دوست دارم برم تو یه جای ساکت و خلوت جایی که بشه توش نفس کشید به حرفه ام بپردازم و به مردم اونجا خدمت کنم .یه جایی که همه همو دوس دارن و هوای همو تا آخرش دارن بدون هیچ چشم داشتی
بعد کلا قبل از همه اینا دوس دارم کنکور تک رقمی بشم
بعد برم یه دانشگاه توپ درس بخونم خانو دکتر بشم ......با اولین حقوقم هم دوس دارم کلی لواشک بخرم بندازم تو یه اتاق و اتاقم تا سقف پر لواشک باشه .اونجا بشه اتاق لواشکم..... در اتاقو که باز میکنم کلی لواشک میریزه پایین
هاها! یه ارزوی دست نیافتنی و غیر ممکن! اما من میخوهم...
کاش روز بجای 24 ساعت 48 ساعت بود!!! چه کارا ک نمی کردم!!! ب همه کارام میرسیدم...!!!! چه حالی میداد!!!
آرزو...
یکی از آرزوهام اینه که اینقدر افراد تو عقایدشون غوطه ور نشن و فکر نکنند هرچی اونا میگن درسته
یه آرزوی دیگم اینه که دنیا اینطوری نباشه..یا اینکه خودم یه روزی حتی اگه به قیمت جونم هم تموم بشه مشکل کوچیکی از دنیا رو حل کنم
آرزوم اینه که مردم بدونند دارند چه بلایی سر زمینشون میارن...دقت کنید فقط بدونند
آرزوم اینه مدال طلا بگیرم تو المپیاد
آرزوم اینه بتونم هرچقدر میخوام ریاضی بخونم...یه کتابخونه پر از ریاضی
آرزوم اینه که بتونم هرجای دنیا برم...مثل آدم بزرگای پولدار :) نه برای سفر...برای اینکه باهاشون آشنا بشم..و با علم هاشون
و یکی از مهمترین آرزو هام اینه که...کاش من و اون...
اقا اولا ک ارزو هارو نمیگن
حالا چندتاش عبارتنداز:
کلا فقیرو جنگ تو دنیا نباشه البته این از بچگی همینطور بوده
المپیاد +حل یه مسئله اپن جهان+ار تو شرکت اپل یا گوگل
یاد گرفتن تعمیرماشین +کلیدسازی
پ.ن هرچی ارزو دارم براورده شه
آرزو هام:
1.برم باله یاد بگیرم.
2.پیانو یاد بگیرم.
3.به بیش از 5 زبان دنیا مسلط باشم.
4.شغل خوفی داشته باشم.
5.چیزایی که دارم رو خدا ازم نگیره)مث سلامتی،شادی و ...)
من مانند هم سن و سال های خویش نیستم...
که هر روز یک ارزویی دارند برای آینده....
من تنها یک آرزو دارم...
و آن این است که:
شبی بخوابم و دیگر بیدار نشوم....
تا نشنوم...
تا نبینم....
تا نشکنم....