داشتم مانتو می پوشیدم برم بیرون ..
مامانم میگه : " می خوای بری بیرون ؟ "
- پــَ نه پــَ میخوام با مانتو فشن برم ..
____________________________________________________________________
بعد از کلاس تو گرما .. تابستون.. در جستجوی یک عدد آب معدنی . . بالاخره یه سوپر مارکت پیدا شد..داشتم آبپز می شدم..
میگم " یه آب معدنی. . ! "
میگه :" سرد؟ "
- پــَ نه پـــَ گرم باشه ، بیش تر آبپز شم ..
یکی از بچه های تجربیامون رنگ چشاش آبیه ، طرف اومده ازش میپرسه : (( رنگ چشات طبیعی آبیه؟!))
پـَـَـ نــه پـَـَــــ ! لنز گذاشته، تا معاون مدرسه واسش بخونه : تو کِ چشمات خیلی قشنگه....
(همین چند شب پیش)
بابام اومده از دسشویی بیاد بیرون،
میبینه من پشت در وایسادم،
میگه: میخوای بری دسشویی؟!
میگم: پَ ن پَ...میخوام ببینم با پای راستت از دسشویی میای بیرون یا پای چپت!!
اینا رو شنیدم.یه سریش هم برام ایمیل شده . یه سریش هم خودم ساختم :
صبح رفتم کنکور بدم .مراقب میگه تو هم اومدی کنکور بدی؟ پـَ نه پـَ اومدم اینجا برم دسشویی
برای طرح یه شکایت رفتم کلانتری طرف می گه از کسی شکایت دارین ؟
پـَ نــه پـَ
اومدم فرار مایکل اسکافیلد رو از فاکس ریور گزارش کنم
کارت سوخت ماشینو برداشتم دارم میرم بابام میگه میری بنزین بزنی؟؟؟ پـَ نــه پـَ میرم آب هویچ بریزم تو باکش نور چراغاش زیاد شه
تو آشپزخونه استکان و قندون از دستم افتاد شکست با صدای خفن.مامان اومده میگه چیزی شکوندی؟ پـَ نــه پـَ شیشه ی نازک تنهایی دلم بود منتها صداش رو گذاشتم رو اکو حال کنین
آنتی ویروسه بعد سه ساعت اسکن ویروس پیدا کرده پیغام داده:
آیا مطمئن هستید که می خواهید این ویروس را حذف کنید؟
پـَ نــه پـَ می خوام ازش نگهداری کنم بزرگ بشه، بشه عصای دستم نور چشام
ساعت 5-4 صبح زنگ زده..گوشی رو برداشتم به زور دارم جواب میدم..میگه خواب بودی؟؟پـَ نــه پـَ داشتم سر گلدسته ی مسجد محلمون اذان میگفتم صدام گرفته.
تو تلویزیون مجریه داره از یارو می پرسه با یاد کی می ری سر جلسه امتحان ؟ می گه با یاد و نام خدا. پـَ نــه پـَ می خوای بگه با یاد و نام دوست دخترم.
دارم می رم اماده می شم برم پارک چیتگر . بدمینتون و اینا هم از کیفم زده بیرون. می پرسه می خوای بری پارک تفریح؟ پـَ نــه پـَ دارم به عنوان نیروی کمکی برای گشت ارشاد می رم پارک.
گشت ارشاده جلو یه زنی رو می گیره. دوستم می پرسه بهش گیر دادن؟ پـَ نــه پـَ داره ازش می پرسه لباستو چند خریدی.
دوستم می پرسه این همه مامور اینجا وایساده واسه جلوگیری از اغتشاشه؟ پـَ نــه پـَ برای انس و الفت بیشتر با مردمه
دارم به ستاره ها نیگاه می کنم. می گه داری به اسمون و ستاره ها نیگاه می کنی؟ پـَ نــه پـَ منتظرم یه UFO ببینم بپرم گذارش بدم به بیست و سی
رفتم دفتر یه دکتری. منشیه می گه اومدید برای ویزیت؟ پـَ نــه پـَ اومدم خواستگاری شما
می پرسه اون ایکون یmozilla firefox که شبیه به روباهه به خاطر کلمه ی fox؟ پـَ نــه پـَ به خاطر اینکه حیوون مورد علاقه رییس mozilla روباه بوده.
دارم با c++ یه برنامه می نویسم . می پرسه چرا با c++ می نویسی؟ پـَ نــه پـَ می خوای با اسمبلی بنویسم.
یارو ماموریت کاری رفته از طرف شرکت برای تهیه ی گزارش از یه کنفرانس تو امریکا . می پرسه این یارو داره می ره امریکا برای گزارش کنفرانس دیگه؟ پـَ نــه پـَ داره می ره امریکا برای تهیه ی گزارش از کلوب های شبانش.
بعد دو ساعت که رو مبل نشستم،
بلند شدم دمپایی بپوشم، مامانم میگه: میخوای بری؟
پَ نه پَ...میخوام ببینم دمپاییم به پاهام میاد یا نه؟
===============================
بهش میگم مریض شدم دارم میمیرم!
میگه: واقعا؟
پَ نه پَ...حوصلم سر رفته بود، گفتم یه کم به قضیه جَو بدم!!!