اخراجی

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع fery
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
پاسخ : اخراج شدن ازکلاس

عاغا خدا شاهده یکی از آرزو هام اینه که از کلاس اخراج شم اما این معلمای بی شعور ما اخراج که نمیکنن کصافطا منفی میذارن :|
 
پاسخ : اخراج شدن ازکلاس

اول راهنمایی ، زنگای هنر کلا بیرون بودم :)) (معلم هنرمون مشکل روانی داش اصن! :-l)

بعد یه بارم سر آزمایشگاه زیست یهو کلاس رف رو هوا همه خندیدن،بعد دبیر ب من و دوستم گف برین بیرون عبرت شه واس بقیه!
مام رفتیم :-"


+من خیلی خونسردم آیا؟؟؟
 
پاسخ : اخراج شدن ازکلاس

نه بابا خودم که تاحالا اصلا
ولی امروز معلم زیستومن به یکی از دوستام که یاد نداشت شکل بکشه گفت امروز که من بخوام شکل درس بدم میری از کلاس بیرون تا یک بار ضربه ببینی دفعه دیگه یاد بگیری شکلا رو هم بخونی
ولی خوب بیرونش نکرد درس و داد شکل رو هم گفت اتفاقی هم نیافتاد ولی خوب همین بس بود که هممون بفهمیم با معلم زیست درس نخوندن یعنی چییییییییییییییییییییییییی ;D
 
پاسخ : اخراج شدن ازکلاس

کلاس زبان داشتم میز اول با صدای رسا واسه بغلیم روبیک دو در دو یاد میدادم.هیچی دیگه آخراش بود که گف تو از مامان بزرگ منم بیشتر حرف میزنی.10 دقه برو بیرون.کلا 10 دقه ام مونده بود.رفتیم دیگه!:دی
 
پاسخ : اخراج شدن ازکلاس

اخراج نشدم تا حالا، ولی معلم محترممون فرمودن اگه بخواد یه عده رو بندازه بیرون از کلاس، 2 میز اول سمت چپ هر کلاسو میندازه
من و دوستان گرامیم هم در 2 میز اول سمت چپ میشینیم. نمی دونم ما بدبختا چی کار کردیم مگه؟ :-??
 
پاسخ : اخراج شدن ازکلاس

ـاااااااااااااااااااااا دلتون بخواد :)
اخریشم همین 2هفته پیش بود که عربی به بیرون هدایتم کرد
 
پاسخ : اخراج شدن ازکلاس

من سال سوم نیاز به اخراج از کلاس نداشتم چون کلا سر هیچ کلاسی به جز حسابان آقای مسافر نمی رفتم ;D اونم چون بعضی وقتا نمی رفتیم بعضی وقتا می فرستاد بیرون مارو تمریناشو حل می کردیم دوباره بر می گشتیم ;)
 
پاسخ : اخراج شدن ازکلاس

من ی بار سر کلاس ادبیات کتابمو نبرده بودم دبیر فهمید گفت باید از روی 5تا درس قبلی هرکدوم دوبار بنویسی!!!!!! منم سکوت کردم
جلسه بعد گفتم ببخشید جا گذاشتم گفت اشکال نداره حالا...............یه ماه همینجوری پیچوندمش بعد از یه ماه خیلی شیک برگشت بهم گفت دیگه زیاد بهت وقت دادم برو بیرون از کلاس منم خیلی شیکتر پاشدم رفتم بیرون!!!!!!!!
جلسه بعدش بادوستام نشستیم گروهی جریمه رو نوشتیم .....ینی اصن ی وضی بوداااااااااااااا............هرصفحه با یه جور خط نوشته شده بود .........رفتم دم در کلاس وایسادم تا اومدش گرفتم جلوش گفتم ببخشیدو غلط کردمو از این حرفا اونم یه ربع تموم نصیحتم کرد بعد گفت پشت سر من بیا تو کلاس..............منم با نیش باز رفتم تو کلاس.........همه دهنشون باز مونده بود
 
پاسخ : اخراج شدن ازکلاس

سر کلاس درس بودیم معلممون داشت از بچه ها درس جلسه قبل رو می پرسید (برده بود بیرون)
منم فرصت گیر اورده بودم اون چیز هایی که تو جیبم بود شروع کردم به خوردن . ی دفعه خیلی ضایع کردم تو دهنم معلممون دید . گفت جزینی بیرون . بالاخره ما هم طمع بیرون رفتن از کلاس رو کشیدیم و بدون هیچ دفاعی از خودم رفتم بیرون;)
 
پاسخ : اخراج شدن ازکلاس

آقا يادش بخير كلاس چهارم بوديم.داشتيم فوتبال بازی ميكرديم.خدا شاهده اصن صدا خوردن زنگو نشنيديم درگير بازی حالا خسته و كوفته ميريم بعد معلم مياد ميبينه ما دير اومديم مارو ميندازه بيرون ..حالا همه دارن اون وسط گريه ميكنن منو دوستم داريم ميخنديم..ديگه با پا درميونی منو دوستمو يكی از معاونين گذاشت بريم تو!!
اين نيز تنها گندكاری اخراجی من بود! :| ;D
 
پاسخ : اخراج شدن ازکلاس

تا امرز اخراج نشده بودم ....
امروز سر کلاس حل تمرین دانشگاه به خاطر یه لبخند کوچیک .... :|
الاغ :))
 
پاسخ : اخراج شدن ازکلاس

دوم دبیرستان ک بودم دبیر فیزیکمون خط و نشون کشیده بود که هر کی تمرینا رو حل نکنه از کلاس میندازه بیرون : (سبک دبیرای فیزیک ما اینه)
بعد منم کلا تمرین نمینوشتم زنگ تفریح از رو بچه ها کپی میکردم
اونروزم زنگ اول فیزیک داشتیم و اصن از تمرینا یادم نبود...
دبیرمونم از کلاس خیلی محترمانه شوتم فرمودند بیرون (با دوسه نفر دیگه )
حالا منم اون وقتا جوون بودم و جاهل و اینا... گریه ای میکردم....
اومد بیرون ک دعوامون کنه بنده خدا منو ک دید اصلا یه جوری شد قیافش (تو مایه عذاب وجدان و اینا)
گفت بیاین تو ایندفه میبخشمتون ولی دفه آخرتون باشه....
جدا کم مونده بود به خاطر رفتار ناشایست ش ازمون معذرت خواهی هم بکنه....
 
پاسخ : اخراج شدن ازکلاس

یه اخراج تاریخی که هیچوقت از یادم نمیره :))
سال دوم دبیرستان، سر کلاس ریاضی(معلممون مرد بود با هیکل خیلی خیلی بزرگ که ترس آورم بود یه خورده :-" ) . این معلمه شانس من اونروز اعصاب نداشت
داشتم با دوستم حرف میزدم، رفت پای تخته همینجوری که پشتش به ما بود با آرامش گفت خانما فلانی و فلانی پاشین برین بیرون حرفاتون که تموم شد بیاین تو
ما رو میگی... شگفت زده شده بودیم :دی
من: آقا حرفامون دیگه تموم شد. لازم نیس بریم
- نخیر پاشین برین بیرون
دیدم اوضاع خیطه گفتم شاید جامو عوض کنم راضی بشه :| بلند شدم رفتم اون طرف کلاس
روشو برگردوند، یه لحظه منو ندید میخواست گر بگیره (که چرا التماس نکردم :)) ) که یکم بیشتر چرخید و منو دید :دی لبخند زد و گفت: مگه نگفتم برید بیرون؟
+ خب آقا بریم بیرون شما ناراحت نمیشید؟
مث اینکه عصبانی شد و یهو گفت: نخیر خیلی هم خوشحال میشم.
+ خب آقا الان بریم بیرون بعد کی دوباره بیایم تو :-" (آخه فکر میکردم واسه همیشه اخراجم:)) )
- الان نیم ساعت از کلاس گذشته نیم ساعت دیگه هم بیرون می مونین بعد میاین تو
خلاصه خوشحال و شاد و خندان همراه با دوستم رفتیم بیرون :دی

یه نیم ساعتی تو حیاط چرخ زدیم، وقتی خواستیم بریم تو کلاس مدیر مچمونو گرفت گفت: شما نیم ساعت اون بیرون چیکار میکردین؟
گفتم: خانم از کلاس بیرون انداختنمون.
-چرا؟ :O
+ آخه یخورده حرف میزدیم :دی
-از شما بعیده واقعا! حالا بیاین برید خودم وساطتونو میکنم
+ نه خانوم خودشون گفتن نیم ساعت دیگه بیاین سر کلاس :دی
- عجب!!

خلاصه رفتیم در زدیم و خواستیم بریم تو که معلمه گفت: نه هنوز 5 دیقه دیگه مونده
که یکی از بچه ها از توی کلاس گفت : نه آقا تازه 5 دیقه هم دیر اومدن :دی

بعدشم که خیلی عادی رفتیم سر درسمون :)
همین دیگه :دی
 
پاسخ : اخراج شدن ازکلاس

:)) والا من اخراج از کلاسو ب کارای معلمای محترمه اعم از نشوندن کنار سطل زباله :-" شکایت ب ناظم و سرویس شدن توسط ناظم و ...
ترجیح میدم!!
ولی کلا پارسال بود 2 زنگ شیمی داشتیم زنگ اول هعی تیکه می پروندیم سر کلاس و... معلمه گفت بلند شید با وسایلتون بیاید جلو خیلی شیک ما رو برد کنار سطل زیاله :-" هیچی دیگه ما ادم نشدیم ک نشدیم
زنگ دومش برگشت دستمونو گرفت برد بیرون از کلاس ( ب زبان خودمونی اخراج از کلاس !!) بعد خیلی شیک گفت بشینید ب کاراتون و عواقبش فک کنید ادم شدید برگردید تو :-"
این بود داستان ما!!
 
پاسخ : اخراجی

همین چند روز پیش، معلم هندسه ی المپیاد(سیامک احمدپور) چند تا سوال به بچه ها داد حل کنن، 11 تا سوال هم پای تخته نوشت که یادداشت کنیم. طرز کارمون به این صورت بود که باید اول سوال های پلی کپی رو حل میکردیم، بعد سوال های تخته رو یادداشت میکردیم. بچه گفتن آقا واقت بدید سوال های پای تخته رو بنویسیم که وقتی زنگ خورد برای نوشتن سوالات پای تخته معطل نشیم.
معلم هم زیر بار نمیرفت. اینقدر بچه ها اصرار کردن، گفتش 10 دقیقه ی آخر زنگ رو بهتون وقت میدم. 10 تا سوال هست، برای هر کدوم یک دقیقه وقت بذارید.
من گفتم: «آقا 10 تا سوال که نیست! 11 تا سواله ;;)»
یه نیگا کرد گفت بیا بیرون. گفتم ببخشید.
گفت بیا بیرون بهت گفتم.
جواب دادم ببخشید آقا. ما که چیز بدی نگفتیم.
گفت اگر نیای بیرون خودم میام پیشت، اون موقع بدتر میشه ها.
من تسلیم شدم از نیمکت رفتم بیرون پیش معلم.
یه دونه خط کش آهنی دستش بود شروع کرد با ضربه های صدادار ولی بدون درد، من رو میزد. من هم تظاهر میکردم که دردم میاد تا بذاره بشینم روی نیمکتم دوباره. بعد یه خورده که زد، خط کش رو اورد پایین و فقط تهدید به زدن میکرد که بترسم.
هر دفعه که خط کش رو میاورد جلو، دستم رو دراز میکردم که خط کش رو بقاپم، ولی خجالت میکشیدم.
تا این که دلم طاقت نیاورد و خط کش رو ازش گرفتم. یه نگاه بهم کرد، منم توی چشاش زل زدم، بعد یه لبخند قشنگ زدم. اون هم یه لبخند زد و گفت برو بیرون.
 
پاسخ : اخراج شدن ازکلاس

شنبه == 19 بهمن از کلاس اخراج شدم بعد مشاوره کلا سه روز از مدرسه اخراجم کرد ! >:p >:p :-??
 
پاسخ : اخراج شدن ازکلاس

يه بار سر كلاس تاريخ سوم راهنمايي عطسه خركي كردم،معلم تاريخه رم كرد هم بيرونم كرد هم يه منفي برام گذاش. :))
من كه حلالش نميكنم.... :-<
 
پاسخ : اخراج شدن ازکلاس

سال اول راهنمایی زنگ ریاضی بود نزدیک عید بود باید توی خونه حسابی کار میکردم .واسمون شیر اورده بودن ماهم تو مدرسه همون روز سالاد ماکارونی درست کرده بودیم پر سس.ناگه...با خودم گفتم سالاد ماکارونی بخورم روشم شیر حالم بد میشه نمیخواد تو خونه کار کنم داشتم سالادای خوش مزمو میخوردم معلمه هم مارو با فک جنبان دید.سر تکون داد گفت بروبیرون.منم هیچی نگفتم پالتومو برداشتم زدم از کلاس بیرون.اخرشم خودش اومد منت کشی کرد منو برگردوند ;D
اونروز حالم بد نشد و از کلاس رفتم بیرون.همش تقصیر مامانم بود :((
 
پاسخ : اخراج شدن ازکلاس

سال دوم راهنمایی با دوستم نشسته بودیم میز آخر سر کلاس زیست و داشتیم حرف می زدیم و می خندیدیم.معلممون اصلا گیر نبود.کلاسش هتلی بود.بعد گفتم به معلممون:خانوم میشه ما بریم بیرون از کلاس؟
-برای چی؟
-سر و صدا می کنیم بچه ها حواسشون پرت میشه.
-نه.نمیشه که.بشینید سر کلاس و دیگه حرف نزنید.خودتونم گوش کنید
-آخه خانوم زیست حفظیه دیگه.میریم خونه می خونیم.

من همینو که گفتم بهش برخورد:|
فرداش گفتن که آموزش کارمون داره.رفتیم دیدیم از کلاس زیست اخراج شدیم گویا و دیگه نمیشه بریم سر کلاس:|
کلی با خودمون درگیر بودیم تا بالاخره تصمیم گرفتیم بریم از معلمه عذرخواهی کنیم-_- طفلی خانوم خوبی بود.رامون داد!


معلم فیزیکمون هم امسال همون معلم فیزیک پارساله.از پارسال هر موقع من شلوغ می کنم سر کلاس میگه:فکر کنم من اگر یه نفرو بیرون کنم دیگه همه چیز درست بشه !
:دی
 
پاسخ : اخراج شدن ازکلاس

والا امسال كه معلممون دسته جمعي اخراجمون كرد از كلاس
در واقع ما قرار بود چهل تا سوال حل كنيم+يه سوالي كه توي دفتر داده بود،بعد ما اون چهل تا رو حل كرديم،اون يه دونه هه رو يادمون نبود اصن
هيچي ديگه
معلم نامردمون هم اومد سركلاس گفت اون يه سوالي كه جلسه پيش بهتون داده بودم رو بزاريد رو دسته هاي صندليتون
از كلاس ٢٦نفري٢٢نفر اخراج شدن،فقط چهار نفر تو كلاس موندن(خودتم باهامون بوديا ;) )
ولي خيلي خوش گذشت،جاتون خالي :x
 
Back
بالا