انتظارات از خانواده!

[Mohammadreza128]

پاسخ : مامان بابا ها!

خیلی سادس
به عقایدشون توهین نکنیم همونطور که دوست نداریم به عقاید خودمون توهین بشه و تا جایی که کارایی که میگن خلاف عقاید ما نیست سعی کنیم اون کارو انجام بدیم
و اگه کاری که میگن خلاف عقیده ما بود با استدلال بهشون ثابت کنیم که زمان ما تا اونا 30-40 سال فرق داره و...
و اگه خواستیم کاری انجام بدیم و نذاشتن بازم با استدلال
ا

اصلا موضوع اینه که در بعضی موارد استدلال بی فایدس یعنی هر چی بگیم فایده نداره اونا هم استدلال خودشونو دارن که با ارزش های ما مغایرت داره و ماهم استدلالی داریم که با ارزش های اونا مغایرت داره.

 

[amir h]

پاسخ : مامان بابا ها!

اصلا موضوع اینه که در بعضی موارد استدلال بی فایدس یعنی هر چی بگیم فایده نداره اونا هم استدلال خودشونو دارن که با ارزش های ما مغایرت داره و ماهم استدلالی داریم که با ارزش های اونا مغایرت داره.

بهت حق میدم برای خودمم پیش اومده
ولی با استمرار چیزی که گفتم و جلب اعتماد همه چی حل میشه
قول میدم
به هر حال اونام عذاب شمارو نمیخوان که
خوبیتونو میخوان
ولی به شیوه خودشون

 

[Mohammadreza128]

پاسخ : مامان بابا ها!

بهت حق میدم برای خودمم پیش اومده
ولی با استمرار چیزی که گفتم و جلب اعتماد همه چی حل میشه
قول میدم
به هر حال اونام عذاب شمارو نمیخوان که
خوبیتونو میخوان
ولی به شیوه خودشون
ا

مثلا من یه مثال از خودم میزنم پدر من اجازه نداد من برم اردو اصفهان فقط بدلیل اینکه با اتوبوس بود خب من هرچیم اسدتلال می اوردم اجازه نمیداد اخرشم فهمیدم بی فایدس
خب به نظر من این همه ادم با اتوبوس سفر میرن مگه با من فرق دارن؟ مگه من کیم؟
اما در جواب فقط :-نه خطرناکه اخه دلیل نداره زمستونی بری تو جاده با اتوبوس.

 

[amir h]

پاسخ : مامان بابا ها!

مثلا من یه مثال از خودم میزنم پدر من اجازه نداد من برم اردو اصفهان فقط بدلیل اینکه با اتوبوس بود خب من هرچیم اسدتلال می اوردم اجازه نمیداد اخرشم فهمیدم بی فایدس
خب به نظر من این همه ادم با اتوبوس سفر میرن مگه با من فرق دارن؟ مگه من کیم؟
اما در جواب فقط :-نه خطرناکه اخه دلیل نداره زمستونی بری تو جاده با اتوبوس.

گفتم که درک میکنم
منم که از 1 سیاره دیگه نیمدم این حرفارو بزنم که
پدر مادرای هممون تقریبا" شبیه همن
این مشکلی که تو میگی منم داشتم که پدر یا مادر آدم یه حرفی میزنه که با منطق ما با عقل جور در نمیاد
جالب اینه که مام گاهی اوقات حرفایی میزنیم که با منطق اونا با عقل جور در نمیاد!!!
راه حل اینی که گفتم همون استمراره
استمرار . جلب اعتماد و این که اونارو دوست داشته باشی و بدونی که هر چیزی که میگن خوب یا بد صلاحتو میخوان و 1خانواده یه هدف مشترک داره و اونم خوشبختی تک تک اعضای خانوادس
میدونم حرفام شعار به نظر میاد ولی من از این راه نتیجه گرفتم
من تا دو سال پیش تو خانواده یه آدم یاغی بودم ولی الان تقریبا"هر کاری که میخوام با اطلاع خانوادم میکنم!!!

 

[Your feline]

پاسخ : مامان بابا ها!

مَن کــِ عـَقایدشــون ُ واقعــَن قبــول دارم ولی خـُب من خیــلی چیزا رو می خــوام بدونمُ تجـربه کُنَم که اونــا میگَن نــَ و لـَج ِ مَن در میاد .
اصــولَن پدر مادرا خیلی به این اَصل پایبندن که مــا باید با استفاده از تجــربه دیگــران رُشد کنیم نه خــودمون تجـربه کُنیم .
کارایی که توشون شــک داریُ ( و احتمــالن به منفی بودنشون ) رو با پــدر مادر مشورت کُن امــا به یه حَد از تجربه که رسیــدی می تونی اگــه سخت گیری نامتناسب با سنی هم بود منطقی رفعش کُنی .

 

[Mohammadreza128]

پاسخ : مامان بابا ها!

مَن کــِ عـَقایدشــون ُ واقعــَن قبــول دارم ولی خـُب من خیــلی چیزا رو می خــوام بدونمُ تجـربه کُنَم که اونــا میگَن نــَ و لـَج ِ مَن در میاد .
اصــولَن پدر مادرا خیلی به این اَصل پایبندن که مــا باید با استفاده از تجــربه دیگــران رُشد کنیم نه خــودمون تجـربه کُنیم .
کارایی که توشون شــک داریُ ( و احتمــالن به منفی بودنشون ) رو با پــدر مادر مشورت کُن امــا به یه حَد از تجربه که رسیــدی می تونی اگــه سخت گیری نامتناسب با سنی هم بود منطقی رفعش کُنی .
ا

خب خیلی چیزا هست ادم خودش دوست داره تجربه کنه شاید ادم بدونه دیگران رفتن ولی خب طبیعت اون و راه و کار رو دوست داره.

 

[B.U.Tgirl]

پاسخ : مامان بابا ها!

من به اين نتيجه رسيدم كه بهتره كاري به كارشون نداشته باشم تا كاري به كارم نداشته باشن. مثلا سعي مي‌كنم همه چيو براشون تعريف نكنم فقط موضوعاتي كه بايد بدونن.

ولی‌ اگه یه چیز مهم رو بفهمن که بهشون نگفتی اوضاع ازاونی که هست بد تر هم می‌شه :-ss

من با پدرم اصلا كنار نميام ...يعني اصلا...تا جايي كه از دست ِ كار هاي پدرم و افكار ِ پوچش به خود زني مي رسم...
اما با مادرم خيلي خيلي راحتم...طوري كه وقتي عاشق بشم خيلي راحت بهش ميگم...دو سه بار هم كه اتفاقي از كسي خوشم اومد ِ بدون ِ درنگ به مادرم گفتم...
مطمئنم كسي مثل ِ من ني...من بدترين حرفايي كه ممكن ِ آدم شنيده از اطرافيانش رو به مامانم گفتم...
وقتي چش و گوشم باز شد به مامانم گفتم : اولش ناراحت شد اما بعد بوسم كرد كه اينقدر راحت همه ي حرفام ُ بهش ميگم...
وقتي هم اذيتم مي كنِ بهش نامه ميدم...يا وقت هايي كه دلم براش تنگ ميشه يا وقتي خسته س...
نامه بهنرين راه ِ حل ِ...!

دقیقا منم همین جوریم حتا بعضی‌ وقتا سر پوشیدن یه لباس هم با بابام بحثم می‌شه ( همیشه مامانم راه حل هست

ولی‌ بعضی‌ وقتا هم خود بابام اصلا انگار که نه انگار که همون باباست صدو هشتاد درجه تغییر می‌کنه

 

[علی دلاور]

پاسخ : مامان بابا ها!

من که منتظرم و تحمل میکنم تا برم دانشگاه درس بخونم وبعد برم امریکا وپشت سرم را هم نگته نکنم

 

[mamareza]

پاسخ : مامان بابا ها!

من خیلی دوس دارم همه چیو بدونن.
ولی نمیشه پیش بینی کرد چه برخوردی میکنن.
واقعا اگه بدونم کاملا منطقی برخورد میکنن بهشون میگم.

 

[sadegh12hh]

پاسخ : مامان بابا ها!

جلوشون ان جوري باشين که اونا مي خوان !!!
اما وقتي ديدين پيداشون نيست هر جور مي خواين باشين !!!
من که اصلا کاري به کارم ندارن و واسه همين هم يه کمي نگرانم ...

 

[Sajal]

پاسخ : مامان بابا ها!

جلوشون ان جوري باشين که اونا مي خوان !!!
اما وقتي ديدين پيداشون نيست هر جور مي خواين باشين !!!
من که اصلا کاري به کارم ندارن و واسه همين هم يه کمي نگرانم ...

اما به نظر من آدم باید تو هر شرایطی خودش باشه...!
مامان بابای منم کاریم ندارن... اما تجربه ثابت کرده اونا همیشه حواسشون به ما هست!

 

[Mohammadreza128]

پاسخ : مامان بابا ها!

من خیلی دوس دارم همه چیو بدونن.
ولی نمیشه پیش بینی کرد چه برخوردی میکنن.
واقعا اگه بدونم کاملا منطقی برخورد میکنن بهشون میگم.
ا

شدیدا موافقم چون ادم واقعا نمیخواد خودش و شخصیتش رو از نزدیکترین کساش دور کنه ولی وقتی نمیدونه واکنش در بعضی موارد در چه حدود و درجه ایه واقعا خطر میکنه و تریجیح میده بعضی چیزا رو نشه.

 

[mamareza]

پاسخ : مامان بابا ها!

برای من دیروز یه اتفاق افتاد که فهمیدم باید بیخیال گفتن همه چی به مامان بابام بشم.
هر چی که فک کنم لازمه میگم.

 

[mahshid_f]

پاسخ : مامان بابا ها!

جامعه همیشه و توی همه ی دوره ها و واسه همه ی آدما اینجوری بوده و هست ولی این دلیل نمیشه که بچه رو محدود کنن! اونا تا کی میخوان و میتونن از تو در برابر خطرات جامعه محافظت کنن؟! به نظر من بابا مامانا به جای محدود کردن بچه و دور نگه داشتنش از خطرات باید بهش یاد بدن در مقابل این خطرات چیکار کنه!

من نگفتم نباید یادمون بدن...
اتفاقا راهش دقیقا یاد دادنه...
من فقط گفتم که نگرانن و دست خودشون هم نیست!

برای من دیروز یه اتفاق افتاد که فهمیدم باید بیخیال گفتن همه چی به مامان بابام بشم.
هر چی که فک کنم لازمه میگم.

دقیقا برای منم یه همچین اتفاقی افتاد که این تاپیکو زدم...
گاهی اوقات واقعا به آدم ثابت می کنن که لیاقت ندارن هر چیزی رو بشنون...

 

[Mohammadreza128]

پاسخ : مامان بابا ها!

دقیقا برای منم یه همچین اتفاقی افتاد که این تاپیکو زدم...
گاهی اوقات واقعا به آدم ثابت می کنن که لیاقت ندارن هر چیزی رو بشنون...
ا

یک دفعه که ادم میگه با ادم جوری رفتار میکنن که انگار خودشون نمیخوان دفعه بعد بشون بگیم در واقع کاری با ادم میکنن که دیگه بشون نگیم. که اگه اتفاقی باز افتاد ادم با خودش بگه همون یه که گفتم بار برا 7 پشتم بس بود

 

[babak_eb]

پاسخ : مامان بابا ها!

من با مامان و بابام زندگی میکنم :)
مشکلات کوچیکی هم وجود داره که با حرف زدن منطقی حلش میکنیم
مامان و بابام واقعأ به من کاری ندارن
مخصوصأ بابام که خیلی آدم فهمیده ای هستش :)
البته مامانم باعث شده بابام اینجوری بشه :)
در کل خیلی خوبن

 

[negar.mr]

پاسخ : مامان بابا ها!

منکه عاشقشونم...
با هیچی و هیچکسم عوضشون نمیکنم...
سعی میکنم هر چی بگن انجام بدم... دی:

 

[afroDt]

پاسخ : مامان بابا ها!

واو... چه مامان باباي خوبي دارم! نسبت به حرفايي كه شما ميزنين!
اجازه دارم با دوستام برم بيرون فقط بايد بدونن اونا كين!
موبايل دارم! گه گاهي فقط مامانم بهش دست ميزنه!‌نه در وقاع چك كردن!
ديگه همينا !
و البته من يه سلاحي كه مقابلشون دارم گريه است...
با يه ذره بحث!
چون بابام منو ادمه خيلي فهميده اي ميدونه!
مامانمم يه ذره نگرانه! ولي بابام خيلي منطقيه به شرطي كه عصبانيش نكنم!

 

[FarnazZ]

پاسخ : مامان بابا ها!

من به شخصه سعی میکنم درمواردی که میدونم عقایدم یکی نیست اصلا صحبت نکنم خیلی موضوع هارو اصت بازگو نمیکنم ولی خیلی جاها هم کمک میگیرم چون میدونم در اون موارد کمکشون بدردم میخوره و واقعا اونا فقط به فکر خود خودمن و هیچ منافعی رو نمیبینن البته به جز جاهایی که میدونم عقایدم مانع میشه اون وقت خودم جلو میرم.باعقاید خودم.

من باهات موافقم
آدم چپ میره میگن راست برو راست بره میگن چپ
و بد تر از همه اینکه باید برای هر کاری بهشون توضیح بدی مسله پلیس ها
قبول هم نمیکنن که دنیا عوض شده دیگه مسله قدیم ها نیست

 

[unique777]

پاسخ : مامان بابا ها!

به نظر منم اگه زیاد دور و برشون نباشی گیر نمیدن بهت
وقتی زیاد باهاشون صمیمی بشی یه چیزایی میگن که کفر آدمو در میارن!
من که بعضی وقتا از دستشون گریه می کنم
دوست داشتم که منو بیشتر از اونی که هست درک کنن!