رودکی

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع NESA
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
پاسخ : رودکی

به نقل از M. Honari :
سرکار سنگین دل درست فرمودند که این وزن اکثر رباعی هاست، اما به طور کلی اوزان رباعی که تا بیست و نه وزن هم گفته شده نزدیک به یکی از دو وزن مفعولُ مَفاعِلُن فَعولُن فـَعَـلَن و مَفعولُ مَفاعیلُ مَفاعیلُ فَعَل هست. به طور قاطع وزن این رباعی به مفعولُ مَفاعِلُن فَعولُن فـَعَـلَن نزدیک تر هست. اگر عروض می دونید که خودتون هم می تونید به راحتی امتحانش کنید؛ اگر نه مصرع آخر رو بخونید و در پی اون این دو وزن رو. پی خواهید برد.

تشکر
 
پاسخ : رودکی

آقا بحث رو خیلی عروضی نکنین!
راستش من اون طور که خوندم رباعی 12 وزن داره :-? . اما این که وزن اصلی مفعول مفاعیل مفاعیل فعل باشه فقط برای
زیاد استفاده شدن نیست! برای قابلیت تبدیل هم هست که میشه جای دو هجای کوتاه یک بلند بیاد اما بر عکسش نمیشه
بگذریم!

چاکرانت به گه رزم چو خیاطانند/گرچه خیاط نیند ای ملک کشور گیر
به گز نیزه قد خصم تو می پیمایند/تا ببرند به شمشیر و بدوزند به تیر

بسا مست در این خانه بودم و شادان/ چنان که جاه من افزون بد از امیر و ملوک
کنون همانم و خانه همان و شهر همان/ مرا نگویی کز چه شدست شادی سوک
 
پاسخ : رودکی

به نقل از NESA :
چه جالب دوتا وزن متفاوت!!! ;D
از دوستان تقاضا دارم که وزن صحیحو به اطلاع برسانند!! ;D
درمورد وزن اون رباعی، همونطور که جناب هنری فرمودند به مفعولُ مَفاعِلُن فَعولُن فـَعَـلَن نزدیک تره.
بنده منظورم از مَفعولُ مَفاعیلُ مَفاعیلُ فَعَل، وزن اکثر رباعی ها بود.
 
پاسخ : رودکی

بچه ها بیاین اینجا علاوه بر اینکه اشعار رودکی را میذاریم (یک نکته همینجا بگم: لطفا دوستان دیگه نیز اشعار رودکی را بذارن، ;D) درباره اونا بحث نیز بکنیم!
موافقید؟!!!
البته اگه جز اسپم محسوب میشه، خوب هیچی!!! :)
 
پاسخ : رودکی

به نقل از سنگین دل :
درمورد وزن اون رباعی، همونطور که جناب هنری عرض کردند به مفعولُ مَفاعِلُن فَعولُن فـَعَـلَن نزدیک تره.
بنده منظورم از مَفعولُ مَفاعیلُ مَفاعیلُ فَعَل، وزن اکثر رباعی ها بود.
پوزش می خوام که این رو با مخاطب خاص می نویسم. شاید اسپم به شمار بیاد.
بنده سرکار سنگین دل رو به دیدن معنی عبارت کنایی "عرض کردن" ارجاع می دم:
https://loghatnameh.com/dehkhodaworddetail-8d9ced635e104640b1f5aab3e4d6ff3e-fa.html
 
پاسخ : رودکی

چقدر جواب !!!!! ??? ???

بیخیال!!
همون شعرو بذارم سنگین تره!!!
 
پاسخ : رودکی



گر من این دوستی تو ببرم تا لب گور
بزنم نعره ولیکن ز تو بینم هنرا


اثر میر نخواهم که بماند به جهان
میر خواهم که بماند به جهان در اثرا


هر که را رفت، همی باید رفته شمری
هر که را مرد، همی باید مرده شمرا
 
پاسخ : رودکی

شاد زی با سیاه چشمان شاد که جهان نیست جز افسانه و باد
از آمده شادمان بباید بود وز گذشته نکرد باید یاد

باد و ابر است این جهان افسوس باده پیش آر هرچه بادا باد
من و آن جعد موی غالیه بوی من و آن ماهروی حور نژاد
نیکبخت آنکه داد و بخورد شوربخت آنکه او نخورد و نداد
شاد بوده ست از این جهان هرگز هیچ کس تا از او تو باشی شاد ؟
داد دیده ست از او به هیچ سبب هیچ فرزانه تا تو بینی داد ؟
 
پاسخ : رودکی


زمانه پندی آزادوار داد مرا
زمانه چون نگری، سربه‌سر همه پندست

به روز نیک کسان گفت تا تو غم نخوری
بسا کسا که به روز تو آرزومندست

زمانه گفت مرا خشم خویش دار نگاه
کرا زبان نه به بندست پای دربندست
 
با عاشقان نشین و همه عاشقی گزین
با هر که نیست عاشق کم کن قرینیا

باشد گه وصال ببینند روی دوست
تو نیز در میانهٔ ایشان ببینیا

تا اندران میانه، که بینند روی او
تو نیز در میانهٔ ایشان نشینیا
 
Back
بالا