اختلاف های طبقاتی و فرهنگی در ازدواج

[shekoofeh]

بعله ؛ با توجه به استقبال گسترده از تاپیک های جامعه شناسی ( ) ماهم هی تاپیک می زنیم .

اگر تاپیک مشابهی بوده ( من ندیدم ) فکر می کنم بد نیست یه بار دیگه بحث بشه روش.

خب ببینید فرهنگ یه عنصر هست که توی تمامی رفتار ها و حرکات و عقایدمون نمود داره ؛ یعنی کاملا هدف و نگرش یک فرد رو تحت تاثیر قرار

می ده ؛ و تغییر دادن اون چون ریشه در کودکی و موجودیت فرد داره کار خیلی خیلی سختیه.

میخوام بحث کنیم در این مورد که به نظرتون اختلاف فرهنگی در ازدواج اصلا تاثیر داره ؟ تاثیرش در چه حدّه ؟ کجاها اون زوج می تونن دچار

مشکل بشن ؟ و اینکه کلّا به نظرتون "عشق" کافیه یا باید به اختلاف های فرهنگی و طبقاتی هم توجه بشه ؟ آیا عشق می تونه این تفاوت

ها رو جبران کنه ؟ احتمال می دید زن تسلیم عقاید مرد بشه ؟ و یا برعکس ؟

+ البته این رو میدونیم که کلّا نمی تونیم بگیم فرهنگ یک قشر یا مثلا عشایر غلطه ؛ به هر حال مورد احترامه ؛ اما احترام گذاشتن با تسلیم

شدن فرق میکنه.

 

[Nooshin_d]

پاسخ : اختلاف های طبقاتی و فرهنگی در ازدواج

میخوام بحث کنیم در این مورد که به نظرتون اختلاف فرهنگی در ازدواج اصلا تاثیر داره ؟ تاثیرش در چه حدّه ؟ کجاها اون زوج می تونن دچار

مشکل بشن ؟ و اینکه کلّا به نظرتون "عشق" کافیه یا باید به اختلاف های فرهنگی و طبقاتی هم توجه بشه ؟ آیا عشق می تونه این تفاوت

ها رو جبران کنه ؟ احتمال می دید زن تسلیم عقاید مرد بشه ؟ و یا برعکس ؟

من مامان خودم واسه پسر داییم یه زن پیدا کرد با هم ازذواج کردن فکر نمیکردیم این قدر اختلاف طبقاتی مهم باشه . پسر داییم وضعش خوبه ولی دختره باباش خیلی پوادار بود . هیچی دیگه بعد 9 سال از هم طلاق گرفتن . مامانم طفلک نمیدونست اینا اینجوری باشن ولی تقصر زندایی و داییمم بود . نباید به چنین دختری رو بدن که آخر کار به طلاق برسه
اونا فرهنگشون با ما خیلی فرق داشت هم نماز میخوندن هم شراب میخوردن ( مامن نمیدونست ) میخواستن دامادشون تو هر مهمونیی بره . خوی ما اهل این چیزا نبودیم

 

[Masih-j]

پاسخ : اختلاف های طبقاتی و فرهنگی در ازدواج

توی زندگی مشترک باید تصمیمات مشترک بسیاری گرفته بشه که این تصمیمات بر روی هر دو زوج و اعضای دیگه ی خانواده تاثیر گذار هست . فرهنگ جنبه های مختلف رفتاری و عقاید یک فرد را دربر میگیره بنابرین هر قدر که فرهنگ دو زوج به هم نزدیک تر باشند تفاهم بیش تری دارند و زندگی بهتری خواهند داشت و در موارد مختلف راحت تر می تونن تصمیم بگیرن .
اختلاف طبقاتی هم معمولا با اختلاف فرهنگی همراه هست به همین دلیل شاید ازدواج های زیادی که بین دو قشر متفاوت از نظر طبقاتی صورت می گیره ناموفقه .
البته ممکنه استثنا هایی هم وجود داشته باشه .

 

[fa.z]

پاسخ : اختلاف های طبقاتی و فرهنگی در ازدواج

معلومه كه عشق تنها كافى نيس! و اختلاف فرهنگي از اختلاف طبقاتي خيلي بدتره!

 

[shekoofeh]

پاسخ : اختلاف های طبقاتی و فرهنگی در ازدواج

معلومه كه عشق تنها كافى نيس! و اختلاف فرهنگي از اختلاف طبقاتي خيلي بدتره!

خب مثلا افرادی هستن که عاشق هم میشن و معتقدن هرگونه تفاوت و سختی ای رو حاضرن تحّمل کنن ؛ نظرتون چیه ؟ به وسیله ی این عشق می تونن تفاوت ها رو ندید بگیرن یا اینکه

بالاخره یکی تسلیم اون یکی میشه ؟

 

[closeman]

پاسخ : اختلاف های طبقاتی و فرهنگی در ازدواج

خب مثلا افرادی هستن که عاشق هم میشن و معتقدن هرگونه تفاوت و سختی ای رو حاضرن تحّمل کنن ؛ نظرتون چیه ؟ به وسیله ی این عشق می تونن تفاوت ها رو ندید بگیرن یا اینکه

بالاخره یکی تسلیم اون یکی میشه ؟

بهر حال اینو هم باید در نظر داشت که وقتی دو نفر با هم زندگی می کنن بعد از چند وقت تقریبا دیگه اگه با هم کنار بیان مث هم می شن!
اگر عشق واقعی باشه به نظرم می شه...اما خب،متاسفانه ما تو ایران یه مشکلی داریم اینه که بر خلاف غرب که فقط دختر و پسر با هم ازدواج می کنن،توی ایران ما خانواده ها هم با هم ازدواج می کنن!
و به همین علت خیلی مشکل تره تو ایران!
به نظرم اختلاف طبقاتی زیاد مهم نیست...اما خب اختلاف فرهنگی مشکلات زیادیو ممکنه بوجود بیاره که خب...نمی شه گفت بدونه راه حلهوحتما همیشه با شکست مواجه می شه!

تسلیم شدن نیست!کنار اومدنه...!

 

[fa.z]

پاسخ : اختلاف های طبقاتی و فرهنگی در ازدواج

معمولا واسه عشق با اين اختلافا ازدواج مىكنن بعضيا كنار ميان بعضيا كه ديگه خيلى اختلافشون شديده به طلاق مىكشه. اگه اختلاف كم باشه يا حل ميشه يا كنار ميان. بستگي به افرادم داره مثلا يكى كه پولداره ممكنه خونوادش فخرفروشى كنن و هفت جد طرفو بيارن جلو چشماش! و يه خونواده ى ديگه اينجورى نباشن!

 

[ریـحـانـه]

پاسخ : اختلاف های طبقاتی و فرهنگی در ازدواج

خب مثلا افرادی هستن که عاشق هم میشن و معتقدن هرگونه تفاوت و سختی ای رو حاضرن تحّمل کنن ؛ نظرتون چیه ؟ به وسیله ی این عشق می تونن تفاوت ها رو ندید بگیرن یا اینکه

بالاخره یکی تسلیم اون یکی میشه ؟

به نظر من یه همچین حرفی فقط تا یه وقتی ثابت میمونه .
عقایدو تفکرات چیزائین که از اول زندگی یه فرد باهاشن !
محیطم خیلی مهمه . بخواد نخواد حداقل یه ذره محیط روش تاثیر گذاشته .
پس تا یه جایی میتونه کوتا بیاد ! چون آدما کلا اینجورین . یه مخالفت مستمرُ پشت سر همُ یه مورد دومورد صد مورد میتونن تحمل کنن !
نه که دیگه کل وجودیت فرد فرق داشته باشه !

 

[پوریا]

پاسخ : اختلاف های طبقاتی و فرهنگی در ازدواج

نمیدونم..شاید خیلی خیلی دارم رویایی میحرفم...اما به نظر من اتفاقا ادمای کاملا متفاوت با همدیگه هستند که عاشق هم میشن...پس اصلا براشون این اختلاف های ساده مهم نیست...
من که مطمئنم هیچ وقت عشق قربانی تفاوت نمیکنم

 

[ساقي]

پاسخ : اختلاف های طبقاتی و فرهنگی در ازدواج

اخه عاشق چيه هم شدن ؟ عشق واقعي اونه كه عاشق شخصيت كسي بشي كه شخصيت هم از افكار و عقايد فرد سرچشمه مي گيره كه اون هم متاثره از فرهنگ .
دو نفر كه دو فرهنگ متفاوت در وجودشون نهادينه شده نمي تونن يه عشق پايدار رو تجربه كنن . ممكنه تا يه مدت زمان كوتاه يكي يا هر دو كوتاه بيان اما بالاخره خسته مي شن .
اختلاف طبقاتي هم فكر كنم زير مجموعه ي همون اختلاف فرهنگي باشه .

 

[پوریا]

پاسخ : اختلاف های طبقاتی و فرهنگی در ازدواج

اخه عاشق چيه هم شدن ؟ عشق واقعي اونه كه عاشق شخصيت كسي بشي كه شخصيت هم از افكار و عقايد فرد سرچشمه مي گيره كه اون هم متاثره از فرهنگ .
دو نفر كه دو فرهنگ متفاوت در وجودشون نهادينه شده نمي تونن يه عشق پايدار رو تجربه كنن . ممكنه تا يه مدت زمان كوتاه يكي يا هر دو كوتاه بيان اما بالاخره خسته مي شن .
اختلاف طبقاتي هم فكر كنم زير مجموعه ي همون اختلاف فرهنگي باشه .

دقیقا بر عکس...عشق یعنی طرف رو به خاطر وجودش بخوای نه به خاطر ماهیت و عقاید و 3فاتش...اسم این یکی دوست داشتنه...البته قبول دارم دوست داشتن برتر از عشق است

 

[melika.m.r]

پاسخ : اختلاف های طبقاتی و فرهنگی در ازدواج

ببین خُ زندگی ، اولش با عشق ُ اینا شروع می شه. هر دو نفـر به هم قول می دن که با همه یِ شرایط ِ همدیگه کنار بیان. بعد یه مدّت که می گذره ، اگـه این تفاوت ُ در واقع تفاوتِ شرایط ـا ، اونقدری نباشن که باعثِ آزارِ طرف بشه ـن ، خُب کوتاه میا. ( اغلب هم خانوم ـا ! ) بعد وقتی می بینه که خُب این جوری دیگه نمی تونه ادامه بده ، واسه ـشون مشکل ایجاد می شه...
می دونی! گاهی اون شناختی که افراد قبل از ازدواج نسبت به هم پیدا کردن، واقعا" در اون حدّیه که بگن چون طرف ُ دوست داریم ، با تمومِ بدی ـشا کنار میـام. امّا اون شناختی که آدم از یه فردی بعد از چند وقت زنگیِ مشترک پیدا می کنه ، خیلی واقعی تره... شاید دیگه طرف با اون شناختِ جدید یا درواقع کامل تری که پیدا کرده ، نتونه کنار بیاد... شایـدم...!
به نظرِ من ، اختلافِ طبقاتی ُ باز راحت تر می شه تو زندگی ـا تحمّل کرد.( اختلافِ طبقاتی ، گاهی اختلافِ فرهنگی ـم میاره...!) امّا اختلافِ فرهنــگی ، خیلی ممکنه سخت باشه تحمّل ـش...!
مثلا" تویِ برخورد با یه سری مسائلی که تو زندگی برایِ جفت ـشون پیش میاد ، وقتی فرهنگِ برخوردِ اون زوج باهم خیلی فرق داشته باشه ، براشون سخت می شه کنار اومدن تویِ حلِّ اون قضیه. یا مثلا" تویِ تربیتِ بچه ! خُب اگـه این تفاوتِ فرهنگـی خیلی باشه ، رویِ بچه اثراتِ بدی می ذاره... یه جور حالتِ دوگانگیِ فرهنگی که خیلی شاید تو جامعه باعثِ آزارش بشه.... تازه آخرش ، اون بچه تربیت ـش به طورِ کامل موردِ تاییدِ اون مادر پدر نیـس. چون هرکدوم می گن که اگه تربیتِ این بچه کامل دستِ من بود ، یادش می دادم که با فُلان مسئله فُلان جـور برخورد کنه ُ چمیدونم مثلا" حتّی ارش هایی که تو زندگی داره ، چیزایِ دیگه باشه ـن...!
اونـی که ادامـه یِ زندگـی ُ طرف ـش براش مهـم تره ، بیشتر کـوتاه می اد ُ سعی می کنه این تفاوت ـا رو یا نادیده بگیره ، یا از بین ببره...!

 

[Jack]

پاسخ : اختلاف های طبقاتی و فرهنگی در ازدواج

در جامعه ای که افراد با فرهنگ بالا و تحصیلات بالا باشن اختلاف طبقاتی به نظر من بی معنیه (یعنی اصلا تاثیری تو ازدواج نخواهد داشت) اما اختلاف فرهنگی! اصلا ازدواج این دو فرد غلطه اونم کاملا! چرا؟ چون که دلیلشو ساقی عزیز گفت و دقیقا هم همینه چون دو نفر با ورودی های متفاوت فرهنگی اگه ازدواج کنن خروجی هایی که خواهند داد(در زندگی مشترک) به کل اجتماع آسیب خواهد رسوند ، که این آسیب هم ممکنه تا چندین نسل تاثیر خودشو نشون بده(مثلا مشکلاتی که برای بچه ی اونا پیش میاد از جمله دوگانگی ارزشی، خودبیگانگی یا گریز از اجتماع و ...) حالا اصلا چرا همچین آسیبی یعنی ازدواج همچین افرادی پیش میاد؟ دو دلیل قابل ذکره: اولا چون یه مشکلی که هست افراد در جامعه ی ما با شناخت کم و احساسی ازدواج میکنن و اصلا وقتی برای خودشون نمیزارن که همو بشناسن دوم که عامل اول رو هم در بعضی موارد به وجود می آورد اینه که ملاک های انتخاب زوج ها تغییر کرده یعنی خانواده ی دختر میگن باید خونه داشته باشه ماشین داشته باشه و... و خانواده ی پسر میگن باید خیلی نجیب ، سر به زیر ، پاک دامن، حرف گوشکن و... باشه به جای اینکه بیشتر انتخابو در ازدواج زوجین داشته باشن والدین دارن( که البته close عزیز این نکته ی آخرو با یک قیاس به جا مطرح کرده بود)

 

[AUGUST II_PRINCE OF SAMPA]

ازدواج طبقاتی

من بنظرم تاثیرش باهد غیر مستقیم باشه اینا تنها عوامل نیستن
تمام عوامل شخصیتو میسازه و هماهنگی شخصیتی عامل دوست داشتن میشه،بعد دوست داشتن در حالت هیجانی و کمال خودش عشق میشه
بنظرم پوریا که گفت دوست داشتن برتره درست نیس،
چون تعریف درستی از عشق نکردیمو بنظرم اونی که با عنوان عشق ازش نامبردیو و کمتر از دوست داشتن خوندیش وابستگیه نه عشق

 

[پوریا]

پاسخ : اختلاف های طبقاتی و فرهنگی در ازدواج

من بنظرم تاثیرش باهد غیر مستقیم باشه اینا تنها عوامل نیستن
تمام عوامل شخصیتو میسازه و هماهنگی شخصیتی عامل دوست داشتن میشه،بعد دوست داشتن در حالت هیجانی و کمال خودش عشق میشه
بنظرم پوریا که گفت دوست داشتن برتره درست نیس،
چون تعریف درستی از عشق نکردیمو بنظرم اونی که با عنوان عشق ازش نامبردیو و کمتر از دوست داشتن خوندیش وابستگیه نه عشق

عرفا هیچگاه میان عشق و وابستگی مرزی تعیین نکرده اند...
من همچنان معتقدم اگر خودم باشم و معشوقم واقعا فقط یک قرص نان احتیاج دارم برای زندگی و یک خانه ی اجاره ای :)...
اما این در ابعاد وسیع قابل اجرا نیست...هر کسی پتانسیل این عشق را ندارد(نارسیس؟ )
به همین خاطر اگر بخوایم جامعیت داشته باشه حرفمون باید بگیم"فرهنگ ها و طبقات دقیقا نقطه ی مقابل هم نباشند..."
یعنی تفاوت باشد اما تضاد نه...

 

[ariadne]

پاسخ : اختلاف های طبقاتی و فرهنگی در ازدواج

ما نباید خودمون گول بزنیم؛
شنیدیم میگن عشق همه چی رو جبران میکنه و اینا ...
ولی نمیشه همیشه همچین چیزی رو گفت...
به هر حال هر انسانی با خودش یه خلوتی داره و فکر میکنه...
این اختلافات طبقه ای میتونه با روان آدم بازی کنه مثلا شوهر می ببینه که زنش وضع عالی خونه ی پدیشو ترک کرده حالا که اومده خونه ی اون هیچی نداره...
خب این باعث یک احساس شکست خوردگی درفرد میشه...
اختلاف فرهنگیم که خیلی ساده باعث بروز جدایی میشه......

 

[ارنواز]

پاسخ : اختلاف های طبقاتی و فرهنگی در ازدواج

خب من فکر می کنم عشق به هیچ وجه نمی تونه اختلافات رو جبران کنه ... دو نفر که عاشق هم باشن بالاخره یه روزی کم میارن ؛ همش که نمیشه کنار اومد ؛ حتی اگه دونفرشون همدیگه رو درک کنن یا یکی واسه اون یکی عوض بشه (البته به سختی!) خونواده هاشونو که نمی تونن کاری بکنن بالاخره به مشکل میخورن !
به نظر من تفاهم فرهنگی و اخلاقی خیلی مهمتر از عشقه !


پ.ن : همه ی پستا رو نخوندم ، اگه تکراریه ببخشید

 

[پوریا]

پاسخ : اختلاف های طبقاتی و فرهنگی در ازدواج

@ارنواز و آریادنه:جواب نمیدم چون دنیای عاشق واقعا فرق میکنه...من که از درون به آن نگاه میکنم و شما که از بیرون هر کدام یک برداشت داریم...
پس بهتر است بحث را از"معرفت شناسی"به"جامعه شناسی" ببریم...

 

[smart girl]

پاسخ : اختلاف های طبقاتی و فرهنگی در ازدواج

به نظر من که هردو باید یکسان باشن،
حتی اگه عشقی هم درمیون و زندگی رو با عشق شرو کنن،
بازم در ادامه زندگی با مشکلای فراوونی روبه رو میشن.

 

[Hespride]

پاسخ : اختلاف های طبقاتی و فرهنگی در ازدواج

من بحث هارو نخوندم و صرفا نظر خودم رو اعلام ميكنم

اول بگم كه به نظر من عشق در يك نگاه و عشق دلي مساله ي كاملا بي هويت و بي منطقيه و به هيچ وجه نميشه با استناد به اون نوع عشق، تصميم گيري كرد.

همونجوري كه همه ميدونيم، دوست داشتن و علاقه، از طريق شناخت به وجود مياد. مثال ميزنم، تا قبل از اينكه شما غذاي ماكاروني رو براي اولين بار بخوريد، نميدونيد كه دوست داريد يا نه. چرا؟ چون هيچ شناختي بهش نداريد. اما بعد از اينكه يه كمي ازش بخوريد، ميتونيد بفهميد كه دوستش داريد يا نه.(اين صرفا يه مثال بود براي روشن شدن حرفم)

به همين طريق استقرا ميشه كه عشق، يه جور دوست داشتن و علاقه ي شديده كه از روي منطق و شناخت به وجود مياد. نه اينكه ادم همينجوري يهو عاشق بشه!

اين از مقدمه، حالا جواب سوال اصلي تاپيك
به نظر من اختلافات فرهنگي خيلي خيلي مهم هستن.
براتون يه مورد رو مثال ميزنم كه خودم الان دارم به عينه ميبينم، از دوستان خودم هستن:
پسر: كاملا مذهبي-خانواده سنتي- شديدا غيرتي- شاداب و اجتماعي- باهوش
دختر: وضعيت مذهبي متوسط- خانواده ي مدرن و باز- شاداب و اجتماعي- باهوش

حالا اين دوتا مشكلاتشون چياست؟؟
1- پسره نميخواد دختره با پسرخاله ها و ... كه نامحرم حساب ميشن دست بده، دختره هم قبول ميكنه بخاطر عشق، اما خونوادش شروع ميكنن به فشار اوردن بهش!
2- دختره دلش ميخواد پسره با دخترخاله ها و خواهراش صميمي بشه،اما پسره به خاطر عقايد مذهبيش حدود رو رعايت ميكنه و باعث ايجاد نارضايتي در دختره ميشه.
3- پسره توي تمام فاميلشون حتي يه نفر هم عروسي نگرفته، هميشه يه سفر مذهبي (مثل مكه يا سوريه يا..) بوده و بعد هم يك مهموني، اما دختره شديدا عروسي پر سر و صدا و بزن و برقص ميخواد. كه اين باعث اختلاف دوتا خونواده شده
و...

چندين و چند مشكل به وجود اومده بينشون،اما هنوز هردوشون تا به هم نگاه ميكنن بسكه عاشقن گريه ميكنن!

نكته اي كه هست اينه كه اولا اين داغي و عشق و عاشق، مگه تا چند سال ديگه هست؟ عشقشون يا عشق آدميزاديه كه بعد از 3-4 سال نهايتا، از اون شور ميافته، يا عشق اساطيريه كه همه ميدونن كه وصال، مرگ عشق اساطيريه
حالا بعد از 3-4 سال كه از اين داغي افتادن، ديگه كم كم اون چيزايي كه به خاطر عشق، قبول كرده بودن پررنگ ميشه.
نكات خيلي خيلي ريزي كه شايد اوايل اهميت چنداني نداشت، كم كم جمع ميشن و نقاط تنش زا ايجاد ميكنن. اين نارضايتي ها جمع ميشه و توي يه دعوا جوري بروز ميكنه كه...


نتيجه گيري: از قديم گفتن دختر و پسر بايد هم كفو باشن. هم كفو بودن يعني اينكه فرنگشون، خونوادشون، سنت ها و ... نسبتا به هم نزديك باشه. نميگم عين هم باشه، اما لااقل نبايد با هم در تضاد باشه