سیده زهرا حسینی : دا

[roshan]

سلام.
شماها کتاب "دا " رو خوندید؟
این کتاب مجموعه خاطرات سیده زهرا حسینی هست.
نثر کتاب خیلی جالب و صمیمیه. طوری که کاملن می تونی خودتو جای نویسنده بذاری.
"زهرا" دختریه که در کودکی تو بصره بوده بعد به خاطر آزار صدام به ایران میان (اصلیتشون کرده) و در خرم شهر زندگی می کنن. موقع شروع جنگ زهرا 17 سالش بوده!
" دا " در واقع یه چهره جدید از جنگ رو به من نشون داد.
من تا حالا چیزایی که از جنگ می شنیدم از رزمنده ها بود . اونا هم همش از حال و هوای جبهه تعریف می کردن!
ولی چهره ی کثیف جنگ رو می شه تو این کتاب دید.
جنگی که واقعن تحمیلی بود!

 

[saeid01]

پاسخ : " دا "

من دفعه اول فکر کردم خبریه ! یه نوشته بود چاپ 60 ! بعد که نگاه کردم دیدم تیتراژ هر چاپش 2500 تا نسخه بود ! نخریدم , شما خوندی ؟

 

[Sanika]

پاسخ : " دا "

نه اصنم قشنگ نبود تا نصفه خوندم دیگه به بقیش رغبت نکردم...

 

[roshan]

پاسخ : " دا "

به نظرم خیلی قشنگ بود ولی من دلشو ندارم!
واقعن اعصابمو تحریک کرد.
من از این کتبا قبلن خونده بودم. کتاب "احمد احمد" پر از توصیف شکنجه بود ولی من ککم نمی گزید تازه جوگیر می شدم و حس حماسی بهم دست می داد ولی این یکی (دا) خیلی روم تاثیر گذاشت!
وقتی پدر زهرا شهید شد من چند ساعت گریه کردم! وقتی صحنه ها رو توصیف می کرد حالم بد می شد! من فقط 300 صفحه خوندم یعنی تا روز هفتم جنگ خوندم امّا دیگه نتونستم ادامه بدم. مامان و بابام هم گفتن فعلن خوندنشو بذارم کنار!

 

[roshan]

پاسخ : " دا "

من دفعه اول فکر کردم خبریه ! یه نوشته بود چاپ 60 ! بعد که نگاه کردم دیدم تیتراژ هر چاپش 2500 تا نسخه بود ! نخریدم , شما خوندی ؟

این از عادت های انتشارات سوره مهر هست! با این که کتابای پرمخاطبی داره ولی خیلی تیراژ کتاب هاش پایینه! نمی دونم چرا!

 

[جوجه]

پاسخ : " دا "

من خوندمش
تو بازارچه هم گذاشتم واسه فروش و به یکی از بچه ها فروخته شد

کتاب قشنگی اه
اما من قبل از خوندنش فکر می کردم از این کتابهای مدل امیرخانی ای باشه ولی نبود

به نظرم خیلی قشنگ بود ولی من دلشو ندارم!
واقعن اعصابمو تحریک کرد.
من از این کتبا قبلن خونده بودم. کتاب "احمد احمد" پر از توصیف شکنجه بود ولی من ککم نمی گزید تازه جوگیر می شدم و حس حماسی بهم دست می داد ولی این یکی (دا) خیلی روم تاثیر گذاشت!
وقتی پدر زهرا شهید شد من چند ساعت گریه کردم! وقتی صحنه ها رو توصیف می کرد حالم بد می شد! من فقط 300 صفحه خوندم یعنی تا روز هفتم جنگ خوندم امّا دیگه نتونستم ادامه بدم. مامان و بابام هم گفتن فعلن خوندنشو بذارم کنار!

منم هیچ وقت از شکنجه ها کم نمی گزید ولی تو این کتاب یکم متاثر شدم
بقیش دیگه زیاد خوف نیست بخون
من 1 هفته هم خوندنش و نتونستم طول بدم . اونم وسط فاطمیه ...خیلی حال داد
بیشترین حالی که کتابش به من داد واسه این بود که طولانی بود و مطمئن بودم حالا حالا ها تموم نمی شه

 

[fatemeh_k]

پاسخ : " دا "

فوق العاده بووووووووود

 

[جوجه]

پاسخ : " دا "

دیشب دوباره بی خوابی زد به سرم نشستم خوندم
همش به این فکر کردم که من اگه جاش بودم چیکار می کردم ؟ مخصوصا شستن مرده !

 

[FAEZEH.KOOSHKI]

پاسخ : " دا "

سلام منم اين كتابو يه نگاهي انداختم باحاله!
و پر فرز و نشيب...!

 

[persiannovel]

پاسخ : " دا "

من خوندمش!
با حاله ولی من باش حال نکردم!
البته من تا 400 بیشتر نخوندم

 

[saye]

پاسخ : " دا "

خیلی شنیدم ولی هنوز نتونستم بخونم راستی چرا اسمش داست؟

 

[fatemeh_k]

پاسخ : " دا "

خیلی شنیدم ولی هنوز نتونستم بخونم راستی چرا اسمش داست؟

دا به زبان کردی به معنای مادره
و چون دا یا مادرشون یاد اور گذشتست اسمشو به افتخارش گذاشته دا

 

[soha h]

پاسخ : " دا "

من خوندم . چیزای جالبی برای گفتن داره اما ویژگی های یه اثر ماندگار رو نداره .بهتر بود یه نویسنده قهار این کتاب رو می نوشت .در ضمن به معنای واقعی یه کتاب ایرانیه اول عقیده خودش رو می گه بعد اثبات میکنه مخاطب برای تصمیم گیری ازاد نیست.خیلی از جاها اگه خلاصه تر می گفت نوشته جذاب تر می شد شهادت پدر وبرادرش وصبر این خانوم منو تحت تاثیر قرار داد.راسته که خانوم میلانی فیلم نامه ش رو نوشته وقراره فیلمش ساخته بشه ؟

 

[Dina]

پاسخ : " دا "

به نظر من كه چندان جالب نبود.اينكه بعضي صحنه هارو مو به مو يادشون بود يكم عجيب بود.

 

[nahid]

پاسخ : " دا "

من دفعه اول فکر کردم خبریه ! یه نوشته بود چاپ 60 ! بعد که نگاه کردم دیدم تیتراژ هر چاپش 2500 تا نسخه بود ! نخریدم , شما خوندی ؟

ولي با اين حال پرفروش ترين كتاب نمايشگاه بين المللي كتاب (سال 88) و پر فروش ترين كتاب سال (از اوّل امسال تا حالا) شد.

 

[parnian.d]

پاسخ : " دا "

راستش من خیلی دنبال این کتاب بودم و دوست داشتم بخونمش اما وقتی نویسندش اومد تو برنامه ماه عسل دیگه هیچ رغبتی به خوندن کنابش ندارم

 

[سیاوش]

پاسخ : " دا "

من برا روزه پدر پارسال برا بابام خریدمش ولی اصلا از این جور کتابا خوشم نمیاد!!!!!!!!!!!

 

[N.M]

پاسخ : " دا "

من شروع کردم به خوندن!اما وسطش ول کردم انصافا قشنگ بود اما منم مث سیاوش ازین جور کتابا خوشم نمیاد!

 

[ریـحـانـه]

پاسخ : " دا " سیده زهرا حسینی

به نظر من كه چندان جالب نبود.اينكه بعضي صحنه هارو مو به مو يادشون بود يكم عجيب بود.

ببین منم اولش همین فکرُ میکردم ولی بعد که تمومش کردم به این نتیجه رسیدم که اینا صحنه هایی نبوده که از یاد آدم بره . وقتی یه واقعه ای بخش عظیمی از زندگی آدمُ شامل میشه حتی جزئی ترین صحنه هاش یاده آدم میمونه !

 

[sayna]

پاسخ : " دا " سیده زهرا حسینی

از جنگ بیزار شـدم
+ هر چند کتاب قوی ای نبود !