به نظر من مشکل به طرز دیدگاه جامعه ربط داره ...مثلا تو استخدام نمی گن چی یاد گرفتی...می پرسن چه نمره هایی گرفتی؟...و همین طور تو مدرسه...سیستم آموزشی ما براساس نمره رتبه بندی میکنه دانش آموز هارو نه براساس آموخته ها ....این باعث شده که امتحان تبدیل به هدف بشه ..نه راه رسیدن به اون ...
تو رو خدا آخه دفاعی چه تاثیری تو زندگی ما داره (دزس های دیگه ای هم هستن مثل :زبان فارسی/تاریخ/آمار/ادبیات /عربی ... ()
یکی که می خواد مهندس کامپیوتر(یا هر چیزه دیگه) بشه اینا به چه دردش می خوره. X-(
توی آمریکا مثل پیش دبستانیش می خواهن راجب مار صحبت کنن می برنشون یه جایی که از نزدیک ببین بعد مجبورش می کنن به مار 1 متری دست بزنن.خب از یادشون نمی ره دیگه
اما تو ایران یه جزوه بهشون می دن می گن برو حفظ کن بیا
هم باید درس رو به صورت عملی داد و هم تئوری (باعث می شه قیمت مدرسه ها بره بالا البته) هم باید درس رو به صورت عملی و تئوری امتحان گرفت
مثلا شیمی بیاد بهشون بگه که برای این موضوع یه آزمایش طراحی کنید انجام بدید و دلیل وقوعش رو یگید
اما نمره مستمر که اصلا به درد نمی خوره یا از امتحان های کلاسیه یا کپی پیست های تحقیق
من نصف تحقیقامو یه بارم از روش نخوندم
واقعا درد بزرگیه
اکثر دانش آموزا اعتقاد دارن فقط اون درسی مهمه که تو کنکور میاد یا ضریبش بالاتره.
مثلا سال سوم که تاریخ معاصر داشتیم اصلا کسی این تاریخ بینوا رو داخل درس حساب نمیکرد. حتی معلمش! چه برسه به دانش آموزا..
همه میگفتن وقتی تو کنکور نمیاد براچی باید بخونیم؟ هیچ کی نبود بگه آخه بابا مگه همه چی کنکوره؟شما پس فردا که هر کاره ای شدین نباید چهار کلمه تاریخ یا جغرافی یا.. بلد باشین؟! من که خودم شخصا همون چیزایی رو هم که پارسال خوندم یادم نیست و کلا تو اینجور درسا پاک پاکم و هرو از بر تشخیص نمیدم
به نظرم با این سیستم امتحان و کنکور محور فقط دانش آموزا بیسواد بار میان. اگه بخوای واقعا چیزی یاد بگیری باید خودت مطالعه جانبی داشته باشی
اونچه که مشخصه سیستم باعث شده که علم برای امتحان ولی بدتر از اون شرطی شدن بچه ها نسبت به این قضیه س. فکر شو بکن ده سال این سیستم همچین رفتاری باهات بشه نتیجه اون وقت خودتون درباره خودتون قضاوت کنین.
هر دو طرف مقصرن. هم سيستم آموزش پرورش كشور . و هم برخي دانش آموزا.
من دوستامو ميبينم كه بعد از امتحان ميگن (( گند زدم ٠.٢٥ غلط دارم!))
اما در كل سيستم عمل كرد + عرف جامعه باعثش شده. خانواده هايي كه از بچه هاشون فقط ٢٠ ميخوان واقعا كارشون غلطه . خانواده هايي هم كه در ازاي نمرات بالا ، به بچه ها به نوعي رشوه ميدن كارشون كاملا غلطه . فقط خلاقيت ها كور ميشن .
ولی اینی که میگید باید مسئولین نظام اموزشی درستش بکنن
ولی با این حال خود دانش آموز هم نقش خیلی موثری داره ... مسلما اگر دانش آموز با هدف یاد گیری درس بخونه و دنبال علم باشه نمره هاش هم بد نمیشه یا فوقش تو امتحانا بی دقتی میکنه یا چیزی رو بلد نیست و یاد میگیره ....
ولی مشکل از اونجایی شروع میشه که دانش آموز برای نمر درس میخونه و این چیزی جز ضرر در پی نداره
فکر کنم با این هدف درس خوندن باعث میشه که مطالب بعد از امتحان به فراموشی سپرده بشه و این چیزی نیست که ما ها لازم داریم .... :)
فكر كنم اين امتحان براي علم رو خود ِ معلما با امتحانايي كه ميگيرن بايد شروع كنن.
مثلا ما يه دبير تاريخ داريم، نوع سوالاش جوريه كه تا تاريخو دقيق" نفهميده باشي، 5 نمره بيشتر نمياري،
چون جواب ِ سوالاش صرفا عين جمله ها و متن هاي كتاب نيست، يه نتيجه گيري كلّي از اون هاست!
خوب اينجوري من ِ دانش اموز به جا اينكه بشينم شب امتحان كتابو بجوم، بايد از همون اول سال انقد با دقت گوش بدم كه جريانات مثه يه داستان شن تو ذهنم تا امتحانمو خوب بدم، و اين امتحان صرفا سطح يادگيري من رو ميسنجه نه حفظيات!
بعد از معلم و امتحان و دانش اموز، قطعا بايد محتويات كتب درسي هم تغيير داده بشن، تا از حالت حفظي به حالت مفهومي در بيان، تا دانش اموز واقعا بفهمه و ياد بگيره تا اين كه حفظ كنه، و فقط شب امتحان خوندن كافي نباشه واسه 20 گرفتن!
راستي گفتم 20 گرفتن!به نظرم تا وقتي كه كتب درسي و امتحانات بيشتر حفظين، كمي و كيفي بودن نمرات يا توصيفي بودنشون چندان فرقي نداره و فقط يه مقدار تعصب رو نسبت به نمره از بين ميبره، وگرنه در هر دو بالاخره قدرت حفظ دانش اموز سنجيده شده، اما به روش هاي مختلف نشون داده شده و اومده رو كارنامه!
جامعه هم بايد رفتارش رو درست كنه، همونطور كه اسپيد گفت، واسه استخدام نميپرسن چقد ياد گرفتي، ميپرسن چقد نمره اوردي!
كلا مشكل از پايه و اساسه ! و مطمئنا يك شبه هم نميشه ره صد سالرو طي كرد، به مرور درست ميشه.
بیشتر امتحان برای علم است که معنی میدهد و در هر علومی این چنین بیان شده است ، حتی از نظر عالمان دینی هم امتحان برای سنجش دانش افراد نسبت به زندگی و دین و آیین شان گرفته می شود ... مانند داستان حضرت ابراهیم (ع) و اسماعیل (ع)
این سیستم تو آموزش پرورش به کنار ، تو آموزش رانندگی هم هست!ستوانه برگشته میگه آره من فلانو بهمانم بعد بلافاصله میگه این میاد و این میاد و اون یکی نمیاد
(دزس های دیگه ای هم هستن مثل :زبان فارسی/تاریخ/آمار/ادبیات /عربی ... (
)
