- شروع کننده موضوع
- #1
Mozartine
کاربر حرفهای
- ارسالها
- 388
- امتیاز
- 1,737
سلام !
اول من یه شفاف سازی در مورد سبک بالزاک بکنم .. سبکی که اون کار میکرده در اصل رئالیسم اجتماعی بوده..و چون به کلاسیک نزدیک تره اینجا زدم تاپیک رو
درباره ی خود بالزاک و زندگی ایناش:
اونوره بالزاک یه نویسنده ی فرانسوی قرن 19 بود (البته متولد 1799 هست ولی اون یه سال رو دیگه من فاکتور گرفتم !) , مکتبش رئالیسم بوده و چون کلا بدبین بوده به جامعه و انسان و اینا در اکثر داستان هاش میاد مشکلات و عوامل فساد جامعه رو بررسی میکنه که البته اوضاع اجتماعی قرن 19 فرانسه رو بیشتر میگه خصوصا توی کتاب هایی مثل باباگوریو , زنبق دره , زن سی ساله , اوژنی گرانده , اوج قدرت , دختر ماهی گیر به نام رابویوز
توی کتاباش قهرمان ها و تیپ های مخصوصی رو که نمونه هاش رو توی جامعه میبینیم رو معرفی میکنه و در قالب یه داستان شور انگیز چیزی رو که باعث فساد جامعش میشده رو توضیح میده
البته به نقل از بهروز بهزاد (مترجم باباگوریو) میگم که بالزاک نمیاد اجتماع خودش رو محکوم کنه و میگه که اجتماعش زاییده ی قرنه و عوامل مختلفی میتونه اوضاع اجتماع رو تغییر بده
در کل داستان های بالزاک با اوج هیجان یه دایرت المعارف اخلاقیه که در تمام مراحل و جنبه های زندگی در انسانیت و بزرگواری و عزت نفس و از خود گذشتگی رو به آدم نشون میده و اگه بینوایان ویکتور هوگو شاهکار انسانیته داستان های بالزاک هم در شمار بزرگترین شاهکار های اخلاقی هستن..
الان که میبینم متنی که نوشتم ناکامله نسبتا ولی همین الانشم خشکه ! رمان های بالزاک خیلی پرشور تره ! واسه همین یه توضیح و خلاصه ای از 2 تا از بهترینایی که ازش خوندمو مینویسم , خواستین بقیشم بعدا !
کمدی انسانی
کمدی انسانی مجموعه ی دو تا داستانه..دوشس دولانزه و حادثه ی سوم .
توی دوشس دولانژه زنی رو نشون میده که با یه عشق آسمانی در حالیکه میخواد روح اون رو بشناسه با یه ژنرال سرسخت ارتش رو به رو میشه
بالزاک جامعش رو محکوم نمیکنه از اینکه افرادش با بوالهوسی زیاد فریبنده ی عشق آلوده هستند اما توجه خواننده رو به یه ایدئولوژی جلب میکنه که ممکنه در قالب یه آدم مشکل دار عشق پاکی وجود داشته باشه
دوشس دولانژه در حرارت عشقی سوزان با این ژنرال سر سخت نمونه ای از عشق پاک رو نشون میده و خواستار اینه که این مرد جنگی عشقش رو بشناسه و روحش رو بشناسه.این بابا در ساحل دریای خروشان عشق سرگردان مونه و باید اونقد صبر کنه تا عشقش پاک بشه !
دوشس توی این مبارزه شکست میخوره و در قالب اونا همه عشوه و مسخره بازی نمیتونه ژنرال رو متقاعد کنه چون کمدی پر از مسخره انسانی فاقد امتیازاتیه که بالزاک تصریحشون کرده و شاید روزی برسه که این عشق آلوده را با عواملی نیرومند به اون عشق آسمانی مورد نظر بالزاک تبدیل شه
الان باز این اصلا نمیتونه قشنگیه داستان و ارزش مهمش رو حتی 1 % شم بگه ولی مضمونش اینه !
باباگوریو
باباگوریو داستان زنده ایه که بدون شک جزو علی ترین رمان های جهان به شمار میاد..داستانش اینه:
پدری ساده و بی پیرایه با عشقی کودکانه و خارج از تزویر و ریا دخترانش رو دوست داره در حالی که این دو دختر شاید یکی از اونا با درآمد ممتاز سالیانه که باباش بش داده بود عیاشی میکنه و باباهه باید مثل گداها بر سر راه دختراش انتظار بکشه تا از دور با دیدن کالسکه ی یکی از اونها بار اندوه رو با بزرگترین شادی تحمل کنه
باباگوریو که کسیه که خودش سالیانه 300 فرانک در سال داره در حالی که دختراش ده هزار اینا
توی یه بخش از کتاب یه نامه هست از باباگوریو به یه بابایی که میگه :
" داستان من شامل حادثه ای است که تا کنون نظیر آن را نشنیده اید و در آن جنگی و نه زد و خوردی مشاهده میکنید بلکه مرد باشکوه و مجللی را میبینید که به صورت یک پدر یا یکی از مقدسین جلوه میکند"
توی باباگوریو یه موجود آسمانی با همه ی فضایل رو میبینن که شاید پست ترین رذایل هم باشه ! گاهی ممکنه اونو در حد خدایان ببینین و گاهی ممکنه دز کشاکش زندگی برای فراهم کردن وسیله ی آسایش دختران به پست ترین کار ها تن بده
کلا یه چیزی که در توی کارای بالزاک ( و مثلا داستایوفسکی توی جنایت و مکافات) دیدم این بوده که شریف ترین آدم داستان شاید به چشم اجتماع خیلی آدم پست و بیخودی بیاد و این واقعا قشنگه !
اینم یه لیسته از کتاباش :
شوانها - ترجمه شهرام زرندار
گوبسک رباخوار - ترجمه: محمد جعفر
چرم ساغری - ترجمه: م. ا. بهآذین
شاهکار گمنام - ترجمه عبدالله توکل
سرهنگ شابر - ترجمه عبدالله توکل
اورژنی گرانده - ترجمه عبدالله توکل
عشق كيمياگر(در جستجوي مطلق) - ترجمه محمدمهدي
مادام دولاشانتری - ترجمه هژبر سنجرخانی
دختر چشم طلایی -ترجمه عنایت الله شکیباپور
باباگوریو - ترجمه: بهروز بهزاد
زنبق دره - ترجمه: م. ا. بهآذین انتشارات فردوس
سزار بیروتو - ترجمه اردشیر نیک پور
خاطرات یک کشیش دهکده - ترجمه هوشیار رزم آزما
اورسولا میرو - ترجمه روشن آغاخانی
گوسفند سیاه - ترجمه سیروس نویدان
زن سی ساله- ترجمه : ادوارد ژوزف
آرزوهای بر باد رفته - ترجمه سعید نفیسی
دخترعموبت - ترجمه: م. ا. بهآذین
پسر عمو پونس - ترجمه سیروس نویدان
فراز و نشیب زندگی بدکاران - ترجمه پرویز شهدی
پیر دختر - ترجمه محمدجعفر پوینده
خُب .. کسی خونده چیزی از کتاباشو ؟ نظری نداره ؟ خلاصه ی بقیه شاهکاراشم بذارم ؟
منبع : نظر خودم - مقدمه ی کتاب کمدی انسانی ترجمه عنایت الله شکیبا پور (انتشارات شهریار) - مقدمه کتاب باباگوریو ترجمه بهروز بهزاد (موسسه ی مطبوعاتی فرخی ) - لیست کامل کتاب ها از کتاب بالزاک و دیگران ترجمه فرشته مولوی
اول من یه شفاف سازی در مورد سبک بالزاک بکنم .. سبکی که اون کار میکرده در اصل رئالیسم اجتماعی بوده..و چون به کلاسیک نزدیک تره اینجا زدم تاپیک رو
درباره ی خود بالزاک و زندگی ایناش:
اونوره بالزاک یه نویسنده ی فرانسوی قرن 19 بود (البته متولد 1799 هست ولی اون یه سال رو دیگه من فاکتور گرفتم !) , مکتبش رئالیسم بوده و چون کلا بدبین بوده به جامعه و انسان و اینا در اکثر داستان هاش میاد مشکلات و عوامل فساد جامعه رو بررسی میکنه که البته اوضاع اجتماعی قرن 19 فرانسه رو بیشتر میگه خصوصا توی کتاب هایی مثل باباگوریو , زنبق دره , زن سی ساله , اوژنی گرانده , اوج قدرت , دختر ماهی گیر به نام رابویوز
توی کتاباش قهرمان ها و تیپ های مخصوصی رو که نمونه هاش رو توی جامعه میبینیم رو معرفی میکنه و در قالب یه داستان شور انگیز چیزی رو که باعث فساد جامعش میشده رو توضیح میده
البته به نقل از بهروز بهزاد (مترجم باباگوریو) میگم که بالزاک نمیاد اجتماع خودش رو محکوم کنه و میگه که اجتماعش زاییده ی قرنه و عوامل مختلفی میتونه اوضاع اجتماع رو تغییر بده
در کل داستان های بالزاک با اوج هیجان یه دایرت المعارف اخلاقیه که در تمام مراحل و جنبه های زندگی در انسانیت و بزرگواری و عزت نفس و از خود گذشتگی رو به آدم نشون میده و اگه بینوایان ویکتور هوگو شاهکار انسانیته داستان های بالزاک هم در شمار بزرگترین شاهکار های اخلاقی هستن..
الان که میبینم متنی که نوشتم ناکامله نسبتا ولی همین الانشم خشکه ! رمان های بالزاک خیلی پرشور تره ! واسه همین یه توضیح و خلاصه ای از 2 تا از بهترینایی که ازش خوندمو مینویسم , خواستین بقیشم بعدا !
کمدی انسانی
کمدی انسانی مجموعه ی دو تا داستانه..دوشس دولانزه و حادثه ی سوم .
توی دوشس دولانژه زنی رو نشون میده که با یه عشق آسمانی در حالیکه میخواد روح اون رو بشناسه با یه ژنرال سرسخت ارتش رو به رو میشه
بالزاک جامعش رو محکوم نمیکنه از اینکه افرادش با بوالهوسی زیاد فریبنده ی عشق آلوده هستند اما توجه خواننده رو به یه ایدئولوژی جلب میکنه که ممکنه در قالب یه آدم مشکل دار عشق پاکی وجود داشته باشه
دوشس دولانژه در حرارت عشقی سوزان با این ژنرال سر سخت نمونه ای از عشق پاک رو نشون میده و خواستار اینه که این مرد جنگی عشقش رو بشناسه و روحش رو بشناسه.این بابا در ساحل دریای خروشان عشق سرگردان مونه و باید اونقد صبر کنه تا عشقش پاک بشه !
دوشس توی این مبارزه شکست میخوره و در قالب اونا همه عشوه و مسخره بازی نمیتونه ژنرال رو متقاعد کنه چون کمدی پر از مسخره انسانی فاقد امتیازاتیه که بالزاک تصریحشون کرده و شاید روزی برسه که این عشق آلوده را با عواملی نیرومند به اون عشق آسمانی مورد نظر بالزاک تبدیل شه
الان باز این اصلا نمیتونه قشنگیه داستان و ارزش مهمش رو حتی 1 % شم بگه ولی مضمونش اینه !
باباگوریو
باباگوریو داستان زنده ایه که بدون شک جزو علی ترین رمان های جهان به شمار میاد..داستانش اینه:
پدری ساده و بی پیرایه با عشقی کودکانه و خارج از تزویر و ریا دخترانش رو دوست داره در حالی که این دو دختر شاید یکی از اونا با درآمد ممتاز سالیانه که باباش بش داده بود عیاشی میکنه و باباهه باید مثل گداها بر سر راه دختراش انتظار بکشه تا از دور با دیدن کالسکه ی یکی از اونها بار اندوه رو با بزرگترین شادی تحمل کنه
باباگوریو که کسیه که خودش سالیانه 300 فرانک در سال داره در حالی که دختراش ده هزار اینا
توی یه بخش از کتاب یه نامه هست از باباگوریو به یه بابایی که میگه :
" داستان من شامل حادثه ای است که تا کنون نظیر آن را نشنیده اید و در آن جنگی و نه زد و خوردی مشاهده میکنید بلکه مرد باشکوه و مجللی را میبینید که به صورت یک پدر یا یکی از مقدسین جلوه میکند"
توی باباگوریو یه موجود آسمانی با همه ی فضایل رو میبینن که شاید پست ترین رذایل هم باشه ! گاهی ممکنه اونو در حد خدایان ببینین و گاهی ممکنه دز کشاکش زندگی برای فراهم کردن وسیله ی آسایش دختران به پست ترین کار ها تن بده
کلا یه چیزی که در توی کارای بالزاک ( و مثلا داستایوفسکی توی جنایت و مکافات) دیدم این بوده که شریف ترین آدم داستان شاید به چشم اجتماع خیلی آدم پست و بیخودی بیاد و این واقعا قشنگه !
اینم یه لیسته از کتاباش :
شوانها - ترجمه شهرام زرندار
گوبسک رباخوار - ترجمه: محمد جعفر
چرم ساغری - ترجمه: م. ا. بهآذین
شاهکار گمنام - ترجمه عبدالله توکل
سرهنگ شابر - ترجمه عبدالله توکل
اورژنی گرانده - ترجمه عبدالله توکل
عشق كيمياگر(در جستجوي مطلق) - ترجمه محمدمهدي
مادام دولاشانتری - ترجمه هژبر سنجرخانی
دختر چشم طلایی -ترجمه عنایت الله شکیباپور
باباگوریو - ترجمه: بهروز بهزاد
زنبق دره - ترجمه: م. ا. بهآذین انتشارات فردوس
سزار بیروتو - ترجمه اردشیر نیک پور
خاطرات یک کشیش دهکده - ترجمه هوشیار رزم آزما
اورسولا میرو - ترجمه روشن آغاخانی
گوسفند سیاه - ترجمه سیروس نویدان
زن سی ساله- ترجمه : ادوارد ژوزف
آرزوهای بر باد رفته - ترجمه سعید نفیسی
دخترعموبت - ترجمه: م. ا. بهآذین
پسر عمو پونس - ترجمه سیروس نویدان
فراز و نشیب زندگی بدکاران - ترجمه پرویز شهدی
پیر دختر - ترجمه محمدجعفر پوینده
خُب .. کسی خونده چیزی از کتاباشو ؟ نظری نداره ؟ خلاصه ی بقیه شاهکاراشم بذارم ؟
منبع : نظر خودم - مقدمه ی کتاب کمدی انسانی ترجمه عنایت الله شکیبا پور (انتشارات شهریار) - مقدمه کتاب باباگوریو ترجمه بهروز بهزاد (موسسه ی مطبوعاتی فرخی ) - لیست کامل کتاب ها از کتاب بالزاک و دیگران ترجمه فرشته مولوی