آخه میدونی؟ كلاس داره...

[BLACK HOLE]

پاسخ : آخه ميدوني؟ كلاس داره... ١٨+...

با حرف زدن ما چی‌ حل می‌شه؟هر کی‌ مواظب خودش باشه...

هرکسی منطقه خودشو داره و من میگم حق داره با همون زندگیشو بسازه....

 

[po0ya]

پاسخ : آخه ميدوني؟ كلاس داره... ١٨+...

دلیلش اینه که شما خیلی راحت دارین به اون قشر توهین می کنین .
کی گفته این نحوه زندگی بده ؟!
تازه اگه بده هم تا ما اومدیم به 1 نفر گفتیم خوک و از این حرفا ، خوب اون دیگه توجهی نداره ، فقط مخالفت میکنه . میگی اینا موسیقی نیست ، چون تو گفتی دقیقا میره سراغش ، میگی تو پارک پرسه زدن بی فایدس ، میره انجامش میده .
اونم تو جامعه ای مثل ما که دخترا به شدت از نظر فرهنگی محدود شدند .
1 دختر میبینه برا این که دختر خوبی بشم باید حرف نزنم ، ورزش نکنم ، بیرون نرم و ... خوب معلومه واکنش برعکس نشون میده .
1 پسر که احتیاج به محبت داره ، میبینه ظاهرا تو جامعه ( که این فقط ظاهریه چون اون قشر تو چشمن ) دخترا اینطورین ، میره این طوری میشه .

 

[parastoo.r]

پاسخ : آخه ميدوني؟ كلاس داره... ١٨+...

همه ی اینایی که میگی چای خود ولی کو گوش شنوا

هر کس رو که میای ارشاد کنی ( از دوستای خودت ها!! غریبه که جای خود داره ) یه بهونه میاره و قضیه رو ماست مالی میکنه میره پی همون کار مجددا
بعضی وقت ها میبینم تنها راهی که می مونه اینه که همین دوستانمون هم به یکی از داستان های صفحه ی حوادث تبدیل بشن ( البته امیدوارم قیل از تبدیل شدن به یکی از اون داستان ها سر به راه بشن )

اره واقعا کو گوش شنوا .. بهش میگم این کارارو نکن ....اومده ب من میگه فلانی بمن حسودی میکنه!!!! منم این شکلی
اخه دلیل حسودیش اینه ک گفته این کارارو نکن ...فقط برای اینک خوبیشو میخوایم اما یعنی موقعی ک منم بهش میگم همین فکرو میکنه؟؟؟؟؟؟ X-(
پس ب درک بذار راه خودشو 100 البته سرانجام خوبی نداره [-( [-(....بمن ربطی نداره

 

[كياناز]

پاسخ : آخه میدونی؟ كلاس داره...

من فكر ميكنم همه جاي دنيا از اين چيزا هست البته يه جا كمتر يه جا بيشتر...
چنين چيزايي تو يه جامعه عاديه و با فرهنگشون سازگاره بنابراين پس مشكلي نيس...مثل امريكا
و برعكس تو يه جامعه مثل جامعه ما با فرهنگشون سازگار نيست و در نتيجه يه مشكل حساب ميشه...

 

[h.f]

پاسخ : آخه میدونی؟ كلاس داره...

من خودم هم چند وقتی هست که به این موضوع فکر میکنم و از وقتی که به نمایشگاه کتاب رفتم حرصم روی این قضیه بیشتر شد و یه سوالی توی نمایشگاه برام پیش اومد که جوابی براش پیدا نکردم : اینجا واقعا نمایشگاه کتابه ؟؟؟!!!
دخترا و پسرای ما یه دیوار جـنس‍‌‍یتی بین خودشون گذاشتن که این دیوار برگرفته از اسلام غلط و دیدگاه های غلط تر از اون جامعه ی امروز ماست
وقتی به یه دختر هشت ساله که میخواد بره توی یه برنامه تلوزیونی روسری میدن و پسر و دختر رو توی اون برنامه جدا میکنن اون بچه چه چیزی در ذهنش شکل میگیره ؟!
توی آمریکا اینطور نیست چون فرق بین دختر و پسر رو جور دیگه ای تعریف میکنن !
وای برما که هنوز مرد های 40 ساله مون هم نگاه دیگری بر زنان و دختران جامعه دارن چه برسه به پسر دبیرستانی !


راستی اسم این تاپیک +18 داره یا نه ؟!

 

[ghazale.gh]

پاسخ : آخه میدونی؟ كلاس داره...

من خودم هم چند وقتی هست که به این موضوع فکر میکنم و از وقتی که به نمایشگاه کتاب رفتم حرصم روی این قضیه بیشتر شد و یه سوالی توی نمایشگاه برام پیش اومد که جوابی براش پیدا نکردم : اینجا واقعا نمایشگاه کتابه ؟؟؟!!!
دخترا و پسرای ما یه دیوار جـنس‍‌‍یتی بین خودشون گذاشتن که این دیوار برگرفته از اسلام غلط و دیدگاه های غلط تر از اون جامعه ی امروز ماست
وقتی به یه دختر هشت ساله که میخواد بره توی یه برنامه تلوزیونی روسری میدن و پسر و دختر رو توی اون برنامه جدا میکنن اون بچه چه چیزی در ذهنش شکل میگیره ؟!
توی آمریکا اینطور نیست چون فرق بین دختر و پسر رو جور دیگه ای تعریف میکنن !
وای برما که هنوز مرد های 40 ساله مون هم نگاه دیگری بر زنان و دختران جامعه دارن چه برسه به پسر دبیرستانی !


راستی اسم این تاپیک +18 داره یا نه ؟!

کاملا مـــــــــــــــــــــــــــوافقم! بالاخره چی؟...مگه ی روز نباید اینا همه با هم تو ی جامعه کنار هم کار کنن؟...همیشه سخت گیری نتیجه ی عکس داده!...

 

[yesampadi]

پاسخ : آخه میدونی؟ كلاس داره...

چی کار کنیم که تغییر کنه؟
من خودم به شخصه تا حالا خیلی سعی در ارشاد داشتم ولی حرفام فقط چند روز تاثیر داره
یه بار کلی ساعت داشتم با دوستم میحرفیدم کلی به فکر فرو رفت ولی چند روز بعد دوباره اومدو واسم خاطره هاشو تعریف کرد روز از نو و روزی از نو... #-o

 

[ariadne]

پاسخ : آخه میدونی؟ كلاس داره...

بر خانواده هم متکی ست...
من دوستای زیادی داشتم که این روابطشون هم تحت نظر اولیاشون بود البته نه اینکه کنترلش کنن بلکه فقط "میدونستند". حتی میشناختم فردی رو که مادرش با دوستای پسر دخترش میرفت گردش.
از بنیان مشکل هست.... از بنیان....
با حرف هم درست نمیشه.
دوستم سالای پیش که باهاش بودم اینطوری بود؛ هروقت پیش من مینشست از کاراش ابراز پشیمونی میکرد و من این رو در چشماش می دیدم اما چه میتونست بکنه وقتی درش و در خانوادش نهادینه شده بود؟
با تعجب از من پرسید:
واقعا واقعا تو تاحالا مشروب نخوردی؟ینی راست میگی؟
خب همین عمق فاجعس که همچین چیزهایی در فرد نهادینه میشه....

 

[behrad1]

پاسخ : آخه میدونی؟ كلاس داره...

کاس دارعه.....
به نظر من به اون چیزی که داریم باید شکر کنیم و برای بدست اوردن بهتر از اون ایمان داشته باشیم وتلاش کنیم

 

[reihane]

پاسخ : آخه میدونی؟ كلاس داره...

به کجا چنین شتابان
چمن از نسیم برسید
به هر آن کجا که باشد به جز این سرا سرایی...

راستش تا چند تا از نطرهارو خوندم یاد این شعر افتادم....
بعضی چیزا واقعاذ فاجعه ان و ما نمیتونیم براش کاری بکنیم مگر اینکه خودمون اون کارو انجام ندیم....

 

[Leo]

اگه همه به این باور برسن که no one gives a shit about you فکر کنم نصف مشکل حل شه
عمده دلیل این قضیه فکر کنم این باشه "میخوایم متفاوت باشیم" یا "میخوایم بهتر باشیم"
خب من نمیتونم این قشر رو زیاد مقصر بدونم خب عمده این افراد یه نوع کمبود محبت دارن و میخوان خودشونو نشون بدن.میخوان بگن که به اندازه مردم دیگه مهم ان.میخوان خودشونو با "متفاوت جلوه دادن" مطرح کنن.البته از اینم نباید بگذریم که این چیزا در نظر بعضیا واقعا پرستیژ حساب میشه که اونم باز بر میگرده به کمبود محبت