N.M
لنگر انداخته
- ارسالها
- 3,605
- امتیاز
- 13,364
- نام مرکز سمپاد
- فرزانگان یک
- شهر
- تهران
- مدال المپیاد
- طلای دوره ۲۷ المپیاد ادبی
- دانشگاه
- دانشگاه تهران
- رشته دانشگاه
- ادبیات فارسی
می خواهم نویسنده شوم اما چگونه ...
- شروع کننده موضوع depress
- تاریخ شروع
لنگر انداخته
- ارسالها
- 7,655
- امتیاز
- 37,506
- نام مرکز سمپاد
- علامه حلی
- شهر
- تهران
- سال فارغ التحصیلی
- 1389
پاسخ : می خواهم نویسنده شوم اما چگونه ...
من زیاد کتاب نخوندم که مهندسی معکوس بزنم بگم چجوری کتاب بنویسی. اینطور هم تو گفتی به نظرم منظورت داستان و رمان و این حرف هاست نه کتاب های دیگه. خب من نظر منطقی و استدلالی خودم رو میدم. اگر موردی بود دوستان اصلاح کنن.
اول اینکه خب هر کتاب یک ایده میخواد. اول ببین ایدت چیه برای کتاب نوشتن. مثلا یک داستان در مورد فقره ٬ یکی در مورد ضعف فرهنگیه و یکی دیگه در مورد فرار مغزها.
دوم انتخاب ایده ثانویه ست. یعنی اینکه ایده رو چجوری پیاده کنی. مثلا برای فرار مغزها میتونی این رو در نظر بگیری که در مورد یک نفر بنویسی که اختراعاتش مورد توجه واقع نشده. بعد این فرد میره خارج و اونجا به مشکل میخوره و برمیگرده ایران و جور دیگه و خلاصه موفق میشه یا نه. یا یک نفر ایرانی اصل ساکن آمریکا رو در نظر بگیری که تصمیم میگیره بیاد ایران و چه اتفاقاتی براش میافته و ...
سوم تعیین سیر داستانه. یعنی داستانت رو نقطه گذاری بکن. سیر اتفاقات داستان رو مشخص بکن. اتفاقات رو بنویس به ترتیب. اینکه اول این اتفاق میافته بعدی یک اتفاق دیگه بعد اتفاق دیگه و الی آخر
چهارم هم مرحله توصیف و پردازش و داستان سازیه. با توجه به فضای داستان و هدفت ٬ بین نقاط اتفاقات سیر داستان ٬ از توضیح و توصیف و صحنه سازی و ... استفاده کن و مرحله به مرحله پیش برو.
خب این کارها چندان آسون نیست. شاید یکی خیلی مهارت داشته باشه و مثلا مثل نویسنده کتاب دا خیلی راحت و ماهرانه توصیف بکنه صحنه ها رو ولی خب خیلی هامون چنین مهارتی نداریم. اینکه بچه ها میگن کتاب بخون خیلی زیاد به خاطر اینه که دستت بیاد چجوری باید این کارها رو بکنی. مخصوصا مرحله آخر رو. مثلا توصیف یک فضای فقیرانه کار هرکسی نیست. در ضمن خیلی به این مراحل سیستماتیک نگاه نکن. ممکنه وسطاش کل ایده رو تغییر بدی و واقعا اشکال نداره.
کسی هم از یک نوجوان انتظار نویسندگی نداره. ولی خب برای تمرین و دست‌گرمی خیلی کار خوبیه اگر علاقه داشته باشی.
من زیاد کتاب نخوندم که مهندسی معکوس بزنم بگم چجوری کتاب بنویسی. اینطور هم تو گفتی به نظرم منظورت داستان و رمان و این حرف هاست نه کتاب های دیگه. خب من نظر منطقی و استدلالی خودم رو میدم. اگر موردی بود دوستان اصلاح کنن.
اول اینکه خب هر کتاب یک ایده میخواد. اول ببین ایدت چیه برای کتاب نوشتن. مثلا یک داستان در مورد فقره ٬ یکی در مورد ضعف فرهنگیه و یکی دیگه در مورد فرار مغزها.
دوم انتخاب ایده ثانویه ست. یعنی اینکه ایده رو چجوری پیاده کنی. مثلا برای فرار مغزها میتونی این رو در نظر بگیری که در مورد یک نفر بنویسی که اختراعاتش مورد توجه واقع نشده. بعد این فرد میره خارج و اونجا به مشکل میخوره و برمیگرده ایران و جور دیگه و خلاصه موفق میشه یا نه. یا یک نفر ایرانی اصل ساکن آمریکا رو در نظر بگیری که تصمیم میگیره بیاد ایران و چه اتفاقاتی براش میافته و ...
سوم تعیین سیر داستانه. یعنی داستانت رو نقطه گذاری بکن. سیر اتفاقات داستان رو مشخص بکن. اتفاقات رو بنویس به ترتیب. اینکه اول این اتفاق میافته بعدی یک اتفاق دیگه بعد اتفاق دیگه و الی آخر
چهارم هم مرحله توصیف و پردازش و داستان سازیه. با توجه به فضای داستان و هدفت ٬ بین نقاط اتفاقات سیر داستان ٬ از توضیح و توصیف و صحنه سازی و ... استفاده کن و مرحله به مرحله پیش برو.
خب این کارها چندان آسون نیست. شاید یکی خیلی مهارت داشته باشه و مثلا مثل نویسنده کتاب دا خیلی راحت و ماهرانه توصیف بکنه صحنه ها رو ولی خب خیلی هامون چنین مهارتی نداریم. اینکه بچه ها میگن کتاب بخون خیلی زیاد به خاطر اینه که دستت بیاد چجوری باید این کارها رو بکنی. مخصوصا مرحله آخر رو. مثلا توصیف یک فضای فقیرانه کار هرکسی نیست. در ضمن خیلی به این مراحل سیستماتیک نگاه نکن. ممکنه وسطاش کل ایده رو تغییر بدی و واقعا اشکال نداره.
کسی هم از یک نوجوان انتظار نویسندگی نداره. ولی خب برای تمرین و دست‌گرمی خیلی کار خوبیه اگر علاقه داشته باشی.
.._..
کاربر فوق‌حرفه‌ای
- ارسالها
- 1,156
- امتیاز
- 4,615
- نام مرکز سمپاد
- دبیرستان
- شهر
- تهران
- سال فارغ التحصیلی
- 1396
پاسخ : می خواهم نویسنده شوم اما چگونه ...
من فک کنم با همون داستان کوتاه شروع کنی بهتره...
البته باید با همه جور نوشته ای آشنا باشی...
فک کنم به اینکه خودتم چه سبکی میخوای بنویسی مربوط میشه!
یه کتاباییم هس درباره بهتر نوشتن و شروع داستان نویسی گفته اگه از اونا کسی میشناسه بیاد معرفی کنه!
+ پست قبلی هم خیلی لایک...
نه فک کنم منظورش این بوده که برای نوشتن باید چه کتابایی بخونه!به نقل از نرگس² :
من فک کنم با همون داستان کوتاه شروع کنی بهتره...
البته باید با همه جور نوشته ای آشنا باشی...
فک کنم به اینکه خودتم چه سبکی میخوای بنویسی مربوط میشه!
یه کتاباییم هس درباره بهتر نوشتن و شروع داستان نویسی گفته اگه از اونا کسی میشناسه بیاد معرفی کنه!
+ پست قبلی هم خیلی لایک...
N.M
لنگر انداخته
- ارسالها
- 3,605
- امتیاز
- 13,364
- نام مرکز سمپاد
- فرزانگان یک
- شهر
- تهران
- مدال المپیاد
- طلای دوره ۲۷ المپیاد ادبی
- دانشگاه
- دانشگاه تهران
- رشته دانشگاه
- ادبیات فارسی
پاسخ : می خواهم نویسنده شوم اما چگونه ...
به نظر من خیلی مهمه که قبل از شروع به نوشتن ،کل رمان(داستان بلند)رو تو ذهنت داشته باشی . حتی بعضی از نویسنده های ماهر هستن که اونقد رو سیر داستانشون مسلطن که به راحتی ، بدون رعایت ترتیب فصلا و اینا مینویسن . اول پایانُ مینویسن بعد یه فصل از وسط کتاب و خلاصه اینجوریا ...
خودِ من این مشکلُ دارم ( داستان بلند که نه،اگه بخوام کوتا بنویسم
که معمولنم مزخرف درمیان) شروع میکنم به نوشتن ، وسطش که میرسم به ذهنم میرسه که فلان جا رو تغییر بدم .
+ آهان ! با تشکر از میس
من گفتم فک کنم ، همشهری داستانُ حتماً بگیر و کامل بخون ... جز داستان کوتاهاش که خیلی خوبه و اینا ، یه بخشی داره که ... ( توضیح دادم قبلاً (
) . بعد میتونی نوشته هاتم بفرسی براشون حتی . همم ؟ :)
آهان این نوشته رو برای یه مجله فرستادنم ، اگه چاپ کنن خیلی خوبه ! اعتماد بنفست میره بالا حسابی :)
+ با شروع از داستان کوتاه موافقم !
آهان . اینُ خوندم یه چیز دیگه یادم اومد .به نقل از محمّد :
به نظر من خیلی مهمه که قبل از شروع به نوشتن ،کل رمان(داستان بلند)رو تو ذهنت داشته باشی . حتی بعضی از نویسنده های ماهر هستن که اونقد رو سیر داستانشون مسلطن که به راحتی ، بدون رعایت ترتیب فصلا و اینا مینویسن . اول پایانُ مینویسن بعد یه فصل از وسط کتاب و خلاصه اینجوریا ...
خودِ من این مشکلُ دارم ( داستان بلند که نه،اگه بخوام کوتا بنویسم
که معمولنم مزخرف درمیان) شروع میکنم به نوشتن ، وسطش که میرسم به ذهنم میرسه که فلان جا رو تغییر بدم . + آهان ! با تشکر از میس
من گفتم فک کنم ، همشهری داستانُ حتماً بگیر و کامل بخون ... جز داستان کوتاهاش که خیلی خوبه و اینا ، یه بخشی داره که ... ( توضیح دادم قبلاً (
) . بعد میتونی نوشته هاتم بفرسی براشون حتی . همم ؟ :)آهان این نوشته رو برای یه مجله فرستادنم ، اگه چاپ کنن خیلی خوبه ! اعتماد بنفست میره بالا حسابی :)
+ با شروع از داستان کوتاه موافقم !
afroDt
کاربر فوق‌حرفه‌ای
- ارسالها
- 866
- امتیاز
- 4,439
- نام مرکز سمپاد
- دبیرستان فرزانگان 1
- شهر
- تهرانــــــــــ
پاسخ : می خواهم نویسنده شوم اما چگونه ...
نرگس تیکه ی دیدِ کلی لـــــایک!
من خودم میخاستم بنویسم این طوری شد...یعد زدم کلِ داستان رو از اول نوشتم...
حالا یه جم بندی میخایم...من باید برم...نرگس اگه میتونی... اگه نه هم بذا وقتی خودم اومدم!
که لایکاشم خودم بالا بکشم!
خب... همه ی حرفا زده شد...به نقل از نرگس² :آهان . اینُ خوندم یه چیز دیگه یادم اومد .
به نظر من خیلی مهمه که قبل از شروع به نوشتن ،کل رمان(داستان بلند)رو تو ذهنت داشته باشی . حتی بعضی از نویسنده های ماهر هستن که اونقد رو سیر داستانشون مسلطن که به راحتی ، بدون رعایت ترتیب فصلا و اینا مینویسن . اول پایانُ مینویسن بعد یه فصل از وسط کتاب و خلاصه اینجوریا ...
خودِ من این مشکلُ دارم ( داستان بلند که نه،اگه بخوام کوتا بنویسم
+ آهان ! با تشکر از میس
من گفتم فک کنم ، همشهری داستانُ حتماً بگیر و کامل بخون ... جز داستان کوتاهاش که خیلی خوبه و اینا ، یه بخشی داره که ... ( توضیح دادم قبلاً (
آهان این نوشته رو برای یه مجله فرستادنم ، اگه چاپ کنن خیلی خوبه ! اعتماد بنفست میره بالا حسابی :)
+ با شروع از داستان کوتاه موافقم !
نرگس تیکه ی دیدِ کلی لـــــایک!
من خودم میخاستم بنویسم این طوری شد...یعد زدم کلِ داستان رو از اول نوشتم...
حالا یه جم بندی میخایم...من باید برم...نرگس اگه میتونی... اگه نه هم بذا وقتی خودم اومدم!
که لایکاشم خودم بالا بکشم!
N.M
لنگر انداخته
- ارسالها
- 3,605
- امتیاز
- 13,364
- نام مرکز سمپاد
- فرزانگان یک
- شهر
- تهران
- مدال المپیاد
- طلای دوره ۲۷ المپیاد ادبی
- دانشگاه
- دانشگاه تهران
- رشته دانشگاه
- ادبیات فارسی
پاسخ : می خواهم نویسنده شوم اما چگونه ...
جمع بندیِ کلی : به کوریِ چشمِ ...
+ باید خیلی کتاب بخونی ...
+ سعی کنی از نویسنده ها تاثیر بگیری.
+ یه حامیـَم لازمه برای تشویق که بهشم اعتماد داشته باشی...
+ چند نفریو پیدا کن که کاراتُ نقد کنن .
+برای مجلات بفرست کاراتُ .
+ ایده هات ، هرچی به ذهنت رسید رو همون موقع یه جایی بنویس ( به شخصه مخالفم)
+توصیه ها و روش های نویسنده های معروف برای نوشتنُ بخون .
+به پدیده های اطرافت خیلی خوب دقت کن و اتفاقایی که توی پیرامونت میفته رو با جزئیات بیشتری ببین
+اگه یه ایده به ذهنت رسید تو همون ذهنون یکم پرورشش بده،فضاش،زمانش،یه توضیح کوچیک از کارکتر(ها). حتی اگه بشه اینا رو همون لحظه به عنوان یه لیست کوچیک با یه خلاصه ی یه خطی از ماجرا بنویس !
+ برای نویسنده شدن باید حوصله داشته باشی . رو حوصله ت کار کن
+ میتونی از کلاسای نویسندگی استفاده کنی (نظر شخصی : کلاس هیچ تاثیری نداره . )
+قبل از شروع به نوشتن ، رو سیر داستانت مسلط باش. لحظه ی نوشتن فقط همه ی ایده ها و فکرای قبلی رو پیاده کن روی کاغذ
+ از داستان کوتاه شروع کن
اینـا تقریباً کل حرفایی بود که زده شد تا حالا :)
حرفایِ محمدم خیلی مختصر و کامل بود . نمیشد خلاصه ش کنم !
@زهرا : بابا دلت خوشه ها ... کار فرهنگی که آب و نون نداره اینجا فوق فوقش خیلی حرف شاخی بزنی لایکات میشه 4 تا ! والا بقرعان 
جمع بندیِ کلی : به کوریِ چشمِ ...
+ باید خیلی کتاب بخونی ...
+ سعی کنی از نویسنده ها تاثیر بگیری.
+ یه حامیـَم لازمه برای تشویق که بهشم اعتماد داشته باشی...
+ چند نفریو پیدا کن که کاراتُ نقد کنن .
+برای مجلات بفرست کاراتُ .
+ ایده هات ، هرچی به ذهنت رسید رو همون موقع یه جایی بنویس ( به شخصه مخالفم
)+توصیه ها و روش های نویسنده های معروف برای نوشتنُ بخون .
+به پدیده های اطرافت خیلی خوب دقت کن و اتفاقایی که توی پیرامونت میفته رو با جزئیات بیشتری ببین
+اگه یه ایده به ذهنت رسید تو همون ذهنون یکم پرورشش بده،فضاش،زمانش،یه توضیح کوچیک از کارکتر(ها). حتی اگه بشه اینا رو همون لحظه به عنوان یه لیست کوچیک با یه خلاصه ی یه خطی از ماجرا بنویس !
+ برای نویسنده شدن باید حوصله داشته باشی . رو حوصله ت کار کن
+ میتونی از کلاسای نویسندگی استفاده کنی (نظر شخصی : کلاس هیچ تاثیری نداره . )
+قبل از شروع به نوشتن ، رو سیر داستانت مسلط باش. لحظه ی نوشتن فقط همه ی ایده ها و فکرای قبلی رو پیاده کن روی کاغذ
+ از داستان کوتاه شروع کن
اینـا تقریباً کل حرفایی بود که زده شد تا حالا
:)حرفایِ محمدم خیلی مختصر و کامل بود . نمیشد خلاصه ش کنم !
@زهرا : بابا دلت خوشه ها ... کار فرهنگی که آب و نون نداره
اینجا فوق فوقش خیلی حرف شاخی بزنی لایکات میشه 4 تا ! والا بقرعان 
L.E
کاربر فوق‌حرفه‌ای
- ارسالها
- 980
- امتیاز
- 6,736
- نام مرکز سمپاد
- دبیرستان فرزانگان 1 ِ تهران
- شهر
- تهران
پاسخ : می خواهم نویسنده شوم اما چگونه ...
من می خواسم یه چیزی بگم!
ادبیاتم خیلی تاثیر داره!
از حالا هر کاری اینا گفتن بکن!(منم گفتم البته!)
ولی اگه خواسی واقا بزرگ شدی نویسنده بشی و اینا به نظرم یه رشته ای بخون که به ادبیات ربط داره!
خیلی کمک می کنه!
چون نویسنده های خوب معمولا ادبیات زبونشونو خوندن!
یا نه برعکس!اینایی که ادبیات خوندن نویسنده های خوبیم هستن!اینایی که ادبیات خوندن کتابم می تونن بنویسن!
من می خواسم یه چیزی بگم!
ادبیاتم خیلی تاثیر داره!
از حالا هر کاری اینا گفتن بکن!(منم گفتم البته!)
ولی اگه خواسی واقا بزرگ شدی نویسنده بشی و اینا به نظرم یه رشته ای بخون که به ادبیات ربط داره!
خیلی کمک می کنه!
چون نویسنده های خوب معمولا ادبیات زبونشونو خوندن!
یا نه برعکس!اینایی که ادبیات خوندن نویسنده های خوبیم هستن!اینایی که ادبیات خوندن کتابم می تونن بنویسن!
mahshid_f
کاربر فوق‌حرفه‌ای
- ارسالها
- 909
- امتیاز
- 5,942
- نام مرکز سمپاد
- فرزانگان1
- شهر
- تهران
- سال فارغ التحصیلی
- 92
- دانشگاه
- شهید بهشتی
- رشته دانشگاه
- روان شناسی
پاسخ : می خواهم نویسنده شوم اما چگونه ...
من یه نظری دارم
به نظر من خیلی کتاب خوندن، تاثیر نداره...
من خودم خیلی زیاد کتاب نمیخونم، اما داستان مینویسم
اتفاقا من هروقت بیشتر کتاب میخونم، نمیتونم بنویسم، چون هر ایده ای که به ذهنم میرسه،
احساس میکنم تاثیر گرفته از اون کتاباس و تکراریه، بعدش احساس بدی بم دست میده...
البته شاید فقط من اینجوریم
من یه نظری دارم
به نظر من خیلی کتاب خوندن، تاثیر نداره...
من خودم خیلی زیاد کتاب نمیخونم، اما داستان مینویسم
اتفاقا من هروقت بیشتر کتاب میخونم، نمیتونم بنویسم، چون هر ایده ای که به ذهنم میرسه،
احساس میکنم تاثیر گرفته از اون کتاباس و تکراریه، بعدش احساس بدی بم دست میده...
البته شاید فقط من اینجوریم
sahere
کاربر خاک‌انجمن‌خورده
- ارسالها
- 1,829
- امتیاز
- 11,814
- نام مرکز سمپاد
- فرزانگان 2
- شهر
- مشهد
- دانشگاه
- علوم پزشکی مشهد
- رشته دانشگاه
- گفتار درمانی
پاسخ : می خواهم نویسنده شوم اما چگونه ...
اگه از نوشتن میترسی ای انقد ایده ها قطی پاطی ان که نمیدونی چیکارشون کنی و...
به نظرم همون حرفایی که همیشه تو ذهنت میگذره همونا رو بنویس لازم نیست برای شروع داستان بنویسی
از انشا از قطعه ادبی از سپاس و تشکر بی سر و ته شروع کن!
تا جایی که میتونی کلمات توی ذهنتو بریز بیرون
اگه یه ایده داری که فک میکنی رمام میشه وشروع میکنی توی چند خط تموم میشه اصلا مهم نیست
یه مدت که بگذره اونو یادت میره میتونی همون موضوع رو رمان کنی!
دقت کردی چقد نوشته های ما هه و سالای قبلو میخونی خوشت میاد ازشون؟ ولی تو اون لحظه شاید ده نفرم بهت گفته باشن مضخرف ترین نوشتته!!!
هیچ وقت به این فکر نکن یکی از نوشتت خوشش بیاد!
هر دم سبک مخصوص داره که با گذشت زمان نویسنده خودش پیداش میکنه
اگه عاشق نوشتن باشی حتما یه سبک خاص داری جوری که از یه فرسخی داد میزنه کار توئه!!!
فعلا چیزی به ذهنم نمیرسه
(پ.ن : ژانر این بچه پرروهایی که هیچی سرشون نمیشه ولی اضهار نظر میکنن)
اگه از نوشتن میترسی ای انقد ایده ها قطی پاطی ان که نمیدونی چیکارشون کنی و...
به نظرم همون حرفایی که همیشه تو ذهنت میگذره همونا رو بنویس لازم نیست برای شروع داستان بنویسی
از انشا از قطعه ادبی از سپاس و تشکر بی سر و ته شروع کن!
تا جایی که میتونی کلمات توی ذهنتو بریز بیرون
اگه یه ایده داری که فک میکنی رمام میشه وشروع میکنی توی چند خط تموم میشه اصلا مهم نیست
یه مدت که بگذره اونو یادت میره میتونی همون موضوع رو رمان کنی!
دقت کردی چقد نوشته های ما هه و سالای قبلو میخونی خوشت میاد ازشون؟ ولی تو اون لحظه شاید ده نفرم بهت گفته باشن مضخرف ترین نوشتته!!!
هیچ وقت به این فکر نکن یکی از نوشتت خوشش بیاد!
هر دم سبک مخصوص داره که با گذشت زمان نویسنده خودش پیداش میکنه
اگه عاشق نوشتن باشی حتما یه سبک خاص داری جوری که از یه فرسخی داد میزنه کار توئه!!!
فعلا چیزی به ذهنم نمیرسه
(پ.ن : ژانر این بچه پرروهایی که هیچی سرشون نمیشه ولی اضهار نظر میکنن
)
پاسخ : می خواهم نویسنده شوم اما چگونه ...
راستی میخواستم بگم حوصله ئم خیلی مهمه ها ! خیلی زیاد !
من تو دورانه دبستانُ کلا بچه که بودم داستان زیاد مینوشتم . ینی از وقتی سواد نداشتم شرو میکردم !! من میگفتم مامانم مینوشته !
الانم خیلی ایده دارم ولی حسش نیس ! #
راستی میخواستم بگم حوصله ئم خیلی مهمه ها ! خیلی زیاد !
من تو دورانه دبستانُ کلا بچه که بودم داستان زیاد مینوشتم . ینی از وقتی سواد نداشتم شرو میکردم !! من میگفتم مامانم مینوشته !
الانم خیلی ایده دارم ولی حسش نیس ! #
anahid_30s
کاربر فوق‌حرفه‌ای
- ارسالها
- 1,029
- امتیاز
- 1,985
- نام مرکز سمپاد
- دبیرستان فرزانگان یک
- شهر
- همدان
- سال فارغ التحصیلی
- 1392
پاسخ : می خواهم نویسنده شوم اما چگونه ...
منم دقیقا همینجوری بودم. یه دفتر داشتم که من دیکته میکردم، مامانم مینوشته. الآنم دیگه حسشو ندارم. البته از سوم راهنمایی به بعد دیگه حسشو ندارم.
میدونی؟ من فکر میکنم این شوق و ذوق نویسنده شدن هم خودش یه دوره ای داره که وقتی میگذره آدم از اون تب و تاب میفته. به نظر من کسی که آرزو این باشه که کتاب بنویسه(هر کتابی؛ حالا فقط نویسنده بشه) هیچوقت نویسنده خوبی نمیشه. حتی شاید اصلا نویسنده نشه.
به نقل از ریــحــانــه :راستی میخواستم بگم حوصله ئم خیلی مهمه ها ! خیلی زیاد !
من تو دورانه دبستانُ کلا بچه که بودم داستان زیاد مینوشتم . ینی از وقتی سواد نداشتم شرو میکردم !! من میگفتم مامانم مینوشته !
الانم خیلی ایده دارم ولی حسش نیس ! #
منم دقیقا همینجوری بودم. یه دفتر داشتم که من دیکته میکردم، مامانم مینوشته. الآنم دیگه حسشو ندارم. البته از سوم راهنمایی به بعد دیگه حسشو ندارم.
میدونی؟ من فکر میکنم این شوق و ذوق نویسنده شدن هم خودش یه دوره ای داره که وقتی میگذره آدم از اون تب و تاب میفته. به نظر من کسی که آرزو این باشه که کتاب بنویسه(هر کتابی؛ حالا فقط نویسنده بشه) هیچوقت نویسنده خوبی نمیشه. حتی شاید اصلا نویسنده نشه.
sayna
کاربر خاک‌انجمن‌خورده
- ارسالها
- 2,460
- امتیاز
- 12,313
- نام مرکز سمپاد
- دبيرستان فرزانگان ۱
- شهر
- تهران
- دانشگاه
- علوم پزشكى شهيدبهشتى
- رشته دانشگاه
- پزشكى
پاسخ : می خواهم نویسنده شوم اما چگونه ...
آخـه چرا ؟ نه چــرا مـن نبايد اين تاپيك ُ ببينم ؟
خب منم بگـم ؟ به منم گوش بدين ديگـه
1 . كـتاب زياد بـخون ! مـن نـظرم بيشتـر با كـتابا و نويسنده هاي ايرانيـه ! همين همشري داستان كه نرگس گفت مثلا عاليه به نظر من واسـه شروع نوشتن ! چـون بعضي مترجمـا گـند زدن توي ِ نثر ِ كـتاباي ِ خارجـي ! امـير خاني بخـون ! ابراهيـمي بخـون ! گلشيري بـخون
2. آروم آروم شروع كن نوشتن ؛ بنويس ! يه جمـله ! چـند خـط !اصـن قرار نيست شـاهكار باشـه ها ! اصـلا هم قرار نيس قلم بگيري دستت بعد " من ِ‌او " بدي بيرون مثلا ! ( اينجارو گوش بدين ) مثـلا گزارش روزانه بنويس ! بعـد نگاه كـن به نثـرت ببين چه جوريـه !
3. نـترس يا ناراحـت نباش از اين موضوع كـه نثرت شـبيه ِ سبك ِ كسـيه ! نمي گـم تقليد كـن !امـا آدم از اولين خـطي كه مي نويسـه نمي تونه برا خودش سبك داشـته باشه ! آروم آروم درسـت مي شـه ! يعـني تو نوشـتن رو با سبكي كه دوست داري ( هر چـند تكراري ) شـروع كـن بعد سبـك ِ خودت مطابق با طرز ِ فكر ِ خودت خودش مـياد !
همين ديگـه
آخـه چرا ؟ نه چــرا مـن نبايد اين تاپيك ُ ببينم ؟
خب منم بگـم ؟
به منم گوش بدين ديگـه 1 . كـتاب زياد بـخون ! مـن نـظرم بيشتـر با كـتابا و نويسنده هاي ايرانيـه ! همين همشري داستان كه نرگس گفت مثلا عاليه به نظر من واسـه شروع نوشتن ! چـون بعضي مترجمـا گـند زدن توي ِ نثر ِ كـتاباي ِ خارجـي ! امـير خاني بخـون ! ابراهيـمي بخـون ! گلشيري بـخون
2. آروم آروم شروع كن نوشتن ؛ بنويس ! يه جمـله ! چـند خـط !اصـن قرار نيست شـاهكار باشـه ها ! اصـلا هم قرار نيس قلم بگيري دستت بعد " من ِ‌او " بدي بيرون مثلا !
( اينجارو گوش بدين ) مثـلا گزارش روزانه بنويس ! بعـد نگاه كـن به نثـرت ببين چه جوريـه ! 3. نـترس يا ناراحـت نباش از اين موضوع كـه نثرت شـبيه ِ سبك ِ كسـيه ! نمي گـم تقليد كـن !امـا آدم از اولين خـطي كه مي نويسـه نمي تونه برا خودش سبك داشـته باشه ! آروم آروم درسـت مي شـه ! يعـني تو نوشـتن رو با سبكي كه دوست داري ( هر چـند تكراري ) شـروع كـن بعد سبـك ِ خودت مطابق با طرز ِ فكر ِ خودت خودش مـياد !
همين ديگـه
N.M
لنگر انداخته
- ارسالها
- 3,605
- امتیاز
- 13,364
- نام مرکز سمپاد
- فرزانگان یک
- شهر
- تهران
- مدال المپیاد
- طلای دوره ۲۷ المپیاد ادبی
- دانشگاه
- دانشگاه تهران
- رشته دانشگاه
- ادبیات فارسی
پاسخ : می خواهم نویسنده شوم اما چگونه ...
چی تموم شد ؟! کسی نگفته که فقط همین چیزایی که تا حالا گفتیم لازمه ... شاید بازم کسی حرفی داشته باشه که بگه !
+ گولی باهات مخالفم . برعکس ، من شنیدم ادبیات دانشگاه اونقدر افتضاحه که کل ذوق ادبیِ ملتُ به فنا میده یه شعریم سید حسن حسینی داشت ... فک کنم این بود :
شاعری وارد دانشکده شد
دمِ در
ذوق خود را به نگهبانی داد
چی تموم شد ؟!
کسی نگفته که فقط همین چیزایی که تا حالا گفتیم لازمه ... شاید بازم کسی حرفی داشته باشه که بگه !+ گولی باهات مخالفم . برعکس ، من شنیدم ادبیات دانشگاه اونقدر افتضاحه که کل ذوق ادبیِ ملتُ به فنا میده
یه شعریم سید حسن حسینی داشت ... فک کنم این بود :شاعری وارد دانشکده شد
دمِ در
ذوق خود را به نگهبانی داد
sayna
کاربر خاک‌انجمن‌خورده
- ارسالها
- 2,460
- امتیاز
- 12,313
- نام مرکز سمپاد
- دبيرستان فرزانگان ۱
- شهر
- تهران
- دانشگاه
- علوم پزشكى شهيدبهشتى
- رشته دانشگاه
- پزشكى
پاسخ : می خواهم نویسنده شوم اما چگونه ...
منم تا حالا نديدم يه نويسنده موفق باشه بگن چي خوندي ؟
بگـه : ادبيات
من يه نكته ي ديگه هم بگـم ؟
من خودم تجربه ي حرفه نوشتن رو ندارم ! امـا خودم كه ميام بنويسـم كلمه كم ميارم ! مخصوصا اگه بخوام متن خيلي سنگين بنويسم ! حتي خيلي وقتا شده رفتم با مامانم مشورت كردم كه چه كلمه ي خوبي ميشه اينجا گذاشت و اين خيلي بده ! يعني يكي از عوامل اين موضوعه كه تو ذهنت يه چيزي ميگي به نظر خودت شاهكاره ! مياي مي نويسي ميبيني عه ! چه گند شـد كـلا دايره لغاتت هم بايد زياد باشـه
منم تا حالا نديدم يه نويسنده موفق باشه بگن چي خوندي ؟
بگـه : ادبيات من يه نكته ي ديگه هم بگـم ؟
من خودم تجربه ي حرفه نوشتن رو ندارم ! امـا خودم كه ميام بنويسـم كلمه كم ميارم ! مخصوصا اگه بخوام متن خيلي سنگين بنويسم ! حتي خيلي وقتا شده رفتم با مامانم مشورت كردم كه چه كلمه ي خوبي ميشه اينجا گذاشت و اين خيلي بده ! يعني يكي از عوامل اين موضوعه كه تو ذهنت يه چيزي ميگي به نظر خودت شاهكاره ! مياي مي نويسي ميبيني عه ! چه گند شـد
كـلا دايره لغاتت هم بايد زياد باشـه 
nimche
کاربر حرفه‌ای
- ارسالها
- 542
- امتیاز
- 2,261
- نام مرکز سمپاد
- دبیرستان علامه حلی 1
- شهر
- تهران
- مدال المپیاد
- مدال طلای بیست و ششمین دورهی المپیاد ادبی
- دانشگاه
- دانشگاه تهران
- رشته دانشگاه
- مهندسی معماری و زبان و ادبی
پاسخ : می خواهم نویسنده شوم اما چگونه ...
کاملا موافقم با اون تیکه ی وقتی آدم میخواد بنویسه میبینه داره گند میزنه!!!
+درسته آدم لزومی نداره که ادبیات خونده باشه.ولی باید یه کرم کتاب اساسی باشه تا یه نویسنده ی خوب شه...این از الزاماته!!!
کاملا موافقم با اون تیکه ی وقتی آدم میخواد بنویسه میبینه داره گند میزنه!!!
+درسته آدم لزومی نداره که ادبیات خونده باشه.ولی باید یه کرم کتاب اساسی باشه تا یه نویسنده ی خوب شه...این از الزاماته!!!
zahra96
کاربر فوق‌حرفه‌ای
- ارسالها
- 1,008
- امتیاز
- 6,369
- نام مرکز سمپاد
- فرزانگان 1 / میدیا
- شهر
- تهران
- دانشگاه
- دانشگاه هنر تهران
- رشته دانشگاه
- گرافیک
پاسخ : می خواهم نویسنده شوم اما چگونه ...
اینم کتاب خوبیه : هنر داستان نویسی (the art of fiction)، دیوید لاج من ترجمه ی رضا رضایی رو دارم نشر نی.ازش راضیم .(یه مترجم دیگه هم از نشر نی این کتابو ترجمه کرده)
خودم هنوز تمومش نکردم. موضوع کتاب به روایت ِ پشت ِ جلد :د (تیکه های به درد بخورش):
کتابیست درباره ی شیوه ها و شگرد ها و جنبه های مختلف داستان نویسی..در 50 فصل به موضوع های پرداخته که در عالم داستان نویسی و داستان خوانی اهمیت بسیار دارند..مثال ها و بررسی ها در این کتاب بر حدود دویست متن کلاسیک و مدرن مبتنی است که بیشتر انها متن مرجع به حساب می آیند...این کتاب برای خوانندگان حرفه ای تر و همچنین برای نویسندگان عملا نوعی کارگاه داستان نویسی و داستان خوانیست.
قضیه اینه که این دیوید لاج یه مدتی واسه یه روزنامه یه ستون داشته که هر دفعه یه قسمت از یه متن رمان، داستان رو نقل قول میکرده بعدش یه سری نکات سبکی و نوشتاری ِ اون متنو میگفته و نقدش هم میکرده منتها این متن ها تو روزنامه خلاصه میشدن تو این کتاب متن های کاملش و نوشته و لاج کامل ترش هم کرده!
کتاب عالییه! مثلا اگه اشتباه نکنم تو فصل اولش دو تا مثال اورده و بعد درباره انواع راه ها برای شروع کردن ِ کتاب(رمان،داستان) - یعنی همون جمله ی اول- حرف زده! هر فصل به یه نکته ی کلی اشاره میکنه! درسته مثال ها حول کلاسیک هستن اما توضیحاتش به درد همه جور سبکی میخوره=> کتاب اگه نخوندید پیشنهاد میشود!
اینم کتاب خوبیه : هنر داستان نویسی (the art of fiction)، دیوید لاج من ترجمه ی رضا رضایی رو دارم نشر نی.ازش راضیم .(یه مترجم دیگه هم از نشر نی این کتابو ترجمه کرده)
خودم هنوز تمومش نکردم. موضوع کتاب به روایت ِ پشت ِ جلد :د (تیکه های به درد بخورش):
کتابیست درباره ی شیوه ها و شگرد ها و جنبه های مختلف داستان نویسی..در 50 فصل به موضوع های پرداخته که در عالم داستان نویسی و داستان خوانی اهمیت بسیار دارند..مثال ها و بررسی ها در این کتاب بر حدود دویست متن کلاسیک و مدرن مبتنی است که بیشتر انها متن مرجع به حساب می آیند...این کتاب برای خوانندگان حرفه ای تر و همچنین برای نویسندگان عملا نوعی کارگاه داستان نویسی و داستان خوانیست.
قضیه اینه که این دیوید لاج یه مدتی واسه یه روزنامه یه ستون داشته که هر دفعه یه قسمت از یه متن رمان، داستان رو نقل قول میکرده بعدش یه سری نکات سبکی و نوشتاری ِ اون متنو میگفته و نقدش هم میکرده منتها این متن ها تو روزنامه خلاصه میشدن تو این کتاب متن های کاملش و نوشته و لاج کامل ترش هم کرده!
کتاب عالییه! مثلا اگه اشتباه نکنم تو فصل اولش دو تا مثال اورده و بعد درباره انواع راه ها برای شروع کردن ِ کتاب(رمان،داستان) - یعنی همون جمله ی اول- حرف زده! هر فصل به یه نکته ی کلی اشاره میکنه! درسته مثال ها حول کلاسیک هستن اما توضیحاتش به درد همه جور سبکی میخوره=> کتاب اگه نخوندید پیشنهاد میشود!
nimche
کاربر حرفه‌ای
- ارسالها
- 542
- امتیاز
- 2,261
- نام مرکز سمپاد
- دبیرستان علامه حلی 1
- شهر
- تهران
- مدال المپیاد
- مدال طلای بیست و ششمین دورهی المپیاد ادبی
- دانشگاه
- دانشگاه تهران
- رشته دانشگاه
- مهندسی معماری و زبان و ادبی
پاسخ : می خواهم نویسنده شوم اما چگونه ...
تنها کتابی که اینطوری نبود همین هنر داستان نویسی یا داستان دیوید لاچ بود.خیلی خوبه.تنها کتاب چگونه نویسنده بشیمی بود که من تونستم تا آخرش رو بخونم!
راستی "کتاب ارواح شهرزاد" شهریار مندنی پور رو هم میگن خیلی خوبه.من خودم خوشم نیومد ازش.چهل صفحه بیشتر نتونستم بخونم.ولی بقیه خیلی خوششون میاد!
من هم این کتاب رو پیشنهاد میکنم!راستش من تا بخواید کتابهای چگونه داستان بنویسیم و مانند اینها دیدم!همشون توشون یه مشت بدیهیجات هست."در هر داستان ما به چند شخصیت نیاز داریم!" پ نه پ!به نقل از زهرا.ج :
تنها کتابی که اینطوری نبود همین هنر داستان نویسی یا داستان دیوید لاچ بود.خیلی خوبه.تنها کتاب چگونه نویسنده بشیمی بود که من تونستم تا آخرش رو بخونم!
راستی "کتاب ارواح شهرزاد" شهریار مندنی پور رو هم میگن خیلی خوبه.من خودم خوشم نیومد ازش.چهل صفحه بیشتر نتونستم بخونم.ولی بقیه خیلی خوششون میاد!
N.M
لنگر انداخته
- ارسالها
- 3,605
- امتیاز
- 13,364
- نام مرکز سمپاد
- فرزانگان یک
- شهر
- تهران
- مدال المپیاد
- طلای دوره ۲۷ المپیاد ادبی
- دانشگاه
- دانشگاه تهران
- رشته دانشگاه
- ادبیات فارسی
پاسخ : می خواهم نویسنده شوم اما چگونه ...
سرفصلاشُ میشه بنویسین ؟ جز "انواع راه ها برای شروع کردن ِ کتاب(رمان،داستان)" که زهرا گفت .به نقل از نیمچه :
zahra96
کاربر فوق‌حرفه‌ای
- ارسالها
- 1,008
- امتیاز
- 6,369
- نام مرکز سمپاد
- فرزانگان 1 / میدیا
- شهر
- تهران
- دانشگاه
- دانشگاه هنر تهران
- رشته دانشگاه
- گرافیک
پاسخ : می خواهم نویسنده شوم اما چگونه ...
1-آغاز(جین آستین-فورد مدوکس فورد)
2-مولف مداخله گر(جورج الیوت-ای.ام. فورستر)
3-تعلیق(تاماس هاردی)
4-اسکاز جوان(جی.دی. سلینجر)
5-رمان نامه نگارانه(مایکل فرین)
6-زاویه دید(هنری جیمز)
7-رمز و راز(رادیارد کیپلینگ)
8-نام ها(دیوید لاج-پل آستر)
9-سیلان آگاهی(ویرجینیا ولف)
10 تک گویی درونی(جیمز جویس)
11-آشنایی زدایی(شارلوت بروتنه) و....... 50
نرگس دقیقا 50 تا سر فصله :د نمیشه نوشت! :د من یه چنتاشونو مینویسم : (اینایی که تو پرانتزن اسم نویسنده ایه که اون فصل ازش مثال اورده و اینا :د)به نقل از نرگس² :
1-آغاز(جین آستین-فورد مدوکس فورد)
2-مولف مداخله گر(جورج الیوت-ای.ام. فورستر)
3-تعلیق(تاماس هاردی)
4-اسکاز جوان(جی.دی. سلینجر)
5-رمان نامه نگارانه(مایکل فرین)
6-زاویه دید(هنری جیمز)
7-رمز و راز(رادیارد کیپلینگ)
8-نام ها(دیوید لاج-پل آستر)
9-سیلان آگاهی(ویرجینیا ولف)
10 تک گویی درونی(جیمز جویس)
11-آشنایی زدایی(شارلوت بروتنه) و....... 50