پاسخ : کودک آزاری
ببخشید طولانی شد ، ولی ...
تقریبا" تمام دلایلی که بچه ها گفتن درسته ، و منم با بیشترشون موافقم
یکی از اساسی ترین دلایل این کودک آزاری ها عدم تعادل روانی و آرامش و آسایش کامل پدر و مادر و کلا" خانواده هست ، اما ( همونطور که احمد رضا هم اشاره کرد ) چیزی که باعث میشه بچه این وسط قربانی شه ( یعنی بمیره ) ، معمولا" مصرف مواد مخدر یا به هر دلیلی از بین رفتن حالت طبیعیه پدر یا مادره ، البته می تونه بر اثر فشار های عصبی ( به هر دلیلی ) هم باشه ، چیزی که مهمه از دست رفتن حالت طبیعیه ، چون به ندرت پیش میاد حالتی که مادر یا پدری بچش رو طوری بزنه یا تنبیه کنه که ناخواسته باعث مرگ اون شه ( هرچند هست مواردی )
تمام این فشار ها یا مصرف موادی که حالت طبیعی رو از اونا بگیره بر میگرده به نبودن آرامش و آسایش روانی در جامعه ، که باعث میشه والدین به سمت این مواد برند یا از روی فشار هایی که تحمل می کنند این رفتارها رو از خودشون بروز بدن
اساسا" در جامعه ی ما کمبود محبت بین افراد ، وجود مشکلات شدید مالی ، نبود امنیت در جامعه ، بدبین بودن نسبت به آینده ی کشور ( کاری به درست یا غلط بودنش ندارم ، چیزی که هست رو میگم ) ، تامین نبودن خانواده ها از نظر مسکن و جا ، و و و .... و البته فرهنگ غلطه جامعه ی ما مهمترین دلایل و بیشترین آسیب هارو میزنه که باعث به وجود آمدن مشکلاتی اینچنینی میشه
دلیل بعدی ( که باز هم اشاره شد ) ، عدم اطلاع کافی از زندگی و بچه دار شدن و مسئولیت پدر و مادری هست ، جامعه ی ما به علت محدودیت هایی که داره ، و به علت اینکه اسلام ( حداقل اسلام حاکم بر جامعه ی ما ) دست جوون هارو برای رابطه با یکدیگر ( هم رابطه ی جنسی هم رابطه ی عاطفی ) بسته ، جوونها شناخت درستی از جنس مخالفشون ندارن ، و این سرکوب نیاز های جنسی در خودشون باعث میشه مهمترین عامل ازدواجشون ارتباط جنسی باشه ، که بعد از 2-3 سال دیگه اون نیاز یه نیاز خیلی معمولی میشه ، مثل بقیه نیاز ها و تازه اونجا جوونهای ما می فهمن که اشتباه همسر خودشونو انتخاب کردند یا اصلا" اشتباه کردند که ازدواج کردند ، در این بین ، چون بچه به وسیله ی همین روابط جنسی تشکیل میشه و به وجود ، باز به خاطر رعایت نکردن بهداشت در روابط جنسی و ایمن نبودن اون ( بعضا" از سر نادانی یا عجله و اشتیاقی که در اونها هست ) به طور ناخواسته بچه ای شکل میگیره و به دنیا میاد ، در حالی که نه پسر نه دختر چیزی از پدر و مادر شدن نمی دونن و اصلا" آمادگی این قضیه رو هم ندارن ، سقط هم که متآسفانه در فرهنگ غلطه جامعه ی ما بسیار بد جا افتاده و یه جورایی بعضیا گناه می دونن اون رو ، باعث میشه تا این جنین تبدیل به یک نوزاد بشه هر جوری که هست ، سنتی تر ها به غلط فکر می کنند جامعه همون جامعه ی قدیمه و اصطلاح " بچه خودش بزرگ میشه " همیشه ورد زبونشونه ، و جوونترها هم که اطلاعی ندارن به همین شیوه مجبور میشن عمل کنن و به انتظار بسنده ! در حالی که عواقب این کار رو نمی دونن ، نمی دونن که اون بچه فردا مهدکودک میخواد فردا احتیاج به محبت داره ، دوست میخواد ، همبازی میخواد ، نصفه شب پارک میخواد ، زمان اساسا" براش معنایی نداره ، همه چیز رو در لحظه میخواد ، پدر و مادری که خودشون مشکل دارند ، والدینی که فکر میکنن به اشتباه همدیگه رو انتخاب کردند یا روابط سردی با همدیگه دارند ( میتونه دلیلش خانواده هاشون باشه ) ، نمی تونن باعث رشد بچه بشن ، وقتی بچه گریه می کنه باهاش دعوا می کنن ، یا اخم می کنن یا با ترسوندنش سعی در ساکت کردنش دارند ، اینا نه تنها در دراز مدت بدترین و مخرب ترین آثار رو روی کودک میذازه ، بلکه باعث میشه کودک در همون سنین کودکی دچار افسردگی بشه ، یا لجاجتش باعث متشنج تر شدن جو خانواده بشه که در نهایت با یک دعوای معمولی میتونه منجر به مرگ کودک بشه
دلیل دیگه مشکلات مالی خانواده ها هست ، پدری که باید از 7 صبح ( در کلان شهر ها از 4-5-6 صبح ) بره سر کار برای یه خرج بخور و نمیر که ته برج دائم از استرس اینکه کم نیاره ، یا فلان چیز خونش خراب شده چیجوری درستش کنه یا خونه نداره با کدوم پول خونه اجاره کنه یا .... بعد 8 شب ، 9 شب بر میگرده نمی تونه وقتی برای بچش بزاره ، مادر هم اینروز ها معمولا" سر کار میره ، بچه یا در مهد یا در بغل مادر بزرگ یا همسایه یا تو کوچه و خیابون بزرگ میشه ، این زندگی نمی تونه نه بچه رو تربیت کنه که فردا یه فرد مفید تحویل جامعه بده ، نه می تونه پدر مادر رو سالم نگه داره (البته اگه سالم باشند) ، مشاجره های خونوادگی حتما" باعث صدمات زیادی میشه (برای همه ی اهل خانواده) ، و گاها" ممکنه باعث مرگ یکی از اعضا هم بشه
دلیل بعدی ، فساد موجود در جامعه هست ، خیلی از جوونهای ما به هر راهی که شده دنبال رابطه ی جنسی هستند ، اصلا" مهم نیست که دختره چند سال ازشون بزرگ تره یا کوچیکتره یا اصلا" ممکنه زن باشه ( یعنی شوهر داشته باشه ) یا فاحشه باشه یا حتی انواع بیماری ها رو داشته باشه ، که به خاطر همین روابط آزاد و نا امن بیماری رو بگیرن و زندگی رو برای خودشون و اطرافیان تلخ کنن ، ( برای دخترا برعکس همین ) ، متآسفانه در دخترا این بیشتر دیده میشه ( هم به چشم دیدم ، هم آمار موجود داره میگه ) ، دخترها با اینکه مثه پسرها رابطه ی جنسی براشون مهم نیست ، اما در دوران نوجوانی و جوانی به محض اینکه طعم این رابطه رو بچشن انقدر خوششون خواهد آمد که یا به یک فاحشه تبدیل میشن یا رابطه با 2-3 پسر رو همواره دارند و بعضا" با هم لز هم می کنن ، اینا هم به هر حال ازدواج می کنن (باور کنید می کنند ) ، فردای ازدواج واقعا" نسبت به تمام مسائل زندگی بی اطلاع هستند ، چون تا قبلش همش تو خوشی بودن ، حتی برای نون شب باید کلی دعوا و اعصاب خورد شدن داشته باشن ، چه برسه به مقوله ی بچه ! که باز به خاطر عدم استفاده از وسایل ایمنی یا عدم داشتن اطلاعات کافی در این زمینه ، جنین تولید میشه ، و وقتی هم که به دنیا میاد ، حتی پوشک عوض کردن و غذا دادن بهش رو هم بلد نیستند ، و یه روزی به خاطر اینکه یهو از اون روزای خوشی که داشتن تو دامن این همه مشکلات افتادن یا بچه رو میندازن سطل آشغال یا خوشونو میکشن ، که در هر 2 صورت به نفع کودک نیست
دلایل دیگه هم هست اما فکر می کنم خیلی زیاد نوشتم ، تا همینجاشم فک نکنم کسی بخونه ( آقا ملت بیکار که نیستن بیان پستای تورو بخونن !
)
با تشکر از زننده ی تاپیک و شما خواننده ی محترم که تا اینجا دنبال کردید متن رو