پاسخ : رمان ماجرای بچه های بدشانس
من سوم دبستان که بودم 12 جلدشو خوندم . پنجم که بودم جلد 13ش اومد که اونم خوندم. بعدشم زندگی نامه لمونی اسنیکت ُ خوندم. تابستونی که میرفتم اول هم همشونو دوره کردم.
اون بار اولی که خوندم؛ داستان ُ باور کردم.

ینی جدا فکر کردم یه جور مستنده
بعدا پنجم که دوره کردم به این نتیجه رسیدم که تخیله . (!)

ولی داستانشو کلا دوست داشتم، اون حالت گنگ ـش ُ دوست داشتم. توصیفا و توضیحای نویسندشم دوست داشتم!
ولی در نهایت چند تا سوال موند که هنوز اذیتم میکنه :
1. سانی میگن کوچولو بود، ولی چـــنـــد سالش بود؟
2. اون علامت سواله (که تو زیر دریایی هم نشون داده میشد) چی بود؟ (همون که سه قلو ها رو هم ربود)
3. بئاتریس یه شخصیت واقعی بوده که لمونی عاشقش بوده و واقعا مادر این سه تا بچه بوده؟
بین کتاب ها هم، آسانسور قلابی، سالن خزندگان، آبشار یخ زده ، شروع ناگوار و خطر ماقبل آخر عــالی بودن، "پایان" خوب بود، پنجره غم انگیز و کارگاه مصیبت بار و غاز غم انگیز بدک نبودن، از سیرک مرگبار و دهکده شوم و بیمارستان خطرناک هم اصـــــلا خوشم نیومد.
از جلد 7 (دهکده شوم) به بعد هم کلا اوضاع عوض میشه، دیگه تحت سرپرستی قانونی (!) نیستن، فراری ــن و اینا.
توی کتاب زندگی نامه لمونی اسنیکت هم از اون جایی که وسایل لازم برای تغییر قیافه رو توضیح میده خیلی خوشم میاد
اون عکسی که از سه قلو های کواگمایر میذاره هم جالبه
