نمادهای شعری!

Hamid.s

‌Bug
ارسال‌ها
1,688
امتیاز
16,727
نام مرکز سمپاد
شهید هاشمی نژاد1
شهر
مشهد
دانشگاه
فردوسی
رشته دانشگاه
نرم‌افزار
پاسخ : نمادهای شعری!

صوفی و اینا هم نماد آدمای ریاکاره فک کنم 8-> ریاکار و اینایی که از دین برای سود شخصیشون استفاده میکنن.

شراب و می و اینا هم فک کنم معرفت آدم مست هم کسیه که به معرفت رسیده 8-> اینا نمادن دیگه ؟ :-"

البته من اینا از حافظه خودمه. اشتباه بود بگین :D
 

F@temeh

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,877
امتیاز
15,502
نام مرکز سمپاد
فرزانگـــان
شهر
کاشـــان
مدال المپیاد
مرحله اول ریاضی
دانشگاه
پلی تکنیک
رشته دانشگاه
سخت افزار
پاسخ : نمادهای شعری!

باتشکر فراوان از باگ ;;) باشد که بقیه پند بگیرند ;;)

احتمالن اونا هم میشن نماد. چون در معنای اصلی به کار نرفتن. البته نماد تعریف خاصی نداره اونجور که من پرسیدم :D پس اینا میشن نماد :D
 

Admin2

لنگر انداخته
عضو کادر مدیریت
مدیر کل
ارسال‌ها
7,646
امتیاز
37,423
نام مرکز سمپاد
علامه حلی
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1389
پاسخ : نمادهای شعری!

ساقی هم نماد واسطه فیض الهیه. ساقی در حالت عادی همونیه که شراب میده و شما از خود بیخود میشین. واسطه فیض الهی بودن هم یعنی یک چیزی شما رو به یک حالت الهی میرسونه.
 

N.M

لنگر انداخته
ارسال‌ها
3,605
امتیاز
13,362
نام مرکز سمپاد
فرزانگان یک
شهر
تهران
مدال المپیاد
طلای دوره ۲۷ المپیاد ادبی
دانشگاه
دانشگاه تهران
رشته دانشگاه
ادبیات فارسی
پاسخ : نمادهای شعری!

" در ادب عرفاني استعاره از "پير" يا "معشوق ازلي"‍‍[=ذات باري]. با عنايت به قرآن كريم(21/76): سَقاهُم رَبُّهم شراباً طهوراً: خدايشان به آنان بياشاماند شرابي پاك. "

خرابات و خرابات نشين و اين جور كلمه‌ها رم زياد مي‌بينيم تو شعر حافظ.معني خرابات تو قديم قمارخانه و ميخانه و اينا مي‌گفتن. احتمالاً اين خراباتا تو قسمتاي داغون شهر بوده و كنار ويرانه‌ها بوده و اينا، به خاطر همين به "خرابات" معروف شدن.
تو شعر حافظ خرابات جاي ميخواري و مستي و عشق و اينائه. خرابات نشين بي عيب و نقصه يه جورايي، و اسرار ( خودِ اين كلمه به نظرم يه جور نماده تو شعر حافظ :D)ُ مي‌دونه و اينا![nb] با خرابات نشينان ز كرامات ملاف / هر سخن وقتي و هر نكته مقامي دارد[/nb] يكي از اون عيبايي كه خرابات نشين نداره، ريائه ( و تو شعر حافظ مقابل خانقاه و زاهد و اينا قرار مي‌گيره ) حافظ خودشم تو شعراش، خودش و پير و ساقيشم خراباتي مي‌دونسته.

كتاب صداي سخن عشق ؛ دكتر حسن انوري
 
بالا