای تلویزیونی دیدهاند.
از سوی دیگر این شوخیها گاه به سمت فضایی طنزآمیز پیش میرود و گاهی حال و هوایی فانتزی به داستان میدهد. مثلا در صحنه ورود فیروز به قهوهخانه، ناگهان همه خلافكارها از ترس برملا شدن نقشهشان نزد فیروز، شروع به مطالعه میكنند.
در میان آنها فردی كتاب تاریخ هنر را برعكس گرفته و میخواند و دیگری كتاب هنر آشپزی در دست دارد. به مرور شكل شوخیها نیز به سمت فانتزی گرایش بیشتری پیدا میكند كه اوج آن در شخصیت آدمهای مافیایی فیلم دیده میشود.
از فیلم اینگونه به نظر میرسد كه اسعدیان در مقام كارگردان امید فراوانی به موفقیت فیلم به دلیل حضور بازیگران تلویزیونی داشته است، كافی است نگاهی به سریالهای طنز موفق تلویزیون داشته باشیم تا بدانیم در چند سال اخیر بسیاری از آثار طنز موفق با حضور بازیگری به نام جواد رضویان شكل گرفته است.
بهنوش بختیاری نیز در چند اثر نمایشی حضور موفقی داشته است اما آیا همه اینها برای موفقیت یك فیلم سینمایی كفایت میكند؟ در سینما كارگردانها همواره بر حضور بازیگران حرفهای تاكید دارند. علت این مساله هم این است كه معمولا بازیگر حرفهای رنگ و بویی را به فیلم میدهد كه نمیتوان چیز دیگری را جایگزین آن كرد. كافی است چند فیلم موفق و برجسته تاریخ سینما را بدون بازیگران آن در نظر بگیرید تا عمق ماجرا را دریابید.
بازیگرانی مانند رضویان و بختیاری اغلب به عنوان بازیگران نقشهای مكمل در سریالهای تلویزیونی حضور مییابند و شاید همین ویژگی سبب شده كه مخاطب تلویزیون از آنها چهرهای به یاد ماندنی داشته باشد. جواد رضویان در سریالهای پاورچین، چارخونه، جایزه بزرگ و... به دلیل كوتاهی نقشهایش بسیار قابل قبول تر از حضور طولانی مدت در سریالی مانند قرارگاه مسكونی است حتی حضور بهنوش بختیاری در سریال شبهای برره و چارخونه به این سبب تازگی و جذابیت دارد كه او ایفاگر تیپی كوتاه اما جذاب است.
به عبارتی بازیگران اینچنینی بیشتر نمك كار هستند و طبیعی است اگر قرار باشد نمك كار از حد و اندازه مشخصی فراتر برود، غذا مزه دیگری پیدا میكند! اما جای تعجب است كه چرا در این فیلم از حضور احمد پورمخبر بخوبی استفاده نشده است؟ همه حضور این بازیگر به نشستن در مقابل تلویزیون و تماشای فیلم و نیز یك صحنه زد و خورد با آدم بدهای داستان خلاصه میشود و از توانایی و ظرفیتهای این بازیگر بسیار كم استفاده شده است.
شاید بتوان تنها انتخاب متفاوت فیلم از نظر بازیگری را حضور اصغر نقیزاده در نقش همسر فیروزه دانست كه با توجه به بازیهای قبلی این بازیگر از تازگی خاصی برخوردار است كه البته در فیلمی مانند ده رقمی كاركرد چندانی ندارد. داستان فیلم در یك فضای یك خطی روایت میشود.
فرش دزدیده شده بین دو آدم در رفت و آمد است و با پایانی قابل حدس داستان خاتمه مییابد. در عنوانبندی پایانی فیلم از شركت سهامی فرش ایران به عنوان یكی از سرمایهگذاران فیلم نیز تشكر شده است.
قرار گرفتن نام منوچهر محمدی در كنار این اسم، یادآور پروژهای است كه این كارگردان سال گذشته با حضور ۱۵ كارگردان سینما درباره فرش ساخت و نتیجهاش كارهای ۱۵ دقیقهای قابل قبولی بود، اما آیا ده رقمی نیز چنین قابلیتی را داشته كه به اثر قابل قبول و هنرمندانهای تبدیل شود؟
جایی درباره این فیلم نوشته شده بود كه فیلم قرار بود برای شبكه ۳ سیما ساخته شود، اما دستاندركاران فیلم در میانه كار متوجه شدند این اثر قابلیتی بیش از قاب تلویزیون دارد و بیشتر مناسب نمایش در سینماست.
به همین دلیل قرار شد این فیلم برای سینما ساخته شود و دستاندركاران، فیلم دیگری برای تلویزیون بسازند
بنابراین معلوم نیست چه نكتهای در این فیلم وجود داشته كه سبب شده است سازندگان آن فكر كنند فیلم مناسب سینماست و با فیلمهای ۹۰ دقیقهای دیگر تفاوت فراوان دارد؛ اما آیا حضور كارگردان این فیلم در مسند ریاست شورای صنفی نمایش نمیتواند دلیل قانعكنندهای برای حضور یك فیلم تلویزیونی بر پرده سینماها باشد.
نقد : روزنامه جامجم
این هم منبع، یادم رفته بود بذارم:
http://www.aftab.ir/news/2008/aug/15/c5c1218785777_art_culture_cinema_film.php
* دو پست شما یکی شد.