پاسخ : ششمین گردهمایی سمپادیا
آقا منم رسیدم (1 ساعت پیش البته، ولی خوب الان آن شدم به سختی!)
سوالاتی که ممکنه برای بچه هایی که نبودن مطرح شه:
چیکار کردین؟
دقیقا به این ترتیب بود که بعد از رسیدن عده زیادی از افراد، غذا سفارش دادیم (چی بود غذا؟ من نصفشم نخوردم
) و گویا این غذا یه شکلاتی داشت که حل شد
بعد از غذا خواستیم درباره یه مساله حرف بزنیم، که قرار شد کلا درباره اینا باشه که چرا فارغ التحصیلا فعال نیستن؟ سمپادیا باید به کجا برسه؟ بررسی طرح پشتیبانی المپیادی ها - درباره نشریه و پادکست هم کمی حرف زدیم
(منو فرستادن جلو، قشنگ 1 ساعت داشتم داد میزدم بازم میگفتن صدا کمه
)
بعد از اون یه جمعبندی نصفه نیمه کردیم و از رستوران اومدیم بیرون، مقادیری هم عکس یادگاری و اینا گرفتیم
بعد راه افتادیم طرف خونه هامون
نتیجه چی شد؟
نتیجه که خوب نداشت تقریبا، توی این میتینگ ها بیشتر باید بحث و تبادل نظر کرد تا نتیجه گیری، بخصوص این که تعداد خیلی زیاد بود و این کار رو سخت تر می کرد
اما کلا به این نتیجه رسیدیم که طرح پشتیبانی المپیادیا خوبه، اجراش کنیم! - نشریه باید با تیم جدید و دارای تعدادی راهنمایی-دبیرستانی (و نه فقط فارغ التحصیلان) دوباره شروع به کار کنه - میتینگ ها رو گسترش بدیم - سطح بحث های سمپادیا علمی تر بشه، در کنار افزایش تفریح (البته نه تفریحات بچه گانه و خیلی بیهوده، ولی خوب تفریح باشه) - روی پادکست هم بیشتر کار کنیم
حاشیه ها چی بود؟
اینو راستش زیاد دقت نکردم، فقط تا جایی که میدونم بعد از میتینگ یه سریا کیفاشونو جا گذاشته بودن و از وسط راه برگشتن (یکیش علی
)
بقیه باید بگن این قسمتو
بازم میتینگ هست؟
امیدوارم که باشه، بخصوص این که قرار شد میتینگ ها رو زیاد کنیم
چه ضعف هایی داشت؟
به نظر من ضعف اصلی تعداد زیاد افرادی بود که اصلا نمیدونستن سمپادیا چیه، غالبا دوستای مدیران سایت بودن و خوب تبعا (به تبع این قضیه) مدیرا کمتر توی بحثا شرکت کردن
بهتره میتینگ های دیگه ای هم با تعداد کمتر برگزار کنیم
بعد از گردهمایی خیلی باحال بود! یه قسمت من و علی و علی رضا (علی پاشا) و مهران و سیاوش از بقیه جدا شدیم تا با مترو بریم، بعد نمیدونم چی شد یهو جوگیر شدیم با مترو حقانی بریم بجا میرداماد، خلاصه 2 ساعتی راه میرفتیم
)))
") و به صورت هدف دار ادامه داد
