اخراجی

  • شروع کننده موضوع fery
  • تاریخ شروع

mahsa76

کاربر نیمه‌فعال
ارسال‌ها
7
امتیاز
14
نام مرکز سمپاد
فرزانگان ورامین
شهر
تهران
پاسخ : اخراج شدن ازکلاس

سره زنگ زبان بودیم
معلممون فواعدو تو پاورپوینت آماده کرده بود
پرده رو کشیدیم پائین پرژکتورم روشن کردیم
حالا دوستم مرضش گرفته هی میخنده
منم حرصم گرفت اتدو فرو کردم تو پهلوش
جنگمون شروع شد
دیدیم نشستنه نمیتونیم همدیگرو بزنیم پاشدیم رفتیم وسط کلاس کشتی گرفتیم
معلممون سرش پائین بودنمیدید
جلو نوره پرژکتوربودیم
بجاقواعد بچه ها کشتی کج و فنونشو یادگرفتن و ماام اخراج شدیم رفتیم بستنی خوردیم
P:>
زبان بود فیزیک نبود که
 

sadlove

لنگر انداخته
ارسال‌ها
3,382
امتیاز
31,819
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
شـیراز
سال فارغ التحصیلی
93
پاسخ : اخراج شدن ازکلاس

کلن ابتدایی بودم استعداد خاصی داشتم در این زمینه :D
مدیر مدرسمون مشتری بابام بود کاری باهام نداشت . هر وقت میومد بیچاره منو پشت در کلاس میدید :))))) به معلمه میگفت بذاره برگردم داخل کلاس :)))))
اینجوری بود ک درسها رو بلد بودم از یکی میپرسید جواب میدادم زودتر :D یا وقتی درس میداد اذیت بقیه میکردم :D یا چوب شور میخوردم :D یکی دو بارم سر کلاس قران خندم گرفته بود :))))))

ولی کلن راهنمایی دبیرستان هیچ وقت هیچکی اخراج نشد از کلاس معلمها میرفتن بیرون :D :-"""""
 

فات

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,467
امتیاز
5,381
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
نیشابور
سال فارغ التحصیلی
1395
دانشگاه
علامه طباطبایی
رشته دانشگاه
اقتصاد نظری
پاسخ : اخراج شدن ازکلاس

یه بار یکی از بچه ها زنگ تفریح عکس الاغ کشیده بود رو تخته.بعد معلم اومد ماعم خندمون گرفت.اینم عصبی شدو اینا.بعد من در حین خنده میخوام حرف بزنم ولوم صدام بلنده.بلند گفتم خانوم به خودش گرفته :)) انداخت منو بیرون بی دلیل :))
 

cid

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
129
امتیاز
172
نام مرکز سمپاد
فرزانگان ،ری
شهر
تهران
رشته دانشگاه
معماری
تلگرام
اینستاگرام
پاسخ : اخراج شدن ازکلاس

و باز سر کلاس شیمی کتاب فیزیک دستم دید

_ شما!!! بیرون! :-w
سرمو اوردم بالا کل کلاسو یه نگاه کردم که انگار با کس دیگه س :-"
_ خانم فلانی بیرون!
_ اها با من هستید :D خودم یا با وسایلم؟ ;;)


هیچی دیگه خودتون معلمو تصور کنید! تازه خانم هم بودن :))
 

Potter Harry

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
243
امتیاز
1,846
نام مرکز سمپاد
فـرزانگان قـزوین
پاسخ : اخراج شدن ازکلاس

سوم ابتدائی دوستم یه چی تعریف کرد بعد منم خندم قطع نمیشد :D بعد معلم گف پاشو برو بیرون بعد منم رفتم... :-"
سوم راهنمایی بازم دوستم وسط درس دادن معلم ی چی گف دوباره ایندفعه سرخ شده بودم بعد معلمم گف پاشو برو بیرون منم گفتم بذار بقیشو بگه الان میرم... :-"
سر زنگ هنر هم معلم به همه ی کلاس گف پاشید برید بیرون بعد یکی از دوستام گف ما زیادیم سخته شوما برو بیرون... :)) :-"
 

AliEBR

AliEBR
ارسال‌ها
211
امتیاز
1,495
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
اهواز
سال فارغ التحصیلی
1396
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
مکانیک
پاسخ : اخراج شدن ازکلاس

عربی داشتیم تازه معلم اومده بود یکی از بچه ها با گوشیش پروژکتور رو روشن کرد
و آرم acer افتاد رو تخته
بعد معلم فک کرد که اینو کسی نوشته پای تخته!
با تخته پاک کن افتاد به جون آرم ایسر و تخته =))
منم تا حد انفجار خندم گرفته بود نتونستم جلوی خندمو بگیرم :))
هیچی دیگه میخواست پرتم کنه بیرون آخرش به یه منفی راضی شد :|
 

M a н d i s

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
182
امتیاز
3,590
نام مرکز سمپاد
فرزانگان۱
شهر
اراك
رشته دانشگاه
پزشكی
پاسخ : اخراج شدن ازکلاس

راهنمایی بودیم و اینا بعد کلن مثن کار خلافمون خوردن سره کلاس بود :D
بعد دیگه جاتون خالی ما خوردیم و خوردیم ، دیگه آخرای خوردن بود دوستم گف بده ما هم بخوریم . :D
ما هم دومشت پر ریختیم تو دهنش ;;)
بعد دقیقن معلم همون لحظه دید . :))
گف خانوم فلانی پاشو برو بیرون
دوست ما هم اینقد دهنش پر بود اصن نتونست جواب بده و بصورت مظلومانه همینطوری با دهن پر رف بیرون 8->
اصلا هم تقصیر من نبود و منم خیلی شیک نشستم و به ادامه درس گوش فرا دادم ;;)
 

زﮩرا

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
706
امتیاز
8,250
نام مرکز سمپاد
فرزانگان ۱
شهر
کِرمان
سال فارغ التحصیلی
95
دانشگاه
کرمان
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : اخراج شدن ازکلاس

یه معلم بود دوم راهنمایی معلم دینی :D بود ایشون


یکم با من مشکل داشت...ولی میگفت دلم میسوزه بیرونتون کنم :))


همین حاج خانوم یه کار کلاسی درست کرده بود روی شیشه که به ما یاد بده این درسو :|


زد و این شیشه شکست :|


طبق معمول من 5 دقیقه بعد معلم اومدم سرکلاس اینم گف غیر تو کسی نمیتونه این کارو بکنه...برو بیرون


ما رفتیم تودفترحالا هرچی اونا اصرار ما انکار بعد دیدم کار هرکی باشه تا اینا بفهمن من هر روز تو دفترم و باس قسم بخورم برای این جماعت کودن ...


هیچی دیگه قبول کردم کار من بوده(ولی واقعا نبود)
به مدت دو روز از مدرسه و 5 جلسه از درس این خانوم محروم بودم میرفتم ورزش


خیلی هم عالی بود

اینو یادم نبود

سال سوم راهنمایی ردیف اول گوشه کلاس بودیم دید زیادی رومون نبود بعد 4 5 نفری حلقه ای مینشستیم

معلمم زیاد بهمون توجه نمیکرد

داشتیم گوجه میخوردیم مچمونو گرفت و ما رفتیم بیرون
 

gogory-8

کاربر جدید
ارسال‌ها
0
امتیاز
1,397
نام مرکز سمپاد
فرزانگان ناحیه۱
شهر
کرمان
دانشگاه
شهید باهنر کرمان
رشته دانشگاه
مهندسی عمران
پاسخ : اخراج شدن ازکلاس

اممم والا اولین باری که از کلاس اخراج شدم ماله سوم دبستان... ;;)هیچی دیگه شلوغ میکردم اونم هی میگفت فلانی برو بیرون که من ساکت شم بعد از اونجایی داوشم بهم گفته بود هر معلمی گفت برو بیرون خواهش و التماس نکن برو بیرون منم با روی باز میرفتم بیرون یه بارم حرسش گرفت فرستاد تو دفتر تو دفترم اونا هر چی میگفتن لب خند میزدم دیگه هیچی همه اسی شده بودن از دست خنده های من تو دفتر موندم تا زنگ تفریح بعدم رفتم یا اقتدار نشستم سره کلاس.... :D ;)) B-) #S-:

اخریشم ماله امسال 3جلسه مونده به تموم شدن کلاس دینی بود یه چیز به یکی از بچه ها گفتم معلمه فکر کرد به اون گفتم اقا گفت تا فلانی از کلاس نره بیرون من درس نمیده...گفم خانوم واقعا تا من نرم درس نمیدین؟!گفت نه منم رفتم بیرون :|هیچی دیگه جلسه بعد رفتم خودش فرستاد دنبالم....
نمیخواستم اینجوری شه معلم خوبی بود خیلی دوسش داشتم... :-<
 

miss.nb

کاربر جدید
ارسال‌ها
1
امتیاز
2
نام مرکز سمپاد
فرزانگان2
شهر
تهران
پاسخ : اخراج شدن ازکلاس

منو دوسم یه بار دیر اومدیم سرکلاس معلم گف باس برگه بگیرید از معاونو اینا(ما کلا 2تا معاون داریم) ، اول رفتیم پیش یکیشون گف باید از اون یکی برگه بگیرید مام هلکو تلک یه طبقه دوباره بالا رفتیم تا از اون یکی بگیریم ک ..... گف "دیر اومدید باس بیرون بمونید " مام دست از پا بلند تر اومدیم ب معلم گفتیم ائنم گف عیب نداره بیاین تو مام خیلی شیک رفتیم نشستیم ک معاونمون ک باهامون لجه اومد در کلاسو زد گف اینا باید بیرون بمونن تا بقیه بدونن دیر نیان.... مام گروهی اول فش بارونش کردیم بعد از دوستم ک لواشک داش لواشک گرفیتیمو :D خیلییییییییی شیک
اومدیم بیرون . الیب این دوستم اولیت بارش بود این جوری :-ss شده بود منم اولین بارم بود ولی اینقده ذوقققققققق زده بودم


(3 راهنمایی)
 

AMiR.R

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
147
امتیاز
253
نام مرکز سمپاد
میرزاکوچک خان
شهر
rasht
دانشگاه
علوم پزشکی گیلان
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : اخراج شدن ازکلاس

البته ما که کلا سر کلاس نمی رفتیم خودمون، اون موقعی هم که می رفتیم دبیر مثل مهمون باهامون رفتار می کرد :))
فقط یه بار دوم دبیرستان سر زنگ ریاضی داشتم با گوشی بازی می کردم دبیر دید اومد گوشی رو بگیره من قایمش کردم هر چی گشت پیدا نکرد، اعصابش خورد شد منو انداخت بیرون :-"

ولی چون همیشه دیر می رسیدم راه نمی دادن داخل و می گفتن برو نامه بگیر که من نمی رفتم واسه نامه و می رفتم کتابخونه یا سالن ورزش :>
یکی دو بار هم ناظم اومد دید من دارم می چرخم خودش منو برداشت برد سر کلاس :rolleyes:
 

sana Golaby

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
449
امتیاز
1,810
نام مرکز سمپاد
فرزانگان1
پاسخ : اخراج شدن ازکلاس

دبیر ریاضی دوم راهنمایی مون هرچی امتحان میگرفت میگفت بدین باباتون امضا کنه جلسه بعد برگه ها رو بیارین ما هم از سال اول راهنمایی این کار رو انجام میدادیم و نمره خوب و بدهم براش فرقی نداشت خلاصه ما یه سال و نیم این کارو انجام دادیم و اواخر اسفند بود و هیچکی تو حس و حال مدرسه نبود و منم برگه رو دادم بابام امضا کرد ولی یادم رفت ببرم و دبیر گرامی هم با یه فریاد پرده گوش پاره کن منو از کلاس اخراج کرد اون جلسه
 

viola

کاربر فعال
ارسال‌ها
28
امتیاز
199
نام مرکز سمپاد
ف.ر.ز
شهر
- استپانچکوف -
سال فارغ التحصیلی
93
مدال المپیاد
:|
رشته دانشگاه
【 دندانپزشکی】
پاسخ : اخراج شدن ازکلاس

من دوبار اخراج شدم...

یه بار اول دبیرستان.. ما همش سر کلاس ریاضی بعد دبیر میرفتیم تو کلاس.. بیچاره هر جلسه به ما تذکر میداد که زودتر بریم چون صبر میکرد تا ما بیایم بعد درس رو شروع میکرد

یه روز که زنگ کلاس خورد ما داشتیم میرفتیم سرکلاسش که آرزو به دل نمونه.. اما یهو معلم عربیمون اومد سه ساعت با ما صحبت کرد .. هیچی دیگه دبیرا رفتن سر کلاس. ما با شرمندگی رفتیم کلاس معلم ریاضیه فرستادمون دفتر

دفتر که قیافه ی ما رو دید (مظلوم کردیم خودمونو) بهمون برگه ی ورود به کلاس داد

بعد ما با نیش باز رفتیم کلاس خیلی شیک بی هیچ حرفی مجوز ورود به کلاس رو گذاشتیم رو میز آقای دبیر بعد سرمونو انداختیم پایین رفتیم سر جامون نشستیم!

دبیر محترم برگه رو نگاه کرد و گفت: اینجا نوشته ورود با اجازه دبیر بلامانع است.. من اجازه نمیدم.. برین بیرون!

ما یخ شدیم! کل کلاس نگامون میکردن اما ما کم نیاوردیم سربلند رفتیم بیرون! تازه 3 4 جلسه هم با این دبیره سر سنگین بودیم حالش جا بیاد!!


یکی دیگه هم چهارم دبیرستان اولین روزی که مدرسه رفتم زیست داشتیم.. خب من چون مدرسه نمی رفتم چند جلسه غیبت داشتم واسه زیست... این خانوم دید من نمره ندارم بهم گف پاشو درس ج بده
بعد این یه سوال پرسید منم داشتم ج میدادم که دوستام یه چی گفتن نیشم باز شد

یهو گف چرا میخند؟؟ گو اوت! برو به اون معاونت بگو من سر کلاس خندیدم دبیر بیرونم کرد!

منم از خدا خواسته کیفم رو برداشتم اومدم بیرون
رفتم پیش مدیرمون گفتم این خانوم اصن برخورد بلد نیستن و از این حرفا...

فک نکنم بازم از کلاس اخراج شده باشم :D
 

Behz@d

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
202
امتیاز
767
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
نکا
سال فارغ التحصیلی
1393
مدال المپیاد
شایعه ای بیش نبود!
دانشگاه
شریف
رشته دانشگاه
برق
اینستاگرام
پاسخ : اخراج شدن ازکلاس

من به قدری پیش دبیرا مظلوم نمایی میکردم که..... ;;)

هیچ وقت منو ننداختن بیرون!!

به خاطر من بیرون رفتن اما منو نفرستادن (<

خوابوندم زیر گوش پسره و معلم هم به همراهی من یکی خوابوند (<
مسخره بازی کردم و بغلیم بیرون رفت اما من پیش معلم :-[


نامردی زیاد کردم
خدا کنه منو ببخشن [-o<
 

iarsham

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
425
امتیاز
7,575
نام مرکز سمپاد
َ
شهر
شیراز
سال فارغ التحصیلی
1394
مدال المپیاد
ادبی
دانشگاه
تهران (هنرهای زیبا)
رشته دانشگاه
طراحی صنعتی
پاسخ : اخراج شدن ازکلاس

یه نفر همیشه میومد در کلاس، میگفت : کی غایبه؟
نماینده هم اسامی غایبین رو بهش میگفت...

یه بار اومد گفت: کی غایبه؟
من: مهدی ;;)
اون: مهدیِ چی؟
من:مهدی موعود :>
:))

معلم: برو بیرون L-: X-(
من: چشم :-<
اون که میومد لیست غایبین میگرفت: L-: :|
مهدی موعود: :>
بچه ها :)) =)) :)) =))
لیست غایبین: >:p
 

Potter Harry

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
243
امتیاز
1,846
نام مرکز سمپاد
فـرزانگان قـزوین
پاسخ : اخراج شدن ازکلاس

سر کلاس فیزیک بودیم بعد داشتیم سوال مکانیک حل میکردیم، بعد استاده گف خب بچه ها تو این سوال ها مبدا پتانسیل رو هر جا میتونین بگیرین...بعد من گفتم حال ک هر جا میتونیم بگیریم، من ی خط عمودی میگیرم...حالا شما بیا انرژیه پتانسیلو تعریف کن... :D :P بعد هی میگف نه نه منظورم این بود ک روی خط افقی هر جا میتونیم بگیریم و اینا بعد منم میگفتم از اول باید میگفتین... :-"
بعد گف پاشو برو بیرون بی تربیت...هیچی دگه منم رفتم... :))
بعد دوباره جلسه ی بعد میخواست تانژانتو با سرعت اینا مقایسه کنه...بعد گف من کرنومتر میگیرم از اینجا شما رو میندازیم پایین بعد با سرسره برو...بعد دوستم گف ما کرنومتر میگیریم شما رو میندازیم پایین... :)) هیچی دگه کم مونده بود بیرونمون کنه...:-" حالا خوبه مرده وگرنه میومد ی دست ما رو میزد... :| خلاصه خوش گذشت...امتحانم کنسل شد... :>
 

shaqayeq.m

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
228
امتیاز
1,790
نام مرکز سمپاد
فرزانگان زینب
شهر
سیستان
سال فارغ التحصیلی
1396
رشته دانشگاه
زبان و ادبیات انگلیسی
پاسخ : اخراج شدن ازکلاس

من یه بار کلاس دوم دبستان بودم،مشقام و ننوشته بودم به معلم گفتم دفترم و نیاوردم :-"
اونم نامردی نکرد من و از کلاس بیرون انداخت :-"منم گریه کنان رفتم پیش مدیر،مدیرم گفت برو
به معلم بگو که مدیر من و زده به خاطر این کارم :-"
منم رفتم بهش گفتم،بعد اونم رام داد باز تو کلاس :)) :-"
 

nilofar banihashem

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,011
امتیاز
11,418
نام مرکز سمپاد
دبيرستان فرزانگان/فرهنگ
شهر
بجنورد
رشته دانشگاه
روان شناسی
پاسخ : اخراج شدن ازکلاس

من تجربي بودم كه سال دوم بدون كه معلمون زيست بفهمه من ُ ونسترن چندتا از دوستام اص كلاس در رفتيم يعني جيم زديم بعد بيست دقيقه. در كلاس زديم ديگه رامون نداد تازه منفي هم داد بهمون
 

Moshk

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,141
امتیاز
2,882
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی 1
شهر
ساری
سال فارغ التحصیلی
1397
پاسخ : اخراج شدن ازکلاس

معلم زیست داشت توضیحاتی میداد درباره امتحان ترمو اینا گفت اگه انضباتتون خوب باشه و آروم باشین تو کلاس نمره کلاسیو میدم 20 بنده آروم گفتم الکی میگه ;;)(با لحن پنجعلی) نمیدونم چجوری همه شنیدن و :))
و اونجا سرمو انداختم خودم از کلاس رفتم بیرون
 

شیخ المثال

کاربر فراموش شده
ارسال‌ها
162
امتیاز
1,508
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
نکا
سال فارغ التحصیلی
96
رشته دانشگاه
هوانوردی
پاسخ : اخراج شدن ازکلاس

بهار امسال زنگ اخر تو کلاس ریاضی نشسته بودیم هوا هم گرم بود بچه ها که حوصله نداشتن به درس گوش بدن داشتن با هم حرف میزدن معلم هم پای تخته داشت سوال می نوشت که گفت مگه من به شما گفتم حرف بزنین که دارین صحبت می کنین؟؟؟؟؟؟
منم که تو ردیف دوم بودم با صدای بلند گفتم اره معلم یه لحظه به نقطه جوش رسید منو اورد جلو دستشو برد عقب که بخوابونه زیر گوشم با جاخالی من روبه رو شد و دستش بهم نخورد وگر نه نصف صورتم رفته بود به هر حال با یک اره گفتن رفتم بیرون
 
بالا