بدترین انتخاب های جایزه اسکار

[NEO]

تا حالا شده از انتخاب فیلمی به عنوان برنده اسکار بهترین فیلم سال ناراحت بشین ؟
فیلم Hurt Locker همون فیلمیه که الان میخام دربارش بگم

این فیلم متاسفانه در کمال ناباوری اسکار بهترین فیلم سال 2010 و چندین جایزه دهن پر کن دیگه گرفت که اصلا لایقشون نبود

جوایز اسکار : نامزد 9 جایزه اسکار که برنده 6 تا شد

جوایز گلدن گلوب : نامزد 3 جایزه که هیچکدومش رو برنده نشد

جوایز بفتا : نامزد 8 جایزه که برنده 6 تاش شد

جالب اینه که کارگردان این فیلم همسر سابق جیمز کامرون بوده ! و کامرونی که با آواتار اومده تا مثل تایتانیک اسکار درو کنه نهایتا با 3 تا اسکار پرونده سال 2010 اش بسته شد

حال سوال من از شما :
اصلا به نظر شما این فیلم لایق این همه جایزه بوده یا نه ؟

هدف تاپیک : بررسی جوایز اهدا شده اسکار , بفتا و گلدن گلوب به فیلم های مختلف و بحث های مرتبط با موضوع

پ.ن : توضیحات مختصری که درباره فیلم دادم رو به حساب اینکه قبلا این فیلم رو دیدین میزارم و اگر درباره داستان فیلم و مضمونش هم لازم بود توضیحاتی میدم . پس خواهشا اگر فیلم رو ندیدن دربارش اظهار نظر نکنید

 

[vahidd]

پاسخ : بدترین و ناجوانمردانه ترین انتخاب های جایزه اسکا

جیمز کامرون خودش گفت همسرم منو شکست داد بس یعنی می ارزیده دیگه !

 

[NEO]

پاسخ : بدترین و ناجوانمردانه ترین انتخاب های جایزه اسکا

کاری به نظر جیمز کامرون نداریم . میخوایم از دید یه تماشاگر معمولی درباره فیلم اظهار نظر کنیم نه از دید معروف ترین کارگردان هالیوود
در ضمن خود کامرون هم در یک برنامه تلوزیونی از فیلمش برای گرفتن اسکار بهترین فیلم سال دفاع کرده بود

 

[NEO]

پاسخ : بدترین و ناجوانمردانه ترین انتخاب های جایزه اسکا

داستان فیلم :
سربازی در تیم خنثی سازی بمب کار میکنه و وظیفه داره در عراق ماموریت های مختلفی انجام بده .نکته جالبش اینه که این آدم برای هم قطارانش و حتی مردم عراق فداکاری میکنه و جون خودش رو به خطر میندازه حتی در قسمتی از فیلم وقتی بهش از طرف مافوق دستور داده میشه که عقب نشینی کنه و از خنثی کردن بمب منصرف بشه به عشقه نجات جون بی گناهان و کله خرابی خودش بیسمش رو از ماشین پرت میکنه بیرون و مشغول خنثی کردن بمب میشه . اوج اغراق در داستن فیلم همین فداکاری های بی پایه و اساس یه سرباز آمریکایی واسه مردم عراقه !
این فیلم هیچی نداره نه داستان نه موسیقی متن نه فیلمبرداری درست و حسابی نه جلوه های ویژه ........ هیچی

پ.ن : بابا خیلی بیحالین بیایین نظر بدین دیگه (

 

[minasamiei]

پاسخ : بدترین و ناجوانمردانه ترین انتخاب های جایزه اسکا

به نظر من در کل فیلمی نبود که من رو جذب کنه و بتونم نظر خاصی دربارش بدم...
شاید باز هم به دلایل سیاسی جایزه گرفت... البته اگه بگیم خالی از مفهوم عاطفی و انسانیست 1کم کم لطفی کردیم ! بین فیلم هایی که تاحالا درباره ی جنگ ساخته شده و مستند هم نیست میشه گفت این بهترین فیلمی بود که من دیدم ! اما این 1 چیزه و اسکار بردن 1چیز...
1چیز دیگه ! تا آخر که قرار نیست درباره ی این فیلم بحث کنیم؟! به نظر من میشه اسم تاپیک رو عوص کنید و از اول به آخر شروع کنیم فیلم هایی که اسکار بهترین فیلم رو گرفتند رو بررسی کنیم که هرکدوم تا چه حد شایسته ی دریافت این جایزه بودن! نه؟

ویرایش: البته چیزی که هست اینه که برای این کار باید کسی که نظر میده تمام فیلم های کاندید بهترین فیلم رو دیده باشه چون 1 چیز مقایسه ایه... فیلم های 1 سال ممکنه کلا خیلی قوی نباشند... حالا که فکرشو میکنم میبینم میشه بیایم فیلم هایی که اسکار بهترین فیلم رو گرفتند مثلا توی 10یا20 اسکار اخیر رو نقد کنیم اما این که بگیم آیا شایستگی داشته یا نه لازمَش اینه که همه ی فیلم های کاندید اون سال رو دیده باشیم

 

[arman aria]

پاسخ : بدترین و ناجوانمردانه ترین انتخاب های جایزه اسکا

خیلی مسخرس وقتی آواتار اونجوری فروش می کنه این فیلم اسکار بگیره حالا من سواد بررسی فنی فیلم ندارم ولی من حاضر نیستم همچین چیزی رو قبول کنم

 

[Kinder]

پاسخ : بدترین و ناجوانمردانه ترین انتخاب های جایزه اسکا

این فیلم هیچی نداره نه داستان نه موسیقی متن نه فیلمبرداری درست و حسابی نه جلوه های ویژه ........ هیچی

اول از همه یک سوال پیش میاد که « اصلاً شما این فیلم رو دیدی ؟ »
در صورتی هم که فیلم رو دیده باشید، مطمئناً هیچ اطلاعات سینمایی ندارید !

من امروز با توجه به اینکه مسئله ی نقد این فیلم پیش اومد، دوباره و با دقت بیشتر دیدمش !
این فیلم واقعاً زیباست، فقط اگر به نکته های ریز فیلم توجه بشه .

مهم ترین نکته ی موجود، این هست که سیر اصلی داستان فیلم، خودش یک نکته ی انحرافیه !
یعنی منظور فیلم از یک زاویه ی کلی به بیننده منتقل نمیشه !

این فیلم قصد داره تا زندگی سربازان آمریکایی در عراق رو به تصویر بکشه، و نقطه ضعف های هریک رو، با توجه به شرایطی که درونش قرار گرفتند بیان میکنه .

شخصیت اصلی فیلم، یعنی گروهبان « ویلیام جیمز »، یک گروهبان کله شق ولی باهوش هست که خنثی سازی بمب ها رو نه بخاطر عشق به مردم، بلکه به خاطر همون روحیه آمریکاییِ انجام مسئولیت خودش انجام میده؛
شخصیتی که قطعات بمب هایی رو که خنثی کرده، زیر تختش میذاره و از اون ها به عنوان « چیز هایی که تقریباً بخاطرشون مُردَم » یاد میکنه؛ و جالب اینجاست که حلقه ی ازدواجش هم در میان اون هاست !
کسی که با ظاهر سرسخت و کله شقش، وقتی پسری رو که در بدنش بمب جاسازی شده میبینه و فکر میکنه که اون همون پسر دی وی دی فروش ( بکهام ) که قبلاً باهاش آشنا شده هست، پیکر اون پسربچه رو از ساختمان بیرون میاره و منفجرش نمیکنه !
شخصی که وقتی در پادگان هست به همسرش زنگ میزنه اما قدرت صحبت با اون رو نداره، اما هنگامی که به خونه برمیگرده، با بهونه ی اینکه « اون ها به نیروی متخصص نیاز دارند »، همسر و پسر کوچکش رو ول میکنه و به عراق بازمیگرده !
گروهبان جیمز، شخصیتی هست که هیچوقت بیشتر از یک انتخاب نداشته !
ازدواج اون فقط به دلیلی حاملگی دوست دخترش بوده، خنثی سازی بمب و اینکه در میدون جنگ بمونه، دست اون نیست !
و این موضوع، وقتی که در فروشگاه در مقابل یک قفسه ی بزرگ از کُرنفِلِکسای صبحانه قرار میگیره و گیج میشه که کدوم رو انتخاب کنه، خیلی خوب اثبات میشه !
در واقع، وقتی هم که حق انتخاب داره، راحت ترین راه رو انتخاب میکنه تا مسئولیت خودش رو در عراق ادامه بده؛ دقیقاً همون کاری که در فروشگاه کرد و به سراغ نزدیک ترین بسته ی صبحانه رفت !

شخصیت گروهبان « سَنبُرن »، متفاوت از جیمز، شخصیتی هست که همه ی مردم رو به چشم دشمن و مثل هم میبینه .
کسی که وقتی مست هست و جیمز که باهاش کشتی میگرفت روی سینش نشسته، چاقوش رو در میاره و زیر گلوی خودی میگیره !
و البته نه اونقدر غیر قابل انعطاف؛ و زمانی که ماموریت به پایان میرسه، علاقه به داشتن بچه و بریدنش از جنگ رو ابراز میکنه !

صحنه ی مورد علاقه ی من، دقیقه ی 47 و 48 فیلم، یعنی جایی که جیمز برای برداشتن دستکش هاش به منطقه ی آزمایش بمب میره و سنبرن و اِلدریج در مورد منفجر کردن بمب حرف میزنن؛ که دقیقاً همون ذهنیت کثیف و خودخواهانه ی برخی از سربازهاست .

از نظر فنی، فیلم نامه، تدوین، میکس صدا، صداگذاری و فیلمبرداری فیلم واقعاً عالی بود .
گرچه اسکار بهترین فیلم برداری به آواتار رسید، اما فیلمبرداری، به طوریکه انگار توسط یک دوربین دستی گرفته میشه، با توجه به محیط فیلم، در حد خیلی خوبی بود !

من متوجه نمیشم، آواتار چه برتری ای نسبت به این فیلم داشت ؟

 

[vahidd]

پاسخ : بدترین و ناجوانمردانه ترین انتخاب های جایزه اسکا

اقا من فضولی نمیکنم چون اطلاعات زیادی ندارم ولی اواتار داستانش خیلی ساده و مسخره بود
به خصوص اونجا که میره قبیله هارو هماهنگ میکنه و ...
یعنی یه قهرمان معشوقه بازی جنگ .
من شخصا داستان اپ رو ترجیه میدم !

 

[NEO]

پاسخ : بدترین و ناجوانمردانه ترین انتخاب های جایزه اسکا

اول از همه یک سوال پیش میاد که « اصلاً شما این فیلم رو دیدی ؟ »
در صورتی هم که فیلم رو دیده باشید، مطمئناً هیچ اطلاعات سینمایی ندارید !

یک سوال دیگه هم پیش میاد که آیا شما پست اول رو خونیدی یا خواستید همینجوری یه حرفی زده باشین ؟

پ.ن : توضیحات مختصری که درباره فیلم دادم رو به حساب اینکه قبلا این فیلم رو دیدین میزارم و اگر درباره داستان فیلم و مضمونش هم لازم بود توضیحاتی میدم . پس خواهشا اگر فیلم رو ندیدن دربارش اظهار نظر نکنید

کسی که فیلم رو ندیده نمیاد دربارش تاپیک بزنه !!!

واقعا وقتی میبینم از یه فیلم بیخودی تعریف و تمجید میشه حالم گرفته میشه

این فیلم به هیچ وجه قصدش به تصویر کشیدن زندگی سربازای آمریکایی تو عراق نیست . تو این فیلم جیمز طوری رفتار میکنه که انگار اومده 13 بدر و عراق رو مثل کف دستش میشناسه و اونقدر با خونسردی میره بالای سر بمب که انگار همون لحظه بهش وحی شده که چکار باید بکنه !!!

فیلم JarHead که به زیبایی بلایی رو که سر سربازای آمریکایی تو عراق میاد رو نشون میده

در طول فیلم هیچ اثری از موسیقی متن نیست و کاملا فیلم در سکوت مطلق فرو میره و در صحنه های برخورد با بمب دقیقا آهنگی رو که به تقلید از Mission Impossible 3 ساخته شده در فیلم پخش میشه . که واقعا واسه من تقلید تا این اندازه عجیب بود

جیمز کلا زیر تختش یه سبد داره که کل وسایلش رو ریخته توش از عکس پسرش گرفته تا حلقه ازدواجش و چاشنی بمب و نه خود بمب !!! چاشنی بمب هیچ خطری نداره که زیر تختش نگهش داره و تقابل این دو وسیله (چاشنی و حلقه) اصلا چیز خارق العاده نیست که اینجوری ازش برداشت کردی چون جیمز کلا زیر تختش یه سبده

در رابطه با بکهام اصلا نیازی به منفجر کردن بدنش نبود چون بمب ها رو از تو شکمش در میاره ودیگه نیازی نیست اونو قطعه قطعه کنه !!!

شخصی که وقتی در پادگان هست به همسرش زنگ میزنه اما قدرت صحبت با اون رو نداره

این صحنه ای که گفتی اینقدر کلیشه ای و تکراری شده که نه تنها تو فیلم های عادی بلکه تو همین فیلم های جنگی هم به کرات ازش استفاده شده نمونش : Black Hawk Down

گروهبان جیمز، شخصیتی هست که هیچوقت بیشتر از یک انتخاب نداشته !
ازدواج اون فقط به دلیلی حاملگی دوست دخترش بوده، خنثی سازی بمب و اینکه در میدون جنگ بمونه، دست اون نیست !
و این موضوع، وقتی که در فروشگاه در مقابل یک قفسه ی بزرگ از کُرنفِلِکسای صبحانه قرار میگیره و گیج میشه که کدوم رو انتخاب کنه، خیلی خوب اثبات میشه !
در واقع، وقتی هم که حق انتخاب داره، راحت ترین راه رو انتخاب میکنه تا مسئولیت خودش رو در عراق ادامه بده؛ دقیقاً همون کاری که در فروشگاه کرد و به سراغ نزدیک ترین بسته ی صبحانه رفت !

رو چه حساب میگی جیمز هیچ وقت بیشتر از یه انتخاب نداشته ؟
جیمز همیشه به عشق خنثی کردن بمب میره جلو و حتی نیمه دوم فیلم وقتی شبه و یه تانکر منفجر شده پیشنهاد میده برن تو کوچه پس کوچه ها دنبال عاملین بمب گذاری و با این دلیل که "اونا الان نشستن و دارن از دور ما رو میبینن و به ریش ما میخندن" (اوج حس انجام وظیفه) سنبرن و الدریج رو راضی به رفتن تو کوچه ها میکنه !
تمام طول فیلم جیمزه که انتخاب میکنه گروه چکار کنه

از نظر فنی، فیلم نامه، تدوین، میکس صدا، صداگذاری و فیلمبرداری فیلم واقعاً عالی بود
گرچه اسکار بهترین فیلم برداری به آواتار رسید، اما فیلمبرداری، به طوریکه انگار توسط یک دوربین دستی گرفته میشه، با توجه به محیط فیلم، در حد خیلی خوبی بود !
من متوجه نمیشم، آواتار چه برتری ای نسبت به این فیلم داشت ؟

بله این فیلم اونقدر عالی بود که میتونم تاثیرش رو روی شما تو پست قبلی ببینم . مخصوصا قسمت میکس صدا و موسیقی و ایضا داستان که حقیقتا بی نظیر ظاهر شد !
الان کل مشکل من اینه که شما متن رو درست نمیخونی و فک میکنی من دارم این فیلم رو با آواتار مقایشه میکنم ! من فقط یه جمله درباره کارگردان فیلم و ارتباطش با جیمز کامرون گفتم همین و اصلا این دوتا رو با هم مقایسه نکردم . اصلا این دوتا فیلم دو ژانر مختلفن و قابل مقایسه با هم نیستن

پ.ن : این تاپیک فقط برای بحث در مورد یک فیلم نیست و اگر این بحث به نتیجه رسید(که بعید میدونم) در مورد فیلم های دیگه هم صحبت خواهد شد

 

[Kinder]

پاسخ : بدترین و ناجوانمردانه ترین انتخاب های جایزه اسکا

این فیلم به هیچ وجه قصدش به تصویر کشیدن زندگی سربازای آمریکایی تو عراق نیست . تو این فیلم جیمز طوری رفتار میکنه که انگار اومده 13 بدر و عراق رو مثل کف دستش میشناسه و اونقدر با خونسردی میره بالای سر بمب که انگار همون لحظه بهش وحی شده که چکار باید بکنه !!!

برای کسی که 873 تا بمب خنثی کرده، باید هم مثل 13 بدر باشه !
اون قسمت « عراق رو مثل کف دستش میشناسه » چه ربطی داشت ؟!!

در طول فیلم هیچ اثری از موسیقی متن نیست و کاملا فیلم در سکوت مطلق فرو میره و در صحنه های برخورد با بمب دقیقا آهنگی رو که به تقلید از Mission Impossible 3 ساخته شده در فیلم پخش میشه . که واقعا واسه من تقلید تا این اندازه عجیب بود

این که در صحنه های اکشن همسان، یک آهنگ آشنا محیط رو جذاب تر میکنه، یک چیز ثابت شدست ! حداقل برای من !
و در این مورد که موسیقی متنی به کار نرفته، خودش یک نوع خلاقیته !

جیمز کلا زیر تختش یه سبد داره که کل وسایلش رو ریخته توش از عکس پسرش گرفته تا حلقه ازدواجش و چاشنی بمب و نه خود بمب !!! چاشنی بمب هیچ خطری نداره که زیر تختش نگهش داره و تقابل این دو وسیله (چاشنی و حلقه) اصلا چیز خارق العاده نیست که اینجوری ازش برداشت کردی چون جیمز کلا زیر تختش یه سبده

شما که فکر نکردی منظور من بمب ساعت دار و فعاله ؟
منظور تقابل بین این دو وسیله نیست؛ منظور شباهتشونه !
درست همونطور که جیمز توضیح میداد : « این ها چیزایی هستن که تقریباً بخاطرشون مُردم ! »
و وقتی سنبرن حلقه ی ازدواج رو بیرون آورد، جیمز گفت : « همونطور که گفتم، چیزایی که تقریباً بخاطرشون مُردم ! »

در رابطه با بکهام اصلا نیازی به منفجر کردن بدنش نبود چون بمب ها رو از تو شکمش در میاره ودیگه نیازی نیست اونو قطعه قطعه کنه !!!

برادر بشین فیلم رو ببین !
وقتی اون محل رو با بمب های داخلش پیدا کردن، قرار بر این شد که بعضی بمب ها رو خارج نکنند و اونجا رو منفجر کنن !
بعد که اون پسره ی شبیه بکهام رو دید ( نمیدونم خودش بود یا نه ! آخه آخرای فیلم اومد باز بهش دی وی دی بفروشه ! )، از این کار منصرف شد !

این صحنه ای که گفتی اینقدر کلیشه ای و تکراری شده که نه تنها تو فیلم های عادی بلکه تو همین فیلم های جنگی هم به کرات ازش استفاده شده نمونش : Black Hawk Down

من این فیلم رو ندیدم ! اما این صحنه برام تازگی داشت ! :)

رو چه حساب میگی جیمز هیچ وقت بیشتر از یه انتخاب نداشته ؟
جیمز همیشه به عشق خنثی کردن بمب میره جلو و حتی نیمه دوم فیلم وقتی شبه و یه تانکر منفجر شده پیشنهاد میده برن تو کوچه پس کوچه ها دنبال عاملین بمب گذاری و با این دلیل که "اونا الان نشستن و دارن از دور ما رو میبینن و به ریش ما میخندن" (اوج حس انجام وظیفه) سنبرن و الدریج رو راضی به رفتن تو کوچه ها میکنه !
تمام طول فیلم جیمزه که انتخاب میکنه گروه چکار کنه

جیمز یک انتخاب بیشتر نداره، و اون احساسشه !
شما هم اگر چنین آتش سوزی و کشتاری رو ببینی مطمئناً با حس انتقام به دنبال عواملش میری !

بله این فیلم اونقدر عالی بود که میتونم تاثیرش رو روی شما تو پست قبلی ببینم . مخصوصا قسمت میکس صدا و موسیقی و ایضا داستان که حقیقتا بی نظیر ظاهر شد !

شما اصلاً میدونی میکس صدا (Sound Mixing) و صداگذاری (تدوین صدا / Sound Editing ) چیه ؟
فقط محض اطلاع، هیچ ارتباطی به موسیقی متن فیلم نداره !
صداگذاری، یا همون (Sound Editing)، درواقع به وجود آوردن هرصدایی هست که در فیلم مشاهده میکنید.
از صدای شکستن یک شیشه تا انفجار بمب !
و میکس صدا (Sound Mixing)، همونطور که از اشمش مشخصه، جایگزینی صدا های ضبط شده، افکت گذاری و ... هست .

از این نظر، برندگان اسکار همیشه شایسته بودند !

الان کل مشکل من اینه که شما متن رو درست نمیخونی و فک میکنی من دارم این فیلم رو با آواتار مقایشه میکنم ! من فقط یه جمله درباره کارگردان فیلم و ارتباطش با جیمز کامرون گفتم همین و اصلا این دوتا رو با هم مقایسه نکردم . اصلا این دوتا فیلم دو ژانر مختلفن و قابل مقایسه با هم نیستن

من یا هرکس دیگه ای که این خط رو ببینه چنین برداشتی داره که شما داری فیلم رو مقایسه میکنی :

و کامرونی که با آواتار اومده تا مثل تایتانیک اسکار درو کنه نهایتا با 3 تا اسکار پرونده سال 2010 اش بسته شد

ببینید، در کل، از دیدگاه یک تماشاگر عادی، آواتار شایستگی بیشتری برای اسکار داشت !
چون تاکنون هیچوقت همچنین عظمت گرافیکی ای مشاهده نشده بود !
همونطور که در وبسایت IMDB، فیلم Avatar امتیاز 8.2 اما فیلم The Hurt Locker امتیاز 7.8 از مردم عادی که فیلم ها رو تماشا کردند گرفته !
همچنین، جوایز « بهترین کارگردانی » و « بهترین فیلم سال » ِ گلدن گلوب (GoldenGlobe) که توسط کم تر از 80 خبرنگار عادی تعیین میشه به آواتار رسید !
اما از دیدگاه بیش از 1000 منتقد حرفه ای که برای تعیین نامزد ها و برندگان جوایز اسکار رأی میدن، فیلم The Hurt Locker شایستگی بیشتری داره !

همینطور در مقایسه ی این دو فیلم، فیلمنامه ی فوق العاده ضعیف آواتار، و همون موضوع کلیشه ای که غریبه ای وارد قبیله ای میشه و عاشق یکی از افراد اون قبیله، یکی از عوامل مهم شکست این فیلم در اسکار بود !

 

[NEO]

پاسخ : بدترین و ناجوانمردانه ترین انتخاب های جایزه اسکا

برای کسی که 873 تا بمب خنثی کرده، باید هم مثل 13 بدر باشه !
اون قسمت « عراق رو مثل کف دستش میشناسه » چه ربطی داشت ؟!!

منظور خونسردی بیش از اندازه و شیوه پیدا کردن بمب ها توسط اون بود

ین که در صحنه های اکشن همسان، یک آهنگ آشنا محیط رو جذاب تر میکنه، یک چیز ثابت شدست ! حداقل برای من !
و در این مورد که موسیقی متنی به کار نرفته، خودش یک نوع خلاقیته !

آها ... پس وقتی چیزی به نام موسیقی متن تو این فیلم نیست نمیشه گفت خلاقیت به خرج داده در ضمن تقلید (کپی پیست بهتره) از آهنگ فیلم دیگه خلاقیت نیست اسمش

شما که فکر نکردی منظور من بمب ساعت دار و فعاله ؟
منظور تقابل بین این دو وسیله نیست؛ منظور شباهتشونه !
درست همونطور که جیمز توضیح میداد : « این ها چیزایی هستن که تقریباً بخاطرشون مُردم ! »
و وقتی سنبرن حلقه ی ازدواج رو بیرون آورد، جیمز گفت : « همونطور که گفتم، چیزایی که تقریباً بخاطرشون مُردم ! »

دیگه داری خیلی بزرگش میکنی به نظر من

برادر بشین فیلم رو ببین !
وقتی اون محل رو با بمب های داخلش پیدا کردن، قرار بر این شد که بعضی بمب ها رو خارج نکنند و اونجا رو منفجر کنن !
بعد که اون پسره ی شبیه بکهام رو دید ( نمیدونم خودش بود یا نه ! آخه آخرای فیلم اومد باز بهش دی وی دی بفروشه ! )، از این کار منصرف شد !

من موقعی ای فیلم رو دیدم که شما هنوز اسمش به گوشت نخورده بود !
مگه جیمز به الدریج نگفت تا میتونی از ساختمون بمب خارج کن ؟
اون پسره هم خود بکهام بود چون اونی که آخر فیلم دیدی یکی شبیه اون بود

من این فیلم رو ندیدم ! اما این صحنه برام تازگی داشت !

حتی اگه این فیلم رو ندیده باشی هم باید این صحنه واست کلیشه ای باشه چون سال هاست که تو فیلم های مختلف (چه ایرانی و چه خارجی) داره تکرار میشه

جیمز یک انتخاب بیشتر نداره، و اون احساسشه !
شما هم اگر چنین آتش سوزی و کشتاری رو ببینی مطمئناً با حس انتقام به دنبال عواملش میری !

به هیچ وجه از روی اسحاس انتخاب نمیکنه
احساسش میگه باید خودش تنها یا با بقیه هرچی شورشی تو عراق هست رو بکشه ولی هیچ وقت نمیاد بگه بجای انجام ماموریت بریم آدم بکشیم . همیشه از روی عقلش تصمیم میگیره و پیشنهاد میده گروه چکار کنه . نمونش صحنه دیدن جسد بکهام. البته به جز اون صحنه که میرن توی کوچه ها

شما اصلاً میدونی میکس صدا (Sound Mixing) و صداگذاری (تدوین صدا / Sound Editing ) چیه ؟
فقط محض اطلاع، هیچ ارتباطی به موسیقی متن فیلم نداره !
صداگذاری، یا همون (Sound Editing)، درواقع به وجود آوردن هرصدایی هست که در فیلم مشاهده میکنید.
از صدای شکستن یک شیشه تا انفجار بمب !
و میکس صدا (Sound Mixing)، همونطور که از اشمش مشخصه، جایگزینی صدا های ضبط شده، افکت گذاری و ... هست .

از این نظر، برندگان اسکار همیشه شایسته بودند !

نه منتظر بودم بیای واسم توضیح بدی ! چقدرم که عالی توضیح دادی این دوتا رو
منم نگفتم که میکس صدا به موسیقی متن نیاز داره ! و این دو به هم وابسته ان

من یا هرکس دیگه ای که این خط رو ببینه چنین برداشتی داره که شما داری فیلم رو مقایسه میکنی :

منظور سطح انتظارات از این دو فیلم بود نه مقایسه !!!
یکی قصد داشت تا هرچی اسکار هست رو جمع کنه یکی دیگه هم که اصلا فکرش رو نمیکرد اینطور مورد توجه قرار بگیره اسکار درو کرد

همینطور در مقایسه ی این دو فیلم، فیلمنامه ی فوق العاده ضعیف آواتار، و همون موضوع کلیشه ای که غریبه ای وارد قبیله ای میشه و عاشق یکی از افراد اون قبیله، یکی از عوامل مهم شکست این فیلم در اسکار بود !

فیلم نامه Hurt Lucker از آواتار به شدت ضعیف تر بود چون در واقع آواتار یه پیامی رو هم منتقل میکرد و اون از بین نبردن محیط زیست بخاطر طمع آدمی بود ولی Hurt Lucker هیچ پیامی نداشت

 

[Kinder]

پاسخ : بدترین و ناجوانمردانه ترین انتخاب های جایزه اسکا

منظور خونسردی بیش از اندازه و شیوه پیدا کردن بمب ها توسط اون بود

فکر میکنم وظیفه ی یک سرباز، اون هم از نوع خنثی کننده بمب، این هست که وقتی بمبی رو خنثی میکنه خونسرد باشه !

آها ... پس وقتی چیزی به نام موسیقی متن تو این فیلم نیست نمیشه گفت خلاقیت به خرج داده در ضمن تقلید (کپی پیست بهتره) از آهنگ فیلم دیگه خلاقیت نیست اسمش

من متوجه نمیشم؛ موسیقی متن این فیلم کاندید اسکار شد ! اون وقت شما میگی اصلاً موسیقی متن نداشت ؟

من موقعی ای فیلم رو دیدم که شما هنوز اسمش به گوشت نخورده بود !
مگه جیمز به الدریج نگفت تا میتونی از ساختمون بمب خارج کن ؟
اون پسره هم خود بکهام بود چون اونی که آخر فیلم دیدی یکی شبیه اون بود

خط اول رو نادیده میگیرم !
بله، دقیقاً همین رو گفت؛ اما چند ثانیه بعد از اون به الدریج گفت :
« بیاین هرچقدر میتونیم این وسایل رو با خودمون ببریم و بعد اینجا رو منفجر کنیم ! »
و بعد از اون پشیمون شد و از اینکار خودداری کرد !
( احتمالاً چون خیلی وقت پیش این فیلم رو دیدی فراموش کردی، من از اولین باری که این فیلم رو دیدم حتی موضوع اصلیشم یادم نیست ! )

به هیچ وجه از روی اسحاس انتخاب نمیکنه
احساسش میگه باید خودش تنها یا با بقیه هرچی شورشی تو عراق هست رو بکشه ولی هیچ وقت نمیاد بگه بجای انجام ماموریت بریم آدم بکشیم . همیشه از روی عقلش تصمیم میگیره و پیشنهاد میده گروه چکار کنه . نمونش صحنه دیدن جسد بکهام. البته به جز اون صحنه که میرن توی کوچه ها

از نظر من از روی احساس بود ! و اون قسمتی هم که به خونه ی پروفسور نوید رفت، این مسئله کاملاً مشخص بود !

نه منتظر بودم بیای واسم توضیح بدی ! چقدرم که عالی توضیح دادی این دوتا رو
منم نگفتم که میکس صدا به موسیقی متن نیاز داره ! و این دو به هم وابسته ان
منظور سطح انتظارات از این دو فیلم بود نه مقایسه !!!
یکی قصد داشت تا هرچی اسکار هست رو جمع کنه یکی دیگه هم که اصلا فکرش رو نمیکرد اینطور مورد توجه قرار بگیره اسکار درو کرد

من به ساده ترین روش ممکن توضیح دادم ! :)
فکر میکنم صداگذاری و میکس صدا حداقل چیزی بود که Hurt Locker میتونست از اسکار انتظار داشته باشه !
خط آخرت با توجه به کدوم منبع و مدرک بود ؟ شما که از سطح انتظارات فیلم ها باخبر نبودی ! بودی ؟
در هر صورت، دو فیلم The Hurt Locker و Up in the Air حریفان سرسخت Avatar، چه در گلدن گلوب و چه در اسکار بودند .
و انتظار پیروزی هر یک از این 3 فیلم، تا قبل از اهدای جوایز وجود داشت !

فیلم نامه Hurt Lucker از آواتار به شدت ضعیف تر بود چون در واقع آواتار یه پیامی رو هم منتقل میکرد و اون از بین نبردن محیط زیست بخاطر طمع آدمی بود ولی Hurt Lucker هیچ پیامی نداشت

شما برای من اولین کسی هستی که از فیلمنامه ی وحشتناک آواتار در برابر فیلمنامه ی اسکاری Hurt Locker دفاع میکنه !!!

در هر صورت، این بحث به جایی نمیرسه و ادامه ی اون بی فایدست !

 

[NEO]

پاسخ : بدترین و ناجوانمردانه ترین انتخاب های جایزه اسکا

فکر میکنم وظیفه ی یک سرباز، اون هم از نوع خنثی کننده بمب، این هست که وقتی بمبی رو خنثی میکنه خونسرد باشه !

موقع خنثی کردن قطعا ولی موقع گشت و گذار توی شهر و درگیری و هر کار دیگه ای خونسردیش بیش از اندازه نا معمول بود درست برعکس مابقی هم تیمی هاش

من متوجه نمیشم؛ موسیقی متن این فیلم کاندید اسکار شد ! اون وقت شما میگی اصلاً موسیقی متن نداشت ؟

بله هیچ چیزی به نام موسیقی متن نداشت
مشکل منم همین جایزه هایی که دریافت کرده

بله، دقیقاً همین رو گفت؛ اما چند ثانیه بعد از اون به الدریج گفت :
« بیاین هرچقدر میتونیم این وسایل رو با خودمون ببریم و بعد اینجا رو منفجر کنیم ! »
و بعد از اون پشیمون شد و از اینکار خودداری کرد !
( احتمالاً چون خیلی وقت پیش این فیلم رو دیدی فراموش کردی، من از اولین باری که این فیلم رو دیدم حتی موضوع اصلیشم یادم نیست ! )

بفرما خودتم داری میگی موضوع اصلیش یادت نیست ! پس چطور اینطور مطمئن دربارش اظهار نظر میکنی ؟
واقعیت اینه که تقصیر شما نیست چون این فیلم چیزی به نام موضوع اصلی نداره !!! این فیلم اصلا داستان نداره
شما از این فیلم چه درسی رو گرفتی ؟ این فیلم چه پیامی رو بهت منتقل کرد ؟ در کل میخاست چی بگه ؟

فکر میکنم صداگذاری و میکس صدا حداقل چیزی بود که Hurt Locker میتونست از اسکار انتظار داشته باشه !
خط آخرت با توجه به کدوم منبع و مدرک بود ؟ شما که از سطح انتظارات فیلم ها باخبر نبودی ! بودی ؟
در هر صورت، دو فیلم The Hurt Locker و Up in the Air حریفان سرسخت Avatar، چه در گلدن گلوب و چه در اسکار بودند .
و انتظار پیروزی هر یک از این 3 فیلم، تا قبل از اهدای جوایز وجود داشت !

نیازی به مدرک نیست تا سطح انتظرات دو فیلم مشخص بشه
فقط کافیه هزینه و مدت زمان فیلم برداری سابقه کارگردانان فیلم و عوامل دیگه رو با هم مقایسه کنی تا سطح انتظرات خود به خود معلوم بشه

شما برای من اولین کسی هستی که از فیلمنامه ی وحشتناک آواتار در برابر فیلمنامه ی اسکاری Hurt Locker دفاع میکنه !!!

مشکلی نیست شما بگو Hurt Locker چه پیامی واسه بیننده داشت
در ضمن من از فیلم نامه آواتر دفاع نمکنم . من دارم پیامی که دو فیلم منتقل میکنه رو بررسی میکنم

در هر صورت، این بحث به جایی نمیرسه و ادامه ی اون بی فایدست !

بله چون من هرچی دلیل میارم شما باز حرف خودت رو میزنی

 

[ریـحـانـه]

پاسخ : بدترین و ناجوانمردانه ترین انتخاب های جایزه اسکا

تو اسکار ۸۵ فیلمی بود که راجع بهش این نظر رو داشته باشین؟

× آپ.

 

[Arghavan S]

پاسخ : بدترین و ناجوانمردانه ترین انتخاب های جایزه اسکا

آرگو لازم به ذکره؟
فیلمبرداری خاصی داشت؟ فیلمنامه‌ش؟ بازی‌هاشون خیلی متفاوت بود؟...
نهایتا می‌تونست یه فیلم مستندطور ِ «خوب» باشه؛ نه بیشتر.

 

[NEO]

پاسخ : بدترین و ناجوانمردانه ترین انتخاب های جایزه اسکا

یک سری فیلم ها هستن که با جایزه هایی مثل بهترین فیلم سال حقیقتا جاودانه میشن و در آینده اگر کسی بخواد مثالی از یک فیلم موفق بزنه اونها رو نام میبره مثل : ، جایی برای پیرمردها نیست (2007)، مردگان (2006)، تصادف (2005)، گلادیاتور (2000) و ... ولی فیلم های از قبیل آرگو و مهلکه به عنوان نمونه های فیلم های ضعیفی که همیچین جوایزی گرفتن خیلی زود فراموش میشن.
سنت شکنی مراسم اسکار هم در نوع خودش امسال واقعا جالب بود !
برای اولین بار در طول تاریخ جایزه بهترین فیلم سال توسط کسی اهدا و معرفی میشه که هیچ ربطی به دنیای سینما نداره و میشه گفت نمایشی، نمایشی تر از این توی تاریخ این مراسم سابقه نداره .

 

[August McJoseph]

پاسخ : بدترین و ناجوانمردانه ترین انتخاب های جایزه اسکا

آرگو لازم به ذکره؟
فیلمبرداری خاصی داشت؟ فیلمنامه‌ش؟ بازی‌هاشون خیلی متفاوت بود؟...
نهایتا می‌تونست یه فیلم مستندطور ِ «خوب» باشه؛ نه بیشتر.

اسکار که یه جشنواره ی هنری نیست، اسکار یه جشواره ی اقتصادی هنریه بیشتر، اصولا هم مال آمریکا و ایناس و متعلق به هالییود، و اینکه اصل اینه که فیلمی که فروش نکنه اصلا به اسکار راه پیدا نمیکنه، نقش مهمی که داره ورود به اسکار ضمن حالا خوب بودنش فروششه، اینکه کدوم میفروشه و چی رو گیشه تاثیر داره، اسکار امسال رو ندیدم اما سال پیش رو که میدیم بیلی کریستال حرفی با همین مضمون میزد که قشنگ میشد این رو حس کرد.

"ما اینجا در سالن بخش 11 هستیم[nb]که اینجا به برشکستی شرکت کداک که تابلوش بالای سالن اسکار بوده اشاره میکنه[/nb] ، که یک سنت هالیوودی رو جشن بگیریم که نه تنها خاطراتی ماندگار ایجاد میکنه بلکه نفرتی همیشگی پدید میاره؛ ما بخشی از صنعتی بزرگ هستیم صنعتی بزرگ. فیلم ها قادرند مارو سرگرم کنند ، هروقت که بخوایم از زندگی روزمره دور بشیم ..."

در کل در اسکار توجه به بخش صنعتی و اقتصادی بسیار پررنگ هستش، اگه هنری میخواین فک میکنم بفتا بهتر باشه

من در کل جایز نمیبینم که بخوایم عبارت "ناجوانمردانه ترین" رو روی تاپیک بذاریم، مگه زورخونس؟! سینما صنعتی که این چیزا حالیش نمیشه، مگه طلب بابامونو ازش میخوایم؟!

​

اما برگردیم به آرگو، با فرض اینکه ما داریم سر جایزه دادن توی اسکار صحبت میکنیم بنظرم اصلا جای تعجب نداشت،
فیلم های سیاسی همیشه خوب فروش میکنند، بودجه ی مصرفی این فیلم هم در مقابل دیگر فیلمای هالیوودی خیلی بالا نبوده حتی پایین بوده.
خودتون بذارید جای شهروند آمریکایی، بنظرم اینطوری فیلم فوق العاده بود، یک اتفاق خطر ناک در یک کشور بیگانه، به خطر افتادن جون هموطنان و عملیات غرور انگیز نجات که روحیه افتخار ملی به غلیان میاره، از یه فیلم شهروند آمریکایی چی میخواد دیگه؟!
حالا وضعیت جهان و پیشفرض های ذهن این شهروند رو بررسی کنید کاملا معلومه که باید موفق میشد، به سفارتش توی یک کشور دیگه حمله شده؛ کشوری که چپ میره راست میره کسورشو فوش و نفرین میکنه، کشوری که به هرحال مال خودش میدونه و روحیه ی ملی-آمریکایی داره، ته هر فعالیت مذهبیشون یک گزیزیم به آمریکا میزنن که قبول حق واقع بشه ، پرچمش رو آتیش میزنن و ... . بعد چند وقت پیش یک تسخیر دیگه توی کشور مسلمان دیگه اتفاق میفته اونم به وحشی ترین شکل و سفیر حتی مسلمونش کشته میشه و ... حالا این کشور بنیان گذار تسخیر سفارت توی ذهن شهروند محسوب میشه و کلا شرق رو به یه چش میبینن[nb]چیزی شبیه خودمون نسبت به غرب[/nb]. یه حرکت ضد سیاسی که هرسالم سالگردش جشن گرفته میشه و..
حالا یه فیلم میاد اینرو به نمایش میذاره اینطور؛ مستندم نیست که بخواد صرفا واقعیت بگه که بش بگه وای چرا ایرانیارو خوشگل نشون نمیده، و یک تصویر سینمایی است از دل آمریکا برای آمریکا ساخته شده. یک وضعیت خطرناک سیاسی ملی و یک موفقیت ملی که حس غرور آمریکایی رو تحسین میکنه و همین باعث میشه این فیلم خوب بفروشه یعنی همونی که صنعت بزرگ سینما میخواد
بنظرم این فیلم خیلی قشنگ بود و شایستگی هایی داشت که از مستند خوب خارجش میکنه، همین قضایایی که بالا بهش اشاره کردم و اینکه خود فیلم واقعا خوب از احساسات کمک گرفته بوده؛ اینکه خانواده داشتن هر لحظه ممکن بود لو برن بچه هاشون کشورشون حالت غربت و ناآشنایی .. ، و البته حس معلق بودن تو کل فیلم برای لحظات حساس خیلی عالی بود و همیشه توی لبه ی تیغ داستان رو پیش میبرد؛ اینکه تلفن زنگ میزنه داره قطع میکنه تا و در آخرین لحظه اون تلفن رو برمیداره و اینجا قلب تماشا گر اومده تو دهنش، اینکه میرن پاسپورتا چک بشه و نگهشون میدارن و کم مونده بهشون شک کنن، اینکه رییس جمهور دستور داده بلیطا کنسل بشن و حتی بلیطا بار اول تایید نمیشن و یه لحظه بعد تایید میشه و .. همه و همه خیلی لحظات حساس و استرس آوری بودند که واقعا خوب در اومده بود طوری که آخر فیلم که توی هواپیما میگه از ایران دور شدیم میتونیم نوشیدنی الکلی سرو کنیم واقعا شور عجیبی رو توی تماشا گر از راحتی و خوشحالی و تموم شدن همه چی تزریق میکنه.[nb]اینجا دیگه خودم میخواستم بپرم بالا[/nb]

این فیلم تونسته بود توی فیلمش یه قهرمان آمریکایی برای مردم بسازه و جالب ترین بخشش اینه که بتمن یا مردعنکبوتی یا ... نیست، یک قهرمان واقعی و چیزی که اتفاق افتاده، خودتون بذارید جای شهروند که وقتی فیلم تموم میشه و فیلم های واقعی تاریخی میبینه و میگه که به اینا نشان شجاعت دادن چه حسی بعد اون غرور شگفت انگیز موفقیت براش بوجود میان
من فک نمیکنم چیزی برای اسکار گرفتن کم نداشته باشه، [nb]گرچه اگه به من بود آمور رو بیشتر دوس داشتم،اما من آمریکایی نیستم[/nb]

 

[جنا]

پاسخ : بدترین انتخاب های جایزه اسکار

همون‌طوری که نوید اشاره‌کرد، اسکار جشنواره‌ی هنری نیست اصلا. و خب درک نمی‌کنم که چرا می‌گید آرگو نباید اسکار می‌گرفت. به‌عنوان یه فیلمِ مستند!

اکثر فیلم ـایی که اسکار می‌گیرن حالت مستندطور دارن. مثلا همین A Beautiful Mind. بازیگر ـای شاخ و حرفه‌ای و بهمانی داشت، ولی فیلم‌نامه‌ی بی‌خود؛ ایده‌ی کاملا غیرِ خاص (!) [بیوگرافی جان نش بود دیگه. حتی بیوگرافی خیلی خوبی هم نبود. هیچ چیزی نداشت که «خاص‌»ش کنه.] گندزده بود به‌ش. واقعا لایق چاهارتا اسکار بود؟ نـــه! آرگو هم مثل اون. :]

 

[ali_de457]

پاسخ : بدترین انتخاب های جایزه اسکار

دقيقا وقتي عنوان تاپيك رو خوندم ياد همين فيلم افتادم
كلا از اين قبيل فيلم ها با داستان مشابه خيلي ساخته شده كه به عقيده ي من بعضا حتي بهتر از اين فيلم بوده
همون موقع بحث بر اين بود كه به دلايل سياسي اسكار گرفته

 

[NEO]

پاسخ : بدترین انتخاب های جایزه اسکار

همون‌طوری که نوید اشاره‌کرد، اسکار جشنواره‌ی هنری نیست اصلا. و خب درک نمی‌کنم که چرا می‌گید آرگو نباید اسکار می‌گرفت. به‌عنوان یه فیلمِ مستند!

اکثر فیلم ـایی که اسکار می‌گیرن حالت مستندطور دارن. مثلا همین A Beautiful Mind. بازیگر ـای شاخ و حرفه‌ای و بهمانی داشت، ولی فیلم‌نامه‌ی بی‌خود؛ ایده‌ی کاملا غیرِ خاص (!) [بیوگرافی جان نش بود دیگه. حتی بیوگرافی خیلی خوبی هم نبود. هیچ چیزی نداشت که «خاص‌»ش کنه.] گندزده بود به‌ش. واقعا لایق چاهارتا اسکار بود؟ نـــه! آرگو هم مثل اون. :]

دقیقا بر طبق چه استدلالی میفرمایید که اسکار جشنواره هنری نیست؟
سینما رو به عنوان هنر هفتم میشناسند و به تبع اون جشنواره های سینمایی هم باید رنگ و بویی از هنر داشته باشند.
به عنوان مثال آرتیست که در سال 2011 به عنوان برترین فیلم سال انتخاب شد یک فیلم 100% هنری بود.

در رابطه با فیلم فوق العاده زیبای A Beautiful Mind هم باید بگم که این فیلم در دسته فیلمهای بیوگرافی قرار میگیره و فیلمنامه و داستانش هم به هیچ وجه بیخود نبود و تا لحظه آخر بیننده رو پای تصویر میخکوب میکرد!

چیزی که واضحه کیفیت فیلمهای برتر آکادمی اسکار طی سه سال گذشته افت محسوس داشه به صورتی که اگر همین امسال رو معیار قضاوت قرار بدیم از 7 نامزد بهترین فیلم سه تای اونها که کاملا سیاسی بودن، یکی از اونها فقط به لطف جلوه های ویژه اش بالا اومده بود و حتی داستان هم نداشت و مابقی همه فیلمهای ضعیف از کارگردانهای مطرح بودند که به لطف اسم و رسم کارگردانهاشون به این مرحله رسیدن و شما اگر آثار قبلی اونها رو که در بستر مشابه با همین آثار هست رو دیده باشید و با آثار فعلیشون مقایسه کنید متوجه تفاوت فاحش اونها با هم میشید.