استنباط شما از این جمله...

[AMIR7.2]

سلام به همه ی بروبکس باهوش

ببینم برداشت شما از این عبارت چیه؟
" خرگوشی را دیدم که خدای خود را به دندان گرفته و در بیابان میخورد"
این عبارت و تو یه جمع شنیده بودم #-o

 

[mahshid_f]

پاسخ : استنباط شما از این جمله...

:-\
فکر کنم اشتباه شنیدی...!!

 

[negginnium]

پاسخ : استنباط شما از این جمله...

راستش منم نمیفهمم!
شاید یعنی بعضی از ما آدما برای مسائل مادی اعتقاداتمون رو هم حاضریم بفروشیم!

 

[dr.eniac]

پاسخ : استنباط شما از این جمله...

من فکر میکنم منظورش اینه که خدای ما همون افکار ماست !
خرگوشی که گشنشه فقط فکر همون همیجشه ! درواقع تو اون لحظه هویج بر خدا ارجعیت داره!

 

[nili]

پاسخ : استنباط شما از این جمله...

شاید چرت و پرت باشه اما فکر کنم معنیش اینه که هر کسی یه خدایی داره یعنی همه ی ما بالاخره یه چیزیو خیلی بهش وابسته ایم یا دوست داریم یا...وخب این خرگوش هم این هویج خداشه و براش از همه چی مهم تره!یا شایدم منظورش اینه در اون لحظه براش خیلی مهمه!.........فقط این که میگه تو بیابان یه ذره جای تامل داره چون هویج که تو بیابان گیر نمیاد احتمالا اینم میتونه یه تشبیه باشه

ویرایش: معذرت میخوام هویج نداره اشتباه متوجه شدم!!!

 

[knight_black_lord]

پاسخ : استنباط شما از این جمله...

من فکر کنم منظورش اینه که:
خوب توی بیابون (جایی که برای خرگوش احتمال زنده موندن خیلی سخته)
هر چیزی که بتونه اونو زنده نگه داره (میتونه هویج باشه،یه تیکه ای از یه جونور دیگه، یه تیکه ی خشک شده از یه گیاه ،یا حتی سنگ ) میتونه منجی اون باشه...
و اونو از مرگ نجات بده...
درواقع اون خرگوش به اون چیزی که توی دهنشه به چشم یک غذا نگاه نمیکنه که داره فقط سیرش میکنه... داره به چشم خدایی نگاه میکنه که زندگیشو بهش برگردونده
من نمیخوام اینجا در مورد خدا یا این جهان و جهان آخرت حرف بزنم... ولی برای خرگوش جهان آخرتی وجود نداره پس خداش میتونه توی همین جهان نگهش داره...

 

[Hespride]

پاسخ : استنباط شما از این جمله...

يه سوال

آيا فعل "خوردن" لزوما به معني بلعيدن هست؟

شايد بشه برداشت هاي ديگه اي هم ازش كرد...

 

[nili]

پاسخ : استنباط شما از این جمله...

يه سوال

آيا فعل "خوردن" لزوما به معني بلعيدن هست؟

شايد بشه برداشت هاي ديگه اي هم ازش كرد...

فکر کنم اینجا همون جویدن و بلعیدن بشه چون خرگوش کار دیگه ای که با هویج نمیکنه!!! چون هویج آورده احتمالا به همون تغذیه ی خرگوش توجه کرده.

 

[Hespride]

پاسخ : استنباط شما از این جمله...

جايي از جمله، هوج نداره هااا
يه بار ديگه بخون:

" خرگوشی را دیدم که خدای خود را به دندان گرفته و در بیابان میخورد"o

من فكر ميكنم اگه منظور خوردن بود، ديگه لازم نبود بگه "به دندان گرفته بود" !
به دندان گرفتن معمولا در مواقعي استفاده ميشه كه براي حفاظت كاري انجام شده!

مثلا ميگن بچشو به دندون گرفت و برد...

اگه اينجوري نگاه كنيم، خوردن، ديگه مفهوم بلعيدن رو نداره!!

 

[nili]

پاسخ : استنباط شما از این جمله...

جايي از جمله، هوج نداره هااا
يه بار ديگه بخون:

من فكر ميكنم اگه منظور خوردن بود، ديگه لازم نبود بگه "به دندان گرفته بود" !
به دندان گرفتن معمولا در مواقعي استفاده ميشه كه براي حفاظت كاري انجام شده!

مثلا ميگن بچشو به دندون گرفت و برد...

اگه اينجوري نگاه كنيم، خوردن، ديگه مفهوم بلعيدن رو نداره!!

اها ببخشید به خاطر نظرات تو ذهنم اشتباه شد. فکر نکنم حفاظت بشه چون احتمالا مفهوم از خوردن اخرش یه نوع از بین بردن میشه و خوب خوردن رو اوردن اگه منظور حفظ کردن بود از چنین فعلی استفاده نمیشد!به هر حال مفهوم باید نزدیک باشه!

 

[yavi_jb]

پاسخ : استنباط شما از این جمله...


خدايي وجود نداره ...
هرچي كه با ارزش بشه ميشه خدا
خدا ساخته ي تفكره
خرگوشي كه تفكر نداره خدايي هم نداره



هسپرايد: به فارسي برگردانده شد. تايپ فينگيليش ممنوع!

 

[Arsham]

پاسخ : استنباط شما از این جمله...

حتی اگر منظور از فعل خود "خوردن" نباشه، استعاره از چیزیه که مانند خوردنه.

 

[ریـحـانـه]

پاسخ : استنباط شما از این جمله...

به نظرم منظورش از خدا ، همه ی آرزوهاُ آرماناشُ خلاصه ته فکرشه !
ینی مثلا تهه فکره یه خرگوش ، اون چیزی که خداشه ، گوشت باشه !
من همچین فکری میکنم !

 

[lovely_mahsa]

پاسخ : استنباط شما از این جمله...

منم زیاد به این حرفم مطمئن نیستم
اما فکر کنم یعنی اینکه هر کسی یه چیزی رو به عنوان خدا میدونن و بسته به عقلش داره
مثلا خدای یه بچه با ما فرق داره
اون خرگوش هم چون خودشو نیازمند غذا و هویج میدونه و فکر میکنه هویج از هر لحاظ از خودش مهم تر و با ارزش تره
پس هویج سمبلی از خداس برای اون

 

[shekoofeh]

پاسخ : استنباط شما از این جمله...

اگر یه ذره دیدمون ُ متفاوت کنیم شاید منظورش اینه که گاهی موجودات خدای خودشون ُ فدای چیزهای بی ارزش میکنن ! حالا مثن این نماده ؛ برای ما انسان ها معنیش می تونه این

باشه که خدای خودمون رو قربانی بکنیم برای مسائل کوچیک .

+ من با نظرهایی که داده شد موافق بودما اما دیدم همشون از یه زاویه نگاه کردن ؛ گفتم اینم بگم !