کتاب پنجم: بیگانه

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع N.M
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
وضعیت
موضوع بسته شده است.
پاسخ : کتاب پنجم: بیگانه

من 16 میدم
چون از شخصیتش خوشم میومد ولی کلا جذاب نبود که آدمو جذب کنه
بسشه دیگه :)
 
  • لایک
امتیازات: fery
پاسخ : کتاب پنجم: بیگانه


من بهش 20 میدم شایدم 21 !

شخصیت مورسو خیلی عالی بود ، خیلی رو من تاثیر گذاشت !
 
پاسخ : کتاب پنجم: بیگانه

اتفاقا بنظر من جذابيتش نسبت ب قطر کتاب مخصوصا تو قسمت 2ش و دادگاه و...بالا بود.
من 19.5 ميدم چون بنظرم جا داشت ب بعضي شخصيتا يکم بيشتر بپردازه .. :-?
 
پاسخ : کتاب پنجم: بیگانه

بهش بیست میدم،کارش رو خوب انجام داده بود آقای کامو.
 
پاسخ : کتاب پنجم: بیگانه

اگه بخوام به خود کتاب جدا از ترجمه ی بدش نمره بدم یه چیزی بین 15 تا 19 میدم بهش.
 
پاسخ : کتاب پنجم: بیگانه

20میدم با اینکه شخصیت مورسو رو دوس نداشتم ولی خوب همین که دوسش نداشتم باعث شد کتابو دوست بدارم!
طرز نوشتنشم خیلی خوب بود!
با اینکه کتاب کوچیکی بود صحنه هاش قابل تصور بودن!
خوب و اینا کلی! >:D<


به انتخاب کتابم نمره ی بیست میدم چون برای این موقه از سال انتخاب خیلی خوبی بود!
 
پاسخ : کتاب پنجم: بیگانه

من فک میکنم ۱۷اینا خوب باشه...
به خاطر اینکه هدف عمیقی پشت کتاب نبود...یه ذره هم موضوع کلیشه ای بود... :-"
بقیه نمره هم به خاطر این که با توجه به سوژه ای که انتخاب کرده بود نسبتن خوب نوشته بود...توصیفات اضافی حداقل بود و میشه گف یه جورایی مخاطب. دنبال داستان میکشوند...

یه چی دیگه هم بود اگه دقت کرده باشین به نظرم توی قسمت دوم نویسنده سعی کرده بود اون حالت بیگانه رو بیشتر به مخاطب القاء کنه مثلن اسم نیاورده بود و اون حالت گنگ و بی تفاوتی بیشتر دیده میشد...
 
  • لایک
امتیازات: dorna
پاسخ : کتاب پنجم: بیگانه

همم...اتفاقا بنظرم بايد بهش نمره اضافه هم کرد که موضوع کليشه اي "آدمي که با اين دنيا بيگانه س"و اينقد غير کليشه اي و خوب درآورده.نه؟!!

+آره آره ... کلا به نظر من قسمت 2ش قوي تر بود!
 
پاسخ : کتاب پنجم: بیگانه

+اقای نیمچه من خودم گفتم فک میکنم چرا...چون دوتاییشون رو درک نکردم این حسُ داشتم... :-??

من فک کنم بش 18 بدم...یکم مورسو رو درک نمیکردم...بعد اصن این بی تفاوت بودنش نسبت به زندگی عصبانیم میکرد...

جالب بود...(لــــــایک میسُ نرگس!) قسمتِ دومش قشنگ تر بود...توصیفات قشنگُ کوتاهُ به جا بودن با این حال کاملا یه تصویر ذهنی میساخت...نه مثلِ بعضی کتابا که یه چیزیُ توصیف میکنه بعد اصن یادت میره چی شده بود...مجبوری برگردی عقبُ بخونی...

در کل کتابِ کوتاهِ جذابی بود...دمش گرم...
 
کتاب خوانی گروهی

از صدام معلومه دارم تاپیک میارم بالا؟:دی
کتابش قشنگه فقط من تازه پیداش کردم اولاشم:)
 
پاسخ : کتاب پنجم: بیگانه

بعله کتاب همین الان تموم شد :-"

فک کنم باید یه بار دیگه قسمت آخر کتاب رو بخونم یکم نفهمیدمش...
مورسو از دروغ گفتن سرباز میزند.دروغ گفتن نه تنها این است چیزی را که راست نیست بگوییم بلکه همچنین و به ویژه آن است که چیزی را راست تر از آن چه هست بگوییم ...

قبل شروع کتاب معنی اینا رو نمیفهمیدم ولی کتابش واقعا قشنگ بود
نمره ی قبولی رو از نظرم گرفت :-"
جلسه ی دادگاه خیلی اعصاب خورد کن بود قضاوت آدما...
ولی وقتی که از دید دادستان به موضوع نگاه کردم حق رو به حکم داده شده دادم....
شخصیت مورسو خیلی خوب بود .اینکه همه ی شخصیتا پشت یه هاله از ابهام و خیلی کم رنگ بودن باعث کشش داستان میشد
عقاید خیلی قابل قبولی داشت...
کلا کتاب خوبی بود با تشکر از کسی یا کسانی که برای کتاب پنجم اینو انتخاب کردن بعدی ها رو هم با همین حجم کم انتخاب کنید ;D
 
پاسخ : کتاب پنجم: بیگانه

امشب يا فردا صبح تاپيک بسته ميشه .
اي کساني که هي ميگيد دارم ميخونم و اينا ، سريع تر! :دي قبلنم گفتم ، حتي اگه ي تيکه ي کتابم خوندين نظرتونو بگين!
 
  • لایک
امتیازات: L.E
پاسخ : کتاب پنجم: بیگانه

به نقل از نرگس² :
امشب يا فردا صبح تاپيک بسته ميشه .
اي کساني که هي ميگيد دارم ميخونم و اينا ، سريع تر! :دي قبلنم گفتم ، حتي اگه ي تيکه ي کتابم خوندين نظرتونو بگين!
بیا!اقند ادعامون میشه همش سه صفحه شد این تاپیک.... [-(
 
پاسخ : کتاب پنجم: بیگانه

خب...لـــــــــــایک ساحره...من هی منتظر بودم اقا این شخصیتا رو بیشتر بشناسونه که نمیشناسوند...مثلا اینی که دوسش داشت( اسمشُ پیدا کنم ویرایش میکنم ;D :-") من اصلا نمیدونستم چه جور آدمیه...

و به نظر خودِ مورسو هم نمیدونست چ جور ادمیه...

اقا به نظرِ من یکی از مثبت ترین نکاتش همین توصیفای کوتاه ولی تاثیر گذارش بودن...ینی مختصر مفید...کاملا ادمُ تو فضا قرار میداد...
 
پاسخ : کتاب پنجم: بیگانه

به نقل از afroDt :
خب...لـــــــــــایک ساحره...من هی منتظر بودم اقا این شخصیتا رو بیشتر بشناسونه که نمیشناسوند...مثلا اینی که دوسش داشت( اسمشُ پیدا کنم ویرایش میکنم ;D :-") من اصلا نمیدونستم چه جور آدمیه...
خب کار درستی کرده آقای کامو!چون اگه شخصیتش رو بیشتر توصیف میکرد همزادپنداری آدم باهاش کم میشد و کلی از ارزش کتاب کم میشد!
 
پاسخ : کتاب پنجم: بیگانه

خب اما من منتظر نبودم :دي
بنظرم تو داستان ب اين کوتاهي شناسوندن شخصيتا بيجا بود،اضافه بود!
و اتفاقا من اين مدليو خيلي دوس داشتم . کلن زوم کرده بور رو مورسو،بقيه محو بودن...
 
پاسخ : کتاب پنجم: بیگانه

به نقل از نرگس² :
خب اما من منتظر نبودم :دي
بنظرم تو داستان ب اين کوتاهي شناسوندن شخصيتا بيجا بود،اضافه بود!
و اتفاقا من اين مدليو خيلي دوس داشتم . کلن زوم کرده بور رو مورسو،بقيه محو بودن...
بنده هم همین رو میگم دیگه!کلا چسبیده بود به یه مفهوم تا ماجرا...واسه همینه که بیگانه ازون کتاباییه که نیاز به چیزی نداره که آدم یادش بیفته.خود به خود همینجوری توی ذهن شناور میمونه.من همینجور که راه میرم تو خیابون،یادش میفتم.یاد دادگاهه.یاد اول داستان....دیوانه کنندست!الآن دوساله دارم ازین مرض رنج میبرم!!
 
پاسخ : کتاب پنجم: بیگانه

تموم شد! 8-|
مرسي از همه ي اونايي که شرکت کردن و نظرشونو دادن ! :)
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.
Back
بالا