من کلاس پنجم بودم خوندمش نویسندش هم خیلی کشش میداد هم گنگ بود هم احساس میکرد با یه سری خل و چل طرفه! مثلن از هر ضرب المثلی که استفاده میکرد 10صفه درباره معنیش و کاربردش حرف میزد!
ولی درکل قشنگ بود ارزش یه بار خوندنو داره
خـــــــــــــــــــــــــــیــــــــــــــــــــــــــــــــلــــــــــــــــــــــــــــی خوب بود.
با خوندن این کتابا تا یه مدت بیگانه هراسی داشتم :-\ تو ماشین تنها نشسته بودم، همه در ها رو قفل میکردم و کسی از کنارم رد میشد شیشه رو میکشیدم بالا که اتفاقی نیفته
این رمز بازی ها و... که توی داستان بود و اون گنگی خاصی که داشت، حاوی یه چیزی بود که از خوندنش لذت خاصی بهم دست میداد.
بعد از این کتاب ها، کتاب های کانن دویل (شرلوک هلمز) رو خوندم که با رمز آلودی اون داستان بهم آمیخت و حاصلش شد یه دیوونه =P~
VFD
Volunteer ّFire Department بود فکر کنم! که یه گروه آتش نشانی بودن(داوطلب) که دچار انشعاب میشن که یه گروه خوبن یه گروه بد!
الاف و زن مودار بی ریش و مرد ریش دار بی مو و بقیه همشون تو گروه بدن!
اسنیکتا و بودلرها(بزرگ و کوچیک) هم خوبن!
آخرشم هیچی معلوم نشد! فقط همینکه الاف اون اسنیکته رو دوست داشت!
قدیما خوندم(البته نمی دونم چقد قدیم!)
چند وقت پیش دوباره بعضی جاهاش رو خوندم
نمی تونم راجع به گروه سنیش چیزی بگم اما به نظر من عالی بود
کلا از حس ماجراجویانش خوشم میومد
از این که همش می خواستم بدونم v.f.d یعنی چی
از این که بعدش خیلی چیزای دیگه هم بودن که می شدن v.f.d
از این که یه سری اتفاقا میوفته که مبهمه و بعدش شفاف سازی میشه
از این که آخرش نفهمیدم پدر و مادر بودلرها آدمای خوبی بودن یا بدی(جریان دارت سمی)
و توی جلد 13 اون جایی که بودلرها می خواستن از هتل برن و 3 تا کارانجام دادن که به ظاهر بد بود و کمک کنت الاف کردن خوشم اومد
ودر کل به نظرم عالی بود ولی کلا توی مجموعه ها بعضی جلدا بهتر از بقیه ان
خیلی توضیح میداد. ولی کلا یه بار بخونیش بسه. جلد آخرش هم ترسناک بود نخوندم از جوری که نوشته شده بود خوشم نیومد [-(
فیلمش خیلی قشنگتره به خصوص چون جیم کری توش بازی میکنه. :)
شما که مطمئنی بگو چی میدونی غیر از اینا؟
یه سازمان آتش نشان های داوطلب که بعد از یه مدت میشن آدمای کار خوب کن داوطلب. بعد منشعب میشه. دو دسته ی خوب و بد میشن. کلی از شخصیت های داستان عضوش بودن. مخفف همون کلمه هست که حال ندارم بنویسمش.
دیگه چی میدونید؟؟؟؟؟؟
شما که مطمئنی بگو چی میدونی غیر از اینا؟
یه سازمان آتش نشان های داوطلب که بعد از یه مدت میشن آدمای کار خوب کن داوطلب. بعد منشعب میشه. دو دسته ی خوب و بد میشن. کلی از شخصیت های داستان عضوش بودن. مخفف همون کلمه هست که حال ندارم بنویسمش.
دیگه چی میدونید؟؟؟؟؟؟
وقتی راهنمایی بودم تا اخر خوندمش.......این قد برام جالب بود ک یادمه جلد ۲ رو تو یک یا دو روز خوندم.....ولی الان ک فک میکنم واقعا نمیفهم با خودم چی فک میکردم ک برام جذاب بود این کتاب.........به هر حال داستانه DG ولی یه بار بیشتر خوندنش توصیه نمیشه..
بله. به علاوه ی زندگی نامه ی غیرمجاز لمونی اسنیکت!
کتاب جالبی بود، یه جور عجیبیه، انگار برای بچه ها نوشته شده، ولی خیلی از تیکه هایی که میندازه رو باید در حد یک انسان بزرگسال اطلاعات داشته باشی تا بفهمی. و خیلی نشونه ها و سر نخ های پیچیده ای داشت. مثلن دقت کردید آخر هر جلد یه نقاشی بود که توش یه نشونه ای از جلد بعدی بود؟
شخصیتاش هم جالب بودن. یه جورایی غیرواقعی بود، حالا این که میشه بهش گفت سورئال یا نه رو من در سطح سوادم نیست! ولی توی فیلمش، جیم کری واقعن نقش کنت الاف رو بی نظیر اجرا کرده. وقتی داشتم کتابا رو می خوندم دقیقن همین تصویر توی ذهنم بود از کنت الاف!
نویسنده‌ش به نظر من باید یک آدم بسیار بسیار باهوش باشه و مقادیری هم مرض داشته باشه! ولی واقعن نوشتن یه همچین کتابی قدرت خلاقیت خیلی بالایی می خواد!
گرافیستش که دیگه حرف نداشت! نقاشی ها واقعن فضای داستان رو منتقل می کردن!
پی نوشت: http://v-f-d.blogfa.com/
http://vfd-academy.blogfa.com/
اینو اول راهنمایی که بودم خوندمش ، و اول فیلمشو دیدم ، فیلمش که خیلی قشنگ بود ، یه مدت ـم گفتن میخوان ادامشو بسازن ، ولی بعد دیگه بازیگراش بزرگ شده بودن و نشد
در مورد ِ کتاب هم ؛ خیلی جذاب بود برام ، واقعا با نوشته های ِ مرموزِ دنیل هندلر ارتباط برقرار میکردم ، دو بار کتاباشو خوندم ، و تا یه مدِتم تو وبِ وی اف دی با اسمِ ویولت بودلر عضو بودم ، ولی بعد اومدم بیرون
من واقعاً از خوندن یک داستان زیبا که نویسنده ش فک نکنه که تخیل و خلاقیت ینی اینکه که تو پرواز کنی یا یک هیولا بیاد وسط نا امید شده بودم، رمان های عشقی هم :-&
تا اینکه با این کتاب اقای لمونی اسنیکت آشنا شدم ینی واقعا کارش حرف نداره، چه ادبیاتش چه داستانش واقعا خلاقانه س، بعد یه سری آدم که کلن هیچی از خلاقیت نمیفهمن از داستان ایشون انتقاد میکنن
من اهل رمان و اینا نیستم اما این جلد 2 کتاب دارن شان رو خوندم
دارن شان فک کرده اگه از خون و دل و روده حرف بزنه آدم میترسه
ینی کل این جلد 2 که حدود 300 صفه بود کل مضمونش رو توی دو خط میتونست بنویسه، صرفاً به توصیف صحنه پرداخته (
حسی که بعد از خوندنش داشتم فقط حالت تهوع بود
اما واقعا لمونی اسنیکت آدم خلاقیه تصویراش هم لایک داشتن
ادبیات ش هم برای خلاقانه کردن کار خیلی جالب کرده بود حتی نوشته های پشت جلد هم نشان از خلاقیت و بی باکی عه نویسنده داره
خیلی داستان جالبیه. مخصوصاً این که رو جلد پشتی کتاب نوشته این کتابُ نخونید و همین حالا بذارینش تو قفسه‌ی کتابتون و اینا، آدم بیشتر ترغیب میشه بخونه
این کتابا رو یکی از دوستام بهم معرفی کرد. و چون اون موقع فقط جلد آخرشُ داشت منم از آخر شروع کردم
من اینا رو خوندم :
1- شروع ناگوار
2- سالن خزندگان
3- مدرسه‌ی سخت‌گیر ( این کتابُ انگلیسیشُ خوندم. به‌نظرم فارسیش بهتر بود حتی )
4- بیمارستان خطرناک
5- سیرک مرگبار
6- خطر ما قبل آخر
7- پایان
تو کتابخونه‌ی نزدیک خونه‌مون هم چند تا جلد دیگه‌ش هست که می‌خوام اونا رو هم بخونم
بامزه ترین شخصیت کتاب : سانی با اون زبونِ عجیب غریبش
مثلن از هر ضرب المثلی که استفاده میکرد 10صفه درباره معنیش و کاربردش حرف میزد!
