بیلی بچه. - ۶۰۲۰

  • شروع کننده موضوع
  • #21

Billy the kid

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
694
امتیاز
2,658
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1 | آموزشگاه هنری میدیا
شهر
تهران.
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
طراحی صنعتی
غرب حقیقی/ سم شپارد

بسم الله
غرب حقیقی

نشر نیلا ( خدا بیامرز!)
ترجمه: امیر امجد
امتیاز: هشت و نیم از ده

true-west.jpg


این نمایشنامه در مورد ِ دو تا برادره ( لی و آستین) که واسه یه مدت، می رن خونه ی مادرشون که واسه تفریح رفته آلاسکا، زندگی کنن و از گل و گیاهاش مواظبت کنن. لی برادر ِ بزرگ تره و خونه اش از قرار ِ معلوم توی ِ صحرا ئه. به نظر می رسه که الکلی هم هست. در ضمن لی برای ِ گذران ِ زندگی دزدی می کنه و شب ها خونه های مردمُ آباد می کنه. آستین، ازدواج کرده و زن و بچه داره و فیلم نامه نویس ِ هالیووده. مثکه آستین بچه مثبت ِ ماجراست. داستان این جوریه که آستین، توی شهری که خونه ی مادرش اونجاس، با یه تهیه کننده قرار داره و می خواد یه فیلم نامه بفروشه. روز ِ قرار، آستین لی رو مجبور می کنه که بره بیرون تا با تهیه کننده، تو آرامش صحبت کنن و قرار داد ببندن واسه یه فیلم ِ جدید. صحبت های آستین و تهیه کننده که به آخر می رسه، لی از راه می رسه. اینجا یه سری اتفاق بین لی و تهیه کننده می افته و لی یه دفعه ای می آد می گه من یه ایده واسه یه فیلم دارم. تهیه کننده هم می گه طرحشو بنویس، بده به من ببینیم چی می شه. لی آستین رو مجبور می کنه طرح ُ واسش بنویسه. می زنه و تهیه کننده هه از طرح ِ لی خوشش می آد و میگه که اگه آستین هم فیلمنامه ی لی و هم مال ِ خودش رو بنویسه، هر دوتاش رو می سازه ولی اگه مال ِ لی رو ننویسه، فقط مال ِ لی رو می تونه بسازه. اینجاس که بین ِ دوتا برادر یه جا به جایی اتفاق می افته و لی می شه برادر ِ موفق و آستین می شه اون عاطل و باطله.

نمایشنامه ی بسیار خوبیه غرب ِ حقیقی( از سم شپارد جز این نمی شه انتظار داشت) و دیالوگ هاش خــــیــــــلی خوبن. دقیقا" به جا و موجز. دیالوگ ها به شدت فضای ِ سنگین ِ بین ِ دو برادر رو توصیف می کنن. در واقع کل ِ نمایش روی ِ دیالوگ ها می چرخه؛ چون دستور صحنه ی زیادی نداره و طراحی ِ صحنه که اول ِ کتاب درباره اش توضیح داده شده، بسیار ساده است ( در واقع تمام ِ پردها، صحنه شون یکی و بسیار ساده است.)
خشم و عصبانیت ِ انسانی رو شپارد به شدت خوب در آورده، خشمی که انسان ها وقتی با شکست رو به رو می شن، تجربه می کنن و ریشه در افسردگی و ناراحتی ِ اون ها داره.
شپارد، انسانیت رو هم بسیار ظریف در آورده توی ِ دیالوگ ها. یعنی وسط ِ جنگ ِ سرسام آور ِ دو برادر، یه دفعه یه نکته ی ظریفی آورده که می تونی بگی " نه ! اینا انقدر هم بد نیستن." و واقعا" هم همینه. لی اصلا" آدم بد ذاتی نیست، شاید حتی بیشتر از آستین هم انسانیت داشته باشه ( مثلا" جایی که می ره دنبال ِ پدرش لب ِ مرز ِ مکزیک). یه جورایی شپارد می خواسته بگه که آدم ها هر چه قدر هم که شکست خورده و عصبانی باشن از زندگی، می تونن انسانیت ِ لطیفی رو داشته باشن که قابل ِ احترامه.
می شه گفت این نمایشنامه در موردِ آمال و آرزو های انسان های شکست خورده هم هست، حالا می خوان شکست خورده تو کار باشن یا توی ِ زندگی ِ خانوادگی.

در کل نمایشنامه ی خیلی خوبی بود. توصیه می شه.
 
  • شروع کننده موضوع
  • #22

Billy the kid

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
694
امتیاز
2,658
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1 | آموزشگاه هنری میدیا
شهر
تهران.
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
طراحی صنعتی
دایی وانیا/ چخوف

بسم الله
دایی وانیا

نشر قطره
ترجمه: هوشنگ پیر نظر
امتیاز: هفت از ده

vanya_full.jpg


داستان در مورد ِ یه دانشمند ِ متظاهره ( سربریاکوف) که به تازگی با یه خانوم ِ جوون ازدواج کرده. بعد یه ملک و املاکی داره که از زن ِ اولش بهش رسیده و دختری که از زن ِ اولش داشته (سونیا) و دایی وانیا که دایی ِ سونیاس، اون ملک رو با سختی اداره می کنن. یه سلسلسه اتفاقات توی ِ نمایشنامه می افته که بالاخره سربریاکوف تصمیم می گیره که املاکش رو بفروشه. بعدش دایی وانیا قاطی می کنه که من ُ سونیا کلی واسه اینجا زحمت کشیدیمو تو حق نداری این جا رو بفروشی و اصلا" اینجا مال ِ سونیا ست. پرده ای که توش سربریاکوف خبر می ده که می خواد ملک رو بفروشه، نقطه ی اوج ِ داستانه و بهترین صحنه ی نمایش هم، صحنه ای هست که دایی وانیا با فروختن ِ ملک مخالفت می کنه. در واقع بیشتر ِ فضایی که چخوف مد ِ نظر داشته که داستان ِ کلی توی ِ اون بگذره، پرده ی سومه. در واقع دو پرده ی اول، به نوعی به آشنایی با شخصیت ها می گذره.
توی نمایشنامه، کلی خورده داستان ِ عشقی هست که خوب پرداخته شده و مخاطب رو از ملال نجات می ده و فرصت ِ آشنایی با شخصیت ها رو به مخاطب می ده.
دیالوگ ها قابل ِ قبول هستن( به شخصه انتظار ِ بیشتری از دیالوگ نویس ِ قهاری مثل ِ چخوف داشتم!) :-??
فضا سازی ِ داستان خیلی خوب بود. شخصیت پردازی هم که اصلا" حرف نداشت!

کلا" نمایشنامه ی بدی نبود، به یه بار خوندنش می ارزید.
 
  • شروع کننده موضوع
  • #23

Billy the kid

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
694
امتیاز
2,658
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1 | آموزشگاه هنری میدیا
شهر
تهران.
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
طراحی صنعتی
کجا ممکن است پیدایش کنم/ موراکامی

بسم الله
کجا ممکن است پیدایش کنم

نشر چشمه
ترجمه: بزرگمهر شرف الدین
امتیاز: هفت و نیم از ده


562a75d5-65fa-444d-bd93-b174baaa0ab7.jpg


کتاب، یه مجموعه داستانه که مترجم از بین داستان های موراکامی، انتخاب کرده. ترجمه هم از متن ژاپنی نیست، یعنی مترجم فک کنم از انگلیسی داستان ها رو ترجمه کرده و در واقع ورژن ِ سوم ِ داستان ها به دست ِ ما رسیده.
به قول ِ یکی از دوستان، داستان های موراکامی بیشتر به درد ِ کسایی می خوره که خودشون نویسنده ان.
داستان های کتاب، مجموعا" خوبن، ولی معلومه که مترجم، داستان ها رو از دوره های مختلف ِ نوشتن ِ موراکامی انتخاب کرده. یعنی یه یک دستی ای که باید توی ِ یه مجموعه داستان از یه نویسنده باشه، تو این مجوعه وجود نداره.
کتاب، پنج تا داستان کوتاه داره:

فاجعه در معدن ِ نیویورک
کجا ممکن است پیدایش کنم
سگ کوچک ِ آن زن در زمین
راه ِ دیگری برای مردن
خواب


از بین ِ این پنج تا، من دو تای آخری رو بیشتر از بقیه دوست داشتم.
پرداخت به جزئیات، چیزیه که کاملا" موج می زنه توی داستان کوتاه های موراکامی، عین ِ کارور.
فضا سازی های خیلی خوبی داره داستان هاش، فکر کنم یکی از دلایلش هم، همین پرداخت به جزئیاته. موراکامی با ظرافت ِ خاصی فضا و جزئیاتش رو برای مخاطب هاش می سازه که به غرق شدن تو داستان هاش خیلی کمک می کنه.

یه قسمت هایی از کتاب که دوست داشتم:

هیچ کس نمی داند مرگ چیست. چه کسی توانسته مرگ را به راستی ببیند؟هیچ کس، جز کسانی که مرده اند. هیچ زنده ای نمی داند مرگ چیست.زنده ها فقط می توانند حدس بزنند و بهترین حدس، هنوز هم یک حدس است.
یک شاعر در بیست و یک سالگی می میرد، یک انقلابی یا یک ستاره راک در بیست و چهار سالگی. اما بعد از گذشتن از آن سن، فکر می کنی همه چیز رو به راه است. فکر می کنی توانسته ای از منحنی مرگ ِ انسان بگذری و از تونل بیرون بیایی. حالا در یک بزرگراه شش بانده مستقیم به سوی مقصد خود در سقر هستی. چه بخواهی چه خواهی. موهایت را کوتاه می کنی، هر روز صبح صورتت را اصلاح می کنی، دیگر یک شاعر نیستی یا یک انقلابی و یا یک ستاره راک. در باجه های تلفن از مستی بیهوش نمی شوی یا صدای "دورز" را ساعت چهار صبح بلند نمی کنی. در عوض، از شرکت دوستت بیمه عمر می خری، در بار هتل ها می نوشی، و صورت حساب های دندان پزشکی را برای خدمات درمانی نگه می داری. این کار ها در بیست و هشت سالگی طبیعی است. اما دقیقا" آن وقت بود که کشتار غیر منتظره در زندگی ما شروع شد.

کتاب ِ خوبی بود. توصیه می شه.
 
  • شروع کننده موضوع
  • #24

Billy the kid

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
694
امتیاز
2,658
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1 | آموزشگاه هنری میدیا
شهر
تهران.
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
طراحی صنعتی
تمام زمستان مرا گرم کن/ علی خدایی

بسم الله
تمام زمستان مرا گرم کن

نشر مرکز
امتیاز: سه از ده

کتاب، مجموعه ی داستان کوتاهه، برنده ی جایزه ی گلشیری و برندی جایزه ی ادبی منتقدان و نویسندگان مطبوعات ه.
با خوندن ِ این مجموعه، کاملا" ایمان آوردم که کتاب های برنده جایزه ی بنیاد ِ گلشیری، چرت ِ محضن! یعنی واقعا" ارزش ِ خوندن ندارن. من نمی دونم کیا توی این بنیادن که انتخاب می کنن به همچین کتابایی، جایزه بدن.

نثر داستان ها به شدت خسته کننده است و فضای داستان هاش هم به شدت قدیمی و کلیشه ای. شخصیت پردازی به اون افتضاحی ِ فضاسازی ِ داستان ها نیست ولی اونم باز کلیشه ای ه.
داستان ها به شدت نچسبن و نخواستنی. اصلا" نمی شه باهاشون حس ِ همذات پنداری کرد. بسیار دور هستن از فضای جامعه ی ما با اینکه توی همین جامعه دارن اتقاق می افتن.

کلا" کتابای بنیاد گلشیری، کتابای به غایت مزخرفی هستن. فقط به درد ِ پول دور ریختن می خورن... به هیچ وجه توصیه نمی شه!
 
  • شروع کننده موضوع
  • #25

Billy the kid

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
694
امتیاز
2,658
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1 | آموزشگاه هنری میدیا
شهر
تهران.
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
طراحی صنعتی
نقطه سر ِ خط/ ورونیک اولمی

بسم الله.
نقطه سر ِ خط

نشر نی
ترجمه: سمیرا قرائی
امتیاز: شش و نیم از ده

978-964-185-064-9.jpg


داستان درباره ی یه زنیه که یه دفتری پیدا می کنه. توی دفتره، شوهرش، ده یازده خط درباره ی یه دختری که توی خیابون دیده و براش سوت زده، نوشته بوده. بعد زنه کلا" قاطی می کنه و با شوهرش دعوا می کنه و ...

از یه چیز ِ این نمایشنامه به شدت خوشم اومد، اونم این بود که شخصیت هاش اصلا" کلیشه نبودن. یعنی مادری که توی ِ داستان وجود داشت، اصلا" یه مادر ِ کلیشه ای ِ مهربون ِ دلسوز نبود، بر عکس خیلی هم بی رحم و بی شفقت بود!
شخصیت پردازی ها خیلی خوب بود. معلوم بود که روی شخصیت ها فکر شده.
سیر ِ داستان هم منطقی بود.
و یه چیز ِ دیگه، نویسنده توی نشون دادن ِ حس ِ شخصیت هاش، به شدت موفق بود. دیالوگ ها با اینکه چیز ِ خاصی نداشتن، ولی کاملا" معرف شخصیت ِ گوینده هاشون بودن.

کلا" نمایشنامه ی بدی نبود.
 
  • شروع کننده موضوع
  • #26

Billy the kid

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
694
امتیاز
2,658
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1 | آموزشگاه هنری میدیا
شهر
تهران.
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
طراحی صنعتی
تصادف شبانه/ مودیانو

بسم الله
تصادف شبانه

نشر چشمه
ترجمه: حسین سلیمانی نژاد
امتیاز: شش و نیم از ده

93364af7-3310-4671-9858-7b11405b244a.jpg


کتاب برنده ی جایزه گنکور 1978 و رمان نویسی ِ آکادمی فرانسه 1972
خب کتاب درباره ی یه آقایی ه که در گذشته، با یکی تصادف می کنه. داستان بیشتر در مورد ِ تصادفه و ماجراهای بعد از اونه.
داستان کلا" یه داستان ِ پاریس محور ه. کل ِ حوادث ِ داستان تو پاریس و حومه َش می گذره. نویسنده از خیلی محله ها و مکان ها تو پاریس اسم می بره که اگه من می شناختمشون، فک کنم خیلی به فضای داستان کمک می کرد ولی متاسفانه من شهروند ِ پاریس نیستم!

محور ِ داستان عقیده ی " زندگی یک تکرار ِ ابدی است" ه.
سیر ِ داستان هم خطی نیست.
فضا سازی ِ داستان یه خرده غریبه، شاید چون خیلی فرانسویه و این که من در مورد ِ فرانسه اطلاعات خیلی کمی دارم.
شخصیت پردازی هم بد نیست، یه نکته ای که در موردِ شخصیت پردازی ش وجود داره، اینه که راوی در حدود ِ سن 20-21 دچار ِ اون تصادف ِ کذا شده، ولی به شخصه، از طرز ِ فکر کردن و حرف ِ زدن ِ شخصیت اصلی، متوجه ِ سنش نشدم و احتمال می دادم که راوی حداقل سی سالو داشته وقتی تصادف می کنه.
داستان در کل داستان ِ ساده ایه. ولی واسه خوندنش باید تمرکز داشت. نثر ِ خوبی داره. توصیف هاش هم خیلی خوبه. فضا سازی هم به شدت لایک می شه!
کلا" بد نبود. به یه بار خوندنش می ارزید.

بله، این مرد کراوات صورتی داشت. عطر آن زن بوی گل مریم می دارد. خیابان کوربز سراشیب بود. توجه کرده اید که در بعضی خیابانها، نزدیک غروب خورشید جلوی چشمتان است؟ مردم مرا احمق فرض می کردند.
 
  • شروع کننده موضوع
  • #27

Billy the kid

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
694
امتیاز
2,658
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1 | آموزشگاه هنری میدیا
شهر
تهران.
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
طراحی صنعتی
قطار به موقع رسید/ بل

بسم الله
قطار به موقع رسید

نشر چشمه
ترجمه: کیکاووس جهانداری
امتیاز: پنج از ده

1264841_1264841_xl.jpg


خلاصه ی داستان به نقل از ماهنامه تجربه:
قطار به موقع رسید» داستان سرباز جوانی است که مرخصی‌اش تمام شده و در راه برگشت به محل خدمتش، لهستان، در حالی که به زودی ۲۴ساله خواهد شد، ناگهان به این یقین می‌رسد که به زودی می‌میرد.

این قطار که صدها سرباز دیگر در آن حضور دارند و به سمت محل خدمتشان برمی‌گردند، او را به جایی می‌برد که مرگ انتظارش را می‌کشد، جایی که در آن خواهد مرد.

آندره، این جوان ۲۳ ساله مدام در چهره‌ی آدم‌های دور و برش ترس از مرگ، ناامیدی و عدم تعادل را می‌بیند. قیافه‌ی همه‌ی سربازها شکل هم شده و همه، مثل لاشه‌هایی روی هم انباشته شده‌اند و بوی متعفن و عرق و چرک، مگس‌ها را دورشان جمع کرده، انبوهی گوشت که آماده‌ی سلاخی شدن در جبهه‌ها هستند، دسته دسته در ایستگاه‌های مختلف قطار، کم و زیاد می‌شوند تا در روزهای به ظاهر پایانی جنگ که امکان پیروزی متفقین زیاد شده، آخرین تلاش‌های مذبوحانه‌شان را برای پیروزی نازیسم بکنند.

آندره در میان این جمعیت، با دو نفر همراه می‌شود که یکی از آنها مرد سن و سال‌داری است که بعد از مدت‌ها که از جنگ به خانه برگشته، همسرش را با مرد دیگری دیده او که دیگر همه چیزش را در جنگ از دست داده، تمام پس اندازی را که در طول خدمتش به نیت سروسامان دادن وضع زندگی اش جمع کرده خرج هم‌قطارهایش می‌کند و دلش را با نوشیدن‌های مکرر خوش می‌کند و تلاش می کند فراموش کند چه بلایی برسرش آمده. دیگر همسفر او، جوانی است که چهره‌ای غیرغابل تحمل دارد و پیداست به مرضی مبتلاست. او هم سربازی است که در یک شرایط سخت جنگی، در حالی که گروهانش نه راه پیش‌داشته و نه راه پس و مدت‌ها در یک منطقه گیر افتاده بودند، بارها مورد تجاوز بالادستی‌اش قرار گرفته، او هم دیگر کارش تمام است و فقط می‌خواهد خودش را سرگرم کند. در چهره‌های این ها و دیگر سربازها آندره مدام چهره‌ی مرگ را مقابل خود و همقطارانش می‌بیند و آرام آرام انتظارش را می‌کشد.

وقتی که کتاب رو می خوندم، به نظرم اصلا" به خوبی ِ کار های دیگه ای که از بل خونده بودم ( نان سال های جوانی، عقاید یک دلقک و میراث) نیومد. از بل انتظار ِ خیلی بیشتری داشتم.
داستان خیلی سخت جلو می رفت. گاهی یه تغییر راوی توش به وجود می آمد که باعث تنوع می شد. کلا" داستان خسته کننده بود. شخصیت پردازی ش البته خیلی خوب بود. سیر ِ داستان کاملا" خطی بود.
یه چیز ِ خوبی که وجود داشت، این بود که ما با کل ِ زندگی ِ قبلی ِ شخصیت اصلی آشنا نمی شدیم، یعنی اون آدمی رو که الآن وجود داشت بدون ِ تمام ِ گذشته ش می شناختیم، همون جوری که با یکی به طور ِ اتفاقی توی خیابون آشنا می شیم.

دیگه همین، کتاب ضعیف تر از حد ِ انتظارم بود.
 
  • شروع کننده موضوع
  • #28

Billy the kid

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
694
امتیاز
2,658
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1 | آموزشگاه هنری میدیا
شهر
تهران.
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
طراحی صنعتی
دختری از پرو/ بارگاس یوسا

بسم الله
دختری از پرو

کتاب پارسه
ترجمه: خجسته کیهان
امتیاز: نه از ده

uceb660.jpg



این اولین کتابی بود که از ماریو بارگاس یوسا می خوندم، و به نظرم انتخاب ِ خیلی خوبی بود. داستان در مورد ِ ریکاردو، پسری از اهالی متمول لیما( پایتخت پرو) ئه که تو نوجوونی توی لیما، عاشق ِ یه دختری می شه که بهش می گن شیلیایی کوچک و این عشق اونو در زمان های مختلف ِ زندگیش به پاریس، لندن، ژاپن و ... می کشونه.
کتاب با اینکه یه داستان ِ عشقی طور داره، من به شدت جذبش شدم! :D
شخصیت پردازی ِ داستان عالی بود. نویسنده جوری شخصیت ِ داستانش رو برای ما توضیح داده بود که در هر جای داستان، حس ِ سمپاتی با ریکاردو برای مخاطب وجود داره.
لحن ِ داستان هم خیلی خوب بود و با گذشت زمان و پیر شدن ِ ریکاردو، ما این مسن شدن رو توی ریکاردو حس می کردیم.
داستان با اینکه در نگاه ِ اول یه جورایی غیر واقعی می اومد، ولی خیلی خوب پرداخته و باور پذیر شده بود.
در ضمن همون طور که می دونین، بارگاس یوسا به سیاستمدار هم هست و این فعالیت ِ سیاسی به علاوه ی یه نگاه جامعه شناسی یه جورایی روی کتاب اثر گذاشته. مثلا" زمانی که ریکاردو توی لندن هست، ما کلی اطلاعات در مورد ِ جنبش هیپی ها و اسکین هدز از بارگاس یوسا می گیریم. من که از این تیکه های سیاسی - اجتماعی ش خیلی خوشم اومد. هم چنین کلی اطلاعات در مورد ِ پرو و تاریخ ِ معاصرش توی کتاب وجود داره.

کتاب، کتاب ِ خیلی خوبی بود و نثر ِ بارگاس یوسا مسحور کننده!
به جد پیشنهاد می شه کتاب رو بخونید.
 
  • شروع کننده موضوع
  • #29

Billy the kid

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
694
امتیاز
2,658
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1 | آموزشگاه هنری میدیا
شهر
تهران.
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
طراحی صنعتی
پس باد همه چیز را با خود نخواهد برد/ ریچارد براتیگان

بسم الله.
پس باد همه چیز را با خود نخواهد برد

نشر مروارید
ترجمه: حسین نوش آذر
امتیاز: هشت و نیم از ده

brautigan.jpg


داستان ِ کتاب در مورد ِ یه مردیه که در چهل و اندی سالگی داره تعریف می کنه که چه طوری کودکی ش در دوازده سالگی مُرد.

نکته ی قابل توجهی که توی کتاب وجود داره، روایت ِ خاص ِ کتابه. براتیگان با نبوغ ِ تمام، داستان رو روایت می کنه، جوری که انگار یکی نشسته و در حالی که سیگار می کشه، برای یه غریبه ای داستان ِ مرگ ِ کودکی ش رو تعریف می کنه؛ همون جوری که ممکنه واسه ی اون یارو، پرش ذهنی پیش بیاد. یعنی کل ِ داستان یه روایته کاملا" ملموسه.

+ روایت یه جورایی " سیال ِ ذهن" طور هم هست. یعنی یه یارویی داره توی ذهنش فکر می کنه که چه طوری کودکی ش مرده و در حالی که داره فکر می کنه، به یه سری چیز های جدیدی می رسه و ادامه ی اون ها رو می گیره و میره. مثلا" درباره ی خریدن همبرگر به جای فشنگ داره توضیح می ده، بعد می ره توی زمانی که مسخ همبرگر شده بوده و داشته در موردش تحقیقات ِ گسترده انجام می داده.

کتاب به شدت جذابه. با اینکه ساختار ِ "درام طور ِ کلاسیک" توش رعایت نشده، اصلا" دچار ِ بریدگی نیست. طوریه که یه نفس می شه تمومش رو خوند.

با اینکه شخصیت های داستان به جز راوی، کلا" هی میان و میرن، ولی خیلی خوب از آب در اومدن و وقتی که دارن داستان رو ترک می کنن، مخاطب با این رو به رو نمی شه که " عه این یارو که الکی بوده!"

نثر ِ کتاب در جاهایی که ترجمه بش گند نزده، عالیه.

در مقایسه با صید قزل آلا در آمریکا و در رویای بابل، خیلی کمتر طنز براتیگانی داره.

در کل کتاب ِ خوبیه، پیشنهاد می شه. :)
 
  • شروع کننده موضوع
  • #30

Billy the kid

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
694
امتیاز
2,658
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1 | آموزشگاه هنری میدیا
شهر
تهران.
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
طراحی صنعتی
عامه پسند | چارلز بوکفسکی

بسم الله.
عامه پسند

نشر چشمه
ترجمه: پیمان خاکسار
امتیاز: نه و نیم از ده

BUKOWSKI-Charles_Pulp-UE.jpg



کتاب در مورد ِ نیک بلان، کارآگاه ِ دست ِ چندم ِ الکلی توی لس اَنجلس ه که چن تا پرونده بهش محول می شه که انجامش بده.

این دومین کتابیه که از بوکفسکی خوندم( اولیش یه مجموعه شعر بود). نثر ِ کتاب و فضای فانتزی-رئال ِ داستان به شدت جذابه. داستان اصلا" روال ِ خسته کننده ای نداره، فصل ها کوتاهن و ریتم ِ داستان سریعه.
دیالوگ ها فوق العاده ن! بسیار جذاب و خلاقانه... از اون "دیالوگ ماندگار" پسند ها!
ارجاع هایی که نویسنده به زندگی و علایق ِ شخصی ش می کنه، خیلی جالبه. مثلا" سلین که یکی از آدم هایی که بلان باید در موردش تحقیق کنه، نویسنده ی مورد علاقه ی بوکفسکیه یا گنجشک قرمز، اشاره داره به انتشارات ِ بوکفسکی ( بلک اسپارو) و ...

چیزی که تو سراسر ِ داستان موج می زنه، ملال ِ شخصیت ِ اصلی نیک بلان ه. این آدم یه کارآگاه ِ بی عرضه س که خودش هم به بی عرضگی ش کاملا" اشراف داره. و تنها کاری که بعد از اینکه با یه شکست یا مشکل رو به رو می شه اینه که بشینه و مست کنه.

به نظرم بوکفسکی و براتیگان یه سری تاثیر هایی از هم گرفتن. نه صرفا" به این دلیل که توی یکی از کتاب هاشون، شخصیت ِ اصلی یه کارآگاه ِ خل وضعه، کلا" توی لحن، نوع نگاه و این جور مسائل به نظر می آد که از هم دیگه تاثیر گرفتن. با این حال براتیگان، براتیگانه و بوکفسکی، بوکفسکی!

کلا" کتاب ِ خیلی خوبی بود، توصیه می شه.
 
  • شروع کننده موضوع
  • #31

Billy the kid

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
694
امتیاز
2,658
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1 | آموزشگاه هنری میدیا
شهر
تهران.
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
طراحی صنعتی
بار هستی| میلان کوندرا

بسم الله.
بار هستی| میلان کوندرا

نشر قطره
ترجمه: پرویز همایون پور
امتیاز: نه و بیست و پنج از ده

داستان در مورد چن تا آدم ِ اهل ِ چک ه که هر کدومشون به نوعی با هم دیگه در ارتباطن و در دوران اشغال چک توسط نیروهای کمونیست روسیه زندگی می کنن.

کتاب، مثل همه ی کتاب هایی که من از کوندرا خوندم، شروع کردنش سخته. یعنی اول ِ داستان کشش بسیار کمی وجود داره برای مخاطب و همین طور نویسنده اصلا" پایان خوبی رو برای کتاب در نظر نگرفته. اما جدای از ابتدا و انتهاش، کتاب یه شاهکار به تمام معناس. کوندرا به زیبایی تمام، ایده های فلسفی ش رو در سرتاسر کتاب بیان می کنه.

شخصیت پردازی خیلی قوی ای داره کتاب. درست مثل شوخی این بار هم کوندرا یک شخصیت رو که با شخصیت های دیگه در داستان مرتبطه، توی هر قسمت از کتاب شخصیت اصلی ش می کنه.

در مورد فضا سازی، کوندرا خیلی خوب فضای سال های کمونیستی شرق اروپا رو تصویر کرده. کاملا" می شه فضای سیاسی و اخلاقی ِ اون دوران رو تصور کرد. من این یکی رو خیلی دوست داشتم. :لایک

نثر کتاب آسون نیست و باید وقت گذاشت واسه فهمیدنش.

کلا" کتاب خیلی خوبیه. توصیه می شه
 
  • شروع کننده موضوع
  • #32

Billy the kid

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
694
امتیاز
2,658
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1 | آموزشگاه هنری میدیا
شهر
تهران.
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
طراحی صنعتی
خانواده پاسکوال دوآرته| کامیلو خوسه سلا

بسم الله.
خانواده ی پاسکوال دوآرته| کامیلو خوسه سلا

نشر ماهی
ترجمه: فرهاد غبرایی
امتیاز: نه از ده

5098282.jpg


کتاب در مورد ِ پاسکوال ه که توی یکی از ده های اسپانیایی زبان( درست یادم نیست کدوم کشور) زندگی می کنه. داستان، همون طور که پشت کتاب نوشته، یه جورایی توصیف کننده ی خشونت جامعه ای ه که پاسکوال توش زندگی می کنه. خشونت، ترس و گناه محور های اصلی داستان ان.

زاویه دید کتاب اول شخصه( راوی خود پاسکوال ه). شخصیت پردازی، خیلی قویه. دیالوگ ها هم کاملا" با شخصیتها هماهنگه.

نثر کتاب واقعا" خوبه و فک کنم همین هم باعث کشش داستان می شه.
داستان به زیبایی روایت می شه. نویسنده خوب از پس روایت داستانش بر اومده.
طنازی های پاسکوال توی داستان که بیشتر در فاز ِ تقدیر گرایی ه، خیلی خوب و جذابه.

یه نمونه ی بسیار خوبه از ادبیات فاز آمریکای لاتینی. خیلی کتاب خوبیه. حتما" بخونین.
 
  • شروع کننده موضوع
  • #33

Billy the kid

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
694
امتیاز
2,658
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1 | آموزشگاه هنری میدیا
شهر
تهران.
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
طراحی صنعتی
آوازه خوان طاس| اوژن یونسکو

بسم الله.
آوازه خوان طاس| اوژن یونسکو

نشر تجربه
ترجمه: سحر داوری
امتیاز: هشت از ده

bald-soprano-1.jpg


این نمایشنامه، یه اثر ابزورده که در دوران خودش و بعد ها بسیار مورد توجه بوده.
نمایشنامه یه فاز گروتسک خاصی داره و به شدت خلاقانه است. این همون چیزیه که سبب می شه که یه اثر مهم در تئاتر ابزورد باشه.

من صحنه ی اول رو بیشتر از همه پسندیدم. این اون صحنه ایه ک خانوم و آقای اسمیت درباره ی بابی واتسون حرف می زنن و همه ی حرف هاشون متناقضه. یه دفعه می گن که بابی واتسون ازذواج کرده( با یه زنی به اسم ِ بابی واتسون) و چن خط پایین تر می گن که باید دنبال یه همسر مناسب بگرذه.
کلا" نمایشنامه یه فاز ِ عجیب ِ خاص داره که به شدت جذابه. این فاز عجیب باعث سردرگمی مخاطب می شه که یه جورایی هدف تئاتر ابزورده.

نمایشنامه ی بسیار خوبی بود. توصیه می شه به جد.
 
  • لایک
امتیازات: N.M
  • شروع کننده موضوع
  • #34

Billy the kid

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
694
امتیاز
2,658
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1 | آموزشگاه هنری میدیا
شهر
تهران.
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
طراحی صنعتی
هیولای هاوکلاین| ریچارد براتیگان

بسم الله.
هیولای هاوکلاین| ریچارد براتیگان

نشر مروارید
ترجمه: حسین نوش آذر
امتیاز: هشت از ده

hawkline_working2.jpg


کتاب در مورد ِ دو تا آدمکش اهل پرتلنده - گریر و کمرون- که دو تا خواهر اجیرشون می کنن تا هیولایی رو که توی زیر زمین ِ خونشون توی اورگان هست، بکشن.

در نسبت به براتیگانی بودنش، رمان به شدت انسجام داره. اون رهایی و آزادی ای که توی کار های دیگه ای که من از براتیگان خوندم، وجود داره، توی این رمان، به نسبت خیلی کمتره. البته کتاب کاملا" امضای براتیگان رو داره؛ مثلا" در تخیل ِ ناب ِ داستان و طنازی های خاصش.

داستان، کاملا" معیار های کلاسیک یک رمان خوب رو داراست. شخصیت ها کاملا" پرداخته شدن و نقصی توشون دیده نمی شه.دیالوگ ها عااااالی ان مثل همه ی کار های براتیگان.داستان خیلی سر راست جلو می ره و پیچیدگی خاص یا بازی با کلمات و اینا نداره. خیلی راحت خونده می شه. توی یه قسمت هایی، دقت به بعضی از جزئیات، خیلی خوب می کنه داستان رو.

توی کتاب، یه قسمت هایی وجود داره که شما از تخیل نویسنده واقعا" شگفت زده می شید. و یک بار دیگه بعد از اون هم شگفت زده می شید، چون می بینید که اون تخیل قشنگ رو به ساده ترین و زیباترین شکل ِ ممکن واسه شما توضیح می ده.

چن تا نقل قول از کتاب:
حالت چهره ی خدمتکار اما همچنان مثل حالت آدمی که به قول معروف از رنج زندگی رهایی یافته آرام بود. هنگام تبدیل جنازه ی یک غول بی شاخ و دم به یک کوتوله، حالت چهره ی او تغییر نکرده بود. فقط ابعاد آرامش چهره اش کوچک تر، خیلی کوچک تر شده بود.

"خوبه آدم وسط راه توقف کنه تا خستگی از تنش بره بیرون، این جوری آدم راحت تر می تونه به سفر ادامه بده. علاوه بر این بهتره آدم اینجا شیرینی ِ خونگی بخوره تا اینکه توی راه قاطر لگد بزنه توی ملاجش."
هیچ کس این حقیقت را انکار نکرد.
 
  • شروع کننده موضوع
  • #35

Billy the kid

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
694
امتیاز
2,658
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1 | آموزشگاه هنری میدیا
شهر
تهران.
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
طراحی صنعتی
چه کسی پالومینو مولرو را کشت | ماریو بارگاس یوسا

بسم الله.
چه کسی پالومینو مولرو را کشت؟| ماریو بارگاس یوسا

نشر نگاه
ترجمه: احمد گلشیری
امتیاز: هفت از ده

who-killed-palomino-molero-mario-vargas-llosa.jpg


توی ده ِ تالارا یه قتل اتفاق می افته. مقتول آدمی به اسم ِ پالومینو مولرو ئه که یه پسر جوونه و همه به خوبی ازش یاد می کنن و همه می گن که صدای خیلی خوبی داشته و آدما اجیرش می کردن که بره و زیر ِ پنجره ی عشقشون براشون آواز بخونه. دو نفر- لیتوما و ستوان سیلوا- دنبال ِ قاتل می گردن.

زاویه دید سوم شخص ِ غایبه که البته همیشه با لیتوما- افسری که توی کلانتری تالارا کار می کنه- ئه.

داستان تقریبا" هیچ گونه پیچیدگی ای نداره و خیلی سر راسته. تنها جایی که مخاطب یه خرده قاطی می کنه، اواسط ِ داستانه که لیتوما داره چیزهایی که صاحب ِ یه رستوران می گه رو تصور می کنه. تنها نقطه ی پیچیدگی دارش همون جاس.
کتاب جذابه و وقتی شروع به خوندنش می کنی، سخت از دست جدا می شه.
این کتاب، مثل کتاب های جنایی معمولی نیست که از اول تا آخرش دنبال ِ قاتل بگردن، تقریبا" دیگه از اواسط داستان هم ستوان سیلوا و هم لیتوما می دونن که قاتل کی هست. داستان بیشتر حول و حوش روابط آدم ها با هم می چرخه.
توصیف های داستان خیلی خوبه و کاملا" جامعه ی روستایی ِ آمریکای لاتینی رو برای آدم مجسم می کنه.
ترجمه به شدت بده و اصلا" حال و هوای داستان های دیگه ی بارگاس یوسا رو نمی رسونه. احمد گلشیری همه ی کتاب ها رو یه جور ترجمه می کنه و به حال و هوای نثر نویسنده اصلا" توجه نداره.
شخصیت پردازی هم خیلی چیز خاصی نداره و معمولیه.

کلا" کتاب ِ زیاد خوبی نیست با توجه به ترجمه ی خیلی بدش.
 
  • لایک
امتیازات: N.M
  • شروع کننده موضوع
  • #36

Billy the kid

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
694
امتیاز
2,658
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1 | آموزشگاه هنری میدیا
شهر
تهران.
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
طراحی صنعتی
فرزند پنجم| دوریس لسینگ

بسم الله.
فرزند پنجم| دوریس لسینگ

نشر ثالث
ترجمه: مهدی غبرایی
امتیاز: هشت از ده

fifthchild.jpg


خلاصه ی داستان:
دیوید و هریت ازدواج می کنن و یه خونه ی خیلی بزرگ تو حومه ی لندن می گیرن. اونا تصمیم دارن که کلی بچه داشته باشن و توی تعطیلات همه ی فامیلا رو تو خونه شون جمع کنن. تا قبل از تولد ِ بچه ی پنجم همه چی خوبه و کلی فامیل برای تعطیلات میان و چن روز چن روز می مونن تو خونه ی اونا. ولی بعدش هریت باز حامله می شه و این بار مثل ِ دفعه های قبل نیست. این بچه انگار برای عذاب کل خانواده- مخصوصا" هریت- اومده.بالاخره بچه ی پنجم( بن) به دنیا می آد و همه متوجه می شن که بن غیر عادیه. به خاطر بن همه ی فامیلا از اون خونه فراری می شن و کلا" کانون خانواده ی هریت و دیوید از هم می پاشه... داستان در مورد ِ اینه که چه طور یه بچه همه چیز رو خراب می کنه.

داستان تا قسمت اولش یعنی قبل از به وجود اومدن بن هیچی نداره. صرفا" یه روایت ِ ساده و مختصره از زندگی دیوید و هریت.ولی بعد از اون، توصیف های فوق العاده ی احساس هریت نسبت به بن شروع می شه. نویسنده به شکل خوبی رشد کردن ِ یه دیو رو توی هریت توصیف می کنه و بزرگ شدنش و تاثیری که روی خانوده می ذاره رو توضیح می ده.

زاویه دید سوم شخصه که از بعد از به وجود اومدن ِ بن با هریت ه.
شخصیت پردازی قابل قبوله و البته چیز خاصی هم نداره.
روایت داستان خیلی جذابه و کتاب، خیلی سریع و روون خونده می شه.
ترجمه بد نیست ولی کتاب به شدت نیاز به تصحیح و بازبینی و ویرایش داره. غلط املایی فاحش تو کتاب وجود داره! که از نشر معتبری مثل ثالث بعیده.

کلا" کتاب خوب و ساده ایه. توصیه می شه.
 
  • شروع کننده موضوع
  • #37

Billy the kid

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
694
امتیاز
2,658
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1 | آموزشگاه هنری میدیا
شهر
تهران.
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
طراحی صنعتی
سانست پارک| پل استر

بسم الله.
سانست پارک| پل استر

نشر افق
ترجمه: مهسا ملک مرزبان
امتیاز: ده از ده

Sunset_Park.jpg


داستان در مورد ِ چهار نفره که توی خونه ای که توی محله ی سانست پارک ِ نیویورکه غیر قانونی زندگی می کنند. داستان تو سال ِ 2008 و اوایل 2009 می گذره که همه از رکود اقتصادی آمریکا صداشون در اومده و توی کتاب، این موضوع به وضوح دیده می شه.

آدمایی که توی خونه ی تصرف شده تو سانست پارک زندگی می کنن، هر کدوم یه مشکلی دارن که شخصیتشون رو می سازه، به طور مثلال، گذشته ای دارن که کاملا" به اون گذشته متصلند و می خوان که ازش فرار کنن ولی نمی تونن. مایلز هلر بعد از چندین سال، هنوز درگیر مرگ برادر ناتنی ش( بابی) ه، و الن برایس با بچه و عشقی که از دست داده. یا آلیس برگستروم با پایان نامه ی دکتراش کلنجار می ره و بینگ ناتان هنوز درباره ی هویتش دچار سردرگمیه.

جز این چهار نفر، چند نفر دیگه هم هستن که بخش های فرعی داستان رو تشکیل می دن، مثل موریس هلر پدر مایلز.

کتاب، کتاب ِ خیلی قوی ایه. شخصیت پردازی ها حرف نداره و بی نقصه؛ حتی شخصیت های خیلی خیلی فرعی که یکی دو بار تو داستان بیشتر پیداشون نمی شه، مثل رنزو مایکلسون.

توی یه قسمت هایی از کتاب که در مورد ِ بینگ ناتان ه، پل استر یه سری مسائل ایدئولوژیک رو مطرح می کنه که جالبه، مثلا" این نکته که رویای آمریکایی از خیلی وقت پیش مرده و دیگه آمریکا معنی ای که در زمان لینکولن داشته رو نداره و یه سری چیزای دیگه.

پل استر خیلی به فضایی که توش داره روایت می کنه وابسته است. مثلا" اون قسمتی که مایلز تو فلوریداست با اون قسمتی که توی نیویورکه کاملا" متفاوته و اساسا" استر به شهری که توش بزرگ شده ( نیویورک) وفادار و وابسته س.

باز هم من به این نکته رسیدم که پل استر از معدود نویسنده های زنده ایه که باهاش به شدت in common ام( یه روز می رم سراغش! (<)

در کل، همون طوری که از نمره ای که بهش دادم پیداس، کتاب بسیار خوبیه و به شدت توصیه می شه.
 
  • شروع کننده موضوع
  • #38

Billy the kid

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
694
امتیاز
2,658
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1 | آموزشگاه هنری میدیا
شهر
تهران.
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
طراحی صنعتی
گتسبی بزرگ| فیتز جرالد

بسم الله.
گتسبی بزرگ| اسکات فیتز جرالد

نشر نیلوفر
ترجمه: کریم امامی
امتیاز: ده از ده

cugat_10.jpeg


گذاشته بودم این کتابو که سر ِ فرصت یه بار با دقت ِ تمام بخونمش و بعد نقدشو بذارم این جا.

خب داستان در مورد ِ جی گتسبی ه. گتسبی همسایه ی راوی ( نیک کاروی) ه و هر شنبه، مهمونی های بزرگی می ده و اصل و نسبش هم برای هیچ کدوم از مهمون هاش مشخص نیست و کلا" آدم مرموزیه. نیک یه فامیل داره به اسم ِ دی زی با تام بیوکنن عروسی کرده و نزدیگ نیک زندگی می کنن. از قرار معلوم گتسبی قبلا" عاشق دی زی بوده و این مهمونیا رو هم واسه ی اینکه دی زی یه روز اتفاقی بیاد توی مهمونیاش می داده و ...

قبلا" هم گفتم که فصل های یک و دو( علی الخصوص یک) مطلقا" هیچی ندارن. جذابیت و هیجان داستان کم کم شروع می شه و توی فصل های پنج و شیش و هفت به اوج خودش می رسه؛ یه راه کاملا" منطقی رو طی می کنه. قدرت نویسندگی فیتزجرالد هم در فصل هفت معلوم میشه، مخصوصا" جایی که تام و گتسبی دارن سر ِ دی زی با هم بحث می کنن.

ترجمه در فصل های اول واقعا" قدیمی و اعصاب خرد کنه. مترجم از کلمه های متروک برای ترجمه استفاده می کنه، مثال: تبختر آمیز، پنج پنج تاکسی ها و از این دست کلمات که کم هم نیستن. البته در اوایل کتاب ترجمه اذیت می کنه و هر چی که داستان جلوتر می ره و توصیف ها کمتر می شه و دیالوگ های بیشتر، ترجمه منطقی تر می شه.

طنز فیتزجرالد توی بعضی از قسمت ها خیلی خوبه، مثلا" دیالوگ های جوردن.

شخصیت پردازی فوق العاده است و واقعا" هیچ نکته ی بد یا ضعیفی نداره. همه ی شخصیت ها به خوبی پرداخته شدن و کاملا" باورپذیرند. مثلا" نویسنده شخصیت تام و دیزی رو فقط با یه جمله کامل می کنه:
آن دو- تام و دی زی- آدم های بی قیدید بودند، چیز ها و آدم ها را می شکستند و بعد می دویدند و می رفتند توی پولشان، توی بی قیدی عظیمشان یا توی همان چیزی که آنها را به هم پیوند می داد، تا دیگران بیایند و ریخت و پاش و کثافتشان را جمع کنند...
شخصیت گتسبی هم با ورود پدر گتسبی به داستان کامل می شه( با آوردن کتابی که گتسبی در بچگی داشته و خونه ای که برای پدرش خریده بوده).

روایت داستان هم عالیه. نیک کاروی بهترین راوی ای ه که فیتز جرالد می تونسته انتخاب کنه برای داستانش، ای یه طرف با گتسبی همسایه است و اونو تحسین می کنه و از یه طرف دیگه فامیل دی زی و دوست ِ تامه.

نکته ی زیبایی که این دفعه کشفش کردم تاثیر پذیری ِ فوق العاده ی سلینجر از فیتز جرالد و علی الخصوص گتسبی بزرگه. جدای ِ از موضوع و محتوا و اینا( آمریکای نابود شده)، سلینجر به وضوح دو تا از صحنه های داستان هاش رو از گتسبی بزرگ گرفته. یکی اون بعد از ظهر به شدت گرمی که توی بالا بلند تر از هر بلند بالایی وجود داره( با جزئیاتی که با کمی تغییر توی گتسبی بزرگ وجود داره) و اون یکی قسمتیه از ناتور دشت زمانی که هولدن داره توی مدرسه ی خواهرش از روی دیوار کلمه ی رکیک رو پاک می کنه که دقیقا" یه همچین چیزی توی گتسبی وجود داره زمانی که نیک کلمه ی رکیکی رو از روی دیوار خونه ی گتسبی پاک می کنه. :O :>

پایان بندی کتاب هم واقعا" خوبه. فصل آخر کتاب به شدت تحسین برانگیزه و احساس می کنم که نویسنده زمان زیادی رو صرف کرده تا با یه پایان بندی محشر، به فوق العاده بودن ِ کتابش خدشه وارد نکنه.

کلا" کتاب فوق العاده ایه و یه بار خوندن واقعا" براش کمه.
 
  • شروع کننده موضوع
  • #39

Billy the kid

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
694
امتیاز
2,658
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1 | آموزشگاه هنری میدیا
شهر
تهران.
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
طراحی صنعتی
هدیه جشن سالگرد و درستکارترین قاتل دنیا| افشین هاشمی

بسم الله.
هدیه ی جشن سالگرد و درستکارترین قاتل دنیا| افشین هاشمی

نشر نیلا
امتیاز: پنج از ده

11208963.jpg


خب این کتاب دو تا تک گویی( منولوگ) داره. اولیش درباره ی یه مرده که برای همسرش یه جشن سالگرد می گیره و دومی در مورد ِ یه قاتله که یکی رو اشتباهی می کشه.

چیز قابل داری نبود این تک گویی ها، واقعا" از افشین هاشمی انتظارم بیشتر بود.
نمایشی که تک گوییه، برای مخاطب به خودی ِ خود حوصله سر بره و این نکته باید با چیز های دیگه مثل خلاقیت های اجرا و متن جبران بشه. از نظر من، ایده ی متن خوب بود ولی خوب از آب در نیومده بود. انتهای هر دو هم یه شوک وجود داشت ولی خیلی سر و ته هم بیاری بود به نظرم. البته من دارم از لحاظ ادبی نگاه می کنم، ممکنه توی اجرا خیلی بهتر از آب در اومده باشه. اما به هر حال از نظر ادبی چیز ِ چشمگیری نبود.
 
  • شروع کننده موضوع
  • #40

Billy the kid

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
694
امتیاز
2,658
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1 | آموزشگاه هنری میدیا
شهر
تهران.
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
طراحی صنعتی
داستان خرس های پاندا ...| ماتئی ویسنی یک

بسم الله.
داستان خرس های پاندا به روایت یک ساکسیفونیست که دوست دختری در فرانکفورت دارد| ماتئی ویسنی یک

نشر ماهریز
ترجمه: تینوش نظم جو
امتیاز: هشت از ده

داستان دو تا شخصیت داره، مرد و زن و از اینجا شروع می که مرده و زنه توی خونه ی زنه از خواب بلند می شن و نمی دونن که از چی شده که سر از اونجا در آوردن.

خیلی نمایشنامه ی خوبیه و به شدت اجراش سخته. احساس می کنم یه جور کلوزِت( نمایشنامه هایی که برای خوندن نوشته می شن نه اجرا) هستش.

غیر از اون تیکه هایی که مرده هی "آ" می گه، یه تیکه هاییش واقعا" خیلی خوبه و دیالوگ ها خیلی خوبن. مثل اون تیکه ای که همسایه ی مرده میاد دم در و هی در می زنه و میگه : آقای پایلول! و مرده بهش می گه هیشکی اینجا نیست. این تیکه ش رو واقعا" پسندیدم.:لایک
دیگه اینکه خیلی کوتاهه و تو نیم ساعت چهل دیقه تموم می شه و با توجه به خلاقیتی که داره، مناسب ِ آدمایی ه که حوصله ندارن. نسبت به نمایشنامه های دیگه ی ویسنی یک، خیلی بهتر و خلاقانه تره.
پایان بندی ش هم واقعا" خوبه و سر و هم بندی نیست.

در کل خوب بود. توصیه می شه.
 
بالا