شناخت

[HHH]

پاسخ : شناخت

من که نگفتم خدارو قبول ندارم
فقط نمیفهمم چیه

وا3 همین میگم خدا هرآنچه هست است

 

[mamareza]

پاسخ : شناخت

من از حرفايي كه از آدماي مختلف شنيدم به نظرم آدم از شناخت خودش به خدا ميرسه.
آخه انسان هيچ وقت نميتونه خدا رو كامل تو اين دنيا بشنناسه.ولي با شناخته خودش ميتونه به نماد كوچكي از نشانه هاي خدا پي ببره.

 

[Mohammadreza128]

پاسخ : شناخت

مسلما فرقی نخواهد داشت یعنی اگر قرار باشه این فلسفه به منطقه محکمی برسه یجورایی یک جبره برگشتیته یعنی از هر دو طرف ولی اگه آدم بخواد خدا رو بشناسه بعد
خودش رو مسلما راهش خیلی سخته چون رسیدن به خدا از راه غیر از وجودی(یعنی تفکر در مورد خود انسان) بسیار سخته و حتی بعضی وقتها به منطق هایی دور از
انتظار میرسیم که تناقضه جبره وجود خدا رو میگن یعنی از هر دو طرف میشه ولی چون از انسان به خدا راحت تر و بهتر هست عوام هم فقط از اون یاد میکنند

 

[روژین د.]

پاسخ : شناخت

به نظر من اول آدم باید خودشو بشناسه.
این شناخت شامل شناختن ویژگی های انسان و اینکه از کجا اومده و به کجا داره میره هم میشه.
ما باید بدونیم اشرف مخلوقات یعنی چی،باید بفهمیم فرقمون با یه شی غیر زنده یا حتی با یه حیوون چیه،باید طبیعت و سرشت انسانی و اینکه چقدر توانایی داره رو بفهمیم،بعد میتونیم بهتر به خدا پی ببریم.البته که همون طور که بقیه گفتن، شناخت کامل خدا در این دنیا (حداقل فعلا )برای انسان آسون نیست و شاید دست نیافتنیه،اما بازم با شناخت خودمون بهتر میتونیم صفات خدارو درک کنیم.به نظر من کسی که تونسته تا یه حدی خدارو درک کنه، حتما تا حدودی هم به وجود خودش فکر کرده...

 

[Mohammadreza128]

پاسخ : شناخت

به نظر من اول آدم باید خودشو بشناسه.
این شناخت شامل شناختن ویژگی های انسان و اینکه از کجا اومده و به کجا داره میره هم میشه.
ما باید بدونیم اشرف مخلوقات یعنی چی،باید بفهمیم فرقمون با یه شی غیر زنده یا حتی با یه حیوون چیه،باید طبیعت و سرشت انسانی و اینکه چقدر توانایی داره رو بفهمیم،بعد میتونیم بهتر به خدا پی ببریم.البته که همون طور که بقیه گفتن، شناخت کامل خدا در این دنیا (حداقل فعلا )برای انسان آسون نیست و شاید دست نیافتنیه،اما بازم با شناخت خودمون بهتر میتونیم صفات خدارو درک کنیم.به نظر من کسی که تونسته تا یه حدی خدارو درک کنه، حتما تا حدودی هم به وجود خودش فکر کرده...

مسلما فقط این نیست چون انسان میتونه از راه هایه غیر از خودش و برهان های پیچیده ای به خدا برسه یعنی واجب الوجود رو از راهی غیر از نقضه خود به خودی
اثبات کنه ولی این چیزی که شما میگید آسون تر یا شاید محکم تره ولی نمیشه گفت اون یکی غلطه

 

[روژین د.]

پاسخ : شناخت

مسلما فقط این نیست چون انسان میتونه از راه هایه غیر از خودش و برهان های پیچیده ای به خدا برسه یعنی واجب الوجود رو از راهی غیر از نقضه خود به خودی
اثبات کنه ولی این چیزی که شما میگید آسون تر یا شاید محکم تره ولی نمیشه گفت اون یکی غلطه

اتفاقا دقیقا چون نمیخواستم بگم آدم فقط با شناخت خودش خدارو هم میشناسه گفتم بهتر میتونه درک کنه.
علاوه بر این دقت کنید که همیشه فقط اثبات وجود خدا و قبولش برای شناختش کافی نیست.

 

[Mohammadreza128]

پاسخ : شناخت

اتفاقا دقیقا چون نمیخواستم بگم آدم فقط با شناخت خودش خدارو هم میشناسه گفتم بهتر میتونه درک کنه.
علاوه بر این دقت کنید که همیشه فقط اثبات وجود خدا و قبولش برای شناختش کافی نیست.

خب منم همینو میگم دیگه :)

 

[پوریا]

پاسخ : شناخت

از دید بنده اینا ربطی ب هم ندارن.اما چرا..
من میام دو حالت رو میگم و با ردش میرم جلو
حالت اول اینه ک من از شناخت خدا ب شناخت خودم برسم.من دقیقا چجوری میتونم این کارو کنم؟..میتونم بگم خدا حکیمه و حکمت رو در خودم بشناسم؟!..خیر.خنده داره.شناخت خدا نهایتا میتونه هدف و رفتن راه رو برای ما روشن کنه.یعنی خدا حکیمه پس پوریا سعی کن حکیم شی تا جایی ک میتونی.هیچ ربطی ب شناخت درون نداره
حالت دوم ک نظر غالبه.یعنی اینی ک خودتو بشناس تا بتونی خدا رو بشناسی.آیا ما دقیقا هرچه داریم از خداست..بله اما آیا هرچه ما داریم مد نظر خداست.تو ی تاپیکی ازش ب سرما و گرما تشبیه شده بود.آیا ما با سرمای خود میتوانیم منشا گرما رو بشناسیم؟اتفاقا ب نظرم کاملا ممکنه ما رو ب سمت مقابل سوق بده :)
پس..