طهران ، تهران

  • شروع کننده موضوع
  • #1
ارسال‌ها
3,304
امتیاز
12,651
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فرزانگان ۱
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1394
دانشگاه
دانشگاه تهران
رشته دانشگاه
علوم اجتماعی (انسان‌شناسی)
تلگرام
اینستاگرام
فیلم طهران ، تهران ساخته ی داریوش مهرجویی و مهدی کرم پور سال ۸۸ ساخته بهار ۸۹ اکران شد .
این فیلم دو تا اپیزود داره . که تو هر کودوم با یه دید متفاوت به تهران نگاه میشه .
تو یکی از نقدهای این فیلم ، در مورد اپیزود اول گفته شده :
بعد از آوارشدن سقف خانه بر روي سر خانواده ي چهارنفره ي " نجيب" ، اين خانواده براي گذراندن روز اول عيد ، با يك تور تهران گردي همراه مي شوند . توري كه تمامي مهمانانش مردان و زن هاي مسن و دنياديده اي هستند كه يك جورهايي تماشاگر احساس مي كند انگار با همكلاسي هاي سابق و همراه هاي دوران جواني خود مهرجويي همسفر شده است. پيرمرد و پيرزن هاي خوشحالي كه از همه نوعي مي توان بينشان پيدا كرد . از عاشق گرفته تا بهانه گير. و اين سفر تهران گردي بهانه اي مي شود تا تماشاگرهم با مسافران همراه شده ،پوسته ي بيروني تهران را كه هميشه برايش شهري بوده پر از دود و ترافيك و ازدحام بشكافد و به قلب تپنده و داستان هاي اين پايتخت حالا پير نزديك شود.
در واقع اين اپيزود به همه مان نشان مي دهد كه مي توان يك فيلم كاملا سفارشي و تبليغاتي را طوري ساخت كه هم سينما باشد و لذت بخش و هم اهداف تهيه كنندگانش را برآورده كند !


04710263406872040012.jpg

و اپیزود دوم :
داستان سعي دارد عكس العمل عده اي جوان به مسئله اي را نشان بدهد كه شايد در وهله ي اول مسئله ي خيلي ها نباشد و صرفا لغو يك كنسرت موسيقي به نظر برسد اما در عمق بيشتر خيلي حرف ها دارد.
مشكل تنها لغو كنسرت يك سري جوان نوازنده نيست. حرف ، حرف اعتمادنكردن است. حرف از " خودي ندانستن" جوان .
اپيزود دوم ، خيلي خود را درگير روايت داستان نمي كند . بيشتر سعي دارد به دغدغه هاي جواناني نزديك شود كه بهانه ي فيلمش هستند. گروهي كه شايد جذاب ترين فردشان " رضا يزداني" خواننده شناخته شده ي سبك " راك" باشد. " راك" خودش سبك اعتراض است و اين اعتراض را صداي محكم و خش دار يزداني بهتر از هر چيزي تكميل مي كند. شايد بازي " رضا يزداني " در فيلم ديده نشود و در واقع يزداني فقط خودش را اجرا كرده باشد ، اما بي شك هرگونه حضور ستاره هاي عرصه هاي ديگر در سينما ،هميشه جذاب بوده است.


40757027116193312354.jpg

این فیلم قرار بوده تو ۳ تا اپیزود تهیه شه و کارگردانش هم قرار بوده "سیف الله داد" باشه که تقدیر اجازه نداده خلاصه ...
لینک دانلودُ اینا هم نذاشتم که برین CD شُ تهیه کنینُ کمکی باشه به رسانه های تصویری ! :D ( کار فرهنگیُ اینا ! :-" )
حتما پیشنهاد میکنم ببینینش ، پشیمون نمیشین !
 

سیما

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
312
امتیاز
2,830
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
همدان
دانشگاه
ایشالا که شهید بهشتی :)
رشته دانشگاه
داروسازی
پاسخ : طهران ، تهران

من فقط کلیپ آهنگ آخرشو دیدم :D بانگمم( :D) از همین آهنگه 8->
 

N.M

لنگر انداخته
ارسال‌ها
3,605
امتیاز
13,362
نام مرکز سمپاد
فرزانگان یک
شهر
تهران
مدال المپیاد
طلای دوره ۲۷ المپیاد ادبی
دانشگاه
دانشگاه تهران
رشته دانشگاه
ادبیات فارسی
پاسخ : طهران ، تهران

فیلمِ فوق العاده ای نبود ، اما بدم نبود . یه جورایی حس میکنم خوب نپرداخته بود به موضوعا ..هردوتا اپیزود میشد قوی تر باشن ...
 

hossein33

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
119
امتیاز
392
نام مرکز سمپاد
دبیرستان علامه حلی تهران
شهر
تهران
مدال المپیاد
برنز زیست دوره 16
پاسخ : طهران ، تهران

اپیزود دومش هیچی نداشت یه چیز تو مایه های مستند بود
 

ارنواز

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
897
امتیاز
2,920
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 2 / فرهنگ
شهر
مشهد
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
باستان شناسی
پاسخ : طهران ، تهران

طهران - تهران شاهکار نیست، ولی فیلم بدی هم نیست، از بین فیلمای ایرانی ارزش نگاه کردن داره.
 

ali.Holmes

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
347
امتیاز
561
نام مرکز سمپاد
علامه حلي
شهر
كرمان
دانشگاه
علوم پزشکی کرمان
رشته دانشگاه
دندان پزشکی
از معدود فیلم هایی بود که دو روز پشت سر هم تو سینما دیدم فکر کنم عید دو سال پیش بود...
اپیزود اول صداقتی داشت که مدت ها بود تو سینما حس نکرده بودم...
در واقع هیچ کس احساس حس نمی کرد باید دروغ بگه... نه مثل بعضی فیلم ها که همه مجبور باشن دروغ بگن!
مثلا وقتی ازش پرسیدن کجا کرد میکنی گفت بیمارستان
بعد که منتظر بودن ادامه بده خیلی راحت میتونست بگه دکتره کسی هم نمی فهمید اما خیلی راحت گفت تو تدارکات کار میکنه...
یا اصلا مشکلی نداشتن که بگن هیچ وقت املت اسپانیایی نخوردن
........
جدیدا مد شده تو فیلم ها بگن همه چی بده همه نامردن همه دروغ میگن همه باید دروغ بگم
قطعا عکسشم هم تو واقعیت صادق نیست یعنی بالاخره نامرد وجود داره بعضی ها دروغ میگن و ... اما قطعا وظیفه هنر انتقال حس خوب بودن به انسان هاست نه این که " مجبوریم دروغ بگیم"
.....
وقتی اپیزود دوم می دیدم همش می گفتم ای کاش فیلم فقط همون اپیزود اول بود اما ... وقتی کلیپ رو دیدم( واقعا آهنگش فقط نصفه زیباییش بود حتما کلیپو ببینین) فقط یک خطش به کل اپیزود می ارزید:
پاش بیفته باز دوباره روی مغربت میبارم/ باز تو منطقه‌ی مین دست و پام جا می زارم
اگه عاشقت نبودم پا نمی داد این ترانه/ بی خیال بد بیاری زنده باد این عاشقانه....
 

Dizzy

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,039
امتیاز
1,905
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 3
شهر
کرج
مدال المپیاد
کامپیوتر
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
شهرسازی
پاسخ : طهران ، تهران

من اپیزود دوم رو بیش تر پسندیدم ولی اپیزود اول هم زیبا بود.این فیلم دقیقا وقتی اومد که خیلی وقت بود فیلم خوب نداشتیم.با فیلم "هیچ" هم اکرانش همزمان بود البته :-?
همیشه نسل پدر مادر های ما و نسل های یکم قبل تر جوون ها رو زیر سوال می برن که شما هیچ غلطی نمی کنید ولی ما انقلاب کردیم ما جنگیدیم،شما بی عرضه اید و فلان
فکر نمی کنم تا حالا به این موضوع در سینمای ایران پرداخته شده بود
جمله ی کلیدی شعر هم "حالا هی غلط بگیر از دیکته های نانوشتم" بود به نظرم :D
 
  • شروع کننده موضوع
  • #8
ارسال‌ها
3,304
امتیاز
12,651
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فرزانگان ۱
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1394
دانشگاه
دانشگاه تهران
رشته دانشگاه
علوم اجتماعی (انسان‌شناسی)
تلگرام
اینستاگرام
پاسخ : طهران ، تهران

به نقل از hypocrite :
از معدود فیلم هایی بود که دو روز پشت سر هم تو سینما دیدم فکر کنم عید دو سال پیش بود...
اپیزود اول صداقتی داشت که مدت ها بود تو سینما حس نکرده بودم...
در واقع هیچ کس احساس حس نمی کرد باید دروغ بگه... نه مثل بعضی فیلم ها که همه مجبور باشن دروغ بگن!
مثلا وقتی ازش پرسیدن کجا کرد میکنی گفت بیمارستان
بعد که منتظر بودن ادامه بده خیلی راحت میتونست بگه دکتره کسی هم نمی فهمید اما خیلی راحت گفت تو تدارکات کار میکنه...
یا اصلا مشکلی نداشتن که بگن هیچ وقت املت اسپانیایی نخوردن
........
جدیدا مد شده تو فیلم ها بگن همه چی بده همه نامردن همه دروغ میگن همه باید دروغ بگم
قطعا عکسشم هم تو واقعیت صادق نیست یعنی بالاخره نامرد وجود داره بعضی ها دروغ میگن و ... اما قطعا وظیفه هنر انتقال حس خوب بودن به انسان هاست نه این که " مجبوریم دروغ بگیم"
.....
وقتی اپیزود دوم می دیدم همش می گفتم ای کاش فیلم فقط همون اپیزود اول بود اما ... وقتی کلیپ رو دیدم( واقعا آهنگش فقط نصفه زیباییش بود حتما کلیپو ببینین) فقط یک خطش به کل اپیزود می ارزید:
پاش بیفته باز دوباره روی مغربت میبارم/ باز تو منطقه‌ی مین دست و پام جا می زارم
اگه عاشقت نبودم پا نمی داد این ترانه/ بی خیال بد بیاری زنده باد این عاشقانه....
به شدت لایک !
جدا صمیمیتشون خیلی خوب بود ! ینی به نظرم این فرهنگ مهربونیُ مهمون نوازیه ایرانیا که تو اپیزود اول داشت نشونش میداد ، خیلی جای بحث دارهُ خیلی باید واسش فیلم ساخته شه !
مسلما قسمت آخر اپیزود دوم شاهکار بود ...
ولی نباید فقط رو اون قسمتش کلید کرد !
مثلا اون قسمتی که رضا یزدانی میره پیش اون یاروُ باهم حرف میزنن عالیه ... اصن همین تیکه های فیلمه که باعث میشه تیکه ی آخر انقد شاهکار از آب دربیادُ آدم با هرتیکه ی آهنگ یاد یه قسمت فیلم بیفته ...
 

SOUL KEEPER

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
2,161
امتیاز
8,026
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
گنبد کاووس
رشته دانشگاه
مهندسی صنایع
پاسخ : طهران ، تهران

خیلی زیاد در حد طومار شد ، ولی اصلا" مهم نیست خواستی بخون حال نکردی نخون ! تازه این فقط اپیزود 1 هست ، اپیزود 2 رو بعدا" اگه وقت شه توضیح میدم (به شخصه اپیزود 2 رو بیشتر دوست دارم و می پسندم)

(کلهم پست نظر شخصی بنده و برداشت های بنده از این فیلم می باشد ، هیچجاش به هیچکس ِ دیگه ای مربوط نیست،همش تفکرات ِ منه که میتونه غلط هم باشه !)
خب این فیلم به نظر من یکی از قشنگترین فیلم های سینمای ایران بود و خیلی خیلی نکات ریزش زیاد بود و یکی از بهترین فیلم ها به سبک داریوش مهرجویی بود !
اینکه مهرجویی در حال حاضر یکی از بهترین کارگردانای ایرانه و واقعا" قوی کار میکنه که کلا" شکی نیست و حرفی هم نیست ، سبک فیلمسازیشم تا حد زیادی شناخته شدست و اپیزود اول بدون اینکه اسم کارگردان رو نگاه کنی میشه فهمید اثر مهرجویی ِ!

اول از اسم فیلم شروع می کنم ، طهران تهران ! همین اسم خودش یک معرفی ای داره و موضوع فیلم رو خیلی زیبا داره میگه ، طهران یا تهران ، به عنوان پایتخت ، نمادی از ایران محسوب میشه و این فیلم فقط مختص شهر طهران نیست ، یعنی چیزایی که ما تو فیلم می بینیم فقط در مورد ِ طهران نیست ،طهران یعنی ایران ! (هرجا که من اسم می برم همینطوره)
نکته ی بعدی خود ِ طهران تهران ِ ! ، طهران به ط که زمان های قدیم نوشته میشده و به این صورت بوده و تهران با ت که تهران امروزی هست !
از همین جا میشه برداشت کرد که اپیزود اول که طهران هست بیشتر به گذشته کار داره و تاریخ ایران رو میگه(تاریخ اجتماعی) و جنبه ی فرهنگی رو مد نظر داره و در مورد طهران صحبت می کنه ، اما تهران در مورد تهران حال ِ حاضر و جایی که الان ما توش زندگی می کنیم یا می بینیم ، این فیلم به زیبایی تفاوت ها رو بیان میکنه
در عین حال ، اپیزود اول خوبی ها و زیبایی ها رو بیان می کنه و بیشتر روی این قضیه مانور میده ، در حالی که اپیزود دوم بیشتر روی مشکلات و زشتی ها تاکید داره

کل زیبایی ِ فیلم به نظر من تو اپیزود دوم خلاصه میشه و اصلا" اپیزود دوم ِ که فیلم رو زیبا می کنه و ارزش میده به فیلم ، البته اپیزود اول هم واقعا" فوق العادست و کار مهرجویی حرف نداره ! (در واقع اپیزود دوم کامل کننده ی اپیزود اول هست و باعث میشه هم زیبایی اپیزود اول بیشتر به چشم بیاد هم کل فیلم، کلا" تأثیرش بیشتره)

اپیزود اول : (روزای آشنایی، اسمش هم یه جورایی تایید کننده ی حرفایی که زدم ِ ، همون ایرانی که باهاش آشنا میشن همه جای دنیا و میشناسنش-از لحاظ فرهنگی و تاریخی)
سکانس به سکانس ، دیالوگ به دیالوگ ... همش پر از نکته اس و مفهوم داره ، یک شمای کلی از طهران و زیبایی های فردی و اجتماعیشو نشون میده، و به عبارتی نیمه ی پر لیوان ِ که کورکورانه هم نمایش داده نمیشه!! روی سکانس ها و دیالوگ ها مکس می کنم و توضیح میدم :
اول شخصیت ها یا به قولی شخصیت پردازی در فیلم :
فیلم با صدای بارون از حیاط یک خونه ی قدیمی شروع میشه با درودیوارای قدیمی و حوض آبی که دور تا دورش پر از گلدونه ، چیزی که امروزه خیلی کم شاید ببنیم یا اصلا" نبینیم ! این نشون میده محله ی قدیمی هست که هنوز تو حال و هوای قدیمه ...
پدر خونواده حافظ میخونه ، رادیو روشنه ، سفره هفت سین به صورت کامل پهنه روی زمین و با سلیقه چیده شده ، پشتی هست ، تلویزیون ساده و ... خلاصه همه چی اینو نشون میده که یک خونواده ی سنتی با بضاعت مالی نه چندان زیاد در اینجا زندگی می کنن (خب این طرز فکر و رفتار و خیلی چیزا رو می تونه بهمون منتقل کنه در موردشون)
سقف به یکباره فرو میریزه ، حرکت ِ زن خونه برا اینکه بره تیر تخته هاشو از خونه بیاره بیرون یا به قول خودش نجات بده کاملا" نشون میده که رفتار ِ یک زن ِ سنتی ایرانی رو و علاقه ی اون به وسایل خونه و خونش (این یه رفتاری ِ که تو ایرانیا خیلی شدیده ! تو اروپا و آمریکا به هیچ وجه این مدلی نیست)
به دنبال مادر ، بچه ها هم میرن وسایل مورد علاقشون رو بیارن با اینکه می بینن سقف هنوز داره میریزه ! (این تأثیر پذیری رفتار کودک از مادر رو نشون میده که چقد می تونه مهم باشه و تو شرایط خاص خودشو نشون بده)
اولین بحث سر ایزوگام کردن سقف شروع میشه و پدر خونه میگه ندارم و حاضر هم نیستم که قرض بگیرم ، در حالی که مادر خونه مخالفشه و میگه می تونی قرض بگیری ، این حرف مادر می تونه به خاطر وسایل خونه و خونش باشه ، چون در جاهای دیگه می بینیم که اون هم مثل پدر در اینجا ، سعی در آبرو داری و حفظ ظاهر خوانواده جلوی مردم داره (این هم که دیگه اصلا" تو هر خونواده ی ایرانی ای موج میزنه!)
ورود همسایه ها و نگرانی اون ها و سعی در کمک کردن و اون خوشحالی ِ موقع تحویل سال هم ، همش نشون میده یک عشق و صمیمیتی در این محله ی قدیمی بین مردمش برپاست و جزو ارزش های این آدم هاست (همینطور صحنه های بعدی ، مثه دعوت به خونه ی خودشون و غذا آوردن شب عید و ...)
ایده های دختر و پسر خونواده برا گذروندن و تحمل این شرایط نشون میده که فقط دوست دارن این روز های عید و تعطیلی خوش بگذره و در بند ِ خونه آینده ی و اتفاقاتی که افتاده نیستن ، برعکس پدر و مادر که هر 2 درگیر این اتفاق و خونه و آینده ان اما سعی می کنن با بچه ها کنار بیان و فضا رو جوری فراهم کنن که به بچه ها خوش بگذره در عین حال فکر زندگی ِ خودشون هستن
بازی های قدیمی و من در آوردی ِ والدین و بچه ها ، باز هم نشون بر سنتی بودن خونواده هست و زندگی ِ ساده .
رفتار افراد اتوبوس به خصوص "دایی بابا" نشون میده که مردم خوب و ساده ای هستن که به راحتی با آدما کنار میان و سعی در کمک کردن دارن ، و آدمای راحتی هستن در کل ! (مهمون نواز شاید !)

در ادامه جاهای تاریخی طهران رو نشون میده و فرهنگ طهران رو میگه و از زیبایی ها تعریف می کنه ، از دیالوگ آدمای اتوبوس هم میشه به راحتی فهمید که آدمای ساده ای هستن با زندگی ِ عادی ، فقط "دایی بابا" مشخصه که آدم دنیا دیده و با تجربه ای ِ و یه جورایی سرپرست این آدما هست ، آدمی ِ که دوست داره به همه کمک کنه و دنیا رو زیبا ببینه ، و "آقای شکیبا" (پیرمرد ِ رشتی :D) ، که یک آدم اهل ادب و فرهنگ ، که تاریخ اتفاقات مهم کشورش رو خوب میدونه و به هنر و فرهنگ و تاریخ اهمیت بسیار زیادی میده (کلا" اینو من خیلی دوسش دارم، شخصیتی که تو این فیلم بازی می کنه هم فوق العادس x:)

قهر ِ اون زن و شوهر سر شال گردن هم زندگی ِ شاد و راحت (راحت از این لحاظ که ، آسون میگیرن زندگی رو) اونارو نشون میده و شعر خوندنشون هم که علاقه به شعر و اهل ادب بودنشون رو می رسونه (همون زندگی ِ عادی ...)
اونجایی که خانم نوری روی اون صندلی عتیقه میشینه و همه نگرانن از شکستن اون صندلی و اون بی اهمیت به کارش ادامه میده هم مصداق همین حرف ِ بالای ِ منه ...

صحنه ی گم شدن بچه ها ، یا جا موندن اونها هم ، فقط فک کنم به قصد ِ نشون دادن کاخ و زیبایی هاش باشه ، چیز ِ خاص ِ دیگه ای ازش نفهمیدم
اینکه همه با هم دنبال اون 2 بچه می گردن هم نشون از همدلی و صمیمیت بین افراده .

"خانم کتایون" هم که یک آدم وسواس و غرغرو هستن ، خواهرشون آدم بسیار راحت تر و بیخیال تری هستن
"آقای نیکخواه" یه آدمی که سعی میکنه کاری کنه که به همه خوش بگذره و همه راحت باشن (یک جور مراقب!)
"خانم تابان" (با اون گریه های خنده دارش :D) نماد کامل از یک پیرزن قدیمی و اصیل ایرانی هست که واقعا" زیبا بازی میکنه
"امیر خان" هم به عنوان یک شخصیتی که تمام جاهای دیدنی طهران رو میشناسه و اطلاعات داره در موردشون ، خوب بازی می کنه و خسته کننده توضیح نمیده و رفتار نمی کنه !

اون صبحنه ی بعد از برج میلاد هم که کل طهران رو از دور نشون میده و شلوغی ها و چهره ی چراغونی و به نظر من خسته ی شهر ، خیلی جالب و قشنگه ، در دل این شهر چنین آدمایی هنوز هستن که اینجوری زندگی می کنن و زندگی ِ خوب و خوشحالی دارن .

خونه ی سالمندان و پیر های مریض یا ناراحت و منتظری که داشت هم نشون از خوب نبودن 100%ئه اوضاع داره ...

اتاق یا سوئیت هم یک جای تقریبا" ایده آل برای خونواده ی 4نفری ِ "آقا نجیب" هست ، حرف ها رفتار بچه ها و حتی خود والدین نشون میده تاحالا چنین شرایطی رو تجربه نکردن و یک جای دوست داشتنی و تا حددی دور از انتظار براشون بوده (پریدن روی تخت ، در ظرف غذا رو زیر بغل زدن و ...)

انتظار اون مادری که منتظر دخترش هست ، نا امیدی که در صورتش هست و عکس العملی که موقع دیدن دخترش انجام میده ، نشون از علاقه ی بی حد و مرز مادر نسبت به فرزند و بی اعتنایی فرزند به خاطر درگیری های زندگی و مشغله های زندگیش هست، خوشحالی همه ی افرادی که اونجا هستن باز هم نشون دهنده ی صمیمیت و همدلی بین اوناست
آهنگی که آشپز ِ اونجا برای ورود مهمون ها می نوازه و خوشحالی و خوندن همه ، نشون دهنده ی شادی های ساده اما عمیقی ِ که بین این جمع و آدما هست
رفتار پسر خونواده ای که وارد میشن هم جالبه ! کاملا" بی تفاوت نسبت به اینکه بعد از این همه مدت مادربزرگش رو می بینیه و شکاف شدید نسل ها رو می رسونه در خونواده ای که امروزی تر زندگی می کنن و درگیر دنیای جدید و شلوغی ها هستن

کلوز آپ غذاها و میوه ها توی خونه ی سالمندان یا پانسیون با کلوز آپی که اول فیلم از غذاها و سفره ی عید و دست همسایه ها نشون داد هم تفاوت های زیادی داره و یک جور مقایسه ی جالبی انجام شده

دکتری که وارد میشه و میگن که این آقای دکتر همیشه میاد تا حال همه رو بررسی کنه ، نشون دهنده ی یک فضای کنترل شه هست و به فکر سلامتی ِ جسمی افراد داخل هم هستن و فقط خوشگذرونی و بیرون رفتن و اینا نیست ، حمله ی "خانم تابان" به سمت جناب دکتر برای گفتن بیماری و استرس دادن و نگران بودن از وضعیت خودش هم خیلی باحال بود ، چیزی که خیلی از پیرهای قدیمی دارن و معمولا" با اینکه چیزیشون نیست میگن مریضیم یا ... (این اصرار بر مریض بودن و غصه خوردن یا ناراحت بودن برا من خیلی جالبه)

توی شاب العظیم هم ، همه در حال مناجات و دعا کردن هستن ، این "خانم تابان" گریه می کنه و میگه 10 ساله فک کنم من اینجا نیومدم و خلاصه به خاطر خاطره هاش گریه می کنه (چه گریه ی خنده داری ام می کنه ، من یک ساعت این گریه می کرد می خندیدم فقط :D) و یاد مادرش افتاده و ... ، کاملا" خصوصیات یک پیرزن رو داره !

توی خونه ی "اقای نجیب" اینا هم ، که "دایی بابا" امیدواری میده و میگه عب نداره درستش می کنیم و مهم نیست پولش رو ما کمکت می کنیم و ... به قصد ِ نجات یک خونه ی قدیمی ! (واضحه دیگه ؟!) ، اما تا "نجیب" میگه املاکی سر کوچه گفته کل خونه باید کوبیده شه ، "آقای شکیبا" بسیار ناراحت میشه و سریع اعتراض میکنه ! این همون حس هنر دوستیش رو می رسونه دوباره و تأکیدش روی اینکار ...

اما نکته ای که از همه بیشتر این اپیزود رو برای من جذاب کرد و خیلی باش حال کردم ، این موزیک زنده ای که زیرش نواخته میشد بود ، که هم واقعا" زیبا بود هم خیلی خیلی به صحنه ها و سکانس ها میومد و به طرز عجیبی مچ ِ قصه بود (کل اپیزود یه طرف ، این موزیک ِ یه طرف خدایی ! :D)
 

vahidd

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,163
امتیاز
1,749
نام مرکز سمپاد
شهید هاشمی نژاد
شهر
مشهد
پاسخ : طهران ، تهران

کلآ فیلم نسبتآ خوبی بود یعنی ایدش عالی بود ولی به نظر من یکم زیادی اغراق امیز بود یا یکمم کلیشه ای
 
  • لایک
امتیازات: N.M

مهسا.ق

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,098
امتیاز
3,216
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فرزانگان 1
شهر
تهران
مدال المپیاد
برنز کامپیوتر ۱۳۹۳
دانشگاه
دانشگاه تهران
رشته دانشگاه
نرم افزار
پاسخ : طهران ، تهران

به شدت حرف امیر لایک (;
خیلی دقیق بود توضیحت
من خودم با اپیزود دوم بیشتر حال کردم :D
اپیزود اول خیلی قشنگ بود و کلا عالی کار شده بود
به نظر من کلیشه ای هم نبود خیلی طبیعی بود

ولی اپیزود دوم طرز فیلم برداریش و این که داستان چه جوری پیش رفت رو خیلی دوس داشتم >:D<
به نظر من جدید بود
موضوعشم خیلی جدید بود
شاید چون بعد از اپیزود اول که سادگی زیادی رو نشون داده اومده جالب تر هم شده :D
آهنگشم فوق العاده بود >:D<
 

pershia

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
416
امتیاز
2,073
نام مرکز سمپاد
فرزانگان6
شهر
تهران
مدال المپیاد
نجوم
دانشگاه
UT\AUT
رشته دانشگاه
علوم کامپیوتر
پاسخ : طهران ، تهران

خیلی جالب به مقایسه ی دو مدل طهران و تهران پرداخته بود .....
راست میگفت بدبخت....
 

fa.z

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
544
امتیاز
1,467
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
كرمان
سال فارغ التحصیلی
94
رشته دانشگاه
ژنتیک
پاسخ : طهران ، تهران

فيلم خوبى بود و ارزش ديدن داشت خيليم صادقانه بود و به نظرم اصلا اغراق آميز نبود اپيزود دومشم ديگه اشكم داشت درميومد آهنگش خيلى قشنگ بود...
 

sadafak

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
252
امتیاز
1,209
نام مرکز سمپاد
فرزانگان دو
شهر
تهران
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : طهران ، تهران

خیلی فیلمشو دوست داشتم!!هر دو تا قسمتشم به نوبه خودشون یه جوری دلنشین بودن!! x: x:
اگه عاشقت نبودم،پا نمی داد این ترانه....بیخیال بدبیاری زنده باد این عاشقانه!!!
واقعاآهنگش خییععلی قشنگ بود!!زیاد دوستش داشتم!! x: x:
 

venusi

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
527
امتیاز
50,515
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
-
سال فارغ التحصیلی
93
رشته دانشگاه
ادبیات نمایشی
پاسخ : طهران ، تهران

تنها فیلمی بود ب نظر من ک ی چهره واقعی تر در مقایسه بقیه فیلما نسبت ب طهران ارائه میداد
 

shaqayeq.m

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
228
امتیاز
1,790
نام مرکز سمپاد
فرزانگان زینب
شهر
سیستان
سال فارغ التحصیلی
1396
رشته دانشگاه
زبان و ادبیات انگلیسی
پاسخ : طهران ، تهران

فیلم خوبی بود من به شخصه از فیلم خوشم اومد! :-"
 
بالا