کاملا درسته.
نشون دادن احمقانه و بی معنی بودن تفسیر کپنهاگی از کوانتوم
مسائل معروف کوانتوم، بدون یک فهم حداقلی از تفسیر کپنهاگ، قابل توضیح نیستن. گربه شرودینگر هم به همین ترتیب. اصلا خودِ شرودینگر هیچ اعتقادی به پیامد عجیب این آزمایش نداشت، بلکه میخواست نشانی باشه برای عقلانی نبودن تفسیر کپنهاگی(حتی اینو اولین بار تو نامه ای برای اینشتین مطرح کرد، که هردو مخالف این تفسیر بودن).
گربه شرودینگر، صرفا یه مسئله در حوزه مکانیک کوانتومیه. ارتباطی به بیگ بنگ و قبل از اون نداره. هدف این آزمایش ذهنی، ربطی به بیگ بنگ نداره. اصلا بیگ بنگ هنوز تو زمان شرودینگر ثابت نشده بود که بخواد چیزی دربارش بگه! این مسئله، درباره مکانیک کوانتوم(حوزه ریز) و تفسیر درست از نتایج این حوزه ست، که با توجه به تفاسیر مختلف جاری در کوانتوم، پاسخ های متفاوتی هم بهش داده شده: تئوری تخریب ذهنی(که از همون تفسیر کپنهاگ میاد. این موضوع که گربه قبل از باز کردن در جعبه، تو حالت قطعی مرده یا زنده قرار گرفته. چون مثل اینه که محیط و گربه، خودِ گربه رو مشاهده کرده و وضعیتشو قطعی کرده)، چندجهانی(اینکه گربه در یک جهان زنده ست و در جهان دیگه مرده. هر احتمال، مثل یه شاخه عمل میکنه برای یک جهان جدید و موازی) و...
تئوری هایی که منجر به چندجهانی بشن متنوعن. یکیشون همیناییه که گفتید
اینکه ما "بعدا" چه استفاده هایی از یک اصل بکنیم، طبیعتا به این معنا نیست که اون اصل از همون ابتدا، به عنوان پاسخی به اون مسئله ارائه شد. همونطور که هدف نیوتون از قوانینش، ساخت موشک نبود و از چنین چیزی خبر نداشت. فارغ از تفاسیر و کاربردهایی که میشه از معمای گربه شرودینگر کرد، این مسئله در ابتدا به عنوان ردیه ای بر تفسیر کپنهاگی ارائه شد.
عه این تاپیکه
چه جالب، هنوزم نتونستم درست درکش کنم
من از دوسال پیش ک اینجا رو خوندم تا الان نفهمیدم واقعا چجوری میشه بگیم گربه هم زنده‌ست هم مرده. واقعا معنی نداره -___- یا زنده‌ست یا مرده دیگه، حالا اینکه ما نمیدونیم کدومشه ربطی به چیزی که واقعا اتفاق افتاده نداره. توی اون جعبه یکی از حالت های مرده یا زنده وجود دارن و ما نمیدونیم کدوم.
بذارین اینجوری بگم که حرفم واضح تر شه: فرض کنین یه نفر تو اون جعبه پیش گربه باشه اما بدونیم که اون شخص امکان نداره بمیره و همیشه زنده‌ست و میبینه. خب تمام مدتی که ما هنوز جعبه رو باز نکردیم و نمیدونیم گربه زنده‌ست یا نه، اون شخص توی جعبه است و میدونه گربه زنده‌ست یا مرده! یعنی تکلیف برای اون مشخصه. اگه از اون بپرسن گربه چه بلایی سرش اومده، یه جواب واحد میده. اما اگه از ما بپرسن خب ما نمیدونیم و میگیم یا مرده یا زنده است. ولی نمیتونیم بگیم هم مرده هم زنده است که =| یکیشونه! اون شخصی که تو جعبه بوده هم شاهده حتی =| حالا دقیقا چه اصراریه بگیم هم مرده هم زنده است؟=|
بحث اینجاست ک شما دوستان میگید : “ ما” نمیدونم یا میدونیم گربه زندست یا نیست
جوابتون قانع کننده نبود برام، یجور دیگه براتون توضیح میدم، ببینید این گربه اگه قرار باشه بمیره در لحظه، یا در صدم ثانیه میمیره، هیچ حالت بینی وجود نداره که گفته بشه گربه در یک لحظه یا در یک صدم لحظه در حالت بین بوده ینی بین مرگ و زندگی بوده، حالا اگه مایی که نمیدونیم اون گربه زندس یا مرده طبق احتمالات میگیم گربه یا مرده، یا زندس، حالا طبق فیزیک کوانتوم یا هر چی، این قابل درک نیس که گربه هم بمیره هم زنده باشه، یا اینکه دو تا گربه در دو دنیای متفاوت باشن و وقتی ما بخایم بفهمیم قضیه رو یکی از گربه ها ناپدید شن، من تا حدودی دنیاهای موازی رو قبول دارم اما، این اثبات هیچ منطقی نداره و یه چیز تخیلیه
بازم ک شما پیش زمینه ها ذهنی خودتون رو دخالت دادید...اونجاها از پستتون ک بولد کردم رو دقت کنید ..زمینه علمی خودتون رو میگید...
رو حساب مبانی کوانتومی و فیزیک نوین ک روش پایه گذاری شده
..
اینک دقیقا طبق چه فرایند علمی بر فیزیک کوانتوم احتمالش بیان میشه رو من نمیدونم حقیقتا
اینجا رو سر زدی بهش قبلا؟ یه وقت های با پیش فرض غلطی پیش میریم،گ و اون پیش فرض غلط باعث میشه حتی اصل قضیه و نتیجه گیری ش رو اشتباه بگیریم.
