پرنیان-۱۰۵۷

[parnian.d]

زنان خوب به آسمان می روند، زنان بد به همه جا

22. زنان خوب به آسمان می روند، زنان بد به همه جا- اوته ارهارت
ترجمه: پدرام پورنگ
انتشارات نسل نو اندیش
296صفحه

حتی اسمش آدم رو به فکر کردن وادار میکنه.
تو این کتاب نویسنده از دام های فکری صحبت می کنه که حاصل گذشته ی نه چندان رضایت بخش ملت ها در رابطه با خانوماست. دام هایی که باعث میشن خانومای زیادی همچنان رُل تو سری خور و زیردست رو بازی کنن.
طرز لباس پوشیدن خانوما، مدل راه رفتنشون، مدل حرف زدنشون، نگاه کردنشون،... همه چیزهایی هستن که تو این کتاب نقد شدن و با علم "زبان بدن" مشخص شده که چه پیامی از اینا مخابره میشه.
حسادت های زنانه، نیش زدنا و این چیزایی هم که خانوما بهش معروفن معمولاً رو هم ریشه یابی کرده و نشون داده هرچی طرف دام های فکریش بیشتر باشن، اینا هم بیشتر میشه.

نکته ی منفی: اغراق زیادی داشت تو آرمان هاش در واقع به تفاوت زن و مرد اعتقادی نداشت کلاً.

از اون جایی که برای گروه سنی ه به بالا نوشته شده بود توصیه کردنش سخته.
اگه با فکر باز نخونیدش و بخواید هرچی میگه رو قبول کنید هم شدیداً دچار دوگانگی میشید. پس بازم توصیه کردنش سخته #-o
پس توصیه میکنم بذاریدش تو لیست کتابایی که باید در آینده ای دور بخوانید!

 

[parnian.d]

پاسخ : پرنیان-۱۰۵۷

23. سمفونی مردگان- عباس معروفی
انتشارات ققنوس
350 صفحه
برنده ی جایزه ی سال 2001 بنیاد انتشارات ادبی فلسفی سورکامپ


سمفونی مردگان... یه کتاب سخت با حرفای زیادی واسه گفتن.
داستان زندگی یه خانواده ی 6نفره ی سنتی ترکه. تک تک اعضای خانواده نقش مهمی تو داستان دارن. و گاهی افراد دیگه ای وارد داستان میشن که اونا هم شخصیت های قابل توجهی دارن. یه قسمت خاص از زندگی این خانواده روایت نشده. بلکه از همون بچگی بچه ها تا بزرگ شدن و حتی مرگشون سایه وار از جلوی چشممون میگذره. داستان با یه آیه از قرآن شروع میشه که در رابطه با برادرکشیِ قابیله. و همین آیه خط فکری ما رو تا آخر با خودش میبره.

شخصیت پردازی تو این کتاب فوق العاده ست. هیچ کسی بدون شخصیت و فقط محض کاتالیزوری از داستان عبور نکرده. شخصیت تک تک آدماش قابل تامله و میشه حسّش کرد. حتی مرده های این کتاب، شخصیت دارن و پرداخته میشن.
با وجود این که بعضی شخصیت های کتاب بیشتر سیاه به نظر میرسن، اما نویسنده بهشون این فرصت رو میده که راوی بشن و ما از زبون خودشون حالشون رو بدونیم و از اون حالت سیاهی در بیان. این که نمیتونستی شخصیت ها رو محاکمه کنی فوق العاده بود.

اسم کتاب سمفونی مردگانه. و موسیقی رو میشه تو موومان های این کتاب حس کرد(به جای فصل نوشته موومان که یه اصطلاح موسیقیاییه) روایت ها مثل موج میان و میرن، راوی عوض میشه، زمان عوض میشه، حال و هوا عوض میشه، ... شاید سمفونی بهترین کلمه ای بود که میتونست این حالت رو توصیف کنه. و اگه نه، یه چیزی که توش دریا داشته باشه!
بعضی عبارت ها خیلی تکرار میشن تو داستان. اما هر بار تازه ن. چون تو فضای جدیدی قرار گرفتن.

در یک کلام، اگه نویسنده های ایرانی رو دست کم گرفتید سمفونی مردگان رو بخونید!

-تو دنبال چی می گردی؟
+دنبال خودم.
-گم شو!

 

[parnian.d]

پاسخ : پرنیان-۱۰۵۷

24. بار دیگر شهری که دوست می داشتم- نادر ابراهیمی
101 صفحه
انتشارات روزبهان
قیمت اون سالاشم بگم؟ 600ریال

این کتاب مجموعه ایه از نامه های یه مرد به پدرش و معشوقه ش "هلیا".
و اینا اون قدر کامل هستند که ما دستمون بیاد قضیه چی بوده.
عشقی که تو نامه ها هست، خیلی خوبه. معصومه یه جورایی. داستانی که پشت این معصومیت و این جمله های فوق العاده ست، داستان جدیدی نیست:
عشقی که از دوستیِ دوتا بچه شروع میشه و باهاشون بزرگ میشه و در نهایت ناکام میمونه.
اما سلاح نویسنده داستانش نیست؛ بلکه جمله های خیلی خیلی خوبشن.
این کتاب پُر از جمله های با ارزشه.
البته بعضیاشون عقیده ی شخصی نویسنده ن و ممکنه بعضیا باهاش مخالف باشن. اما من هرچی گفته بود رو دوست داشتم.
در ضمن، پایان کتاب هم خیلی ظریف بود.
از اون جا که تعریف کردن آخر کتاب کار خوبی نیست نمی گم. فقط میگم به جمله ی "آن دخترِ هفت ساله تو بودی هلیا" کمی شک کنید!

آهنگ ها تنهایی را تسکین می دهند،؛ اما تسکینِ تنهایی، تسکینِ درد نیست.
در کنار بیگانه ها زیستن، در میان بی رنگی و صدا زیستن است.
اینک اصوات، بی دلیل ترین جاری شدگان در فضا هستند. وقتی همه می گویند، هیچ کس نمی شنود.
به خاطر داشته باش! سکوت، اثباتِ تهی بودن نمی کند.
اینک آن که می گوید، تهی ست
- و رفتگران، بی دلیل نیست که شب را انتخاب کرده اند.

 

[parnian.d]

روز اوّل عشق

25. سه گانه ی روز اوّل عشق- محمّد محمّد علی

سه گانه ی روز اول عشق یه مجموعه ی سه جلدیه که توش محمّدعلی سه تا از اوّلین عشق های روز زمین و روایت کرده. عشقِ آدم و حوّا، جمشید و جمک، مشی و مشیانه.

جلد اول: آدم و حوّا
+351 صفحه
+انتشارات کاروان

تو این کتاب نویسنده از جمعی از روایت ها و آیه ها و کتاب ها در مورد کمک گرفته و یه داستانِ نسبتاً قابل اعتماد از خلقت ساخته.
جزئیاتی رو هم خودش به این داستان اضافه کرده که جریان کاملاً یه دست و قابل باور بشه. مثل کیفیت عشق آدم و حوا و ...

نثر کتاب درخور داستانیه که ساخته: سنگین و روان. تو کتاب به هیچ وقت مسخره بازی و لودگی نمی بینیم و کاملاً متوجه هستیم که با دو تا "انسان" طرفیم. که البته بچه هاشونم کم کم میان وسط...
تو قسمت هایی که داستان حول رابطه ی انسان و خدا میچرخه جمله های قشنگی هست که به لطف کتاب ادبیات3، فهمیدم بعضیاشون برگرفته از "مرصاد العباد" نجم الدین راضی هستن.

چیزی که من رو اذیت کرد این بود که بعضی چیزا رو دیگه زیادی شنیده بودم و حوصله نداشتم بخونمشون.

خلاصه اگه به مقوله ی خلقت علاقه مندید و در موردش سوال هاش زیادی دارین(حتی در رابطه با فلسفه ی خلقت)بخونیدش. امّا اگه چنین دغدغه ای ندارین چندان توصیه نمیشه.

"این چه سرّ است که خدای، خاکِ ذلیل زمین را چنین عزیز می دارد، تا او به عشوه فرمانِ خدای را نادیده بگیرد؟"
ندا آمد "شما چه دانید که ما را با این مُشتی خاک، از ازل تا ابد چه کارها در پیش است؟"
گفتند " ما ندانیم. تو بگو ای حضرت غنا و استغنا تا بدانیم و آرام گیریم"
ندا آمد "عشقی ست که از ازل مرا در سر بوده. کاری ست که تا ابد مرا در پیش است"

خدای، به خیل فرشتگان نگفت، هرکس که عشق را منکرتر شود، چون عاشق شود، در عاشقی غالی تر گردد.

 

[parnian.d]

پاسخ : پرنیان-۱۰۵۷

26. یادداشت های یک پزشک جوان- میخائیل بولگاکف
209 صفحه ی جیبی
نشر ماهی
ترجمه ی آبتین گلکار

بولگاکف روسی خودش پزشک بوده و تو این کتاب اوّلین تجربه های پزشکی خودش رو روایت میکنه.
از وقتی که بعد از پایان تحصیلش به یه جای دورافتاده میفرستنش تا به قول ما طرحش رو بگذرونه، بیماری های مهلکی که مردم اون جا دچارش می شن، دست زدن به جرّاحی هایی که تا حالا حتی از نزدیک ندیده و فقط تو کتابا خونده و از این دست ماجراها.
توصیفات کتاب به اندازه ست. برای من که اغلب با توصیفات ناملموس و غیرضروری کتاب های خارجی مشکل دارم این یه نکته ی فوق العاده مثبته.
طبیعیه که توصیفاتش شامل چطور شکافتن گلو، رد کردن زایمان غیرطبیعی و قطع عضو و اینا هم بشه؛ که خب برای کسایی که به پزشکی علاقه ندارن آزاردهنده خواهد بود و توصیه نمیشه.
به جز ماجراهای هیجان انگیز پزشکی و حالت های روحی جالب خود دکتر (که از درون ناامید و متزلزل و از بیرون مصمّم و قاطعه) چیز خاصّ دیگه ای تو این کتاب نیست.

یه بخش دیگه به آخر کتاب پیوست شده که از دفتر خاطرات دوست بولگاکفه: پزشک شکست عشقی خورده ای که یه روز برای تسکین درد معده ش بهش مورفین تزریق می کنن و از قضا بهش مزه میده و بعدها خودش شروع به تزریق می کنه و الی آخر...

همه چیز دفترخاطراتی و کاملاً رئاله.
برای یه بار خوندن دوست داشتم.
اقلاً از دو چیز مطمئن شدم: پزشکی نمیخونم و معتاد نمیشم.