- ارسالها
- 1,813
- امتیاز
- 41,058
- نام مرکز سمپاد
- FRZ
- شهر
- TBZ
- سال فارغ التحصیلی
- 94
پاسخ : عدم وجود احساس آرامش برای دختران درخیابان
من با حرفای شما موافقم
البت باید قبول کرد که کلا برای بیشتر آقایون این شده یه ابزار خوشی . هرکی میاد تفریح کنه ، یکی دوتا تیکه میپرونه و میره
ولی اگه دختر خانوما یه کم ، فقط یه کم ، سنگین تر تو جامعه ظاهر شن و به این رفتارا یا حتی خود پسرا چراغ سبز نشون ندن ، پسرا هم میفهمن که ارزش این کارا چقدره (البته در نظر بگیریم که نفهم زیاده تو جامعه!)
حالا خدا رو شکر که واسه من تا حالا پیش نیومده . چون تو خیابون که میرم اولا یه حفاظی دارم که جدام میکنه از همه این دخترایی که واسه چند تا پسر تو خیابون ، سرو دست میشکونن که یکیشون یه چیزی بگه بهشون . دوما با قیافه خیلیییییی جدی تو خیابون راه می افتم (اگه تنها باشم یا حتی با دوستام باشم . اگه یه چیزی بگم که مثلا دوستم خندش بگیره اول اونو خفش میکنم اگه خفه نشد یه کم از اون جلوتر میرم که البته در همین وقت دوست محترم دوزاریش میافته و خفه میشه)
×توصیه میکنم اگه از این وضعیت خسته شدین حتما یه چند روز چادر سرتون کنین . شاید اولاش دست و پاتونو بگیره و اذیتتون کنه ولی بعد عاشقش میشین . نه عاشق خودش بلکه عاشق آرامشی که بهتون میده . شاید من بتونم بدون مانتو زندگی کنم ولی بدون چادرم نه!!
من با حرفای شما موافقم
البت باید قبول کرد که کلا برای بیشتر آقایون این شده یه ابزار خوشی . هرکی میاد تفریح کنه ، یکی دوتا تیکه میپرونه و میره
ولی اگه دختر خانوما یه کم ، فقط یه کم ، سنگین تر تو جامعه ظاهر شن و به این رفتارا یا حتی خود پسرا چراغ سبز نشون ندن ، پسرا هم میفهمن که ارزش این کارا چقدره (البته در نظر بگیریم که نفهم زیاده تو جامعه!)
حالا خدا رو شکر که واسه من تا حالا پیش نیومده . چون تو خیابون که میرم اولا یه حفاظی دارم که جدام میکنه از همه این دخترایی که واسه چند تا پسر تو خیابون ، سرو دست میشکونن که یکیشون یه چیزی بگه بهشون . دوما با قیافه خیلیییییی جدی تو خیابون راه می افتم (اگه تنها باشم یا حتی با دوستام باشم . اگه یه چیزی بگم که مثلا دوستم خندش بگیره اول اونو خفش میکنم اگه خفه نشد یه کم از اون جلوتر میرم که البته در همین وقت دوست محترم دوزاریش میافته و خفه میشه)
×توصیه میکنم اگه از این وضعیت خسته شدین حتما یه چند روز چادر سرتون کنین . شاید اولاش دست و پاتونو بگیره و اذیتتون کنه ولی بعد عاشقش میشین . نه عاشق خودش بلکه عاشق آرامشی که بهتون میده . شاید من بتونم بدون مانتو زندگی کنم ولی بدون چادرم نه!!