پاسخ : ميزگرد تاريخ اروپا - انتخاب موضوع
به نقل از AUGUST II_PRINCE OF SAMPADIA :
همینه که هست دیگه
چرا وقتی منابع کمه با بقیه تقسیمش کنم؟
دیگه حالا که اینطوری فک کردنو کشتن دیگه
مرتیکه قاتل. همینه که هس ینی چی؟ مشکل تو همین تفکره. در ادامه ذکر می کنم...
به نقل از GCD :
واقعیت اینه که قانون تغییری نکرده، فقط شکلش عوض شده
توی به قول تو قانون جنگل، اونی که ضعیف تره میمیره
اینجا هم همونه، منتها با دو تفاوت:
1. قدرت دیگه قدرت بدنی نیست، قدرت فکری، مالی، ارتباطات، اطلاعات و... هست
2. ضعیف تر ممکنه نمیره، اما مسلما پیروز نخواهد بود
فرشیدکم، عزیزکم، من وضعی که هست رو توصیف نمی کنم. من اونچه که به نظرم باید باشه رو می گم.
شما می گی در دنیا اکثریت انسان ها با قانون جنگل زندگی می کنند. من نمی گم نمی کنند. من می گم نباید بکنند. الان بحث من این سر باید و نبایده، سر هست و نیست، نیست. اگر تو مخالفی و می گی باید قانون جنگل باشه، اونوخ بحث می کنیم و من زرت شما رو قمصور خواهم کرد...
به نقل از AUGUST II_PRINCE OF SAMPADIA :
اگه یه چیز تو دنیا باشه که بخام تایید کنم حرف تو نیست
اما حرفت شدیدا مورد تاییده
الان سومالیایی حالا بطور طبیعی محکومن که نابود شن
تلاشا هم فایده ای نخواهد داشت
چی می گه این؟ وقتی می گی اگه یه چیز فلان فلان... آخرش باید هست باشه دیگه. نیست که نمی شه. مثال: اگه یه نفر تو دنیا باشه که بخوام سرشو بکوبم به دیوار تویی. بگم تو نیستی که نمی شه. ینی چی اصن؟ دوربین مخفیه؟
آهـــاع! نکته همینجاس!! شما انسان های فلان فلان شده یِ بی احساس ِ بی باور می گین محکومن و تلاش ها هم بی فایده و اینها. من می گم باید تلاش کرد، بدون در نظر گرفتن اینکه آخرش چی می شه.
باز هم مثال: فک کن شما مریضی، مریضی سخت، بعد اینکه بگن شما می میری، راهی برای درمان شما نیست، بهانه ایه برای نشستن و اشک ریختن؟ بعله، برای شما هست. ولی برای من نیست.
الان همه ی ما می دونیم که کره ی زمین در حال گرم شدنه، و در حال حاضر سرعت خنک سازی ما از سرعت گرم سازی کمتره، و در این شرایط شما می گی " ای بابا، این هم کره ی زمین، مُرد دیگه. بی خیال. چه ما کاری بکنیم چه نکنیم، محکومه به نابودی." ولی من، همچون الان، با آنچه که هست کاری ندارم. اونچه که باید بشه رو در نظر می گیرم و براش تلاش می کنم.
یک حرفی رو یک آقایی زده بود یک جایی، فقط حرفش یادم مونده، خودش یادم نیست. می فرمود: "حتی اگر یک روز به پایان دنیا مونده باشه، باز هم درخت سیبی خواهم کاشت."
... چقدر این سخن زیباس... از خود بی خود شدم.
دیروزم با امیر داشتم صوبت می کردم سر یه موضوع دیگه، همینو براش نقل قول کردم و اون هم از خود بی خود شد و نعره زد و خشتک خویش بر سر بادبان کرد و جامه درید و اینها.
( نميدونم چجوريه هر چى GCD ميگه به نظر منطقى مياد

)
این بخاطر جوونی شماست. یک عبارت بدیهی رو این فرشید می گه بعد شما فکر می کنی این چقدر می فهمه. وگرنه فرشید هیچی حالیش نیست بابا... من می شناسمش : دی
ونى كه كوروش ميگه به نظر من يك جامعه آرمانى رو در نظر داره وگرنه در واقعيت كه اين جوري نيست كه
بعله همینطوره.