- شروع کننده موضوع
- #1
nazaninpary
کاربر فوقفعال
- ارسالها
- 116
- امتیاز
- 125
- نام مرکز سمپاد
- فرزانگان 2
- شهر
- مشهد
- مدال المپیاد
- به اندازه موهای سرم......
- دانشگاه
- علوم پیرا پزشکی مشهد
- رشته دانشگاه
- گفتار درمانی
در دلم غوغایی به پاس امشب....
دلم می خواهد حرفهایم را بازگو سازم انگار واقعا یارای نفس کشیدنم نیست...
دستی نا مرئی به گلویم چنگ انداخته؟نمی دانم!!!
دلم سوخته !!! دلم سو خته و خا کستر هایی از آن در سینه ام مرا وادار به نفس کشیدن می کند...
به آیینه می نگرم .... نمی دانم او کیست !!!هرکه هست من نیستم!!!
او کسی است همسان من...ظاهر من!!!پس باطنم چه شد؟من چه شدم؟ نمی دانم!!!
به آشیانه ای از راز ها که در صورتش لانه کرده می نگرم...
او را اینگونه می بینم....
وقتی خوشبختی را به دندان می کشد ترس از دست دانش را نیز در دل می پروراند...
رازیست نهفته در عمق نگاهش که قلبم را لنگر گاه خویش گذارده...
آری, این منم,من همان رازم....
این متن رو از خودم براتون گذاشتم تا بیشتر باهام آشنا بشید.
دلم می خواهد حرفهایم را بازگو سازم انگار واقعا یارای نفس کشیدنم نیست...
دستی نا مرئی به گلویم چنگ انداخته؟نمی دانم!!!
دلم سوخته !!! دلم سو خته و خا کستر هایی از آن در سینه ام مرا وادار به نفس کشیدن می کند...
به آیینه می نگرم .... نمی دانم او کیست !!!هرکه هست من نیستم!!!
او کسی است همسان من...ظاهر من!!!پس باطنم چه شد؟من چه شدم؟ نمی دانم!!!
به آشیانه ای از راز ها که در صورتش لانه کرده می نگرم...
او را اینگونه می بینم....
وقتی خوشبختی را به دندان می کشد ترس از دست دانش را نیز در دل می پروراند...
رازیست نهفته در عمق نگاهش که قلبم را لنگر گاه خویش گذارده...
آری, این منم,من همان رازم....
این متن رو از خودم براتون گذاشتم تا بیشتر باهام آشنا بشید.