- شروع کننده موضوع
- #1
sona
کاربر فعال
- ارسالها
- 67
- امتیاز
- 80
ویولن
معرفی
ويولن سازی است زيبا- چابک و پراحساس که دارای قابليتهاي بسيار وسيع می باشبطوری که تمام علاقمندان موسيقي به حياتي آن در اجرای موسيقي اذعان دارند. اين ساز جادويي که علاوه بر تمام توانايي های اجرايي دارای ظاهری زيبا و دلربا می باشد در ارکستر سمفونيك امروزی همراه با ساير اعضاء خانواده اش (ويولا- سلو و کنترباس) حدود 3/2 نوازندگان را به خود اختصاص می دهند و به همين جهت از آنها به عنوان ستون فقرات ارکستر ياد می شود و در اين خانواده نيز ويولن مهمترين وظيفه را به عهده داشته از نظر تعداد نيز بر ساير اعضاء مقدم است در طول تاريخ موسيقي هر از چند گاهی تلاشهايي صورت گرفته تا شايد بتوان اين وظيفه خطير ويلن را به گروه ديگری از سازها محول نمود که تمام اين تلاشها به نتيجه مثبت نرسيده و حتی نزديكترين خويشاوند ويولن که ويولن آلتو می باشد نيز نتوانسته جايگزين مناسبی برای اين برادر کوچکتر خود باشد و ويولن همچنان در صف اول ارکستر سمفونيك می درخشد و توانايي های بی بديل خود را به رخ می کشد و هر دم ما را بر اين عقيده راسختر می گرداند که :"برای اجرای موسيقي كلاسيك اگر ويولن نبودراهی نداشتيم مگر آنرا اختراع كنيم" (نقل به مضمون جمله ای از بتهوون).
پيشينه
در مورد موطن اصلی و زمان پيدايش ويولن نمی توان به طور حتم ويقين اظهار نظر کرد و مکانی را به عنوان موطن و تاريخي را به عنوان زمان آغاز پيدايش اين ساز در نظر گرفت اما می توان گفت سازهای زهی کششی (آرشه ای) - که اجداد ويولن به حساب می ايند دارای قدمت بسيار طولانی می باشند و بنا بر نظريهگروهی برای اولين بار پيش از ميلاد مسيح در سرزمين هندوستان به وجود آمده اند اما آنچه را ازتاريخچه ويولن می توان به استناد نام برد مربوط به کنده کاری ها و نگاره های اروپايي از حدود سال نهصد ميلادي است که دراين کنده کاری ها و نگاره ها سازهايي قابل تشخيص می باشند که جزو خانواده سازهای زهی کششی محسوب می شونداما تفسيراين نگاره ها ودريافت موضوعاتی از قبيل اينكه آيا ويولن تکامل يافته يكي ازاين سازها است ياا تمام اين سازها الگويي برای شکل گيری ويولن بودند؟
و در اين صورت سهم هر کدام درمسير تکامل ويولن چيست؟به يقين غير ممکن می باشد ونظرياتی که امروزه ابراز می شوند صرفا براساس گمانه هايي هستند که نزد محققين رواج و امکان بيشتری دارند و نه فرضياتي که از طرق علمی به اثبات رسيده باشند. اما سازهای موجود
در نگاره های فوق الذکر را به چهار دسته به شرح زير تقسيم نموده اند :
1- ربک ( ( Rebec که هم خانواده لوت می باشد ( بنا بر نظريه گروهی لوت از ساز بربط منشعب شده است)
2- فيدل (Fidlle) که در هنگام نوازندگی در برابر سينه نوازنده قرار می گرفت و دارای سيم های واخوان می بود که نمونه های مشابه اين ساز را امروزه در مناطقی مانند تركيه و افريقاي شمالی می توان يافت.
3- ويولن) viol): در حدود سال 1490 ميلادي ويولن ازاسپانياا به ايتاليا آمد . شيوه قرار گرفتن اين ساز در هنگام نوازندگی به صورت عمودی و شبيه ويولنسل امروزی بود.
4- ليرادابراچه ( lira da braccio): اين ساز بيشتر در ايتاليا رواج داشت و به نسبت نمونه های مشابه آن دوران تکامل يافته تر بود از ميان سازهای فوق الذکر می توان به ويول و ليرادابراچه به عنوان اجداد ويولن های امروزی اشاره نمود که در اين ميان خانواده ويولن در ميان صاحبنظران از اهميت بيشتري برخوردار است. با توجه به موارد فوق و همچنين قدمت سازهای زهی آرشه ای در شرق و قاره کهن که امروزه نيزنمونه هايش موجود و مورد استفاده است مانند قيچك و کمانچه در ايران- مايوری(سازی شبيه طاووس) و سازی که در سانسکريت به آن نادش وار گويند و هنگام نواختن مانند ويولا نگهداشته می شود در هند و کاربرد وسيع اين گونه سازها در شرق دور و با توجه به نقش اسپانيا دررابطه بين شرق وغرب فرضيه ای که معتقد است ريشه ويولن درشرق است تقويت می گردد.اما اولين ويولن ها به شکل امروزی در قرن شانزدهم در يك زمان در ايتاليا و قرانسه ظاهر شدند ودر اين مورد به عنوان مثال می توان به نقاشی گنبد كليسايي جامع سارونو اشاره کرد که در سال1535 نقاشی شده است و در آن ساز ويولن به وضوح مشاهده می گردد وقديميترين ويولن هايي که امروزه موجود هستند مربوط به سال 1564 می باشند از اين تاريخ به بعد می توان ايتاليا را پيشروو در امر تکامل ويولن تا رسيدن به شکل امروزی خود دانست که اين امر بيشتر در مناطق شمالی اين کشور مانند کرمون واقع در لومباردی - برسياا و ونيزمتمرکز بود.
ساختمان و اجزاء
در اين بخش در مورد ساختمان و اجزاء تشكيل دهنده ويولن توضيحات مختصری ارائه می گردد به منظور آشنايي نسبی و همچنين درک بهتر بخشهای آتی که در پی خواهند آمد. اجزاء تشكيل دهنده ويولن را می توان به سه بخش تقسیم نمود:
1- بدنه که شامل صفحه رويي از نوع چوب نرم(اغلب کاج) - صفحه زيرين از جنس چوب سخت(اغلب افرا)- ديوارهها و قوسهای_ کناری که دوصفحه را به هم متصل می نمايند از جنس چوب سخت(اغلب افرا) می باشد علاوه بر موارد فوق که به اصطلاح کاسه ساز را تشكيل می دهند کل کاسه توسط دو بلوک بالايي و پايينی و چهار بلوک جانبی در دو سر فرورفتگی های c مانند (از درون ) استحکام پيدا می کند . بر روی صفحه رويي ويولن دو سوراخ وجود دارد که به خاطر شباهتشان به حرف f به سوراخهای f معروفند و جایگاه خرک توسط اين سوراخها مشخص می شود. همچنين درون کاسه ويولن دو پل موجود است يكي سمت چپ خرک که به باس معروف است و ديگري در سمت راست خرک ( تقريبا زير پايه سمت راست ) .
2- دسته ويولن که شامل تخته انگشت گذاری (گريف)- شيطانك - جعبه گوشی ها – مارپيچي انتهايي و خود دسته می باشد. برای ساخت دسته ويولن از چوب افرا استفاده می گردد و گريف که از جنس آبنوس می باشد بر روی دسته ويولن چسبانده می شود. جعبه گوشی که در انتهای دسته قرار دارد با شييي به طرف عقب سيمها را بر روی شيطانك كشيده نگه می دارد
http://www.iranflamenco.com/musicworld/instruments6.htm
معرفی
ويولن سازی است زيبا- چابک و پراحساس که دارای قابليتهاي بسيار وسيع می باشبطوری که تمام علاقمندان موسيقي به حياتي آن در اجرای موسيقي اذعان دارند. اين ساز جادويي که علاوه بر تمام توانايي های اجرايي دارای ظاهری زيبا و دلربا می باشد در ارکستر سمفونيك امروزی همراه با ساير اعضاء خانواده اش (ويولا- سلو و کنترباس) حدود 3/2 نوازندگان را به خود اختصاص می دهند و به همين جهت از آنها به عنوان ستون فقرات ارکستر ياد می شود و در اين خانواده نيز ويولن مهمترين وظيفه را به عهده داشته از نظر تعداد نيز بر ساير اعضاء مقدم است در طول تاريخ موسيقي هر از چند گاهی تلاشهايي صورت گرفته تا شايد بتوان اين وظيفه خطير ويلن را به گروه ديگری از سازها محول نمود که تمام اين تلاشها به نتيجه مثبت نرسيده و حتی نزديكترين خويشاوند ويولن که ويولن آلتو می باشد نيز نتوانسته جايگزين مناسبی برای اين برادر کوچکتر خود باشد و ويولن همچنان در صف اول ارکستر سمفونيك می درخشد و توانايي های بی بديل خود را به رخ می کشد و هر دم ما را بر اين عقيده راسختر می گرداند که :"برای اجرای موسيقي كلاسيك اگر ويولن نبودراهی نداشتيم مگر آنرا اختراع كنيم" (نقل به مضمون جمله ای از بتهوون).
پيشينه
در مورد موطن اصلی و زمان پيدايش ويولن نمی توان به طور حتم ويقين اظهار نظر کرد و مکانی را به عنوان موطن و تاريخي را به عنوان زمان آغاز پيدايش اين ساز در نظر گرفت اما می توان گفت سازهای زهی کششی (آرشه ای) - که اجداد ويولن به حساب می ايند دارای قدمت بسيار طولانی می باشند و بنا بر نظريهگروهی برای اولين بار پيش از ميلاد مسيح در سرزمين هندوستان به وجود آمده اند اما آنچه را ازتاريخچه ويولن می توان به استناد نام برد مربوط به کنده کاری ها و نگاره های اروپايي از حدود سال نهصد ميلادي است که دراين کنده کاری ها و نگاره ها سازهايي قابل تشخيص می باشند که جزو خانواده سازهای زهی کششی محسوب می شونداما تفسيراين نگاره ها ودريافت موضوعاتی از قبيل اينكه آيا ويولن تکامل يافته يكي ازاين سازها است ياا تمام اين سازها الگويي برای شکل گيری ويولن بودند؟
و در اين صورت سهم هر کدام درمسير تکامل ويولن چيست؟به يقين غير ممکن می باشد ونظرياتی که امروزه ابراز می شوند صرفا براساس گمانه هايي هستند که نزد محققين رواج و امکان بيشتری دارند و نه فرضياتي که از طرق علمی به اثبات رسيده باشند. اما سازهای موجود
در نگاره های فوق الذکر را به چهار دسته به شرح زير تقسيم نموده اند :
1- ربک ( ( Rebec که هم خانواده لوت می باشد ( بنا بر نظريه گروهی لوت از ساز بربط منشعب شده است)
2- فيدل (Fidlle) که در هنگام نوازندگی در برابر سينه نوازنده قرار می گرفت و دارای سيم های واخوان می بود که نمونه های مشابه اين ساز را امروزه در مناطقی مانند تركيه و افريقاي شمالی می توان يافت.
3- ويولن) viol): در حدود سال 1490 ميلادي ويولن ازاسپانياا به ايتاليا آمد . شيوه قرار گرفتن اين ساز در هنگام نوازندگی به صورت عمودی و شبيه ويولنسل امروزی بود.
4- ليرادابراچه ( lira da braccio): اين ساز بيشتر در ايتاليا رواج داشت و به نسبت نمونه های مشابه آن دوران تکامل يافته تر بود از ميان سازهای فوق الذکر می توان به ويول و ليرادابراچه به عنوان اجداد ويولن های امروزی اشاره نمود که در اين ميان خانواده ويولن در ميان صاحبنظران از اهميت بيشتري برخوردار است. با توجه به موارد فوق و همچنين قدمت سازهای زهی آرشه ای در شرق و قاره کهن که امروزه نيزنمونه هايش موجود و مورد استفاده است مانند قيچك و کمانچه در ايران- مايوری(سازی شبيه طاووس) و سازی که در سانسکريت به آن نادش وار گويند و هنگام نواختن مانند ويولا نگهداشته می شود در هند و کاربرد وسيع اين گونه سازها در شرق دور و با توجه به نقش اسپانيا دررابطه بين شرق وغرب فرضيه ای که معتقد است ريشه ويولن درشرق است تقويت می گردد.اما اولين ويولن ها به شکل امروزی در قرن شانزدهم در يك زمان در ايتاليا و قرانسه ظاهر شدند ودر اين مورد به عنوان مثال می توان به نقاشی گنبد كليسايي جامع سارونو اشاره کرد که در سال1535 نقاشی شده است و در آن ساز ويولن به وضوح مشاهده می گردد وقديميترين ويولن هايي که امروزه موجود هستند مربوط به سال 1564 می باشند از اين تاريخ به بعد می توان ايتاليا را پيشروو در امر تکامل ويولن تا رسيدن به شکل امروزی خود دانست که اين امر بيشتر در مناطق شمالی اين کشور مانند کرمون واقع در لومباردی - برسياا و ونيزمتمرکز بود.
ساختمان و اجزاء
در اين بخش در مورد ساختمان و اجزاء تشكيل دهنده ويولن توضيحات مختصری ارائه می گردد به منظور آشنايي نسبی و همچنين درک بهتر بخشهای آتی که در پی خواهند آمد. اجزاء تشكيل دهنده ويولن را می توان به سه بخش تقسیم نمود:
1- بدنه که شامل صفحه رويي از نوع چوب نرم(اغلب کاج) - صفحه زيرين از جنس چوب سخت(اغلب افرا)- ديوارهها و قوسهای_ کناری که دوصفحه را به هم متصل می نمايند از جنس چوب سخت(اغلب افرا) می باشد علاوه بر موارد فوق که به اصطلاح کاسه ساز را تشكيل می دهند کل کاسه توسط دو بلوک بالايي و پايينی و چهار بلوک جانبی در دو سر فرورفتگی های c مانند (از درون ) استحکام پيدا می کند . بر روی صفحه رويي ويولن دو سوراخ وجود دارد که به خاطر شباهتشان به حرف f به سوراخهای f معروفند و جایگاه خرک توسط اين سوراخها مشخص می شود. همچنين درون کاسه ويولن دو پل موجود است يكي سمت چپ خرک که به باس معروف است و ديگري در سمت راست خرک ( تقريبا زير پايه سمت راست ) .
2- دسته ويولن که شامل تخته انگشت گذاری (گريف)- شيطانك - جعبه گوشی ها – مارپيچي انتهايي و خود دسته می باشد. برای ساخت دسته ويولن از چوب افرا استفاده می گردد و گريف که از جنس آبنوس می باشد بر روی دسته ويولن چسبانده می شود. جعبه گوشی که در انتهای دسته قرار دارد با شييي به طرف عقب سيمها را بر روی شيطانك كشيده نگه می دارد
http://www.iranflamenco.com/musicworld/instruments6.htm