کدام شاعر ؟ چرا؟

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع بو علی
  • تاریخ شروع تاریخ شروع

کدام قالب شعری رو بیش تر می پسندین؟ کدام شاعر؟


  • رای‌دهندگان
    62
من به فروغ فرخزاد علاقه‌مندم چون با ساده ترین کلمات ممکن تونسته حس های غریب و عمیق رو به توصیف بکشه ، هر بار شعرهاشو خوندم احساس کردم داره دونه به دونه ی نگفتنی ترین احساس هامو برام ترجمه میکنه. البته که کتاب های آخرش مدنظرمه کلن.
 
مولانا چون صرفا شاعر نیست و تمام حقایقی که در طول زندگیش بهشون پی برده رو در قالب شعر بیان کرده و اکثر بیت های شعراش ( خصوصا مثنوی ) پر از حقایقیه که کمتر کسی ممکنه بهشون برسه!
 
به نظر گیرایی و جذابیت شعر به شاعرش و مفهوم. شعر بیشتر بستگی داره تا سبکش !
اما خب در کل غزلیات حافظو خیلی دوست دارم و از شعر های نیمایی خود نیمایوشیج و سهراب سپهری هم خوشم میاد
کاش یه گزینه شعر نو و مثنوی هم اضافه میکردید.
 
شعر نو رو خیلی بیشتر دوست دارم.مخصوصا شعر های سهراب رو خیلی باحالن
 
حافظ شاه غزله
سعدی لطایفش زیاده
فردوسی به گفته ی خودش عجم زنده کرده بدین پارسی
خیام تعابیر کم نظیری داره
سهراب معانی تازه کم نداره
...

ولی مولانا خاصه،خیلی خاص... ^^
 
شاعرای قرن های قبلی که خب همشون عالین
ولی تو زمینه شعر معاصرم شاعرای خیلی برجسته ای داریم
مثل فریدون مشیری که شعراشون خیلی با احساسن و زبان شعرشونم خیلی سادس
وامیرهوشنگ ابتهاج که به نظرم غزل های خیلی قشنگی دارن
وهم چنین حمید مصدق که قصیده آبی خاکستری سیاه شون واقعا فوق العادس
 
حافظ! عجیب رند و زیرکه!
سعدی! شاهکاره! استاد سهل و ممتنع گویی و جامع و مانع سراییه (ساده است ولی سخته! کامله و نمیشه بهش کلمه ای اضافه کرد یا جایگزین کرد و در عین حال با کم کردن حتی یک واو مفهوم بیت از بین میره)
مولوی! به خاطر سماع! اصلا به نظرم مولوی تمام ابیاتش رو برای سماع گفته! انقدر ریتم داره!
فردوسی! بزرگ مردا! در حکم پدربزرگ منه!(ادعای غریبیه! دلیلش هم اینه که اولین کتابی که خودم خوندم حکایت های شاهنامه به زبان نثر بود.)
خاقانی! مشکل پسند و فخر فروش(:دی) با همه ی تفاخرش و منیت شاعرانه اش که میخواد نشون بده چقدر زبردست و ماهره در آرایه و ...
______
اخوان ثالث! پیر روز های سخت! اصلا اخوان نگرش جدیدی رو در دریچه ذهنی من باز کرد! خیلی خیلی نسبت بهش احساس نزدیکی می کنم
سهراب! یه نوع آرامش و رهایی عجیبی داره! با این که از نظر سرایش خیلی شاعران بهتر وجود دارن اما سهراب رودِ رها و زلالیه
سایه! آفتابی در سایه! بدون دلیل با اشعارش احساس خوبی دارم خیلی خوب! جدای از بحث و بررسی دوست دارم شعر هاش رو!
 
فاضل نظری
به معنی دقیق کلمه روح آدم رو نوازش می کند :x
 
من شهریار دوس دارم
چون بالاخره اکثر شعر هاش ترکی هست و منم خیلی خوشم میاد ازش
حافظ رو هم شدید می پسندم
 
من اشعار آقای فریدون مشیری خیلی دوست دارم...
 
من با شعر های براهنی ارتباط خوبی میگیرم
و شعر زبانی به نظرم ابداع فوق العاده ای بوده
 
مولانا
چون دلم می‌خواد

من اگر دست زنانم نه من از دست زنانم
نـــه از اینم نــه از آنم مــن از آن شهر کـلانم
نـــه پـــی زمــــر و قمــارم نه پی خمر و عقارم
نـــه خمیـــرم نــــه خمـــارم نــه چنینم نه چنانم
مـــن اگـــر مست و خرابم نه چو تو مست شرابم
نه ز خاکم نه ز آبم نه از این اهــــل زمــــانم
خـــرد پـــوره آدم چـــه خبـــر دارد از ایــن دم
کــــه مــن از جمــله عالــم به دو صد پرده نهانم
مشنـو این سخن از من و نه زین خاطر روشن
که از این ظاهر و باطن نه پذیرم نه ستانم…
 
"فروغ فرحزاد"
چون شعراش همیشه حس خیلی خوبی بهم میده و خیلی ساده و روان از پیچیده ترین احساسات درونی یه ادم تونسته حرف بزنه.
 
مولانا چون صرفا شاعر نیست و تمام حقایقی که در طول زندگیش بهشون پی برده رو در قالب شعر بیان کرده و اکثر بیت های شعراش ( خصوصا مثنوی ) پر از حقایقیه که کمتر کسی ممکنه بهشون برسه!
🤣🤣

در حال حاضر بودلر و شلی و تا حدی لانگ‌فلو و بوکوفسکی، سهراب سپهری نیز دلنشینه. به طور کلی ولی این‌طور نیست که تمام شعرهای یک شاعر خوب از آب دربیان، معمولاً تک‌وتوک شعرهای خوبی دارن، این چند نفری که گفتم اون تعداد شعرای خوب‌شون یه کمی برام بیشتر بود.

Autumn: A dirge

The warm sun is falling, the bleak wind is wailing
The bare boughs are sighing, the pale flowers are dying
And the Year
On the earth is her death-bed, in a shroud of leaves dead
.Is lying
,Come, Months, come away
,From November to May
;In your saddest array
Follow the bier
,Of the dead cold Year
And like dim shadows watch by her sepulchre
The chill rain is falling, the nipped worm is crawling
The rivers are swelling, the thunder is knelling
;For the Year
The blithe swallows are flown, and the lizards each gone
.To his dwelling
;Come, Months, come away
;Put on white, black and gray
--Let your light sisters play
Ye, follow the bier
,Of the dead cold Year
And make her grave green with tear on tear

Parcy Bysshe Shelley
 
  • لایک
امتیازات: Void
Back
بالا