خاطره از يادگيري الفبا

در چه سني الفبا رو ياد گرفتين؟

  • 3تا4 سالگي

    رای‌ها: 14 12.8%
  • 4تا5 سالگي

    رای‌ها: 20 18.3%
  • 5تا6 سالگي

    رای‌ها: 23 21.1%
  • 6تا7 سالگي

    رای‌ها: 52 47.7%

  • رای‌دهندگان
    109

salamak

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
743
امتیاز
2,529
نام مرکز سمپاد
فرزانگان امين 1
شهر
اصفهان
مدال المپیاد
المپياد زيست
دانشگاه
علوم پزشکی اصفهان
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : خاطره از يادگيري الفبا

به نقل از ..پـــــــری‌نـــــــاز.. :
من کلا استعدادم تو یاد گیری الفباپایین بود
بیچاره داداشم چقدر هرس خورد تامن الفبا یاد گرفتم ;))
حرص :|

من از كلاس اول بدم ميومد سر همين الفبا،
چي بود خب درسا همه تكراري حوصله سر بر.. :-"
 

maryam-rad

کاربر نیمه‌فعال
ارسال‌ها
11
امتیاز
14
نام مرکز سمپاد
فرزانگان شهریار
شهر
اندیشه شهریار
مدال المپیاد
فیزیک، المپیاد های ازمایشگاهی دوم استان تهران شدیم
پاسخ : خاطره از يادگيري الفبا

همیشه از معلم اول دبستانم بدم میومد اخه هر چی درس میداد بلد بودم و گوش نمیکردم اونم چپ و راست بهم گیر میداد منم که پرو هکیشه جوابشو میدادم اونم جرص میخورد حتی یه بار کارم به دفتر کشید ولی اخرش اون کوتا اومد
 
ارسال‌ها
376
امتیاز
4,992
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فــرزانگان ۳
شهر
طــهـران
سال فارغ التحصیلی
1395
دانشگاه
علوم پزشکی البرز
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : خاطره از يادگيري الفبا

4 ساله بودم که یاد گرفتم.
یادمه یه سی دی داشتم که آموزش میداد حروف الفبا و اینا رُ..
بعد وقتی میخواست حروف الفبا رو بگه با آهنگ میگفت و همچنین با یه سرعت فوق العاده. یعنی کلش رو تو 10 ثانیه میگفت.
وقتی میخوند من اینطوری میشدم : :O =P~
و بخاطر همینم تا یه مدت فقط الکی آهنگشو میخوندم و وسطش چرت و پرت میگفتم یعنی که آره من بلدم :-"
و بالاخره با تلاش فراوان یاد گرفتیم..
 

Suspected Girl

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
986
امتیاز
6,215
نام مرکز سمپاد
فرزانگان2
شهر
قم
سال فارغ التحصیلی
1397
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
علوم‌تربیتی
تلگرام
پاسخ : خاطره از يادگيري الفبا

به من مربوط نیس که چقدر ضایع‎س، ولی من هنوز الفبای "فارسی" رو بلد نیستم. :| :-"
 

farz

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
2,097
امتیاز
14,659
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
سنندج
مدال المپیاد
مرحله اول شیمی
دانشگاه
صنعتی شریف
رشته دانشگاه
مهندسی شیمی
پاسخ : خاطره از يادگيري الفبا

من یادمه هر حرفی میخوندیم معلمون ی چیزی میاورد مرتبط باهاش سرکلاس :D
بعد یادمه ب مناسبت یاد گرفتن "چ" ب آبدارچی مون گفتن برا همه بچه‌ها چای ریختن سر کلاس چای خوردیم 8->
 

ایلیا

لنگر انداخته
ارسال‌ها
2,799
امتیاز
15,106
نام مرکز سمپاد
حلی
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
97
مدال المپیاد
تلاشی بیهوده در المپیاد زیست شناسی!
دانشگاه
هنر تهران
رشته دانشگاه
عکاسی
پاسخ : خاطره از يادگيري الفبا

واسه ما پول گرفته بودن اول سال واسه هر درس ی چزی میدادن, من هنوز رحل و حوله و عروسکشو دارم 8->
+منم هنوز ب ترتیب بلد نیسم :))
 

a.khakpour77

گُم‌دَرسَر!!!
ارسال‌ها
1,402
امتیاز
17,212
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 5 تهران
شهر
فرز 1 بندرعباس/فرز 5 تهران
سال فارغ التحصیلی
1396
مدال المپیاد
مدال که نه...اما سه تا مرحله یک دارم...
دو تا ادبی، ی زیست...
دانشگاه
علوم‌پزشکی تهران
رشته دانشگاه
ژنتیک
خب اولین‌ بار مامانم بهم یاد داد، ۴_۳ سالگیم
البته کامل یاد نداد بهم، فقط بعضی حروف رو بلد بودم و با بقیه اول دبستان آشنا شدم
مثلاً اسم و فامیلیمو ب فارسی و انگلیسی بلد بودم، ولی وقتی توو کلاس اول فهمیدم «نـ» هم داریم و فقط «ن» نیست، خیلی تعجب کردم
فکر میکردم کلاً حروف ی مدلن و چندتا شکل ندارن!! (بجز ب!!)

ی خاطره‌ی دیگه هم سر کلاس اول معلمم داشت «سا/سَ/سِ/سو» یاد میداد، پرسید کی میدونه سو ینی چی؟؟
من گفتم ینی سمت و نور، گفت آفرین، دو تا معنی دیگه هم داره، یکی گفت بد، من میخواستم بگم آب ولی چون ترکی بود با خودم گفتم نه بابا، کلاس فارسیه چرا باید ترکی بگه؟! و نگفتم، بعد معلمم خودش گفت ینی آب!!!
و اون موقع بود ک برای اولین بار دوست داشتم زمان ب عقب برگرده و بگم ینی آب:))

یادش بخیر...
چقدر زود ۱۵ سال گذشت...
انگار همین دیروز بود...
هعی...!
 

negaar_mgd

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
343
امتیاز
3,187
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
شهرکرد
سال فارغ التحصیلی
1403
من شیش سالگی خوندنو یادگرفتم
ولی خب یادمه کلاس اول معلممون میگفت هر کس تمام حروف اسم و فامیلشو یاد گرفتیم باید به کل بچه ها شیرینی بده:))
منم توی کل سال تحصیلی فکر میکردم فامیلیم با "غ" نوشته میشه
هرچی بچه ها میگفتن نگار تو چرا شیرینی نمیدی میگفتم نههه هنوز به غین نرسیدیم:))
غ دقیقا آخرین حرفی بود که یادگرفتیم و من چند روز قبلش به این حقیقت پی بردم که فامیلیم با "ق" نوشته میشه، این شد که کلا شیرینو پیچوندم:)):))
 

Mαiα

Boohoo
عضو مدیران انجمن
ارسال‌ها
363
امتیاز
7,274
نام مرکز سمپاد
فرز 2
شهر
قم
سال فارغ التحصیلی
00
مامانم معلم مهدکودک بود خیلی باهام کار میکرد
آبجیم تو 3 سالگی حروف انگلیسی و بیشتر واژه ها رو یادم داد و تو 4 سالگی حروف الفبا و نوشتن رو یاد گرفتم
پای ثابت جایزه های املا بودم:-/
 

Zeusam

کاربر نیمه‌فعال
ارسال‌ها
7
امتیاز
21
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
اردبیل
سال فارغ التحصیلی
1401
آقا من تا جایی که یادمه الفبای انگلیسی رو از فارسی زودتر یادگرفتم، البته هنوزم که هنوزه ترتیب الفبای فارسی رو کامل نمیدونم :))
یعنی ببین فرهنگ غربی تا کجا نفوذ کرده به کشور
 

موازی

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
595
امتیاز
15,409
نام مرکز سمپاد
سمپاد شیراز
شهر
شیراز
سال فارغ التحصیلی
93
دانشگاه
RWTH
رشته دانشگاه
مهندسی برق
من یادم نیست کی و چطور یاد گرفتم ولی یادمه کلاس اول دبستان که بودم کتاب فارسی مدرسمون با بقیه مدرسه ها فرق داشت. واسه بقیه بخوانیم و بنویسیم بود واسه من همون فارسی قدیمیا. و از این مساله خیلییی ناراحت بودم:-"
بعد کلاس دوم هم که بودم فکر میکردم ر و د رو یه جور مینویسن. بعد همش برام سوال بود چطوری مردم اینا رو تشخیص میدن.
البته یه دست نوشته از ۵ سالگیم پیدا کردم که نوشته بودم ** من خدم را دوست دارم اما وقتی دوروق میگم از خدم بدم میاد** :))
 

Anahid896

کاربر فعال
ارسال‌ها
63
امتیاز
351
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
ساری
سال فارغ التحصیلی
1400
پیش دبستانی که بودم جایزه برام پازل و مکعب و اینا خریدن با حروف الفبا 8-> x::)) بعد مامانم کمکم کرد کم کم یه یاد بگیرم کلاس اولم که رفتم خوب یاد گرفتم باز دیگه
 

بابونه.

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
978
امتیاز
22,004
نام مرکز سمپاد
تنگ ماهی
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1401
رشته دانشگاه
مدیریت مالی
از لحاظ نوشتاری مشکل چندانی نداشتم.هنوزم که دفتر مشق و دیکته(؟)هام رو نگاه میکنم کل سال جمعا یه غلط املایی داشتم که اونم گوسفند رو "گوفسند" نوشته بودم و اتفاقا تنها غلط املایی غزل هم همین کلمه بود با اختلاف اینکه اون "گوسپند" نوشته بود.
اما یه مشکلی که چندین سال درگیرش بودم این بود که از همون اول تا اوایل کلاس چهارم-پنجم ابتدایی نمیتونستم حرف "ر" رو تلفظ کنم و به شدت حرص میخوردم موقع حرف زدن.
طوری که کلاس اول حتی تصوری هم نداشتم که چطور تلفظش کنم و گریه م میگرفت : )))))
اما غیر ارادی و نتیجه ناموفق من با جایگزین کردن حرف "ی" انجام گرفت .^.
طوری که تمام کلماتی مثل رب یا رنده و راننده رو "یُب"،"ینده یا یاننده" تلفظ میکردم.
به ظاهر شاید خنده دار باشه اما خیلی عذاب آور بود.
و خب یه روزی اتفاقی فهمیدم میتونم ر بگم و از ذوقی که داشتم من رو در حال "رررررررر" گفتن میدیدن و روی همه کلمات انقدر با تشدید میگفتم و کیف میکردم = ))))

کاش برمیگشتیم به دغدغه های اون روزامون لاقل.
 
ارسال‌ها
545
امتیاز
13,685
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
ard
سال فارغ التحصیلی
1400
خوندن و نوشتن رو من سریع یاد گرفتم و مشکل خاصی هم نداشتم اما؛
حروف الفبا رو که پشت سر هم میگن الف بِ پِ و اینا رو قسم میخورم ششم ابتدایی تونستم کامل بگم -ـ-
 

صوراسرافيل

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,426
امتیاز
8,551
نام مرکز سمپاد
علامه حلى
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
0000
چهار سالم بود مادرم خوندن يادم داد و كمى(در حد كلمه اب!)نوشتن.
 
بالا