نوشته های علی دلاور

  • شروع کننده موضوع
  • #1

علی دلاور

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
558
امتیاز
1,114
نام مرکز سمپاد
علامه حلی اراک
شهر
اراک
مدال المپیاد
المپیاد زیست
دانشگاه
علوم پزشکی ایران
رشته دانشگاه
پزشکی
گوسفند جز معدود حیواناتی است که در بیابان شکارش نمی کنند بلکه او را محترمانه برای بریده شدن سرش به خانه دعوت می کنندحال بنگر بین او ویک سمپادی چه قدر شباهت است!!

مثلا وقتی انسان یک بره کوچک را می گیرد تا بزرگش کند همه دوستش دارند،او را نازش می کنن ،بش میگن بع بعی (بخوانید ببعی)وخلا صه اگه خودشان پول نداشته باشن چلو مرغ بخورن برای او علوفه اعلی می خرن و...

اما همه این ها برای چه ؟برای این که اخر سر یک قصاب سیبیل در رفته بیاید و سرش را ببرد و بعدش هم کلی دعوا که من دلش را می خواهم،من جگرش را میخواهمو حتی از سفید مغزش هم نمی گذرند حالا سفید مغز که خوبه از پشگلش هم نمی گذرند(بخوانید عنبر نثارا)

همان گوسفندی را که تا دیروز به او می گفتند ((بع بعی))حالا خونش را می مالند به ماشین و خونه وکیف و چه می دانم سروصورتشان که کسی چشمشان نکند...

القصه از این جا به بعد کار سخت می شه چون شما خواننده عزیز بعد خوندن متن خونت به جوش می آد و رگ گردنی می شوی که اومدم اینترنت و دارم به قیمت پول خون پدرم پول تلفن می دم (اگه دوست داری بخوان ای دی اس ال)که من را با گوسفند مقایسه کنند

و لابد مامان جانتان هم حتما می آید سراغ ما که من نمی گذارم کسی یکی یدونه پسم را با زعفران مقایسه کند چه برسد به گوسفند (گرچه این روز ها قیمت گوشت با زعفران زیاد توفیر نداره)

وما هم در جواب می گوییم این دنیا دار متشابهات است(بخوانید مکافات)و همه چیز را می شود باهم تشبیه کرد

اما برویم سراغ تشبیه خودمان تا وقتی که در دبیرستان تحصیل می کنی اسم تان سمپادی است و همه به شما افتخار می کنند و باید مثل آن گوسفند بیچاره که از صبح تا شب باید بخورد و بخورد و بخورد تا چاق شود باید درس بخوانی و بخوانی و بخوانی تا رتبه یک کنکور را بدست و یا مدال المپیاد بگیری و...یاشیدم همش که چه که دکتر بشوی وبعد بدهندت دست قصاب سیبیل در رفته یه جامعه

و غربی و شرقی هم ندارد هردو می برند شرقی سر را می برد تا از گوشتت استفاده کند و غربی گوشت را می برد تا از سرت استفاده کند و حدیث در این باب مفصل است

باز گوسفند که خوب است لا اقل گوشتش بدرد می خورد ام سر شما را گو یا برای تفریح بریدند...

می گفتم می شوی دکتر که بروی پشت میز بشینی و بله قربان گو شوی و اگه بابا اعصابش خورد باشه باید کلی فحش بشنوی واین جاست که دیگر ساعت ها مطالعه فیزیک و زیست بدرد نمی خورد بلکه دامنه شناخت فحش است که بدرد می خورد و به قول امیر خانی عجب کار پر هجوی است این نویسندگی خب به او فحش بدهند مگر چیزی از ما کم می شود
چی می گویید پس قیام چه شد؟استغفر الاه ما را چه به قیام
می گویید پشیمانید از اینکه یک ریع وقت گذاشته اید ومتن را خواندید؟خب این که بهتر است از اینکه ما از به دنیا امدن مان و عمری زندگی پشیمان شویم...
 

marlik

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
519
امتیاز
717
نام مرکز سمپاد
شهید صدوقی
دانشگاه
پلی تکنیک
رشته دانشگاه
مهندسی صنایع - صنایع
پاسخ : قیام گوسفندان

مطلب از خودتونه ؟!
 
  • شروع کننده موضوع
  • #3

علی دلاور

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
558
امتیاز
1,114
نام مرکز سمپاد
علامه حلی اراک
شهر
اراک
مدال المپیاد
المپیاد زیست
دانشگاه
علوم پزشکی ایران
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : قیام گوسفندان

به نقل از marlik :
مطلب از خودتونه ؟!
بعله تو وبلاگم هم گذاشتم www.sampadarak.blogfa.com
 

pariya

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
689
امتیاز
971
نام مرکز سمپاد
فرزانگان1
شهر
شیراز
مدال المپیاد
یه حماقتی کردیم یه زمانی :|
پاسخ : قیام گوسفندان

شاید واقعیت باشه....!!
 

marlik

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
519
امتیاز
717
نام مرکز سمپاد
شهید صدوقی
دانشگاه
پلی تکنیک
رشته دانشگاه
مهندسی صنایع - صنایع
پاسخ : قیام گوسفندان

یکم من نفهمیدم که چرا حضرتعالی این عنوان رو براش درنظر گرفتی ؟

دوم طنزش قشنگ بود در پاره ای از اوقات

سوم نثرِشم خوب بود و تشبیهات ِ یه کم ضعیف البته ملموس

لذا لایک :)
 
  • شروع کننده موضوع
  • #6

علی دلاور

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
558
امتیاز
1,114
نام مرکز سمپاد
علامه حلی اراک
شهر
اراک
مدال المپیاد
المپیاد زیست
دانشگاه
علوم پزشکی ایران
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : قیام گوسفندان

به نقل از marlik :
یکم من نفهمیدم که چرا حضرتعالی این عنوان رو براش درنظر گرفتی ؟

دوم طنزش قشنگ بود در پاره ای از اوقات

سوم نثرِشم خوب بود و تشبیهات ِ یه کم ضعیف البته ملموس

لذا لایک :)
خب این متن ادامه داره که البته بعد از گذاشتن متن روی سایت تصمیم گرفتم ادامش را هم بنویسم که الان ویرایش می کنم ولی در اغاز دیدم اگه راجع به تحریک برای انجام کاری باشه مثلا قیام در ذهن خواننده تاثیر می گذاره وموجب پیش داوری می شه ممنون از نظرت *-:
 

marlik

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
519
امتیاز
717
نام مرکز سمپاد
شهید صدوقی
دانشگاه
پلی تکنیک
رشته دانشگاه
مهندسی صنایع - صنایع
پاسخ : قیام گوسفندان

معمولا عنوان متن از محوریت موضوع متن ، یکی از نقاط حساس متن ، فضای متن انتخاب میشه که اینجا اینجور نبود
 
  • شروع کننده موضوع
  • #8

علی دلاور

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
558
امتیاز
1,114
نام مرکز سمپاد
علامه حلی اراک
شهر
اراک
مدال المپیاد
المپیاد زیست
دانشگاه
علوم پزشکی ایران
رشته دانشگاه
پزشکی
جوان دهاتی بلا تکلیف و آس وپاس با عرقی سرد ناشی از ترس یا شایدم تجربه یک شهامت در سر چهار راه زمان نبش تقاطع تحجر و روشنفکری زانوی غم بغل گرفته بود .هیچ اشنایی نیست!سر بلند می کند شبحی سیاه می بیند بلند می گوید:((سلام))جوابی نمی شنود . راه می افتد به سمت او ابتدا از خیابان تحجر گذشت وسپس واردخییابان روشنفکری کمی جلو تر می رود باز می گوید:((سلام))جوابی نمی شنود.
پس تصمیم می گیرد خود را به او برساند با سمت انتهای روشنفکری می رود.می رود به مسافت یک عمر جایی که هرگز به آن جرات نگاه کردن هم نداشته است.در اخر راه می رسد به چهار راه زمان همان جا که از انجا شروع کرده بود.کمی ان طرف تر از نبش تحجر و روشنفکری و شبح را می بیند . که در وسط خیابان ((خود))رو بروی فلکه تجدد ایستاده به او می گوید سلام در کمال تعجب می بیند شبح خود اوست یک پیر مرد که کت و شلوتر پوشیده ولفظ قلم حرف می زند.تازه می فهمد برای رسیدن به ((خود))باید از فلکه تجدد وعبور کند ولی به اخر راه رسیده است...
مارلیک ممنون می شم نظرت را بدی وهمه ی شما دوستان عزیز
 
  • شروع کننده موضوع
  • #9

علی دلاور

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
558
امتیاز
1,114
نام مرکز سمپاد
علامه حلی اراک
شهر
اراک
مدال المپیاد
المپیاد زیست
دانشگاه
علوم پزشکی ایران
رشته دانشگاه
پزشکی
خود کرده را تدبیر نیست

چندتا داستانک نوشتم نظراتتون سرلوحه کار من می شن
مرد اهنگر عمری به سفارش خون اشام شهر برای او میخ می ساخت میخ هایی که پشت انها پهن تر از میخ های عادی بود ولی حاکم به جای قدر دانی از او امروز_بعد از سی سال خرید میخ از او می خواست اورا اعدام کند_امروز هم مثل هر روز مامور حاکم به مغازه ی او امدو گفت:((یک انبان میخ مثل همیشه ))مرد با اینکه دست و دلش به کار نمی رفت تصمیم گرفت این کارد رابکند تا دل حاکم را بدست اورد و اورا پشیمان کند پس تمام تلاش خود را کرد تا بهترین میخ عمرش را بسازد.
بعد انبان را پر کرد_پر تر از معمول_و به مامور داد اما نظر حاکم عوض نشد غروب خواستند اورا اعدام کنند .برای اولین بار در عمرش به پای چوبه ی دار رفت در اخرین لحظات سرش پایین افتاد و دید میخ های چوبه ی دار پشتشان پهن تر از حد معمول است انهاراخود او ساخته بود...خود کرده را تدبیر نیست
 
  • شروع کننده موضوع
  • #10

علی دلاور

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
558
امتیاز
1,114
نام مرکز سمپاد
علامه حلی اراک
شهر
اراک
مدال المپیاد
المپیاد زیست
دانشگاه
علوم پزشکی ایران
رشته دانشگاه
پزشکی
.
 
آخرین ویرایش:

marlik

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
519
امتیاز
717
نام مرکز سمپاد
شهید صدوقی
دانشگاه
پلی تکنیک
رشته دانشگاه
مهندسی صنایع - صنایع
پاسخ : نشان یار...

قالب داستان تکراری بود ... مثه این داستانایی که تو اینترنت هس ، نقطه ی اوج هم نداشت ؛ نقطه ی اوجی که پشت ه اون انتهای داستان و ماهیت ش مخفی باشه
 
  • شروع کننده موضوع
  • #12

علی دلاور

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
558
امتیاز
1,114
نام مرکز سمپاد
علامه حلی اراک
شهر
اراک
مدال المپیاد
المپیاد زیست
دانشگاه
علوم پزشکی ایران
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : نشان یار...

ممنون سر حالم اوردی البته واقعیت بود نه داستان یه نامس که از طریق پست الکترونیک به جناب امیر خانی دادم
 
  • شروع کننده موضوع
  • #13

علی دلاور

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
558
امتیاز
1,114
نام مرکز سمپاد
علامه حلی اراک
شهر
اراک
مدال المپیاد
المپیاد زیست
دانشگاه
علوم پزشکی ایران
رشته دانشگاه
پزشکی
بردگی نوین

اهرام مصر را بردگان ساختند وشهرتش را فراعنه بردند.کسانیکه در کشا کش دهر زیر زیر سنگ ها یمزار فراعنه له شدند وکمر شکستند همه را در دخمه های کوچک در کنار ان اهرام بزرگ دفن کردند همان ها که لیاقت دفن شدن در اهرام را داشتند در دخمه های کوچک ان هم به صورت دسته جمعی دفن شدند وانها که لیاقت مدفون شدن در دخمه ها را هم نداشتند در اهرام زیر کورور کورور طلا و جواهر به دست خاک سپرده شدند
اکنون نیز چنین است ما جهان سومی ها حکم همان بردگان بی نوا را که در تاریخ گم گشتند و شاید هم اصلا هیچ وقت وارد تاریخ نشدند.ما بردگان احمق که با پیروی از مد القای نیاز کاذب.درحال جمع اوری پنی پنی پولهامان برای فراعنه ی زمانیم وبرای انها اهرام می سازیم وبه راستی چه کس خبر دارد از حال ان بردگان بینوا که در مقابل پرداخت هزینه های کاذب کمر شکستند و به اوج فلاکت رسیدند ودر این اوج چیزی جز قعر دخمه های تاریخ انتظارشان را نمی کشید
حتی فراعنه جسد بردگانشان را هم در کنار خود به خاک می سپردند تا از روح انها هم بهره برندهمانگونه که از جسمشان مستثمر گشتند.حال نیز چنین است اربابان اقتصادی از همان ها هم که در مقابل پرداخت هزینه های کاذب کمر شستند در راستای منافع خود بهره می برند گفتند:((این مفلوکان از این رو به خاک مذلت افتادند که نیاز ها یکاذبشان را رفع نکردند شما تمام اهتمام خود به خرج داده چون اینان نشوید
این است معنای بردگی نوین بردگی که با تعیر مرام اربابان قدرت وبه ظاهر شکسته شدن مثلث زر و تزویز ومقام اصل ساخته شدن دایره پول وتزور و مقام به وجود امده است دایره ای که در ان هرکه یکی از ارکان ان را داشته باشد دودیگر هم دار وهرکه هیچ یک از این دو را ندارد چه دارد؟
فرق برده نوین با بردگان مصر این است که انا به خوبی به سرنوشت شوم خود وزندگی پر نکبت هم نوعانشان بینا بودند اما بردگان نوین در افکار واهی خود خیال می کنند که زندگی خود را به خوبی می سازند ولی زهی خیال باطل.فرق این دو این است که اولی را فراعنه با شلاق و زور مجبور به اطاعت می کردند و دومی در حال تمنا برای خدمت است!خود مدام خواسته دارد که خدمت کند و دور از ذهن نیست که بگو ییم اواربابان خود را وادار به فرمان دادن می کند!اولی ارزو داشت که مثل افراد عادی زندگی کند ودومی خیال می کند که افراد عادی ارزو دارند چون او شوند!
به را ستی که قانون تکامل شکار و شکار چی درست است که می گوید هرچه شکار خود را در برابر شکار چی مقاوم تر کند به همان اندازه شکار چی خود را برای شکار او اماده تر.ومثلا اگر سرعت دویدن اهو بالا برود به همان اندازه سرعت ببر هم بالا خواهد رفت ودر مجموع در فرایند شکار اتفاقی نمی افتد جز مرگ شکار چیان ضعیف تر وقدرت گرفتن شکارچیان بزرگ.باری هرچه مردم قانون بر علیه برداری تصویب می کنند در اصل دارند شکار چیان خود را بالا می برند وخود را خسته تر میکنن. ولی از این خویشتن کشی چه سود؟
این برده داری را ابراهم لینکون هم نمی تواند ریشه کن کند
 

marlik

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
519
امتیاز
717
نام مرکز سمپاد
شهید صدوقی
دانشگاه
پلی تکنیک
رشته دانشگاه
مهندسی صنایع - صنایع
پاسخ : بردگی نوین

غلط های املایی داشت که چون سریع احتمالن میخاسسی نظر بزاری ، متوجه نشدی

موضوع دغدغه ی اجتماعی داشت اما بسط نداشت ، همه ش پاراگراف اول داشت با کلمه های جدید تو پاراگراف بعدی منتقل میشد .

نوشته ی ادبی نوشتن هم ثقیل بودن نیس ، اینکه هزاران مفهوم در نوشته باشه که هرکس به اندازه ی عقلش و فهمش :D برداشت کنه ، هس

لایک !
 

babak_eb

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
686
امتیاز
2,270
نام مرکز سمپاد
شهید اژه ای ۱
شهر
اصفهان
سال فارغ التحصیلی
91
رشته دانشگاه
روانشناسی
اینستاگرام
پاسخ : سلامت را نخواهند گفت پاسخ

سلامت را نمیخواهند پاسخ گفت , سر ها در گریبان است.
کسی سر بر نیارد کرد پاسخ گفتن و دیدار یاران را
نگه جز پیش پا را دید , نتواند , که ره تاریک و لغزان است.
و گر دست محبت سوی کس یازی , به اکراه آورد دست از بغل بیرون
که سرما سخت و سوزان است.
نفس کز گرمگاه سینه می آید برون , ابری شود تاریک , چو دیوار ایستد در پیش چشمانت , نفس کاین است ,
پس دیگر چه داری چشم , ز چشم دوستان دور یا نزدیک ؟
ادامه دارد . . .
:-?? :-?? :-??
 

marlik

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
519
امتیاز
717
نام مرکز سمپاد
شهید صدوقی
دانشگاه
پلی تکنیک
رشته دانشگاه
مهندسی صنایع - صنایع
پاسخ : سلامت را نخواهند گفت پاسخ

پردازش ه خیلی قشنگی بود اما خب انسجام ربطی نداشت ... ینی جملات خصوصا در انتها ب هم متصل نبود

ی سوال اینکه اینایی که تو گیومه گزاشتی ینی چه ؟!

در کل خیلی خوب بود (;
 

stevendeljoo

داماد مسعودی
ارسال‌ها
1,351
امتیاز
2,642
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی نیشابور
شهر
نیشابور
سال فارغ التحصیلی
1391
مدال المپیاد
ندارم
دانشگاه
امیرکبیر
رشته دانشگاه
برق
پاسخ : سلامت را نخواهند گفت پاسخ

آقا بابک اینا که نوشته بودی احیانا شعر زمستان از اخوان ثالث نبود؟تکرار میکنم شعر.....
هوا بس ناجوان مردانه سرد است
 

marlik

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
519
امتیاز
717
نام مرکز سمپاد
شهید صدوقی
دانشگاه
پلی تکنیک
رشته دانشگاه
مهندسی صنایع - صنایع
پاسخ : سلامت را نخواهند گفت پاسخ

به نقل از damad masoodi :
آقا بابک اینا که نوشته بودی احیانا شعر زمستان از اخوان ثالث نبود؟تکرار میکنم شعر.....
هوا بس ناجوان مردانه سرد است

تبدیل ی شعر با فضای حسی متفاوت از شعر ب نثر هم واسه شروع ؛ ی هنره ، نیس ؟!
 
  • شروع کننده موضوع
  • #19

علی دلاور

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
558
امتیاز
1,114
نام مرکز سمپاد
علامه حلی اراک
شهر
اراک
مدال المپیاد
المپیاد زیست
دانشگاه
علوم پزشکی ایران
رشته دانشگاه
پزشکی
.
 
آخرین ویرایش:

marlik

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
519
امتیاز
717
نام مرکز سمپاد
شهید صدوقی
دانشگاه
پلی تکنیک
رشته دانشگاه
مهندسی صنایع - صنایع
پاسخ : لبنان نامه!

ی جاهائیش متن عامیانه میشه ی جاهائیش رسمی ، یکدست نیس ؛ نقل قول هم نشده که بگیم نقل قول صورت عامیانه ب خودش گرفته

غلط املایی زیاد داره ، از مهمترین چیزایی که ی نویسنده باید بهش توجه کنه همینه ، ینی تا جایی که ممکنه غلط املایی نباید داشته باشه ، غلطای زیاد باعث میشه ارزش محتوایی متن زیر سوال بره ؛ وخت بزار و وختی متن ت کامله بزار برای بازدید عموم ، چون خاننده دوتا غلط که دید دیگه بقیه شو نمیخونه

اسمایل گذاری هم در متن خوب نیس ، ی نویسنده باید اینقد کلمه تو دستش داشته باشه که نخاد با شکلک منظورشو برسونه
 
بالا