اون یکی که فکر کنم نیما بود.به نقل از meli :خب یکی کی بود؟
در های کجا رو بهم میزد؟
به نقل از meli :دیشب چی شده؟
یکی داستانو خلاصه تعریف کنه...
ما نتوستیم دیشب ببینیم حداقل بدونیم چی شده که هیجان امشب رو از دست ندیم
من امروز تکرارشو دیدم هیچی نفهمیدم!!! 
معلومه دیگهبه نقل از farmi1r :نیما شیطونه یانه؟
قضیه کلا مبهمهبه نقل از farmi1r :تبریک میگم که ندیدی
نیما شیطونه یانه؟
به نقل از error :دوستان توصیه میکنم هیچ وقت برای کسی چیزی تعریف نکنید بیچاره گیج تر میشه
اگه هم نباشه ادم خوبی نیس
به نقل از Dr.Stansfield :من احساس میکنم اون مرده که لباس سفید میپوشه شیطانه
بچه ها تکرارش ساعت چنده معمولا"؟من همیشه میخوام تکرار ببینم چون خودشو نمیبینم ولی نمیدونم ساعت چنده!
شیطون تو جلدشهبه نقل از lady chemist :ولی نیما شیطونه.......
پس چرا ریحانه هی اونو میدید؟!!!
بش میاد..
دقت کردین؟!!!
دماغش عقابیه.....!!!
اصن میخوره شیطون باشه.....
...................
همش هم که وقتی میاد برقا میره ... نه بابا اون بد بخت که یعنی ادم خوبه هست ... پری چهر هم ادمه ... تکرارش 2:45 بعدازظهرهبه نقل از Dr.Stansfield :من احساس میکنم اون مرده که لباس سفید میپوشه شیطانه
بچه ها تکرارش ساعت چنده معمولا"؟من همیشه میخوام تکرار ببینم چون خودشو نمیبینم ولی نمیدونم ساعت چنده!
من به این پسر جدیده هم مشکوکم یه جورای یه
))
به نقل از Dr.Stansfield :فک کنم اون یارو لباس سفید تو بیمارستان که یقشو تا چشماش بسته بود عزرائیل بود
