من زیاد از آب بازی خوشم نمیاد چون از خیسی بدم میاد مخصوصا که بعدش باید بشینی تو کلاس ادم قاطی میکنه مخصوصا تو هوای گرم ... از آب بازیم خاطره ی بدی دارم نزدیکای عید بود سال تحصیلی 90 تقریبا تموم شده بود بچه های سال بالاییمون با ما رفتیم حیط زنگ اخرو ازاد بودیم برای خدافظی و این حرفا بچه ها اب بازی میکردن منم بطریمو آب میکردم که برم بازی کنم یهو یکی از سال بالایا میرفت سمت دفتر داد میزد قلانی مرد از سرش خون میاد سکته کردم ته حیاط بود رفتم دیدم بابا این که نمرده از دماغش داره خون میاد ولی بدجوری خون میومد دوستم در شرف غش کردن بود دوستاش گریه میکردن منم زیاد خون دماغ میشم فک کردم اینم خون دماغ شده مسئول آزماشگاه زیستمون اومد بالای سرش منم دستمال گرفته بودم دستم صورتشو پاک میکردم که بعد 20 مین ماشین آوردن بردنش بیمارستان سر خیابون بعدش فهمیدیم طرف بینیش شکسته بود من راحت دست میزدم گچ گرفت بله این بازیاااااا خطرناکه خطرنااااااااااک ...
ما روز آخر مدرسه با سطل آشغال پر از آب افتادیم به جون یکی از بچه ها
بعد اون رفت داخل دستشویی قایم شد ما در کمین بودیم که اون با شیر دستشویی وارد عمل شد
کلا خیلی باحال بود
بعد از اون آب بازیه تابستون پارسال ک تو صفحه ۱ نوشتم امسال ۴بار دیگم آب بازی کردیم!
اولیش ک بعده پایانه ارایه طرح ها تو نتکا۱۱بود ک دبیره اجرایی نتکا و همایش قرانی رو آب کشی کردیم !!
بعدیش تو تابستون بود با ی ظرفه آب معدنی ۱.۵لیتری ۳ نفرو خیس کردم ک البته بعدش دخلمو آوردن!رفتن بگیرنم همه دکمه های پیراهنم کنده شد و خیسم کردن!
دفه بعدش تو کلاسای المپیاد بود یادم نمیره هیچوقت شبه ۱۷ماه رمضون بود،ساعت ۱نیمه شب هنوز کلاسمون تعطیل نشده بود،ی آب بازیه حسابی کردیم خیلی حال داد،همه آب کشیده شدیم!
چند روز پیشم ی پاکت فریز رو پر از آب کردم انداختم هوا افتاد وسطه چندتا بچه ها ک دوره هم تو حیاط نشسته بودنو خیس شدن!البته بعداز چند دقیقش همه بچه های مدرسه با پاکت دنباله هم میکردن!اندکی نگذشته بود ک بچه ها دستو پاهامو گرفته با شلنگ ب جونم افتادن و مجبور شدیم با لباس خیس تشریف ببریم سره کلاس!
ولی چیزی ک بینه همه آب بازیا مشترک بود این بود ک آخره آخرش کسی ک بیشتره همه خیس شده بود پارسا بود!
یادش بخیر,تا همین پارسال پیارسال,کمین میکردیم دم در دستشویی,هر کدوم از بچه های خودمون که میرفت تو خیسش میکردیم.....
روش کار به این صورت بود که بعد از ورودش به دستشویی,1 الی 2 دقیقه صبر میکردیم تا کامل مستقر بشه( ) بعدش میرفتیم دستشویی دیوار به دیوار اون و با شلنگ آب رو از بالا میریختیم رو سرش
زمستون و بهار نداشت کارمون............هرموقع فرصت پیش میومد خیس میکردیم........نامردم خودتونید
آررررررره!!!!!!
پارسال آخرین روزای مدرسه بود، به بچه ها پیشنهاد آب بازی دادم، چه چیزی شد!!!! سرتا پا خیس شدیم، آخرش هم شانس آوردم از دست یکی ک می خواست یه سطل آب روم خالی کنه در رفتم، خیلی حال داد! زنگ بعدش هم ریاضی داشتیم.
یادش به خیر!
عاقا یادش بخیر زیاد اب بازی کردیم
اونیکه خیلی چسبید موقع کلاس تست حساب دیفرانسیل بود
چهل دقیقه تقریبا نرفتیم سر کلاس
با شیشه آب همدیگه رو.خیس میکردیم
دزد و.پلیسی بود
خنجر از پشت زدن حتی
من بعد آب بازی میخواستم برم خونه، رفیقم یه سطل پر آب قایم کرده بود پشت دیوار
منم شیشه آبی که دستم بود رو انداختم کنار به درخواست رفیقم که مثلا امنیت داشته باشه
نامرد خلع سلاحم کرد
تا نزدیک شدم جوری سطلو بهم پاشیدکه حتی پشتم و.همه کمرم خیس شد
ولی یادش بخیر
چقد خوش بودیم :)
همين امروز زنگ آخر رفتيم با دوستامون دستامونو بشوريم بعد يكيشون اومد نزديكم گفت:مهرانه! من برگشتم كه بگم ها؟آب پاشيد تو صورتم و بعد بازي شروع شد حالا منو يكي از دوستام رفتيم دوتا بطري گير آورديم آب كرديم توشون بعد كمين كرديم يكي از همكلاسيا اومد دستاشو بشوره ما آب خالي كرديم روش و كلا هممون خيس خيس شديم..يكيشون فرار ميكرد ولي ما بزور كشيديمش بيرون حالا اين وسط معاون ميگه چرا شما سرو وضتون اينجوريه؟
تازه دوئلم كرديم وايساديم روبروي همديگه هركي زودتر آب پاشيد رو اون يكي ميبرد ما دوتاهم آبو پاشيديم بهم ولي آب من زودتر خورد بهش!
يعني دقيقا نصف سمت راست من(شامل نصف راست مقنعه و اجزاي صورت،نصف راست مانتو و نصف راست شلوار)خيس شد.
خداروشكر ساعتمو گذاشتم تو كلاس
آب بازي كلا حال ميده!
چارشنبه ها زنگ آخر مخصوص آب بازيه!
آره جاي شماخالي
هرسال كارمونه...هرسالم تعهد ميديم بخاطرش
بعد برگه ي تعهدو تو آشغالا پيدا ميكنيم
آخ چ كيفي داره ..تا اعماق وجودت خيس ميشي يخ ميكني
ولي فقط وسط زمستون حال ميده
اوجش تو اول دبیرستان بود،ملت هم دیگه رو خیس می کردیم...اما امسال هوا به طرز وحشتناکی گرمه،خوب چی کار کنیم؟گرممون می شه دیگه!می ریم بطری پر از آب می کنیم می ریزیم رو همدیگه،این وسط یه دزد و پلیس بازی هم نجام میشه، معاونمون چند بار رفت جلو مارو بگیره دید نمی تونه بیخیالمون شد... ما کلاسمون بدبجوری امسال معروف شده...
یک حالت مازوخیسم شدیدی ب وجود اومده من و دوستام اب ک میبینیم ... خلاصه ب حالت دوش گرفته در میایم و اینا
+
یه حالت دیگه ای هم هست یکی رو روی دستامون بلند میکنیم میگیریمش زیر شیر اب
باشد ک رستگار شود
اوووووووووووففففففف دیگه ما به حدی آب بازی کردیم توو مدرسه که یه بار نشد وقتی میایم توو کلاس . کلاسو آب نگیره...ولی فوق العاده بود دیگه اسممونو میذاشتن آّب باز
سوم راهنمایی بودیم روز اخر امتحانات نوبت دوم شروع کردیم آب بازی. من رفتم از آبخوری شیشه مو آب کنم پام لیز خورد افتادم گلی شدم(هیچ نظری ندارم که چرا رو اسفالت گل شده بود! ) بعد سرتاپا گلی شدم. گل بازی کردم در واقع
راهنمایی بیشتر آب بازی می کردیم ! الان کم شده ..
ولی یه چن روز بود سه چهار تا از بچه ها ازاین سرنگ بزرگا میاوردن میذاشتن تو آستینشونو بقیه رو خیس میکردن ! حتی شندیم که یکیشون سر کلاس میخواسته اون یکی رو خیس کنه بعد طرف جاخالی داده و همون موقع دبیرشون وارد کلاس شده و خیس گردیده
+
پریروز عم تو آبخوری دوتا از اولا داشتن آب بازی میکردن منم رفتم که آب بخورم یکیشون جاخالی داد آبا همش پاشید به من .. اصن یه وززی!
ببببببببببببببله تا دلتون بخواد یه بار سوم راهنمایی روز اخر زنگ اخر حرفه داشتیم رفتیم تو حیاط اون کلاسی ها هم بودن دبیر اونا گذاشت اب بازی کنن ما رو نذاشتن اما بعد زنگ اب بازی کردیم \/ \/ \/ \/
ما که یکسره سرتا پامون خیسه
یه روز که هممون خیس بودیم رفتیم سرکلاس نشستیم حالا خانوم معلم ریاضی میگه هوا گرمه ما هی پنکه رو خاموش میکنیم
خانوممون طفلی خیلی اون روز گرما خورد ولی خوب حقشههههههههههه بابا معلم جماعت
ادم نباید دلش برای معلم جماعت بسوزه