آقا میدونی چیه من نوشتما ولی یه انتشاراتی خوشش اومده میخواد با هزینه ی خودش چاپ کنه برام ... B-)به نقل از Dr.Eniac :شما یادتون نمیاد ازا ون روز که من چی شدم ...
اصن آدم نتیجه زحماتشو میبینه اشک شوق تو چشاش جم میشه![]()
خب چون کلا استقبال نشد از این تاپیک به فراموشی سپرده شدبه نقل از نسترنّگار :خب بحث و بررسی داستان ها از کی شروع میشه؟ ینی الانم میتونیم نظرمونو بگیم؟
به نقل از نسترنّگار :خب!
به نظر من اونی که دکتر انیاک نوشته بود جدا از این که یکم طولانی بود خیلی جالب بود. ولی الانشم تصور بعضی جاهاش یکم غیر ممکنه!مثلا این که همه ی مقامات بعد از جنگ از آریایی ها انتخاب بشن؟ عجیبه! یا مثلا این که بین این همه کشور فقط به ایران پیغام تبریک فرستاده بشه؟ ینی فقط ایرانیا آدمن؟
ولی کلن خیلی جالب بود و یه کوچولو با عقده نسبت به انگلستان![]()