- شروع کننده موضوع
- #1
Rubiker
کاربر حرفهای
- ارسالها
- 541
- امتیاز
- 653
- نام مرکز سمپاد
- شهید بهشتی
- شهر
- نیشابور
- دانشگاه
- ان شاء الله "علوم پزشکی مشهد
- رشته دانشگاه
- ان شاء الله "پزشکی"
سلام دوستان عزیز . جونم براتون بگه که فلسفه ی این شعر در واقع بر میگرده به حدود 30 سال پیش ... یعنی در دوران جنگ تحمیلی !
این شعر را پدرم برای معشوق خودش یعنی مادر بنده.....فقط نمی دونم چرا در دوبیتی پنجم یادش رفته بیت دوم این دوبیتی رو بگه!!!!! فکر کنم همونجا یع عراقی حواسش رو پرت کرده......
به نام آنکه عشق را آفرید
تنم از درد خسته میشه بی تو/تنم از حرف بسته میشه بی تو
بمان با من پناهم باش کای خوب/توان من شکسته میشه بی تو
------------
دلم از ظلمت غم ها گرفته/از این بی مهری دنیا گرفته
در این دشت چهل دختر بی تو دیگر/دلم اندازه ی دنیا گرفته
------------
چشات همراز خورشیده عزیزم/نگات دریای امیده عزیزم
تو که هستی غمی در سینه ام نیست/همه روزم مثل عیده عزیزم
----------
مرا در باغ چشمانت رها کن/دلت را با دل من آشنا کن
میان جنگل سبز بهاران/مرا با دوست دارم هم صدا کن
------------
شمیم زلف تو چون عطر باغه/دو چشم پر فروغت در اضطرابه
؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
------------
اگر چه سوختی چون روزگارم /به تاراج خزان بهارم
ولی آگاه باش ای جاودانه/هنوزت دوست دارم دوست دارم
-------------
نسیم باغ مهتابم تو بودی/عروس حجره ی خوابم تو بودی
از آن در کوی مستان خانه دارم/که در جام مینایم تو بودی
-----------
شبا که چشم تو سرمست خوابه/دل دیوانه ام در اضطرابه
برم با کی بگم حرف دلم رو / که حرفای دلم صدتا کتابه
امیدوارم خوشتون اومده باشه.نظرتون رو بگید من و پدر خدا بیامرزم خوش حال خواهیم شد.منتظرم......
این شعر را پدرم برای معشوق خودش یعنی مادر بنده.....فقط نمی دونم چرا در دوبیتی پنجم یادش رفته بیت دوم این دوبیتی رو بگه!!!!! فکر کنم همونجا یع عراقی حواسش رو پرت کرده......
به نام آنکه عشق را آفرید
تنم از درد خسته میشه بی تو/تنم از حرف بسته میشه بی تو
بمان با من پناهم باش کای خوب/توان من شکسته میشه بی تو
------------
دلم از ظلمت غم ها گرفته/از این بی مهری دنیا گرفته
در این دشت چهل دختر بی تو دیگر/دلم اندازه ی دنیا گرفته
------------
چشات همراز خورشیده عزیزم/نگات دریای امیده عزیزم
تو که هستی غمی در سینه ام نیست/همه روزم مثل عیده عزیزم
----------
مرا در باغ چشمانت رها کن/دلت را با دل من آشنا کن
میان جنگل سبز بهاران/مرا با دوست دارم هم صدا کن
------------
شمیم زلف تو چون عطر باغه/دو چشم پر فروغت در اضطرابه
؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
------------
اگر چه سوختی چون روزگارم /به تاراج خزان بهارم
ولی آگاه باش ای جاودانه/هنوزت دوست دارم دوست دارم
-------------
نسیم باغ مهتابم تو بودی/عروس حجره ی خوابم تو بودی
از آن در کوی مستان خانه دارم/که در جام مینایم تو بودی
-----------
شبا که چشم تو سرمست خوابه/دل دیوانه ام در اضطرابه
برم با کی بگم حرف دلم رو / که حرفای دلم صدتا کتابه
امیدوارم خوشتون اومده باشه.نظرتون رو بگید من و پدر خدا بیامرزم خوش حال خواهیم شد.منتظرم......