- شروع کننده موضوع
- #1
sim sim
کاربر نیمهحرفهای
- ارسالها
- 206
- امتیاز
- 22
- نام مرکز سمپاد
- فرزانگان
- شهر
- مشهد
- دانشگاه
- انشالله شریف
گاهی دلم بدون بهانه می گیرد ،
گاهی که می دانم هنوز در سکون لحظه ها مانده ام
آنگاه تلخ می شوم
آنگاه سرد می شوم
یک خالی بی عبور از آدم ها!
دلم را می گیرم در آغوش ،
حرف می زنیم ،
نه ..
او حرف می زند ،
می گوید از تداوم تنهاییش ،
می گوید از حصار بلند روزها ،
آرام آرام نوازشش می کنم و حرف میزنم ،
وقتی که آرام شد ،
بر میگردد درون سینه ام ،
آرام می گیرد ،
آنوقت من با خیال بی خیالم پرواز میکنم ،
دیگر نه تلخم و نه بی عبور ...
من و دلم با هم آواز میخوانیم ،
گشت می زنیم ...
آن لحظه که گذشت ،
دیگر دلم گرفته نیست،
یک لحظه ی کوتاه بود و ....
گذشت !
پ.ن : لحظه ی کوتاه امروزم با نوشتن این پست طی شد ...
از دل خودم بود ! :-[ :-[ :-[
گاهی که می دانم هنوز در سکون لحظه ها مانده ام
آنگاه تلخ می شوم
آنگاه سرد می شوم
یک خالی بی عبور از آدم ها!
دلم را می گیرم در آغوش ،
حرف می زنیم ،
نه ..
او حرف می زند ،
می گوید از تداوم تنهاییش ،
می گوید از حصار بلند روزها ،
آرام آرام نوازشش می کنم و حرف میزنم ،
وقتی که آرام شد ،
بر میگردد درون سینه ام ،
آرام می گیرد ،
آنوقت من با خیال بی خیالم پرواز میکنم ،
دیگر نه تلخم و نه بی عبور ...
من و دلم با هم آواز میخوانیم ،
گشت می زنیم ...
آن لحظه که گذشت ،
دیگر دلم گرفته نیست،
یک لحظه ی کوتاه بود و ....
گذشت !
پ.ن : لحظه ی کوتاه امروزم با نوشتن این پست طی شد ...
از دل خودم بود ! :-[ :-[ :-[