تاثيرات روحي ِ طلاق ِ والدين روي ِ فرزندان

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع sayna
  • تاریخ شروع تاریخ شروع

sayna

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
2,460
امتیاز
12,313
نام مرکز سمپاد
دبيرستان فرزانگان ۱
شهر
تهران
دانشگاه
علوم پزشكى شهيدبهشتى
رشته دانشگاه
پزشكى
خب ؛ اين تاپيك قرار بود توي ِ گفت و شنود باشه ؛ ولي ديدم انقد پست ِ ازدواج ُ اينا هسـت كه :-" :-"
الآن هم اينجا راجع به تاثيرات ِ روحي ِ اين موضوع بحث ميكنيم نه اجتماعي !
چه مشكلاتي ( روحي ) براي ِ فرزندي كه مادر و پدرش از هم جدا شـدن پيش مياد ؟
مادر و پدر بايد براي ِ اين فرزندان چه‌كار كنن ؟
آيا درسـته مادر و پدر براي ِ روحيـه ِ فرزندشون جدا نشن از هم ؟
و ...
 
پاسخ : تاثيرات روحي ِ طلاق ِ والدين روي ِ فرزندان

قشنگ مشخصه که قرار بوده تاثیرات اجتماعی بوده باشه به جای تاثیرات روحی ! :-" تاثیر اجتماعی میگفتی خیلی بهتر بود!
اولینش کمبود محبت، به نظر من. بالاخره اون بچه یا دیگه پدر بالا سرش نیست یا مادر. بعدشم چون تو ایران طلاق یه چیز عادی نیست اون بچه همیشه جلو دوستاش و تو مدرسه و... خجالت میکشه.
به نظر من اگه کار دو نفر به جاهای خیلی باریک نکشیده (جای باریک = مثلا یاور معتاده ، زن و بچرو کتک میزنه هر روز و ...) باید به خاطر بچه ها بمونن و زندگی کنن.
 
پاسخ : تاثيرات روحي ِ طلاق ِ والدين روي ِ فرزندان

به نظـرم هم بستگی به سن ِ بچه ( بچه ها ) داره هـم شخصیت خود ِ بچه ؛
تا یه سنـّی نباید جدا شن واقعا ، به جز کمبود ـا شاید بچه نتونه درک کنه و کنار بیاد . از یه سنّی به بعد میشه توقع داش اگه پدر مادر بشینن برا بچه توضیح بدن مشکل ـا رو ، منطقی برخورد کنه و با این که نمیخواد حتی موافقت کنه .
ولی بازم باید به شخصیت ِ بچه ـشون نگا کنن و بعد تصمیم بگیرن ؛ چون شایـد یکی بتونه تحـمل کنه و یکـی ـم واقا بدون ِ یکی از اون دوتا نتـونه ادامه بـده :-??
 
پاسخ : تاثيرات روحي ِ طلاق ِ والدين روي ِ فرزندان

به نقل از SaYnA :
چه مشكلاتي ( روحي ) براي ِ فرزندي كه مادر و پدرش از هم جدا شـدن پيش مياد ؟
مسلما" مشكلات روحي بسيار بسيار زيادي اين بچه ها رو تهديد ميكنه...

نگراني،سردرگمي و عدم وجود يه پشتوانه خيلي روشون تاثير ميزاره...

بعلاوه از اون جايي كه معمولا" تو اين خونواده ها درگيري و تنش زياده آرامش روحي اين افراد خيلي متزلزل(املا!؟)ميشه...

با توجه به همون عدم پشتوانه كه گفتم يه جور احساس ناامني در اين افراد شكل ميگيره...

كه:

ميتونه باعث كاهش اعتماد به نفسشون بشه...

بعلاوه از اونجاييكه خشونت تو اين بچه ها نهادينه شده،مسلما" در آينده اين خشونت بازتاب خارجي خودشو نشون ميده...

به نقل از SaYnA :
مادر و پدر بايد براي ِ اين فرزندان چه‌كار كنن ؟

خب اگه نخوايم بگيم كه از طلاق جلوگيري بشه؛

به نظر من راهكاراي موقتي و تسكيني زيادي وجود داره...

مهم ترينش روراست بودن با بچه ها و القا اين حس اعتماد به اوناس...

كه:
راجع به روش هاش و نكته هاش نظر زيادي ندارم...

به نقل از SaYnA :
آيا درسـته مادر و پدر براي ِ روحيـه ِ فرزندشون جدا نشن از هم ؟

به نظر شخصي من و بازم ميگم فقط به نظر شخصي من نه...!

درست نيست...

اينجوري بيشتر محيط خونواده و خب بايه فيد بك ساده محيط جامعه؛

دچار تشنج روز افزون ميشه...
 
پاسخ : تاثيرات روحي ِ طلاق ِ والدين روي ِ فرزندان

میتونه به فرزند ضربه روحی وارد کنه و هزاران بلا سرش بیاره

واکنش های مختلف روی سنین مختلف داره
حالا طلاق هیچی
ازدواج بعد از طلاق خیلی بده
 
پاسخ : تاثيرات روحي ِ طلاق ِ والدين روي ِ فرزندان

طلاق پدر و مادر توی روحیه ی بچه ها میتونه خیلی تاثیر گذار باشه...

مخصوصا اگه بعد از زمانی باشه که بچه عقلش میرسه و پدر و مادر رو تشخیص میده(مثلا بعد از دو سه سالگیو اینا!)

چون بچه کمبود هر کدوم از والدین رو تو دوران کودکیش احساس کنه تو دوران بزرگسالی و نوجوانی اون کمبود ها باعث عقده توی اون فرد میشه...

این بحثه بخدا بیشتر اجتماعیه ها :-"

اگه دیدم داره بحث اجتماعی میشه منتقلش میکنم فعلا هنوز روانشناسین ;;)
 
پاسخ : تاثيرات روحي ِ طلاق ِ والدين روي ِ فرزندان

خيلي بده...خيلي...
من يكي از دوستام پدر و مادرش جدا شدن...يه خواهر ناتني داره...يه داداش ناتني ديگه هم داره گيرش مياد....مادرشم داره با يه مرد ديگه ازدواج ميكنه.... واسه هميشه ميره كانادا...اينم ايران پيش مامان بزرگشو بابابزرگش ميمونه... :(
همش گريه ميكنه...بدتر اينه كه هيچكس (جز خونوادش)از اين قضيه خبر نداره...بايد بريزه تو دلش... :(
وحشتناكه...
:( :((
 
پاسخ : تاثيرات روحي ِ طلاق ِ والدين روي ِ فرزندان

دقیقا بچه یا بچه ها برای اینکه جایی بروز ندن تموم مشکلات رو توی خودشون میریزنو بعد از یه مدت به صورت یک عقده در میاد که نمیشه کاریش کرد
به نظر من اگه بچه به سن وسال بزرگ منظورم بالای پونزده رسید پدرو مادر حق انتخاب دارن که میخوان باهم باشن یا نه
 
پاسخ : تاثيرات روحي ِ طلاق ِ والدين روي ِ فرزندان

من خیلیا رو دیدم که باین خاطر دارن هم ُ تحمل می کنن ( بچه هاشون ) لا اقل اینطور میگن .

ببین بنظرم تو بچگی باشه یه سری عقده ُ اینا ایجاد میکنه ، مصن یه دختری بود کوچولو بود تو آشناهای ِ ما باباش و مامانش جدا شده بودن پیش مادربزرگش بزرگ شده بود

هر بچه ای رو می دید موهاشو می کشید ، سرش داد می زد ، لگدش می کرد ! ( که بنظر من ترکیبی هست از جدایی پدر و مادر و احترام بیش از اندازه ای که تو خونه

مادر بزرگ بش گُذاشتن )

البته بچه هایی رو هم دیدم که تو سنین بزرگتر بخاطر طلاق پدر و مادر مقطعی ناراحت شدن شاید ، اما بعدش به شرایط عادت کردن ُ اینطور شاید حس کردن محبت هر دو

رو باهم دارن در صورتیکه شاید در زمان ِ زندگی مشترک این دو کمتر مورد توجه قرار می گرفتند )

گرچه ازدواج ِ مجدد هر یک از طرفین ضربه ِ روحی جبران ناپذیری به بچه ها خصوصن در سنین بالاتر وارد می کنه . سنین کوچکتر شدتش کمتره بنظرم .
 
دچار خلاء عاطفی میشه
 
من نظرات رو خوندم اکثرا در مورد این بود که جدا نشن بهتره چون به بچه آسیب می رسه
آسیب های ناشی از طلاق تو کشور ما خیلی زیاده درسته ولی راه حل داره..تو کشور هایی که رو این مسائل بیشتر کار شده هم بچه ها تو شرایط سختی قرار می گیرن ولی در آخر می بینیم که با آموزش و روش های درست اون سختی رو پشت سر می گذارن..
اگه دو نفر به جایی می رسن که نمی تونن باهم زندگی کنن موندنشون هم باز به بچشون می تونه آسیب بیشتری می زنه و خب نمی شه زندگی خودشون رو خراب کنن واسه این که بچشون با ی سختی که می تونه بگذرونتش به سلامت روبرو نشه
واسه آسیب کمتر به بچه اول تربیت مناسب لازمه باید تو سنین کم یک سری مسائل رو منطقی با بچه در میون گذاشت. در کنار این نباید بذارن بچه احساس کنه رها شده از طرف یکی، اگه هر کدوم از طرفین خطری برای بچه نداشته باشن خوبه بچه هردورو ببینه(حق حضانت با مادر باشه در شرایط کلی بهتره به نظرم) و هر دو طرف هم قبل طلاق هم بعدش به بچه این اطمینان رو بدن که دوسش دارن و تو تمام مراحل زندگی قراره همراش باشن و این کار هم بکنن همه درگیریاشونم باهم دیگه بعد طلاق تموم کنن تا بچه متوجه تنش نشه
اگه به خاطر فرزندشون این کار هارو انجام بدن خب می تونن جدا شن با کمتریت آسیب به هر شخص در غیر این صورت خب بهتر بود بچه دار نمی شدن از اول وقتی همین کار هارم نمی تونن بکنن
پ.ن:ببخشید کاملا اجتماعی شد حرفم
 
درسته طلاق آسیب زنندس و نمیشه منکرش شد،ولی گاهی طلاق نگرفتن آسیبش میتونه بیشتر باشه...
جالبه بدونید در مسئله طلاق پسر ها بیشتر از دخترا آسیب میبینن شاید دلیلش این باشه که چون پسر هستش توجه کمتری بهش میشه...
در مورر اثرات طلاق هم عمدتن به صورت مقطعی وجود داره ینی مثلن بعد حدود ۵ سال میتونن با شرایط کنار بیان و تا حد خوبی مشکل خاصی رو بروز ندن.
 
طلاق خواه ناخواه تاثیر داره
اصلا نمیشه مانعش شد
سوال سر اینه که در چه حالتی تاثیرش کمتره
زن و شوهری که حتی نمیتونن یه لحظه همو تحمل کنن باید طلاق بگیرن ، تصور کنین خونواده ای رو که هیچ احساسی جز تنفر توش وجود نداره ، بعد میگن « به خاطر بچه م تحملش میکنم »
بر فرض بچه ای که ۵ سالشه بشه ۱۵ سالش و اینا فقط همو تحمل میکنن ، خب این آدمی که هیچ محبت و هیچ احساسی توی خونه نمیبینه قراره چه شخصیتی داشته باشه؟
من خونواده ای رو دیدم که بعد از طلاق گرفتن حتی بچه بیشتر محبت میبینه
پسرهای بالای ۱۶ معمولا مستقل تر میشن حتی

نمیشه یه نسخه رو برای همه پیچید که طلاق واسه بچه ها این ضررا رو داره
ولی بدون شک تحمل کردن به خاطر بچه اشتباه محضه
مخصوصا بچه ای که میبینه و میفهمه اطرافش چه خبره
 
طلاق مسلما تاثیر بدی روی بچه میذاره. همین که بچه شاهد همه چیز باشه - تو خیلی از موارد اتفاق میفته - خیلی روی روحیه اش تاثیر می ذاره. بعضی از خانواده ها اجازه نمی دن که پدر بچه مادرش رو ببینه یا بالعکس. این درست نیست. بین دو نفر مشکل هست، طلاق گرفتن، باشه. بچه چه گناهی داره که باید تا ابد نبود یکی از دو والد رو حس کنه؟!

البته، طلاق در بعضی موارد بهترین راه حله! خانواده ای که مشکل داره، تفاهم ندارن، نباید بچه دار شن یا اگر شدن، وقتی متوجه نداشتن تفاهم شدن، تا قبل از شروع بحث و دعوا ها و... طلاق بگیرن تا اون بچه ی بیچاره زجرکش نشه. خیلی وقتا دیدیم که بخاطر بچه دو نفر کنار هم موندن. بچه های این مدلی معمولا یکسری کمبود ها و خلاء های عاطفی رو احساس می کنن. این موضوع به خودیِ خود خیلی می تونه بد باشه. گاهی وقت ها ندیدن این بحث ها و داشتن یک خونواده ی لنگ و ناکامل، خیلی بهتر از خونواده ای هست که ظاهرا کاملن ولی در باطن همه چیز فرق میکنه.

طلاق کلا یه موضوعیه که بستگی به شرایط داره و نمیشه گفت خوب یا بد مطلقه.
 
به نظرم اولاً دونفر که میخوان ازدواج کنن باید به خوبی هم دیگر رو بشناسن و درک کنن بعد از ازدواج هم مدتی نباید بچه دار شن برای بچه دار شدن باید به سطحی از شعور و عقل رسیده باشن که بدونن اصلاً هدفشون از بچه دار شدن و زندگی و آینده و... چیه...متأسفانه خیلی از خانواده هایی رو میبینم بعد از اینکه حوصله زندگی و ندارن یا از همه چی خسته میشن با عبارت «میخوایم بچه دار بشیم برای تنوع...» بچه دار میشن ی چند سال میگذره و از همه چیز بیزار و دعوا و... طلاق... دوماً بر فرض اینکه کار از کار گذشته و دونفر امکان نداره بتونن زیر یه سقف زندگی کنن مطمئن باشید طلاق به نفع بچه هستش...بچه ای صبح بیدار میشه و تا لحظه‌ای میخوابه شاهد دعوا پدر و مادرش از لحاظ روحی و روانی مشکلات عمیقی براش به وجود میاد که در بزرگسالی مخصوصاً زندگی مشترکش این مشکلات خودشونو نشون میدن...امااا اگر پدر و مادری بتونن به این دعوا ها مسلط بشن که فرزند از لحاظ روحی و روانی مشکلی براش ایجاد نشه زندگی مشترکشونو تا زمان استقلال کامل فرزند[تا ورود به دانشگاه هرچند که در ایران به شدت دیده میشه طرف 40سالش هنوز آویزون مامان باباش] ادامه بدن مطمئناً نه فرزند و نه زوجین با مشکلی مواجه نمیشن
 
طلاق عاطفی
و‌ طلاق رسمی
دوتاش روحیه بچه رو‌‌ به... میده
ولی مشکلات طلاق رسمی مساوی با
مشکلات طلاق عاطفی + مشکلات که صرفا واسه طلاق رسمیه
منظورم اینه که اون مشکلاتی که بچه تو‌ طلاق عاطفی داره
تو‌طلاق رسمی ام داره
ولی تو‌ طلاق رسمی صدتا مشکل دیگه ام‌ اضافه میشه
مثلا دید بد افراد جامعه
مثلا دوگانگی‌ بین‌ پدر و مادر
تقسیم شدن بچه
ی روز واسه این
ی روز واسه اون
مثلا نداشتن ی خانواده منسجم حتی شده ظاهری
وَ ...
 
به نظر من طلاق توی سنین پایین خیلی بد تره . مخصوصا اگه طرفی که حضانت بچه رو گرفته ( معمولا مادر ) نذاره بچه پدرشو ببینه .
چون اینجوری بچه که کاملا بدون حضور و محبت یکی از والدین بزرگ میشه ، کمبود اعتماد به نفس پیدا می کنه و مجبور میشه خودشو با یه چیزی ( مثل اینترنت ) سرگرم کنه تا کمبود عاطفیشو جبران کنه . در اکثر مواردم بچه نسبت به ( مثلا پدرش ) حس تنفر پیدا می کنه و با این حس بزرگ میشه و هرچی بزرگ تر میشه اثبات علاقه پدر بهش هم سخت تر میشه .
مثلا یکی از رفیقای خود من که پدر و مادرش وقتی خیلی کوچیک بوده از هم جدا شدن و تا حالا باباشو ندیده . هر وقت هم که تو خلوت از باباش صحبت می کنه با حس و لحن بدی حرف میزنه . در حالی که پدرش خیلی دوستش داره هر سال برای جشن تولدش یه وسیله ی گرون و مورد علاقشو میفرسته . خودش هم الان خیلی زود رنج و حساسه و به کوچکترین کار واکنش نشون میده . توی اجتماع هم شخصیت مستقلی نداره و اکثر مواقع موفق نیست . این نشون میده که مادر برای اینکه نبود پدرو جبران کنه بیش از حد پسرشو ( اصطلاحا لوس ) و وابسته کرده ولی چون پدر ( به عنوان یک تکیه گاه محکم ) به هیچ وجه توی زندگیش نبوده پسر روز به روز بیشتر به سمت فضای مجازی و قاعتدا فروپاشی میره .
 
طلاق یعنی زجرکش شدن
یعنی لحظه لحظه ذوب شدن
 
طلاق یعنی زجرکش شدن
یعنی لحظه لحظه ذوب شدن
واسه دو نفر که جدا میشن،یا واسه بچه هاشون؟
شما مخالف طلاق هستید؟
فکر میکنید طلاق نگرفتم میتونه چه کمکی کنه؟
 
Back
بالا